masque Tango - ماسک تانگو
زمزمهها و نجواها از همهسو در این مهمانی شاد و دلانگیز به گوش میرسند و موسیقی ملایمی در پسزمینه آرامآرام بلندتر میشود و به اوج میرسد. گیلاسهای شراب عسل دست به دست میچرخند و این شهد کهرباییرنگ همه را سرمست میکند. انگار نسیمهای گرم تابستانی، عطر گل یاسمن را در این مهمانی به جریان انداختهاند. آوای موسیقی دوباره اوج میگیرد و نگاه تو با نگاه زیبارویی گره میخورد. چند کلمهای بین شما رد و بدل میشود و انگار درون صدایش غرق میشوی. قطرات عرق روی پیشانیات سُر میخورند و بیآنکه بدانی درون شراب عسل ذوب میشوند. ریتم موسیقی آنچنان به تو جرات میبخشد که انگار رقص تانگوی امشب تنها از آنِ توست. مهمانان همه هیاهو میکنند و حرارت مهمانی هر لحظه بیشتر و بیشتر میشود. میدانی که شاید به دردسر بیفتی، اما در برابر این احساس غافلگیرکننده هیچ مقاومتی نداری. پس به سوی اتاق رقص میروی تا دوباره آن چشمهای درخشان را ببینی، و ناگهان چهره خندانی را مییابی که روشناییبخش همه تاریکیهاست. و آرزوی تو مگر چیزی غیر از این بود؟!
یک عطر گرم و هوسانگیز؛ تبوتابی شدید؛ شهدی کهرباییرنگ!
برند | ماسک |
عطار | سسیل زاروکیان |
طبع | گرم |
سال عرضه | 2013 |
گروه بویایی | شرقی گلی |
کشور مبدأ | ایتالیا |
مناسب برای | آقایان و بانوان |
اسانس اولیه | دانه تونکا ، لوبان ، کهربا، رز ، سدر ، چوب صندل سفید ، یاس، هل ، دارچین ، چوب گایاک، زیره سبز، یونجه زرد |
Masque team
Terralba
دوز غنی و با کیفیت و شفافی از لنتیسک . لنتیسک یا صمغ مصطکا یا رماسک که من در کوههای کردستان دیدمش رایحه ای چوبی-رزینی با شجره ای از نرمی دارویی داره. توی این عطر برجستگی های سبز و هربال این رایحه ارجح تره چرا که بهش رایحه ی بالزامیک-وودی و خشک و کافوریکی از ابسولوت توت سرو کوهی اضافه میشه. کلیت رایحه دارویی اما خوشایند و امبر-بیس هست که کاراکتری به شدت مردانه و قاطع رو رقم میزنه. تداعی گر شخصیتی دانشگاهی ، دانش پژوه و مغرور در علوم ریاضی هست. به آرامی سراغش برید. .
.
Tango
"اعیانی" اولین واژه ی صحیحی هست که به ذهنم میرسه. یادمه پدرم دوستی داشتن که مالک و به نوعی فئودال بودن. دستمال گردن میبستن و ساعت طلا به دست داشتن. خدم و حشم مفصلی داشتن و تمامی آنچه که مورد استفاده شون بود از ناب ترین منابع تهیه میشد. با وجود شخصیت کاریزماتیک و دیکتاتوری که داشت ماجراجو و اهل ریسک و تفرج بود و در عین حال به شدت با مطالعه و مدرن رفتار میکرد. رضا خانی بود واسه خودش خلاصه. تانگو رایحه ای چوبی-علفی اما خوشایند و متراکم و هجمه جو داره. رایحه ای بالغ و برجسته و گویا و حجیم از زیره سبز که به وجهه های چوبی-تنباکویی-امبری خودش نزدیک شده. هدیه ای خوب برای روز پدر و یا پوششی خوب برای تسلط و عدم نفوذ دیگران.
Montecristo
سرچ کنید و تصویر ویکتور هوگو رو ببینید. این عطر خود خود ویکتور هوگو میبود اگر در درای داون اینگونه بی تکلیف رها نمیشد. با اینحال نمیشه ازش گذشت و با این نقصش که البته بزرگ هم هست بهش حمله کرد. مونتکریستو شکل دراماتیزه شده ی کوبلای خاح لوتنس هست اما با کیفیتی سرسام آور. انگشت روی افشانه میزارم و فشار میدم و ناگهان با سرعت نور پرت میشم به گذشته ای که اتوپیای من هست. شعور و فلسفه و ادبیات و شهود. تاریکی خوشایند و نرم و حزین. مونتکریستو رو ابدا با یک ربع اولش قضاوت نکنید. اجازه بدید مقدمه ش رو بچینه. و بعد بوزی-دارک- غلیظ میشه و میچسبه به چرم کهنه ی سخت جان و حیوانی و توامان بهش کهربای حیوانی و بنزوئینی مینشینه و بعد مشک افسارگسیخته ی شیرین و فکالیکی از امبرته ی روان و همزمان سیاه ترین پچولی ها و همزمان تاریک ترین بخور چوب گایاک و بعد روح سیاه رز و کاریزمای تنباکو. هر آنچه نقطه ضعف من هست توی این عطر اومده. منتها کنترل اینهمه حجم و کلمات از ویسر بر نیومده. با اینحال عشاق خودآزارنده ی عطرهای تاریک توی لیست تستشون بزارنش.