STEPHANE HUMBERT LUCAS 777 - O Hira

استفان هامبرت لوکاس 777 او هیرا

مردانه - زنانه
کد کالا : ATR-37089
نوع عطر : نا معلوم
check icon ضمانت اصالت کالا
مشخصات رایحه
مشخصات تولید
کشور مبدأ : فرانسه
سال عرضه : 2014
کد کالا : ATR-37089
check icon ضمانت اصالت کالا
تعداد بن این کالا : 0
بن های فعلی شما : 0
می‌توانید مصرف کنید : 0
قیمت پس از مصرف بن ها
0 تومان
رای کاربران
  • عاشقشم
    7
  • نمی پسندم
    6
  • - 25 سال
    0
  • + 25 سال
    0
  • + 45 سال
    3
  • روزانه
    0
  • رسمی
    3
تعداد رای های ثبت شده : 33
ترکیبات اعلام شده
توضیحات

STEPHANE HUMBERT LUCAS 777 O Hira - استفان هامبرت لوکاس 777 او هیرا

محصولی شیک و جذاب که در سال 2014 میلادی عرضه شده است. این عطر توسط برندی مطرح به نام استفان هامبرت لوکاس 777 به بازار عرضه شد و رایحه آن گرم می باشد . عطار آن استفان هومبرت لوکاس می باشد و در دسته عطر های رایحه های شرقی قرار می گیرد. از اسانس های بکار برده شده در این عطر می توان به کهربا، چرم ، روایح چوبی، بوته وحشی جاوی ، کهربا، دارچین ، دانه تونکا ، مشک ، وانیل اشاره کرد.

برند استفان هامبرت لوکاس 777
عطار استفان هومبرت لوکاس
طبع گرم
سال عرضه 2014
گروه بویایی رایحه های شرقی
کشور مبدأ فرانسه
مناسب برای آقایان و بانوان
اسانس اولیه کهربا، چرم ، روایح چوبی، بوته وحشی جاوی
اسانس میانی کهربا، دارچین
اسانس پایه دانه تونکا ، مشک ، وانیل
نمره کاربران
O Hira-استفان هامبرت لوکاس 777 او هیرا
رایحه
6.3
4 رای
ماندگاری
7.8
4 رای
پخش بو
7.8
4 رای
طراحی شیشه
9.8
4 رای
این عطر برای من یاد آور ...
عطرگرام
نظرات کاربران (15 نظر)
راهنمایی مطالعه نظرات :
* نظرات اصلی که بدون خط آبی هستند نظرات مرتبط با محصول می باشند. نظرات پاسخ که با خط آبی هستند ممکن است از بحث در مورد این ادکلن فراتر رفته باشند.
** برای مطالعه نظراتی که صرفا مرتبط با این محصول هستند نظرات اصلی را مطالعه نمایید.
..دوستان عزیز جناب لطفی ،م.س. و محمد گرامی
حالا که بحث او هیرا بالا گرفته ،نظرتون نسبت به کار Ambre Loup از برند Rania jچیه؟
این رو هم ایکاروس عزیز بمون معرفی کرد بعنوان یه شاهکار.
من یک سمپل ۵ میل ازش دارم.واقعاً کیفیت بینظیری داره.برای درک یونیک بودنش احتیاجی به کلنجار رفتن زیاد نداره ولی قدر مسلم هر چه زمان زیادی برای تست بگذره بیشتر پی به عظمت این کار برده میشه.
این کار به نظر آکورد آمبری داره و نت آمبر نداره اگه درست گفته باشم.
دوستان عزیز ،نظر شما رو به این اثر خواستم بدونم.
حیف که ایکاروس عزیز نیست !
و خدا رو شکر که شما هستید.
فدای لطف و صفاتان
07 مهر 1396 پاسخ تشکر
3 تشکر شده توسط : مهدی Ali lotfi
جناب کبیری، متاسفانه Ambre Loup رو هم تست نداشتم. گرچه تو لیست تستم هست و امیدوارم بزودی دستم بهش برسه. اما یه کار امبری خیلی خوب که از توصیه های ایکاروس گرامی بوده و احتمالا فضایی نزدیک به Ambre Loup داره Versilia Vintage از برند Profumi del Forte است. اون کار هم نوت امبر نداره ولی یکی از عطرهای خوب امبری به حساب میاد. کار باکیفیته و تغییر نوتهاش محسوس و پیوسته است. ضمن اینکه پخش بو و ماندگاری خوبی داره و قابلیت پوشیدنش بالاست. پیشنهاد میکنم یه تستی ازش داشته باشید.
07 مهر 1396 پاسخ تشکر
2 تشکر شده توسط : مهدی Ali lotfi
به حسن کبیری عزیز
من یک بار همین دو سه روز پیش بود که درباره ی این کار کامنتی دادم. من گفتم مرجع من و خیلی از عطر باز ها برای امبر این کاره. بهترین امبر شاید این کار باشه. بله شما دریت میفرمایید آکورد امبری داره.
م.س عزیز
اینم از اون واجب التستاس :-)
07 مهر 1396 پاسخ تشکر
1 تشکر شده توسط : م. س.
م.س. عزیز سلام
Versilia vintage رو تست کردم.کار خیلی خوب و عالی هستش ولی ایکاش دوز شیرینی نداشت یا کمتر داشت.کار رسمی و شبانه ی محشریه ولی من Ambre Loup رو ترجیح میدم به دلیل نداشتن دوز شیرینی.
صد البته Versilia Vintage باز خورد خیلی بهتر ی داره.
07 مهر 1396 پاسخ تشکر
2 تشکر شده توسط : مهدی م. س.
جناب کبیری، شما و آقای لطفی کاری کردین که اصلا برای تست ambre loup کار نمیتونم صبر کنم، حتما وقتی بدستم رسید از تجربه ام ازش مینویسم. ممنونم از راهنمایی شما عزیزان
07 مهر 1396 پاسخ تشکر

گفتم که کهربا (خارج از موضوع عطر) صمغ فسیل شده و سفت شدۀ درختان (عموما سوزنی برگ) هست که در طول میلیونها سال به شکل فسیل در میاد. (به گفته ای بالای ۹ میلیون سال نیاز هست برای اینکه صمغ تبدیل به فسیل کهربا بشه) گرچه این فسیل به دلایل مختلف توی عطرسازی به کار نمیره و بیشتر به عنوان سنگ زینتی کاربرد لوکس و تزیینی داره، برخی شواهد تاریخی حکایت از سوزاندن خرده های ریز فسیل کهربا توسط اقشار متمول و طبقات فوقانی جوامع سده های پیش میکنن. تاریخ عطر با دود شروع شد. واژۀ fume توی کلمۀ perfume به معنی دود که از زبان لاتین به زبانهای اروپایی رسیده نشون میده که در سوزاندن چوبها، برگها، رزینها و صمغ ها برای خوشبو کردن لباس یا محیط رواج داشته. همونطور که پیشتر هم اشاره شد تدخین جهت ضدعفونی کردن و خوشبو کردن محیط زندگی و دفع بیماری هم انجام میشده؛ گرچه فسیل کهربا در مقایسه با کافور و برخی بخورها و رزین ها و صمغها که توی پزشکی استفاده میشدن، حضور بسیار کمرنگی تا حد صفر داشته. در طراحی مقابل که در سال ۱۷۷۶ کشیده شده یک بیمار مبتلا به سفلیس رو میبینین که به جز سرش بقیه بدنش توی جعبه ای چوبی محبوس مونده و از زیر با دود جعبه رو پر کردن تا پوست بیمار از مرض زدوده بشه. این آلت برای خیلی از بیماریهای مرگزای قرون گذشته بکار میرفته. همچنین سوزاندن بخورها و رزینهای مختلف در اماکن مذهبی مسیحیت، یهودیت، شینتوئیسم، بودیسم ریشه در تفکر پالودن و تمیز کردن فضای مقدس داره.

اما کهربای استفاده شده توی عطر چیه پس؟ حضور ماده ای که توی عطرسازی مدرن amber خونده میشه از نیمۀ دوم قرن نوزدهم با انقلاب سنتتیک شروع شد. کهربای مخلوط توی ترکیب عطر صمغ فسیل شدۀ درخت نیست. تنتور یا اسانس یک رزین درختی هم نیست، بلکه ترکیبی هست که از عناصر پایه تشکیل میشه که حداقل سه قسمت داره: یک نُت شیرین، یک نُت پودری و نهایتا یکی نُت شرقی که ایده و کانسپت کهربا رو پیاده کنه. عنوان اَمبر یا کهربا نه بخاطر قرابت بویی این ماده با سنگ کهربا، بلکه صرفا بخاطر حس گرم و گداخته ای هست که رنگ کهربایی و فضای شرقی رو تداعی میکنه. کهربا یا امبر توی عطرسازی یک نُت نیست بلکه یک اکورد هست. یعنی ترکیبی منسجم که عناصر تشکیل دهندۀ اون ماهیت فردی خودشون رو از دست میدن تا فرم دیگه ای از رایحه رو شکل بدن.پیش از اینکه ادامه بدم یه پرانتز باز کنم که چیزی به نام “اسانس طبیعی کهربا” (amber essential oil) وجود نداره چرا که در وهلۀ اول اسانس مربوط یه گیاهان میشه و کهربای طبیعی یک صمغ سفت شده هست و قابل اسانس گیری نیست. البته برخی عطارهای آرتیزان توی مواردی استثنایی از کهربای طبیعی توی عطر استفاده کردن که گویا بوی چندان مشخصی هم نداره. از طرف دیگه صمغ درخت نراد (Fir) که یکی از بزرگترین منابع اولیه کهربا هست به صورت انگم و سفت نشده توی عطرسازی بکار میره که به هیچ وجه جزو روایح کهربایی حساب نمیشه. این دلیلی دیگه هست برای اینکه ثابت کنیم کهربا به صورت سنگ طبیعی توی ترکیب عطر وجود نداره. تو سال ۲۰۱۴ برند فرانسوی Stéphane Humbert Lucas 777 عطری رو بیرون داد که بنا به ادعای برند از کهربای فسیل شده ساخته شده بود. عطر Ô Hira چیزی نبود جز یه تلۀ تبلیغاتی بسیار موفق که از فقر دانش عموم در مورد پایه و اساس عطرسازی ارتزاق میکرد. عطر به وضوح دوز بالایی از صمغ لادن رو توی ترکیبش داشت و چیزی نبود جز یه اکورد کهربای خوش ساخت.

ایدۀ اکورد کهربا (amber) توی عطرسازی تو قرن ۱۹ با کشف وانیلین (Vanillin وانیل سنتتیک که بوی کیک مانند مشخصی داره و توسط Georges de Laire در شرکت Haarmann & Reimer کشف شد که امروز با نام شرکت Symrise ادامه فعالیت میده) رقم خورد که در هماهنگی با صمغ لادن (Labdanum) که توی اون زمان بین عطرسازها خیلی محبوب بود، تشکیل فضایی شرقی، شیرین، اغواگر و اسرارآمیز داد. گرچه کشف وانیلین انقلابی رو رقم زد اما در حقیقت کهربا مدیون حضور صمغ لادن (صمغ استخراج شده از Cistus Ladanifer) هست که رایحه ای چرم مانند، عمیق و تلخ/شیرین داره. به جز وانیل و لابدانوم مواد بنیادی دیگری هم توی ترکیب اکورد کهربا حضور دارن. یکی از اونها بنزوئین (Benzoin) هست؛ صمغی که از درخت ناقوس گـُل (Styrax Tonkinensis یا Snowbell یا Storax) استخراج میشه و رایحه ای شیرین و کاراملی-وانیلی داره.اگه حواستون پرت نمیشه یه عنصر کلیدی دیگه رو هم باید معرفی کنم اما قول بدین باز دچار اشتباه شباهت نام نشین چون این عنصر خودش استیرکس نام داره! استیرکس رزین استخراچ شده از درخت Liquidambar Orientalis هست که بویی شبیه چسب، خاک و دارچین داره. این درخت از تیرۀ انجیلی ها هست و بومی مناطق جنوب ترکیه هست و در ترکی بهش Sığla میگن اما تو فارسی اسم دقیقی براش نداریم. برخی منابع اون رو درخت عنبر سائل نامیدن که همین نامگذاری میتونه منشأ یک اشتباه دیگه باشه. بنابراین فعلا تا اسم دقیقی براش پیدا کنیم به همون اسم لاتین یا صمغ استیرکس خطابش میکنیم.
04 آبان 1396 پاسخ تشکر
10 تشکر شده توسط : پارسی Mohammad
وانیل و لادن همونطور که اشاره کردم اجزای اصلی اولین اکوردهای کهربا بودن. مرکزیت این هسته رو صمغ لادن تشکیل میده که بویی تلخ و شیرین و دودی و عمیق داره و وانیل بویی شیرین و – بنا به ادعای برخی عطرسازها مثل گرلن – آفرودوسیاک داره که به تلخی لادن بُعدی شهوانی و دلنشین میده. لابدانوم صمغی قیرگون هست که از گونه های مختلف لادنهای مدیترانه ای بدست میاد و قدمت استفاده ازش به چند هزاره میرسه. رایحۀ قدرتمند، تاریک، اغواگر و مرموز این صمغ اون رو به یکی از عناصر محبوب عطرسازها تبدیل کرده. بوی سنگین و پیچیدۀ لابدانوم میل به قدرت نمایی توی ترکیب داره که وانیل لبه های گرد و نرم و شیرین چوبی دلچسبی بهش میده. این ترکیب اگر چه تنها ترکیب بکار رفته توی اکورد کهربا نیست، یکی از مهمترینها و قدیمیترین هاست.نمونۀ بسیار خوب یکی از اکوردهای کلاسیک کهربا بر پایۀ صمغ لادن و وانیل اکورد Ambre 83 هست که توسط شرکت De Laire در بین سالهای ۱۹۱۵ تا ۱۹۲۶ ساخته شد. امبر ۸۳ یک اکورد بنیادی و پایه هست که بعدها از روش اکوردهای مشابه بسیار زیادی ساخته شدن. این اکورد یه جورایی استاندارد طلایی اکورد کهربا توی عطرسازی بحساب میاد و حق سنگینی به گردن خیلی از عطرهای بزرگ تاریخ داره. گرلن میتسوکو (Guerlain Mitsouko 1919) روی پایه های این اکورد کهربا ساخته شده که توی فرودِ عطر حس طلایی و مخملی پاییز رو بده. توی عطر شنل بوا دِزیل (Chanel Bois des Îles 1926) این کهربای شیرین رایحۀ چوبی رو نرم و خنثی میکنه. عطر معروف سرج لوتانس، امبر سلطان (Serge Lutens Ambre Sultan 1993) نمونۀ مدرن و ارتقا یافتۀ این ترکیب کلاسیک هست که با نُهای آروماتیک سبز مسیر حرکتش رو تغییر میده. کریستین دیور میتزا (Christian Dior Mitzah 2010) همین اکورد رو با فضایی روشن و آسمانی ارائه میکنه. استخوان بندی عطر Caron Pour un Homme هم روی همین اکورد هست که به اسطخودوس ماهیتی گرم و نرم میده. همچنین توی عطرهای Tom Ford Amber Absolute و Tom Ford Japon Noir و Annick Goutal Ambre Fétiche حضور بسیار پررنگی داره. جدا از این عطرها ریشه و اساس اکوردهای مطرح شیپق (chypre) و فوژه (fougère) هم همین اکورد کهربا هست.

اونچه از مبحث نتیجه میشه اینه که کهربای طبیعی به صورت نرمال توی عطرسازی استفاده نمیشه؛ لااقل به صورت متداول و توی عطرهای شناخته شده استفاده نمیشه. تشابه اسمی اکورد معروف عطرهای شرقی که ما اسمش رو کهربا گذاشتیم، باعث شده خیلی از سوتفاهمات شکل بگیره و خیلی از برداشتها نادرست نهادینه بشه. کهربا توی عطرسازی اکوردهایی گرم و شیرین و دودی و تاریک هستن که حس اغواگر و عمیقا احساسی رو القا میکنه.
04 آبان 1396 پاسخ تشکر
11 تشکر شده توسط : پارسی complihanicated
قسمتی از یک مقاله بود...انیدوارم مفیدباشه برای اعضای محترم عطرافشان
04 آبان 1396 پاسخ تشکر
3 تشکر شده توسط : م. س. TH_MEN
خانوم ریحانه، شما که زحمت اشتراک گذاری این مطلب رو کشیدید کاش لطف میکردین و منبعش رو هم معرفی میکردین (بخصوص نویسنده رو)
من صلاحیت اظهار نطر در مورد اعتبار مطالب ذکر شده رو ندارم و دوستانی مثل ایکاروس باید در موردش قضاوت کنن، ولی برام سوال شده اگه امبر در عطرسازی در واقع آکوردی متشکل از نوتهای یادشده است پس اون نوت امبر که توی خیلی عطرها دیده میشه چیه؟ چطوره که بعضی عطرهای امبری مثل Ambre Loup نوت امبر رو ندارن و اکوردش رو شامل میشن و در مقابل عطرهایی هستن مثل امبر سلطان که تو ساختار نوتهاشون مشخصا نوتی به نام امبر ذکر شده؟!
05 آبان 1396 پاسخ تشکر
2 تشکر شده توسط : میلاد reyhane
متن جالبی بود ممنونم از شما البته نظر دوست عزیزم جناب م س و سوالشون هم وارده که بنده هم ترجیحا نظری نمیدم چون این امر نیاز به تجربه بالا داره ولی اکثر مطالبتون صحیح ذکر شده و لذت بردیم ممنون و سپاسگزارم
05 آبان 1396 پاسخ تشکر
1 تشکر شده توسط : reyhane
سلام..میگن آدم مث هم نشینش میشه راسته واقا...من از وقتی بانامزدم اشنا شدم اینطور به عطر علاقه مند شدم...
[...] ممنون ازآقای ایکاروس که این مبحث رو کامل کردن
05 آبان 1396 پاسخ تشکر
1 تشکر شده توسط : مهدی


O Hira SHL777
از کجا شروع کنیم راجع به #امبر یکم ساده حرف بزنیم. عبدالسلام عطار بهترین کلکسیون فسیل #کهربا توی دنیا رو داره. نبوغ و قدرت و علم و یکتا بودن عبدااسلام به کارش اومد و تونست شیوه ی "تقطیر خشک" رو برای استخراج روغن از فسیل کهربا ایجاد کنه. عبدالسلام توی وبلاگش نوشته بود که بوی این روغن شبیه به بوی کندر ترش و دودی هستش تقریبا. همینجا این نکته رو پس اصلاح کنیم: میشه از فسیل امبر روغن و رایحه استخراج کرد اما خب وقتی میدونیم رایحه ش چطور بویی داره پس چرا با ترکیب مواد مختلف نسازیمش؟ آکورد امبر رو بارها و بارها براتون توضیح دادم. بیس تیپیک و معمول امبر اینجور ساخته میشه: وانیل+استیراکس+ لادن.
بسته به اینکه مقدار کدوم یکی بالاتر باشه رایحه ی اکوردمون فرق میکنه.بسته به اینکه چه نوعی از مواد بالا استفاده بشه هم همینطور. حالا گاهی هست که این موارد بالا با موارد دیگه ای جایگزین میشن. اون چیزی که افراد آماتور راجع به امبر میشناسن اینه: خونگرم. یکم اسپایسی. یکم دودی. تاریک.
به مرور آکورد امبری از یه رایحه ی حیوانی گلی تا رایحه ی شیرین و گرم و خوردنی تنوع پیدا کرد.
من روغن استخراج شده از فسیل امبر رو تونستم استشمام کنم. خیلی از عطارای دنیا در اول راهشون محکومن به اینکه از " ادن بوتانیکال " سفارش روغن استخراج شده از فسیل امبر رو بدن تا بدونن قرار هست چه درک اولیه ای از امبر داشته باشن. روغنی که از فسیل سی میلیون ساله ی درختان کاج هیمالیا استخراج میشه. واو به واو تفسیر بویاییش رو بخونید: تاریک. غلیظ. مه آلود. دودی. گرم. چوبی کاملا خشک. چرم حیوانی خشک. کمی اسپایسی و شیرین و گزنده.
اما برسیم به استفان هامبر لوکاس. بعد از عبدسلام عطار هیچ کس و هیچ کس و هیچ کس توان خلق چنین سناریوهای تاریکی رو نداره. سناریوهایی که نویسنده شون هرگز رنگ روشنایی رو ندیده. جادوی سیاه و به نوعی والدمورت جهان عطرسازی. فانتزی های سحر انگیزی که در خلا محتوم رخ میدن. رنج قیمتی بالای عطرهای این برند باعث شده که در کتگوری مقایسه با روژا پارفوم مورد بحث قرار بگیرن. بین داو و استفان هامبرت فاصله از سفیدی تا سیاهیه. با هر ذایقه ای شما میتونید مخاطب داو باشید اما سد بزرگ سیاه و جادویی و اسرار آمیز استفان هامبرت لوکاس تنها به درصد معدودی از شما اجازه ی ورود میده. "او هیرا" ( با تلفظی که براتون آشناست) عطری هست در ارتباط با استحاله ی جادویی آکورد امبری بر پایه رزین و رزن های امبرینای موجود در لادن در کنار روغن استخراج شده از فسیل امبر و طعم بالزامیکی تاریک و سیاه پچولی. بی هیچ امبرگریسی در این بین.
.
.
.
من توصیف کاراکتر این عطر رو پاک کردم از متنم که دلیلی براش دارم که بعدها اینجا اشاره میکنم بهش.
.
.
و در مورد سوال دوستان.
قبلل چندین بار در رابطه با نحوه ساخت آکورد امبر صحبت کردم اینجا. آکورد امبر اینگونه ساخته میشه :
وانیل +بنزوئین + رزین+ ...
اون سه نقطه توسط اسپایس ، چوب ، عسل و کاکائو و نوارد دیگری میتونه پر بشه و شکل آکورد امبر تغییر میدا کنه. در بعضی متون دیدم که نمیشه از فسیل امبر (همون فییل چند صد هزار ساله ) اویل استخراج کرد. چرا میشه. منتها همونجور که توی متن گفتم خیلی هزینه بر هست. و عطارها ترجیح میدن بوی اون رو بازسازی کنن..
05 آبان 1396 پاسخ تشکر
41 تشکر شده توسط : nazanin m.sheykhzade
به ایکاروس عزیز،
بزرگوار درود و سلام خدمت شما ، من هم مثل تمامی دوستان عطرافشانی از بازگشت مجدد شما بسیار بسیار خرسند و خوشحال شدم. و اما دو تا سوال پرزحمت برای شما داشتم پیشاپیش ازینکه وقت میذارین و پاسخ میدین یه دنیا سپاسگذارم :
اول – آیا مجموعه ای از نت های بویایی پایه یا Fragrance Oils می شناسید که بتوان از داخل یا بیرون از ایران تهیه کرد که هم جامع و معتبر و قابل اعتماد باشه و هم تولید کننده اون مورد تایید شما باشه تا در تشخیص نت های بویایی اصلی بما کمک کنه؟
من داخل ایران فقط مجموعه 40تایی رو میشناسم مربوط به [...] که هرچند کامل نیست به این دلیل من دنبال یه مجموعه کامل تر می گردم . بیرون از ایران سایت هایی هستند که بصورت pack یا kit اینها رو می فروشند(مثل سایت های فرانسوی و اماراتی و چینی و انگلیسی ) . با کلی جستجو یه پکی پیدا کردم فرانسوی حدود 300 یورو با 140 آیتم که ظاهرا خوبه ولی نمیدونم با این قیمت ارزش خرید داره یا خیر؟ممنون میشم یه جای معتبر معرفی بفرمایین برای خرید.
دوم – از درس هایی که به ما آموختید یادمه برای هر نت بویایی یک رفرنس معرفی کردین :
مثلا برای وتیور== وتیور گرلن ، فیتال وتیور اتلیه و..
پچولی== پچولی لورنزو ویلورزی
چرم== اکوا دی پارما
Tuberoseگل مریم == کارنال فلاور ماله
هرچند براساس آموخته های شما می دونیم که هر نت ممکنه واریاسیون ها و انواع گوناگون داشته باشه که بمرور و با کسب تجربه باید اموخته بشه ولی آیا این امکان وجود داره که شما برای نت های زیر نیز یک رفرنس معرفی کنید که یا حداقل بوی غالب اون عطر ، این نت خاص رو داشته باشه که بشه بعنوان رفرنس اون نت در نظرش گرفت : ( آلدهید، چوب کشمیر، پاپیروس، سندل ، گایاک، سدار ، المی ، استیراکس، بنزوئین، Myrrh ، گالبانوم، امبروکسان ، قارچ tuber ، iso e super ، و ... یا بیشتر گل های پر کاربرد در عطر سازی که دیگه اسم نمیارم) شرمنده که زیاده ولی اگه امکان داره مثلا هفته ای چند تا معرفی کنید بسیار عالی میشه می دونم درخواست زیادیه که همه رو یه جا بگین ولی بمرور و دوره ای اگه لطف بفرمایین قدردان شما خواهیم بود.
من از فرگرنتیکا و دیگر سایت ها برای این کار استفاده کردم ولی یادمه شما فرگرنتیکا رو خیلی تایید نکردین. به این دلیل اگه سایتی مورد تایید شماست که در این باره هم مطلب داره بازم ممنون میشم. سپاسگذارم از شما. برقرار باشید
05 آبان 1396 پاسخ تشکر
9 تشکر شده توسط : ‌آرش ssh
پس عکسی که سایت برای نت ها گذاشته اشتباهه چون اینها عنبرالسائل هستند اگراشتباه نکنم
05 آبان 1396 پاسخ تشکر
1 تشکر شده توسط : Farshid
سلام خدمت شما
از بازگشت تان خیلی خوشحالم. در این مدت که نبودید برای تان ایمیل فرستادم اما موفق به صحبت نشدم!
چند خواهش دارم از خدمت تان‌:
لطفاً اینستاگرام تان رو دوباره فعال کنید.اگر هم حوصله ی اینستا و دیرکت ها رو نداشتید یک کانال تلگرامی درست کنید.
تقریباً سال گذشته در حال نوشتن یک کتاب(جزوه) مربوط به عطر و رایحه ها بودید و قرار شد لینکش رو برای عموم قرار بدید و تا اونجایی که من یادم می آد خبری ازش نشد و متاسفانه من موفق به دریافتش نشدم. اگر مقدور بود تا ایمیل بدم که برام ارسال کنید.
ممنون
05 آبان 1396 پاسخ تشکر
3 تشکر شده توسط : ssh مهدی
دكتر راجع به كارهاي عبدالسلام عطار يا همون dominique dubrana اگه عطراش پيدا ميشه يه ريوو اجمالي داشته باشيد خيلي خوبه،..
05 آبان 1396 پاسخ تشکر
1 تشکر شده توسط : ssh
Perfume addicted
سلام. از سایت aftelier میتونین کتاب و گایدلاین مندی افتل رو بهمراه کیت های آموزشی ابتدایی تهیه کنید. من در ایران چیزی رو نیافتم و تستی نداشتم از اون کارها. اما شخصا برای آموزش به دوستانم توصیه میکنم از سایت مذکور پک و کیت ها رو تهیه کنن.
و در مورد سوال دوم. تقریبا تمامی نت های شاخص رو اینجا بررسی کردیم. اما به مرور یکبار دیگه هم یادآوری و مرور میکنیم.
05 آبان 1396 پاسخ تشکر
11 تشکر شده توسط : رابین هود نوید ابوطالبی جهرمی
اشکان عزیز
سلام و از جهت پاسخ ندادن من رو میبخشی. در مورد کتابی که عنوان شد ابتدا قصد این بود که به صورت حزوه های تایپ شده در اختیار همه قرار بگیره. اما زحمتی که سالها بزای یک مجموعه کشیده شده به راحتی با پاک کردن اسم مولف و جا زدن به نام خود به باد میره. همین اکنون هم در بعضی سایت ها مقاله های خودم رو به اسامی دیگران میبینم. خاصه اینکه ملال آور هست که با جملات خودت برای خودت کری خوانی کنن. آموزندگی و علم همیشه بایستی توام با حلم و نجابت باشه و من شخصا از این نقص آسیب زیاد دیدم که از چاپش منصرفش شدم در زمان کنونی
05 آبان 1396 پاسخ تشکر
11 تشکر شده توسط : complihanicated الهه دهقانی
سلام خدمت دوستان
جناب ایکاروس مردونه مبارزه کنید اگر موفق به چاپ کتاب بشید در اینده کاریتون بسیار تغییر ایجاد میکنه بدون ادعا تجربیاتی دارم که میتونه به دردتون بخوره در صورت تمایلتون حتما بفرمایین تا بگم واستون ممنونم
05 آبان 1396 پاسخ تشکر
1 تشکر شده توسط : مهدی
سپاسگذارم از شما
05 آبان 1396 پاسخ تشکر

افشین حان برندی که عبدالسلام رو امروز به ما معرفی میکنه مثل صد ها برند دیگه ی دنیای عطر که زیر سایه ی کثیف مافیای تبلیغات و بازاریابی دیده نمیشن بعد از خلق چهار شاهکار بی چون و چرا و تعداد دیگری عطر فوق العاده عالی به انزوا رفت‌. (برند لاویا دل پرفومو ) دومینیک دوبرانا ( عبدالسلام عطار ) از اساتید واقعا هنرمند جهان عطر هستن و پشت این خانه قرار گرفتن. تجربیات ایشون بواسطه ی سفرهای بسیارشون چکیده ای از جهان عطرسازیه. اصرار بسیار زیاد بر نت های طبیعی و اصیل و بسترهای بسیار بسیار سنگین و خشن و محکم ویژگی این عطرها هستن‌. فضای کلی عطرها بر اصالت گرایی تمرکز داره و علی رغم فضای کلاسیک اما ابدا کهنه و قدیمی و تکراری بنظر نمیرسن. مخاطبین این عطرها قاعدتا بایستی سنی بالاتر از سی سال و محزون و مکدر و در عین حال rich باشن. این خانه عطرهاشو به سه لاین تقسیم کرده‌. سری عطرهای عربی، ایتالیایی و جهان. در لاین عطرهای جهان شون چند کار باورنکردنی دارن که اینهان:
Tcharas
Tartan leather
Grezzo
از برندهای خوب جهان عطر نهایتا به زحمت پنج درصدشون در ایران هستن. که بیشترش برمیگرده به اینکه وارد کننده ها در یک اجبار غیر قابل گریز در حصار تبلیغات هلدینگ ها قرار میگیرن و وادار به وارد کردن برندهای محدودی میشن. در ایران کارهای این برند و این عطار وجود نداره اما تذکر میدم از این بابت کسی هم از غیبت این برند سواستفاده کنه و با قیمت گزاف بفروشه یا بخواد تهیه شون کنه.
06 آبان 1396 پاسخ تشکر
15 تشکر شده توسط : nazanin m.sheykhzade
بسيار ممنونم عزيزم از پاسختون،.
06 آبان 1396 پاسخ تشکر
به ایکاروس عزیز،
بزرگوار درود وسلام و پوزش از شما بخاطر اینکه من توی درخواست قبلیم اشتباها نکته ای رو از شما نقل کردم که شما تصحیح فرمودین مبنی بر اینکه : رفرنس رایحه گل مریم رو فرگرنتیکا کارنال فلاور از مال و آماریژ از ژیوانشی اعلام کرده بود و من به اشتباه این مطلب رو به جنابعالی منصوب کردم پوزش می طلبم .
دکتر من تمام رویو های شما توی عطرافشان رو آرشیو کردم و با جستجو توی اونها متوجه شدم که شما بجز موارد ذکرشده قبلی بجز گل مریم ، شما ده رفرنس (اگه اشتباه نکنم) برای نت های بویایی معرفی کردین که بدین قرار هستند :
البالو == le petit robe noir guerlain
وانیل == شالیمار گرلن اصلی
کهربا== امبرسلطان سرژلوتنز
برگاموت == برگاموتو دی کالابریا از اکوادی پارما
عود عربی == ال عود از ل آرتیزان
مشک گیاهی یا پنیرکی یا امبرته == ماسک کوبلای خان سرژلوتنز
مشک سنتتیک == سیلورماسک نازوماتو
امبرگریس == amouage Ubar
ریواس == Rhubarb Ecarlate Hermes
برگ انجیر == درخت دانش از jovoy (ل آغبغ دله کنسانس ژووآ)
لطفا در صورت اشتباه کردن بنده تصحیح بفرمایین ضمن اینکه خواهشمندیم در شناخت بیشتر این رفرنس ها بنده و دوستان رو مورد لطف خود قرار دهید (مثلا فرگرنتیکا رفرنس نت iso e super رو ملکول 01 اکسنتریک معرفی کردن و ... ایا مستند هست یا خیر )پیشاپیش از پاسخ تان سپاسگذارم

06 آبان 1396 پاسخ تشکر
8 تشکر شده توسط : nazanin complihanicated
Perfume addicted عزیز سلام و احترام.

امبر سلطان رفرنس کهربای تحریف شده ست. رفرنسی که باید بپذیریمش بعنوان رفرنسی که تحریف کرد امبر رو و به جهت استقبال عمومی گزینه ی قابل اعتمادی برای عطاران بعدی شد.. رفرنس کهربا کماکان از نظر من امبرلوپ رانیا جی و به دنبالش امبر اکستریم ل آرتیران و ghost fire از alkemia ست. هرچند امبر مولتی رفرنس هست و در تینکچرهای مختلف میشه رفرنس های متعددی انتخاب کرد. از امبر فتیش آنیک تا امبر روسی پارفوم امپایر.
رفرنس ریواس vervine james heeley و آیدس ونوستاس هستن. و رفرنس انجیر فیکو دی امالفی از اکوا دی پارما و فیلوسایکوس از دیپتیک هستن.
کماکان رفرنس آیزو ای سوپر همین هست.
عودها 5 کتگوری و دوازده ساب تایپ دارن که هر کدوم رفرنس جدایی داره. چرم 9ساب تایپ داره که در مقاله خودش عنوانشون کردم.
زنبق پنج زیرگونه داره و از بافت خامه ای تا بافت گیاهی-حیوانی متغیره.
بهمین ترتیب بسیاری از نتها چند رفرنسی هستن.
امسال ایندی نیش ها دارن کولاک میکنن و از دم بازتعریفی بر اکثر نت ها داشتن. تا پنج سال آینده چهره عطرها به طور کلی تغییر اساسی پیدا میکنه و وازه ای به اسم رفزنس از معنی ساقط میشه. گرس و جیودان دارن همزمان عطارهایی تربیت میکنن که از نسل قبلی به پرداخت هنری عطرها واقف تر هستن. در کنار اینها عطاران مستقل هم کارهای شگفت انگیزی کردن. یک برند ترکی به اسم pekji به دستم رسیده که جلوش زانو میزنم این روزها. با اینحال اون کاربرد اولیه ی عطر که خوشبویی هست داره کمرنگ میشه و بیشتر به سمت شخصی سازی عطرها داریم پیش میریم که خوشبویی درش ملاک برتری نیست.
06 آبان 1396 پاسخ تشکر
18 تشکر شده توسط : nazanin Mehran
ایکاروس عزیز،
سلام.
آیا امکانش هست در مورد کاراکتر این عطر، نظرتون رو بگین؟
ممنون از وقتی که صرف میکنین.
01 دی 1396 پاسخ تشکر
پیمان عزیز

نزدیکترین عطری که من به ایکاروس میشناسم همین هست. این رو از زبان خالق ایکاروس میگم نه از زبان خود او. یک تلخ ناسازگار.. اگر حرفی بزنیم طعنه میشنویم که داستان میگید. در معرفی اینکار در پاراگراف آخر گفتم از توصیف کاراکتر این عطر پرهیز میکنم چون بایستی ایکاروس رو تشریح میکردم. ایکاروس یک بعد از ناخودآگاه من بود که یک سر این کلافه رو کشیدم و کشیدم آن چه که جدا شد ایکاروس بود. آنجایی که لدو ایوو اون شعر افسانه ای و جادوییش رو میگه:
اینک این منم
کنارِ مزارت. هرمنگادا
تا بر جسم فقیر و نابت بگریم
که هیچ‌یک از ما
تباهی‌اش را ندید.
هشیار و عزادار می‌آیند دیگران
ولی من مست می‌آیم. هرمنگادا،
من مست می‌آیم.
و اگر فردا صلیب مزارت را
بر خاک، افتاده یافتند
نه شب بود هرمنگادا،
نه باد.
من بودم..

هرگز آینه ای رو درخشان تر از لدو ایوو برای توصیف درد و رنج نیافتم. لدو ایوو بر مزار هرمنگادا ایستاده و مست و ناهشیار دست بر صلیب مزار تکیه داده و میگه : من مست بر مزارت می آیم. این سطح از ناهشیاری در برابر یک واقعه ی تلخ یک کمدی دردناک در شخصیت سازی ایکاروس بوده. ایکاروسی که در شعر من ری خودش رو یافته آنجا که میگه: "تصویر آدمی بر صحنه ی زندگی پدیدار شد، گویی لکه جوهری بر صفحه ی سفیدی ریخته، خرابش کرده...". این عطش ایکاروس بر اصرار بر حقیقت آدمی به مرور او رو ساخت و من ترجیح دادم که رویوی عطر رو به این کاراکتر دادم. ودیعه ای از من در شخصیت ایکاروس مانده که وحشت از "دوست داشتن" هست. سخت گیری ایکاروس و مقاومتش برای دوست داشتن عطرها ولو به سبب یک خطای کوچک از اینجا میاد. ایکاروس در جمله ی زیر به بلوغ میرسه. آنجا که برای یکی از عطزهای کارون گفت: "انگار چیزی از جنس زندگی در جان مرگ هست که تا هنیشه تازه نگهش میدارد".
یا آنجا که هشتگ بلک کام دز گغسونز رو ذیل داستانی گذاشته بود که : "نجف دریابندری را سالها پیش دادم. در خانه هنرمندان. گوشی را از جیب بیرون کشید و گفت : سلام. احساس کردم این صدا نمیتواتد هرگز بگوید سلام. یک خداحافظ، صدای چند پرنده ، صدای سوختن کاغذ سیگار در اثر پکی عمیق، صدای خش خش قدم های زنی که دور میشود و صدای خاموش کردن ابدی چراغ های اتاقی سرد در صدایش بود. نه نمیتوانست این صدا بگوید سلام . حتما اشتباه شنیده بودم".
ایکاروس به راحتی سایه های تاریک عطرها رو میبینه ، و چشمش به روشنایی عطرها وسواس داره. این هزارتوی سیاه ، این در هم تنیدگی تلخ و مرموز و دردناکی که ایکاروس رو در عطرها دفن کرده نقطه ی اشتراک او و "او حیرا" هست. یک ناشناس ناسازگار با تلخ کامی ها و تلخ گویی ها و تلخ گویی های آرام . این تکرر در غیبت. این سبک سفری و ناگاه از بین بردن ها. بی رحمی ها بدون مجادله در توصیف عطرها ، عوطه خوردن در توصیفات سیاه و شمرده گویی در توصیف وهمی که از دیدن زیبایی سراغش میاد اما در پایان نادیده ش میگیره و حقیقت عطر رو بر زیبایی عطر ترجیح میده. این بر سر دار رقصیدن و نترسیدن و نهراسیدن و تنفر از زیبایی تصنعی همیشه در کلام ایکاروس بوده. او حیرا اما قدری از ایکاروس آرام تر ، منزوی تر و کم حرف تر هست.
شاید نباید اینها رو میگفتم. اما شخصا هر زمان اوحیرا رو استشمام میکنم یاد ایکاروس میفتم. کاراکتری که شخصیتی جدای از من هست اکنون و حیات مستقلی از من داره که رنج رو بر آسودگی ترجیح میده. زرجف اوم رو بر ملاحت زرجف امبر استار ترجیح میده و از گونه های مصنوعی سایکدلیک متنفره اما چشم های سرخش رو دوست میداره. به خراشی که بر تن اینترلود نشسته عبطه نیخوره و به مرارت های زندگی ممویر به چشم مزایای زندگی ممویر نگاه میکنه.
02 دی 1396 پاسخ تشکر
31 تشکر شده توسط : nazanin m.sheykhzade
ایکاروس عزیز،
سپاس بسیار برای توضیحاتتون.
من رو ببخشید اگر با سؤالم، ناخواسته شما رو به تشریح نکاتی وا‌داشتم که شاید مایل به باز‌گوئی آنها نبوده باشین.
امیدوارم همیشه سلامت باشین.
02 دی 1396 پاسخ تشکر
1 تشکر شده توسط : ssh
شناختن عنبر با راه تعاریف و توضیح دکتر بسیار ارزندست.ِ
وانیلی که در عطر برای من حکم خودکشی رو داره و هر چی بیشتر باشه راه رو برای فرار از درون دل من بیشتر میکنه وقتی برای ساخت عنبر استفاده بشه و کلن عنبر رو معرفی کنه تمام حساب و کتابها رو بهم میزنه.
من امبر نیکلای رو نپسندیدم هر چند خوشبو بود.
همیشه امبر اسمش من رو یاد امب. نویر ادنان میندازه با ایرادات و حسنهای خودش.
در واقع عنبر رو برعکس پچولی و اسموگها که چاله میدونم.عنبر رو چاه میدونم.
چینش وهم انگیز این عطر شدیدن چالش برانگیزه.
اوهیرا

حال بحث رو پیش کشیدم تا از این ادبیات رک گویانه دکتر با فصاحتش قدردانی کنم تابه بیان این ملودی ادامه بدهند.
دوست عزیز عنبر درسته که زرفای عمق و وایدیه المس گونه اش همچون دری گرانبهاست.جاذبه اش گیرای ذهنها و میرای انتقادهای ب ارزشه.
اما
شیرینه.
02 دی 1396 پاسخ تشکر
1 تشکر شده توسط : ssh
یا خدا
ایکاروس جان دل، من تو رو ققنوس صدا میزنم، هر بار میری از تل خاکستر مدفون شده ات ققنوسی دیگه برمیخیزه اما چیزی فراتر از تصور تر از فراتر از تصور دفعه قبل، میدونم میدونی که چی میگم
کاری با شعور عطاریت ندارم اما من از پنج سالگیم تا امروز بیست و دو سال کتاب خوندم و خوندم ولی هرگز قلمی مسحور کننده تر از قلم تو ندیدم
04 دی 1396 پاسخ تشکر
3 تشکر شده توسط : محمدامین صفری رضا قهرمانی

تست این عطر جزو آرزوهام بوده با تعاریف ایکاروس عزیزم که هم در این صفحه و هم صفحات دیگه در ابتدای حضورش در عطرافشان در بهمن ۹۴ موجوده.
عشاق آمبر خیلی از این عطر شگفت زده میشن.
این عطر یکی از بهترین رفرنسهای آمبره .راجع به کیفیت ساخت این عطر حرف زدن مثل اینه که در روشنایی آفتاب قلم فرسایی کردن.
بطور کلی نت آمبر مورد علاقه م نیست و این جا هم برام مصداق داره.تقریباً هیچ کار آمبری نبوده که دوستش داشته باشم.
خطر خرید بلایند بای این کار از بیخ گوشم گذشت.قیمت دو میلیون پریسال و پنج میلیون الان......خخخخ
30 فروردین 1398 پاسخ تشکر
5 تشکر شده توسط : nazanin سالار كلوچه
آقای کبیری عزیز و سایر دوستان
با سلام
یک نوع عود(شاخه ای) دست سازهست،به اسم dehn al-oud که تو سایتهای فروش عود پیدا میشه.میخواستم بدونم عطری هست که اون بو رو بده و ترجیحا خنک یا معتدل باشه؟
پارسال تو قشم یه فروشنده عطر دیور ساواژ رو بهم داد که بو کنم،همچین بویی میداد؛ولی امسال که ساواژ رو بو کردم بوش اونجوری نبود،نمیدونم چه عطری بهم داده بود.ممنون میشم راهنماییم کنید
سپاس
31 فروردین 1398 پاسخ تشکر
درود بر استاد کبیری گرانقدر
امان از بوی تنباکو که مارو درگیر خودش کرده.
خودم از توباکو وانیل تام فورد استفاده میکردم و میکنم حدود ۲ سال ... این اواخر شیرینی زیادش اوایل استفاده سردرد میاره واسم
کار با بوی تنباکو که البته کمی با تلخی قاطی شده باشه و پخش بوی فوق العاده بالایی داشته باشه سراغ دارید؟
31 فروردین 1398 پاسخ تشکر
به میثم حسن زاده
سلام دوست عزیز ، من راجع به این نوع عود اطلاعی ندارم.
01 اردیبهشت 1398 پاسخ تشکر
1 تشکر شده توسط : میثم حسن زاده
به سروش
سلام دوست عزیز، خواهش میکنم عبارت استاد رو صرف نظر کنید که خیلی راحت ترم.
دو کار هست که منظور شما رو بر آورده میکنه:
Roja Dove Enigma Pour Homme
Naomi Goodsir or du serail
این دو عطر از توباکو وانیل تام فورد بهتر هستند و اون شیرینی زیاد رو ندارند.بخصوص انیگما روژا داو که به همراه رایحه ی تنباکو رایحه ی بوزی هم داره که دیگه کاملاً اون رو متمایز میکنه.
01 اردیبهشت 1398 پاسخ تشکر
2 تشکر شده توسط : Sherlock_Holmes221b سروش
به حسن کبیری
آقای کبیری عزیز،روی عودش نوشته pure agarwood incense.
ممنون میشم عطر خنک و یا ملایمی(نبود هم هر عطری) با بوی خاص چوب آگار یا همان عود که البته ترجیحا همراه رز و زعفران نباشه که با فضای مذهبی فاصله داشته باشه و بوی خالص آگار (شاید همراه فلفل سیاه)نت غالب باشه بهم معرفی کنید.
02 اردیبهشت 1398 پاسخ تشکر
به میثم حسن زاده
این ۳ عطر رو تست کنید:
۱-Creed Royal Oud رایحه ی سنگینی نداره و میشه چهارفصل استفاده کرد بخصوص در مناطقی که تابستان خنک دارند.
۲-Nasomatto Pardon رایحه ی نسبتاً سنگین داره و فوق العاده لوکس و غنی هست.
۳-Mona di orio Oud Osmanthus رایحه ش بین دو عطر مذکوره .نه زیاد سنگین و نه زیاد ملایم.
عطرهای مذکور قیمت نسبتاً بالایی دارند و کلأ عود نت خیلی گرانی هست و عطر عودی نسبتاً ارزان و با کیفیت خوب وجود نداره.
03 اردیبهشت 1398 پاسخ تشکر
1 تشکر شده توسط : میثم حسن زاده
به حسن کبیری
ممنونم از راهنماییتون بزرگوار
03 اردیبهشت 1398 پاسخ تشکر

چه طوفانی به راه انداخته این عطر طوفانی که ابلیس طوفانها هم نمیتونست راه بندازه جماعت نهنگ عنبر اگه میدونستن ساحران سرزمین عطر چیا میسازن از عنبرشون یا به زوال میرفتن یا به کمال میرسیدن. عطر عنبری میلی 200 هزار تومان؟؟این اگه به گوش شتر قفقازی برسه شیفته نهنگ عنبر میشه وراه اقیانوس هندو در پیش میگیره در حالی که زیر لب زمزمه میکنه میرسه روزی که قعر دریا میشه خونم طفلک نمیدونه شاید اینم شقشقیه ای باشه که زوذ فروکش میکنه
13 اردیبهشت 1398 پاسخ تشکر
4 تشکر شده توسط : فرید شعبانی پيمان

نمی توان منکر کیفیت و شفافیت رایحه شد.اما واقعیت این است که اسم عطر و عطار خیلی بزرگتر از خود عطر است.به شخصه از نظر اقتصادی و تا حدودی رایحه امبر سلطان سرج را به این ادوکلن چند ملیون تومنی ترجیح می دهم.
05 مرداد 1398 پاسخ تشکر
5 تشکر شده توسط : رضا عطردوست مجید سلطانی

4
رایحه
8
ماندگاری
8
پخش بو
10
طراحی شیشه
استفان هامبرت لوکاس اوهیرا.
نت های این کار فقط امبر گریس ذکر شده اما رایحه با تصوری که من از امبر گریس داشتم تفاوت داره.
در واقع من یه بوی صمغی_ ادویه ای گرم و شور و تاحدی انیمالیک و حتی دودی حس میکنم که بسیار کهنه به نظر میرسه والبته مسلمه که دیگه امبر گریس طبیعی رو نمیشه تو هیچ عطری پیدا کرد.
جناب ایکاروس اعظم هم ذیل همین عطر توضیح دادن که تو کارایی مثل این کار رایحه امبر رو از تقطیر فسیل امبر یا با ترکیب مواد مختلفی مثل صمغ استیراکس و لابدانوم و وانیل به دست میارن که من نمیدونم اینجا از کدوم روش استفاده شده ولی فک میکنم با توجه به رایحه همون ترکیب موادی مثل صمغ استیراکس و لابدانوم و ..باشه.
من شخصا این رایحه رو از صندوقچه های توی انبارهای قدیمی استشمام کردم که البته شاید مثلا اونا هم تو این صندوقچه ها یه کم عنبر میذاشتن که وسایلشون خوشبو بمونه.
فک نمیکنم با قیمت حدود ۵۰۰ دلار و همچین خاطره ای از این رایحه شانسی برای فروش تو بازار ایران داشته باشه.
پرفورمنس کار خوبه و به نظرم مناسب ۴۰ سال به بالا و فصل سرده.
24 آبان 1399 پاسخ تشکر
5 تشکر شده توسط : Hamid complihanicated
سلام جناب architect
ی کار نیش از ی برندی که بسته بندی شیکو باکلاس داشته باشه واسه هدیه میخواستم معرفی کنید. رایحه گرم و چوبی تلخ ترجیحا. زیاد سنگینم نباشه.
ممنون.
24 آبان 1399 پاسخ تشکر
سلام. من باتوجه به تمام فاکتورها فک میکنم بهترین پیشنهاد تو کارای چوبی تلخ و نسبتا گرم که سنگین هم نباشه شاگیا از مارلی هست
البته اگه کار گرم وتلخ مد نظرتون نبود سانتال ۳۳ رو پیشنهاد میدادم
24 آبان 1399 پاسخ تشکر
3 تشکر شده توسط : پارسی مهدی
اپیک از امواج هم البته کار ارزنده ای هست ولی کمی تم کلاسیگ والبته عودی داره
24 آبان 1399 پاسخ تشکر
3 تشکر شده توسط : مهدی حامد
البته درکل هدیه دادن عطر نیش اونم از نوع چوبی و تلخ کار پرریسکیه.مثلا من و داداشم هردو کارای تلخ و چوبی دوست داریم درصورتی که من پرایوت لبل رو میپسندم و اون نه.فاکتورهای زیادی تو این پیشنهاد دخیلن از قبیل سن و تیپ شخصیتی و..
از طرفی گروههای بویایی خیلی زیادی تو دسته بندی چوبی و تلخ قرار میگیرن . از وتیور گرفته تا اینسنس و اگاروود و..و ممکنه منظور شما از چوبی تلخ با منظور ایشون فرق کنه.
اما در کل با توجه به فاکتورهای بالا و با فرض اینکه رایحه خود چوب مدنظر باشه و پخش و موندگاری هم خوب باشه و انچنان هم کار کلاسیک و سنگین نباشه و قیمت و بسته بندی و..همون شاگیا به نظرم واقعا ارزنده ست که کاملا مشابه بای کیلیان کروئل ۱۴ ملیون تومنی هست.
24 آبان 1399 پاسخ تشکر
3 تشکر شده توسط : مهدی حامد

نهنگ عنبر
ایکاروس
سه شبانه روز است میخوانم میخوانم میخوانم
نابغه ای مجنون
نویسنده ای مشتاق
داستان پردازی خلاق
یاد خواننده ای از مرتاض های هندی افتادم که شروعی غلیظ وانتهایی دیوانه وار میخواند و غرق میشد
یاد مجلسی خصوصی وخاص افتادم درمحضر گروهی پنجاه نفره از کردها که دایره وار نشستند شربتی خوردند و همگی تنبور زدند وپسین دقایقی دیوانه شدند خود وحاضران را به آسمان بردند پروازمان دادند و آرام بر زمین نشاندند درحالیکه چشمهامان چون خون سرخ شده بود از سرعت پرواز
یاد اسبهای وحشی ای افتادم که به سرعت باد بسوی خورشید میدویدند در غروبی از پاییز
یا پلنگی که دیوانه بسوی ماه میپرد بر لب قله ای پرتابگر
شوریدگی عالمی دارد برای چشمهای تیزبین مستی هوشیار
غلط های املایی پی در پی !
زمانی که از عطر میگوید گویی اشتیاق فوران کننده اش با دقت سر سازگاری ندارد با سرعت اما چرا !
یاد شعرایی افتادم که سراسیمه بدنبال کاغذ وقلم میگردند تا مبادا شعری که آمده نیامده برگردد !
نزدیکی به او درین هنگامه فوران عشق هنر ماتادوری میخواهد ! ورنه لذت تماشای نمایش بی نظیرش را به زخم خواهی داد.
دیدی که چطور روشن کرد نور ساخت وتمام شد
و پروانه ها حیران از خزان نور
یاد عقاب افتادم که پرواز میکرد و دیگران از دامنه در آسمانش میدیدند نگران و ناراحت که چشمان عقاب تیز است واز بالا مینگرد !
لیک نهنگ عنبر سنگین است اما شناور
اقیانوس ها بزرگ است ؟ اعماق تاریک ؟
دیری نمیپاید نور می آید و نور تاریکی نه میداند نه میتواند ومن این بار میدانم
درود به همه عاشقان عطر نشانه ای از بهشت
به امید دیدار
21 اسفند 1399 پاسخ تشکر
10 تشکر شده توسط : عباس بهرامی nazanin
به کامبیز عزیز.
ممنونم از متنت.باهات همراه و همرای شدم.ایکاروس روشنایی بود.
21 اسفند 1399 پاسخ تشکر
2 تشکر شده توسط : امیر هوشنگ طاهری کامبیز سخی

استفان هامبرت با اوهیرا فضای اسرارآمیز و معنوی "غار حرا" را به تصویر کشیده ، عطری شرقی با محوریت اکورد عنبر و دُز بالایی از لابدانوم .
شخصا تا حالا چندتا عطر که در هرم بویایی فقط اسم "یک یا دو نت" ذکر شده را تست کردم ،بدون استثنا از همشون روایح دیگه ای هم میگرفتم ، احتمالا عطارشون نت های مخفی را در قالب تثبیت کننده طبیعی بکار گرفته.
قبلا توضیح دادم در ساختار عطر از یه سری تثبیت کننده برای ايجاد تعادل در فشار بخار و کاهش فراريت استفاده میشه که به دو دسته طبیعی و صنعتی تقسیم میشن .
خوده تثبیت کننده های طبیعی که بیشتر مورده استفاده برندای نیشِ به دو دسته تقسیم میشن :
الف- تثبیت کننده صمغی ،گیاهی مثل صمغ لادن ، مر ، کندر ، بنزوئین ، گل حنا و ژرانیوم .
ب- تثبیت کننده حیوانی ماننده سیوت ، ختن ، زباد ، تونکین و...... .
برند استفان هامبرت ادعا کرده در هرم بویایی فقط امبرگریس استفاده شده در حالیکه بنده به وضوح اکورد کهربا با محوریت صمغ لادن (لابدانوم) و بنزوئین + یه سری نت های مبهم چوبی و حیوانی را حس میکنم .

در ابتدا یه بیس عنبریِ بخوری شده با ته مایه ای موم دار، گزنده و انیمالیکی داریم که با رایحه ی رزینی لابدانوم همبستر شده و فضایی دارک ،کمی روغنی و خشک ، اسپایسی ، نیمه شیرین و تلخ را رقم میزنه .

در بطن بنزوئین رو میگیرم که به فضای عنبری عطر یه حس کهنگی شبیه قفسه های قدیمی کتاب میده ، همین بستر کهنه و نیمه شیرین با تمی غبارآلود، کافوری و چوبی در هم تنیده شده و در کناره بیس عنبری ، انیمالیک و رزینِ غالب ، فضایی خلسه اور و عرفانی را بوجود میاره‌ .

برای کسایی که به عطرای عنبری علاقه دارند گزینه ایست عالی که حتما باید تست کنند ، عطر سیفی نیست و با این قیمت نجومی و حجم پنجاه میل به هیچ وجه چشم بسته خرید نکنید و حتما قبلش دستریزش را تست کنید.
31 شهریور 1400 پاسخ تشکر
19 تشکر شده توسط : nazanin الناز

دوستان عزیزم سلام
او حیرا
ترجمه شده ی مقاله ای نایاب که بدلایلی مسکوت شد . این ریویو گزیده ای زان مقاله ی مذکور ، نیز مضافاتی از حقیر است که حیف ام آمد دوستان عزیز عطرافشانی ام مطلع نباشند .
استفان هامبرت لوکاس
عطار شاعرپیشه و منزوی ی دنیای عطرها . ایده گزین ، ایده پرداز . عطر نمیسازد که شعر مایع !
جهت کانسپت و حصول ایده به نقاط ایده ساز جهان سفر کرده ست . با متافیزیک مانوس است . مطالعه درین خصوص ، نیز علوم ، حکمت حکما و بزرگان قدیم ایران دارد
انتخاب عدد ۷۷۷ اشاره ی او به این علوم و تقدیس عدد ۷ است که از حکمای ایران زمین مورد اشاره بوده ست .
او سعی کرده ست حتی با طراحی ی شیشه ، درب و نیز اشکال مندرج ، ارتباط خود با تقدس را به مخاطب القا کند نیز معرفی ی خود نماید . او راه خود با دیگران را زین طریق و بدین واسطه منفک ، جدا و رها کرده ست .
منتقدی میگفت او در خلق ، منحصر بفرد عمل میکند ، مکانی مقدس میجوید تاریک و پرت ، مسکوت و برز و سپس در ذهن طی العرض میکند تا از هر مقصد رایحه ای مهیا کند .
راجع به این عطر بسیار نظر از کارشناسان و منتقدین صادر شده است .
خود در گفتگویی با دوست منتقد اش گفته است :
مایل به تفسیر کارهایم نیستم . دوست دارم برداشت مخاطبین ام را بشنوم که بسیار ایده های جدید از ایشان بدین واسطه دریافت کرده ام . هرچند میدانم برخی از کارها نیاز به هدایت ( ذهن مخاطب ) دارند .
تا بحال اندیشیده اید که جبرائیل در کدام نقاط جهان فرود آمده ست ؟ باید نقاط متفاوتی باشند ! لیک هیچ سابقه ای مکتوب وجود ندارد . جز یکی ! غار حیرا ( حرا )
یک غار کوچک چطور آن حجم حضور را پذیرفته ست ؟
بی شک فضایی متفاوت است .
نیز عظمت حضور این همه انسان که حول خانه ای منسوب میگردند . قرن هاست ! شروع این اتفاق عظیم ، از آنجا بوده ست .
مدتها فکر کردم چه نوتی در موسیقی میتواند آن محل و فضایش را اجرا کند !
و چه نتی در عطر ها !
بچگی هایم در صحنه ها و مکانهای مقدس در فیلم ها ، حضور روح القدس را همراه با صدای بم ، پر طنین ، لرزاننده و رعب آور اوووو میدیدم !
به عنبر رسیدم ! که خود عمیق است در اعماق اقیانوس .
وزین است ، حجیم است نیز بُعدی عرفانی در خود دارد
باید سنگینی ی کوه هم در آن باشد . فضایی نمور که خنکای نسیم ِ وزان از نم نیز تداعی شود در آن گرمای حضور
و از همه مهم تر ، هیجان و رعب آن لحظه هم درو باشد که این آخرین ، ایده پرداز من بوده ست !
نت ترس کدامین است ؟
حس تعریق از حضوری نامعلوم و ناشناخته . عرقی سرد !
سرمایی شور که گرمای حضور ، مهو اش نمیتوان کردن !
نیز ، بوی تنهایی ! تنهایی ای در میان این جمع کثیر !

امبر گریس ، لادن ، رزین های گیاهی ، نت های دریایی ، حیوانی ، دودین ، دریایی ی نمکین و دیگرانی که همگی این شعر و شعور را سروده اند هر چند مرجع و رجوع مکتوب ، همان عنبر بوده ست .


اوحیرا مرجع است . بوی تنهایی میدهد . نفیس ، بی همتا و جاودانه . اینها مشروح مخاطبین است .
لیک حقیر میگویم ، اوحیرا شعری ست از لحظه ی شعور

دوستان عزیزم ، خدای را سپاس که در عطرافشان اساتید و نظر پردازان زبر دست و زیبا قلم بسیار حاضر اند که کار را برای کاهلانی چون من آسان کرده اند که بدین واسطه خواندن لذت بخش تر از نگاشتن میسر شده ست .
لیک برخی از عطرها بواسطه ی کمیابی یا بیش بهایی و نبود احتمال و امکان تست ، مسکوت یا کمتر مورد توجه و نقد واقع گردیده اند . به سبب حضور برخی از ایشان در دستریزهای حقیر در فرصت های مقتضی شرحی از ایشان تقدیم خواهم کرد .
این چند روزه اوهیرا مورد توجه و نقد دوستان عزیزم واقع شد که شایسته دیدم اطلاعاتی از آن هر چند حقیر به حضور تقدیم کنم . به شرح روایح نپرداختم که دوستان ام ذیل همین صفحه به زیبایی متذکر و مشروح نموده اند .

طی العرض : خواندن این نکته نیز خالی از لطف نیست . این با آن طی الارض متفاوت است . در کتابی خواندم طی الطریق دو نوع است .
طی الطول که تنها مقصد هدف است
طی العرض که نیم نگاهی نیز به مسیر ِ هدف دارد

امید که مفید بوده باشد .
با آرزوی بهترین ها برایتان

[EDITED] 1400/09/06 20:01
06 آذر 1400 پاسخ تشکر
22 تشکر شده توسط : Rohaam عباس بهرامی

Atrafshan logo
عطرافشان
پشتیبانی سایت
عطرافشان
سلام کاربر گرامی
چطور می توانیم به شما کمک کنیم؟