BVLGARI - Falkar

Falkar یکی از سه ضلع مثلت سری جواهرات بولگاری هست که توسط ژاک کاوالیه شوالیه ساخت روایح لوکس و لاکچری طراحی و خلق شده.
لاین جواهرات بولگاری همگی بر پایه مشک و عودی لوکس و غنی پایه گذاری شده.
اما Falkar با شروعی معطر و چوبی و قدرتمند از رواح هربال کار خودش رو آغاز میکنه . حضور نت عطرآلود و معطری از جوز به همراه نت های چوبی سبز و مرطوب آغاز کار رو جذاب و خاص کرده. عطری که ماهیتی بسیار گرم و تلخ داره و خیلی خیلی خوب اشرافیت و لوکس بودن رو فریاد میزنه. کم کم و با گذشت زمانی حدود 45 دقیقه ،مشکی صیقل خورده و شفاف و قدرتمند که بسیار مخملی و پودری هست نمایان میشه و همزمان عودی شرقی و بسیار لوکس و غنی که حسی اشرافی داره به این لایه مشک سان تزریق میشه. اوج نمایش و شکوفایی عطر به نظرم در این مرحله از کار هست. عودی از آسیای شرق؛ عودی نیمه سبز و مرطوب و بسیار خوشبو که به وضوح ارزش بالای خودش رو فریاد میزنه.
پخش و ماندگاری خیلی خیلی خوب باعث حضور طولانی مدت این عطر میشه و به یقین مخاطب رو درگیر خودش خواهد کرد.
به واسطه کیفیت مواد به کاربرده شده و طراحی مجلل باتل و پکیجینگ لوکش بر چسب قیمتی تقریبا بالایی داره اما واقعا از اون دسته عطر هاست که با خیال راحت بابتش میشه هزینه کرد و از اون لذت کافی رو برد.

با سلام خدمت دوستان
فالکار falkar
قدرتمند همچون عقاب 🦅
عطر شروعی داغ و پر حرارت دارچین و جوز ، هر کدوم از نت ها به تنهایی حرارت یک عطر رو تضمین میکنند !!!
حالا در کنار هم تصورش هم لذت بخشه
در ادامه و بخشی از گذشت آتشین ترکیب به صورتی جالب کاملا عوض میشه و به سمتی کندری چوبی تغییر حالت میده که شکوه و قدرت عطر در همین قسمت رقم میخوره
کندر به تنهایی از اشرافی ترین و لذت بخش ترین هاست
در ادامه کار به پایه های عطر میرسیم که ترکیبی از شیرینی زعفران و مشک فضایی بسیار دلنشین رو به وجود میاره و رایحه عود رو میشه ساختاری برای نگهداری و مراقبت از رایحه نت ها مثال زد
عطری به معنای واقعی نیش و کاملا با تغییر نت های درست و واضح

سلام.
بالاخره این هم تست شد.از همون اول ، کیفیتش و به رخ می‌کشه.
بعد از استشمام یه بوی سنگین و تلخ و فشرده شامه رو پر می‌کنه.
شاید یه بویی مثل بتادین (که اصلا هم بد نبود).بعد هشت ساعت محل اسپری بعد چند بار شستن کمی احساس می‌شد.خیلی عطر خوبیه، ولی با این قیمت، باید روش فکر کرد.البته میشه از سه چهارتا عطر معمولی لیست خرید فاکتور گرفت و جاش روی همین عطر هزینه کرد,اگه بشه اعتیاد به خرید و تحمل کرد.داشتن یه عطر که عاشقش باشی بهتر از داشتن چند تا عطره که دوستش داری.

درود دوستان ، فالکار یه عطر بسیار شیک و باوقار ، نتهای کاملا استاندارد ، بوی چرم کنترل شده و عالی ، تم دودی که تقریبا تا آخر باهامون هست ، تلخی جذاب و اندازه با ترکیب زعفران که اون هم بسیار اندازست و نمیذاره عطر کاملا تلخ به نظر برسه ، وقتی رایحه مشک هم بهش اضافه میشه رایحه رو دلچسب تر میکنه ، قیمت بالاست ولی وقتی کسی بتونه بخرتش واقعا از خریدش پشیمون نمیشه ، ماندگاری و پخش بوی عالی ، بازخورد خوب هم از طرف خانمها و هم از طرف آقایون ، اگه کسی به عطرهای چرمی و گرم و نسبتا تلخ علاقمند باشه قطعا بهترین گزینست .

بولگاری فالکار.
با احتیاط اسپری کنید.
نیش هنرمندانه و بسیار غنی از کاوالیه کبیر در لباس بولگاری و لاین لژم
انگار روایح چوب، چرم و مشک در این عطر برای خودنمایی با هم مسابقه گذاشته اند .
فقط مناسب هوای سرد و بسیار سرد و فضای باز .
قبل از خرید پیشنهاد میکنم حتما سمپل عطر تهیه شود و چند روزی را با آن در شرایط مناسبش بگذرانید.

عطری با رایحه عالی و اعتیادآور ، پخش و ماندگاری بسیار خوب.به نظرم تاپ ترین عطر برند بولگاری توی چند عطری که از این برند تست کردم ، هست.مخصوصا توی هوای سرد .

بولگاری فالکار

لاین عطر بولگاری Le Gemme از سنگ های قیمتی الهام گرفته شده

روح قدرت اسرارآمیز طبیعت در این سنگهای معدنی نهفته

فالکار یکی از اعضای سه گانه مشک در لاین مردانه Le gemme است.

با وجه رنگارنگ خاص خود به سنگ چشم فلکن اشاره دارد.
.
فالکار یک رایحه شرقی غنی است که از چوب عود، بخور، مشک و مقداری چرم زعفران مانند آکورد ساخته شده که این بخش دقیقاً مرا به یاد گرلن سانتال رویال میندازه

جنبه های عجیب و غریبی دارد که من اونو دوست دارم.
.
همانند دیگر عطرهای مجلل انحصاری بولگاری، این عطر بسیار باکیفیت و از نظر ماندگاری بسیار قوی است

مثل سنگریزه هایی که زیر فشار سهمگین مدرنیته از هم می‌پاشن... مثل غبارکی گم در همهمه جهش ناگهانی هستیِ ناقصِ آدمی در تندباد صنعت... مثل قطره‌ای در خروش و جوش دفعی سیلی ویرانگر برای نمی‌دانم دو هزار و چندمین سال، خسته از این همه فشار و در خود و در هم و در دیگری کوفته شدن و ... روی این و آن و زير آن و این سُر خوردن و باز دوباره سربرآوردن، چندی پیش به خیال خامِ از نو نوشیدن زهر دردهای بشری که دم دست‌‌ترین نمودش خودم بودم(هستم) به سر دیوانه‌ام زد این بار که سر از سیاه‌کرم‌های روی سفیدی برداشتم، چشم در یکی از فیلم های سراسر جنون گاسپار نوئه دوزم.
ای کور باد چشمی که بی(بد) موقع شود باز.
دل ما هم آدم است... تنگِ جهان نا امن و فضای تاریکی که هیچ مدافعی به داد هیچ مظلومی نمی‌رسد شده بود.
کدام دیوانه‌ای دلتنگ این می‌شود؟
آنکه نمی‌خواهد پارچه‌ای مخملی به رنگ صورتی روی رنج، زخم، نقصان و آوارگیِ بنی آدم بکشد.
بیا پیچیدش نکنیم! منظورم روح مریض خودمه.

کسی نبود بگه فیلت یاد هندستون کرده، یه بار این
فیلم چی چیز مویز و دیدی دیگه گُل! یه بار چشیدی دیگه این طعم تلخ و گس بی دفاعی و جنس زمخت این فرهنگ اراذل صفت مدرنیته‌رو. مشتی چرا دوباره می‌خوای خودتو غرق کنی.
مگه تازه همهمه ساحل به گوشت نخورده بود؟... مگه تازه فلسفه شادی و شادی فلسفه رو کشف نکرده بودی؟
خلاصه... کسی نبود این حرفارو بم بگه...
رفتم فیلمو دیدم...
ولی مهم اتفاقیه که یه ساعت قبلش افتاده بود. یعنی افتادونده بودمش. کاری که یه ساعت قبلش کرده بودم. چی بود؟
اولین تست جدی و عمیقم از فالکار. تندی و بیشتر تیزی‌ که داشت یه ساعت بود بینی‌مو، وجودمو می‌خراشید...البته نه خرااش خرااااش... خراش! یه جیز کوچولو... مثل کشیده شدن تیغ حجامت رو پوشت...

خلاصه که سر درد ندم. این متن طولانی‌رم بریم که ناگهانی تموم کنم:
فالکار و حال و روز الکس بی‌چاره (که نوئه همیچن هم قصد نداشت درمورد بی‌چارگی یا باچارگی این موجود بدشانس و بد عاقبت سخنرانی کنه) و بیشتر از این سنگریزه ریزِ ملیح و غبارک اسیر گردباد و قطره محو افتاده در سیل وحشی، با غرش و تندی و تیزی و ذات گرگ صفت و طبیعی‌ای که تنیا داشت (زیر پل و روی آن سنگریزه ریز خوشگل) در هم شدند و رو هم شدند و با هم شدند و در نهایت یکی شدند و یک شدند و تا ابد هم نمی‌توانند در این ذهن ناتوان من از هم جدا شوند.

فالکار عطر شیک و محکم و با صلابتی بود مثل چشم عقاب، ولی برای من... صبر کن داداش... نه! برای من نه...
برای من شد خشونت ضرب‌در زمختی و بی‌چارگی بعلاوه بی‌دفاعی و مظلومیت مطلقِ بی هیچ ظالمی در عمق مجهول معادله‌ای که اساسش بر گزافه و بی‌نظمی و بی‌خودی و مطلق مطلق طبیعت بی هیچ مسئولیتی است!
حال خوشی نداریم. عطرها گوشه‌ای از ظهور حال خوشمان را به دوش می‌کشند، گاهی هم کل حال بدمان را. چه خوب که فالکار برای من شد اینها. از آن روز هر بار این عطر را اسپری می‌کنم، فشار مدرنیته بر پیکر سنت و فروپاشیدن این سنگریزه‌های عدالت ندیده را کمی نزدیک‌تر به خود حس می‌کنم.
یک عطر و این قدرت؟ بله!
بی‌چاره الکس، بی‌چاره تنیا، بی‌چاره آنکه سرش له شد...
هان! بی‌چاره انسان

بعد از تست کردن این کار تمام امال و ارزوهام به باد رفت :(

رگه هایی از آدرنالین از برند هورمون رو هم میشه ازین عطر حس کرد.