1 ماه پیش 1

از زمستانی که رفت..

شب ,  بیرونی ، همهمه، گرمی

 

.

.

جایگزین جمله ی "عطری میخواهم که همه از آن استقبال کنند ولی کیفیتش خوب باشد اما نمیخواهم خیلی نیش و هنری و  خاص باشد ولی با کیفیت باشد اما نمیخواهم عجیب باشد ولی با کیفیت باشد اما نمیخواهم اگزوتیک یا خیلی یونیک باشد انا باکیفیت باشد و همه پسند باشد و با کیفیت باشد و ..  " میشود "دیزاینری لوکس" ؟" یا ... ؟ 

.

معادلی برایش ندارم. اما از من بپرسند میگویم تاکسیدو از ایوسن لورن یکی از بهترین تعاریف این دسته است. ساختمان رایحه دیزاینری ست ، با کمترین ریسک در عین حال سر راست ترین آدرس ، کیفیت خوب ، در عین اینکه اگزوتیک نیست و ظرافت های ریز بینانه ی هنری در آن تعمدا به کار نرفته و اثر اندکی مینیمال تر است تا بهاته ای دست هیچ شامه ای ندهد..

.

.

خانم "ی" گفت مادرم فوت شده. دو هفته بعد اینکه عمویم از سرطان فوت شده، مادرم نیز فوت شده. بییار برایم محترم بود. دانشجویم و همکارم بود. گفتم خب خوب میدانستی به چه کسی باید زنگ میزدی. از تهران عازم بودم به جنوب و به او نیز گفتم وسط راه به من ملحق شو. قبل از خارج شدن از تهران ، سر راه از یکی از فروشگاههای تهران پچ کاردینال را برایش  گرفتم که خاطره این روزهای سخت بپیچد لابه لای یک عطر فلورال-فرویتی و تصعید شود.‌ هنوز هم فکر میکنم بهترین عطر زنانه ی تاریخ دنیاست. خانم ِ عطرهای دنیاست. داشتم پچ کاردینال را میگرفتم که فروشنده گفت ویدیان ها را تست کرده ای دکتر ؟ گفتم همه را دارم. جز یکی . جز دلما. که به نظرم بهترین کار زنانه ی ویدیان است. مشتری خانمی که داخل فروشگاه بود گفت ببخشید کدام عطر را گفتید. از قفسه بنیاس را برایش بیرون اوردم و گفتم بفرمایید. بو کشید و گفت : "وااای. الان یکساعته دنبال همچین بویی ام". گفت : "من خودم اورینتال لانژ دیفرنت کامپنی میزنم ولی الان دنبال یه عطری ام که راستش بازخورد بگیرم ازش ، کسی نگه بوی عطرت خوبه ولی عجیبه ، یا کسی نگه شیکه ولی عجیبه ، قشنگه ولی عجیبه .. عجیب نمیخوام باشه ولی میخوام با کیفیت باشه".. گفتم خانم شما واضحا عطرباز حرفه ای هستید . اورینتال لانژ دیفرنت کامپنی عطر امضایش بود. شاه عطر این برند.  از نویسنده های داخل همین سایت بود. گفتم بجز اورینتال لونژ عطرهای محبوب دیگرتان چیست ؟ صفحه عطرافشان خودش را نشان داد. گفت اوجار را برای عید خریده است و دوستش دارد و یکسری کارهای دیگر که همگی شان نیش های پخته بودند. سومین عطرافشانی بود که دیده بودم از نزدیک. هر سه تا هم در فروسگاه های عطر.  عکس کالکشن عطرهایش را نشانم داد. عطرباز حرفه ای بود . به شدت حرفه ای. گفت میترسم ولی دلما را بخرم. میترسم عادت کنم به بازخورد خواستن از عطر. حرفه ای بودن ،  اولش از پیدا کردن ذائقه ی شخصی میگذرد. برای من تعریف عطرباز حرفه ای نیز همین است. کسی که آنقدر  مسیرها را با دقت و بدون تاثیر از بیرون طی کرده یا طی کند که خودش و کاراکترش را یا تصویر مطلوبش  را در بین روایح پیدا کرده باشد  نه که لزومن اسامی عطرهایی که دارد یا دنبالش است صرفا  خاص یا دهان پر کن باشند. برایش اپل بلند کیلیان و ملودی د لامور داسیتا را لایر کردم و گفتم بو کن. باورش نمیشد. قبلش گفت دلامور زیادی فلورال است و اپل بلند هم آور پرایس است و زیادی ساده است. وقتی دید قرار است لایر شود داخل ذهنش عبور کرد که چه کاری غیر حرفه ای.. و غیر مستقیم گفت لایر کردن را قبول ندارد. وقتی روی مچ دستش لایر شد ، ده بار در طول ان نیم ساعتی که داخل فروشگاه بودم آمد گفت عجب بویی و میرفت‌ میخواهم بگویم من هم با شما موافقم که حتما نمیشود فیلم دیوید لینچ را با موسیقی های چایکوفسکی همزمان اجرا کرد و حظ کاملی از هر دو برد . اما تجربه اش که میشود کرد. میشود چایکوفسکی پلی کرد و لینچ پخش کرد و نهایتا در دقیقه ی دهم یکی را بست؟ نمیدانم. من تجربه اش کردم. حتنا تجربه ی نانعقول تری از لحظه ای که انسان برای اولین بار تصمیم گرفت از غار بیرون برود و داخل آب شنا کند و غرق شود نیست . هست؟ میشود گاهی برای دیدن یک فیلم درجه یک و درخشان اتفاقا سینمای ترکیه را جستجو کرد و نوری بگله جیلان را پیدا کرد. میشود دست از استهزا و تعصب برداشت و در سینمای کره جنوبی "یو هیون موک" را هم دید. میشود با تجربه ی شخصی زیست و خود را جستجو کرد. یا خود را ارتقا داد. یا خود را محک زد. آهنگ رپ از علی سو.رنا اولین بار که در ماشین دوستم پلی شد تعصب من که به سختی آن زمان پدیرفته بودم به جز jazz و راک و متال نهایتا میشود بلوز را قبول کرد ، مورد هجمه ی دوستانم قرار رگفت. به درستی هم قرار گرفت. امروز سورنا هم حتما گوش میدهم. حتما روزی یکبار گوش میدهم لااقل‌. اینکه من بر چیزی که خودم نبودم اصرار داشتم مضحک تر است. عطرباز حرفه ای فقط در جستجوی تربیت سلیقه و ذائقه ی خود از جنبه ی درون و اینه ی شخصی خودش باید باشد نه تحمیل نظر دیگران بر خود. 

.

.

71 لیمیتد ادیشن : 

دیزاینری ترین کار ویدیان است. کات. برویم سراغ اچنتو پرپل زرجف . یا حتی اچنتو . هر دو دیزانری هستند. اچنتو بیشتر. یک رایحه کامپلکس در هم تنیده شده که عطرباز حرفه ای (از جنبه ی تربیت شامه و درک نت ها ) تکینکالی  کنارش میگذارد و سمتش نمیرود‌.   دوست عزیزی به نام  جناب علیاری در عطرگرام پرسیده بودند پرسیدند کاربرد این باکس های عطر چیست برای شما ؟ گفتم من نوشته های کوچکی را در باکس ها قرار میدهم. حتما به زودی تصاویری از این تکه کاغذها را برایتان میگذارم. اچنتو را من برای لایر با آمیریس فم کورکجان گرفتم . هر زمان مهمان در خانه ام داشتم و از او خواستم بو کند و امتیاز دهد اگر فرد مخاطبم عطرباز خیلی حرفه ای از جنبه ی تربیت شامه  نباشد، شاهد بودم که اچنتو  امتیازهای بالایی را میگرفت . چون دیزاینری ست ، کیفیت معقولی دارد و خالی از ماجراجویی های هنری و ظرافت ها یا ریز نکاتی ست که ممکن است اتفاقا مخاطب عام را پس بزند.

۷۱ لیمیتد ادیشن ، تقریبا تمام شد. . معمولا اگر قصد تمدیدش را نداشته باشم ، پنج سی سی نگه میدارم و اگر قصد تمدیدش را داشته باشم در صورتیکه ریفرموله ای نشده باشد ، تا آخر مصرفش  میکنم. از ۷۱ لیمیتد ادیشن حدود ۴۵ سی سی مصرف کرده ام. بچ نامبر w2284. قیمتش دو برابر سایرین بود. تست روی بلاتر اشتباه است چون قاطعیت عطر با کشیمرین وود است که یک نت سنتتیک است از جنس امبری-عودی-چوبی-اویلی-اسموکی. یکی از نت های محبوب من در این چند سال اگر کتگوری ای فرضی به اسم "لوکس " پیشنهاد دهم یکی از نتهای اصلی و شاخص و تراز برایم این نت است. کشمیرین وود با نتهای چرب ِ پودری ، سال ۲۰۲۴ کولاک به پا میکند. مثال برنم؟ "ال" از کلایو کریستین یک "اویل" چسبناک ِ پودری-چوبی دارد که منتهی الیه تعاریف "سنسوال" می ایستد ولی در آن عطر خیلی جاندار نیست. ۷۱ لیمیتد ادیشن را روی بلاتر قرار شد تست نکنید. حتما و لطفا و حتما و لطفا بعد از اسپری رو دست تا چند دقیقه بو نکنید. این عطر سرشار از نت های سنتتیک اما نت های سنتتیک بسیار با کیفیت است که با اولین اسپری انگار یک عطر ۲۰۰ هزارتومانی دیزانری را بوییده اید. اجازه دهید عطر فعل و انفعالات کمیکال اولیه ی خود را بپیماید. عطر از دقیقه ۵ ام به تمامی رونمایی میشود. چوبی-اویلی-عودی-پودری-بوزی-اسموکی-چرمی-جیر-خاکی. بله. سر هم بخوانید. یک نفس. کملکسی با صفات ثانویه ای که در بالا باید بترتیب بخوانید. خلاصه اش کنیم. کاش میتوانستم یک دسته بندی کنار بگدارم به اسم : اویلی-اسموکی. دقیقا مثل الکساندریا ۲ . ولی در اینجا  این اویل نه مثل الکساندریا ۲ ،  توهم پتروکمیکالی بدهد نه مثل دیورفارنهایت بین نفت و گازوئیل و خیار در نوسان باشد‌ . اینجا اویل شدیدا جنسش جیر است. روغن کشیده شده ی روی سطح چرم سرخ تیره‌ . میزهای کافه ، یک آشنایی غیر منتظره ، برخورد ناخواسته ی انگشتهای دو غریبه ، حرارت بدن ، غلیان ِ تب ، ساعت از نیمه شب گذشته ست ، در خجالت و تعارف و تمنا و یا در ولع و وسوسه برای دعوت به فضایی خصوصی تر. اویل از این جنس ، اویلی ست امبری-اسموکی-عودی-چرمی. 

۶.۵ از ۱۰. پرفورمنس : ۷ از ۱۰. ارزش خرید : ۶ از ۱۰. 

بازخورد : روزی که ۷۱ را خریدم با چند تفر از دوستانم بودم. خانم و اقا. مهسا داشت میگفت کاش بشه یه سایتی باشه اینارو سفارش بدی بیاد با خیال راحت تستی کنی. گفتم یک ایده بدهم عملی اش میکنی ؟ موزه ی عطر .‌ ده قفسه از  عطر های خاص ، در یک اتاق نهایتا ۲۴ متری با سیستم تصفیه ی هوای تخصصی که افراد تیکت بخرند و به ازای هر تیکت بتوانند یک عطر را تست کنند و روی بلاتر مخصوصی هم با خود  داشته باشند و به همراه ببرند. اینطور میشود خیلی حرفه ای عطر تست شود ، هوا تصفیه شود ، فرد به درستی و بدون سوگرایی و گیج شدن شامه  راهنمایی شود ، مشاوره شود و برای عطر مناسبی که قرار است بیرون از آنجا بخرد راهنمایی شود. این یک سیستم مشاوره ی حرفه ای و دقیق است. با چند سوال آغاز شود و غیره. اینگونه راهنمای فروشگاه ناخواسته شما را در تله ی این نمی اندازد که عطری که خودش دوست دارد یا عطری که در فروشگاه به فروش نمیرود یا عطری که حاشیه ی سودش بالاست . 

بعد از اینکه این را به مهسا گفتم ،  با شامه هایی که احتمالا خطا هم داشتند بین کارهای کلایو ، کیلیان ، زرجف ، امواج ، استفان اومبر و عیره و غیره،  اکثرشان گفتند ۷۱ لیمیتد ادیشن. طبعشان گرم پسند بود. هرچند در قاب مقایسه با بلوند امبر کلایو در زمستانی که گذشت هر عطری از نظر بازخوردگیری زمین خورد‌. من انسال بیشترین بازخورد را از بلوند امبر داشتم در محیط های شبانه اما خودمانی‌ .  بلوند امبری که اگر درمای محیط بیش از ده درجه باشد کلافه میکند همه را. درست مثل همین عطر. 

.

.

اسوان /ویدیان : w2264

توسکان لدر ، از زبان و قلم من نظرات متناقصی در این سایت دارد. در یک جا آن را متظاهر معرفی کرده ام و در یک‌جا ستوده ام. دلیلش واضح است. من ده سال پیش ، کم تر در اجتماع از منظر شخصیت حقوقی فعال بودم ، موقعیت شغلی فعلی ام را نداشتم ، پوششم را با وسواس انتخاب نمیکردم ، و احتمالا جمع های فعلی را تجربه نمیکردم. یک پیرهن سفید که زیر بلوز یقه هفت میرفت با یک کراوات باریک سیاه و عینک فریم مشکی ، منی بودم که آکادمیک از نوع دانشجویی اش بود که چندین بار  توسکان لدر میپوشید و تویوتا سدان سوار میشد. برای من و کاراکترم  یک آور اگزجریشن ایجاد میکرد که متوجه میشدم عطر میخواهد فریاد بزند که شیک و اتو کشیده است ولی کار در نمی امد و این را تقصیر عطر میدانستم به اشتباه. احساس میکردم دارم نقش یک کسی که نیستم را به من میفروشد. . وقتی شش سال بعد توسکان لدر رفت روی cocktail style ، چند نشانه از دهه چهارم زندگی و شروع سی سالگی روی آن صورت نشست و کلمات من از هیجانشان کم شد تا بتوان حین ادا کردن شان بیشتر فکر کرد ، توسکان لدر کنار کاراکتر ایستاد و با توسکان لدر آشتی کرده بودم. توسکان لدر  اگر در یک منشور ویدیان قرار گیرد ، لاندن را اینگونه میسازد : هر آنچه که در توسکان لدر جدی تر است ، مسلط تر است ، مغرور تر است ، معقول تر است کاسته شده تا فضا از یک بیزینس سژن به یک سِمی-بیزینس دیسکاژن مبدل کند. بیزینس مدرنی که نشان داده است نیاز به خط کشی های بیزینس های کلاسیک ندارد و حتی میتواند در یک کافه در وعده عصرانه برگزار شود و روی میزش موهیتو و کیک هویچ سِرو شود. بیزینس مدرنی که وسط گفتگوی مخاطبش میپرد تا به او بگوید این یک قرار دوستانه تر است که ختم به منافع میشود نه رقابت. 

در همین منشور ، اسوان ، چرم توسکان لدر  را دورتر میبرد ، و خامه ای  فرویتی-چوبی-سدروسی را ایجاد میکند که اتمسفرش فرویتی-مرکباتی-تازه و سدروسی-چوبی ست که با رنگ امیزی لوندری پوری-صابونی-مشکی روشن تر میشود ولی مزه و لهجه اش  به سمت آن نمیرود. اسوان شدیدا دیزاینری شروع میشود اما خیلی زود میشکفد ، امبروفیکس را به شکلی چرمی از جنس چوبی-سدروسی-مشکی-جیر همراه با توت فرنگی مثل بمب پنفجر میکند . توت فرنگی در اینجا از جنس گوشت و جان توت فرنگی نیست بلکه سطح تازه ی فرش معتدل توت فرنگی را نمایش میدهد. عطر در یکساعت اول کل محیط را تصاحب میکند ولی خیلی زود هم به سطح پوست برمیگردد ولی تا حداقل ۶ ساعت از فاصله ی نزدیک به راحتی استشمام میشود. 

امتیاز من: ۶.۵ از ۱۰

پرفورمنس : متغیر 

ارزش خرید : ۷ از ۱۰ .

بازخورد : کسی که انجلز شر را دوست داشت گفت اسوان را خیلی دوست ندارد ولی خوشبوست. کسی که عاشق توسکان لدر بود گفت اسوان را خیلی دوست ندارد ولی خوشبوست. کسی که اومبره نوماد رو دوست داشت از اسوان بدش آمد. کسی که هدونیستیک را دوست داشت گفت اسوان فوق العاده بهتر است. کسی که کورومندل را دوست داشت گفت اسوان ۹ میگیرد . کسی که بهترین عطر مردانه از نطرش عود وود بود گفت خیلی مردانه ی جدی نیست ولی کار جوان پسندی ست. اینها نت هایی بود که از این عطر برداشته بودم و یادداشت کرده بودم. در هوای زیر ۷ درجه سانتیگراد اسوان به شدت جاذب و دوست داشتنی ست. اسوان بمراتب مدرن تر از لاندن است ، در قاب اورینتال جا نمیگیرد و کژوال تا نیمه اداری را پوشش میدهد. بر خلاف لاندن عطر استفاده روزمره نیز است. بازخورد : ۸ از ۱۰

.

.

نکته: فصل نخریدن انجلز شِر شروع شد !! این را به شوخی به یکی از دوستانم میگفتم. ما هشت نفر بودیم که در یک سفر کاری که در فصل بهار بود هیچ کداممان انجلز شر را خوشمان نیامد. و تمام ما هشت نفر امروز انجلز شر را دارد‌ . عطرها ، فصل خودشان را برای تست دارند. آقای صلابتی گفت دکتر چه عطری زدین امشب. برایش هرچه قدر قسم خوردم که این همان عطریست که یکبار گفته بود دوستش ندارد باورش نشد. رطوبت نداشتن شهری مثل تهران حتی در یک حد استاندارد نصفه و نیمه ، یکی از عواملیست که مجال پرفورمنس عطر را نمیدهد. اضافه کنید الودگی ها و مولکولهای مختلف هوا را. این را گذاشتم در پایان زمستان که فصل سرد تمام شود. که شیشه هایشان نیز تمام شود . که تجربه ی یک فصل استفاده از انها را بگویم. 

.

.

کدام را تمدید میکنم: هیچ کدام. هرچند برای من از همه جوانبش از پس دلیلی که آنها را میپوشیدم بر آمدند. توصیه میکنم در لیست تست با دکانت آن ها را داشته باسید و نه تست فروشگاهی. حتنا در فروشگاه با برخورد اولی که با هجم نت های سنتتیک دارید پس زده میشوید. 

 

آرزوی سلامتی برای یکایک عزیزان و دوستان و همچنین زحمت کشان و دست اندر کاران سایت. 

دستبوس همگی. 

از زمستانی که رفت..
محمود بالدی
محمود بالدی
23 روز پیش

شب زمستان سورنا ...

Limited 71 Intense Aswan Limited 71
برای ثبت نظر لازم است وارد سایت شوید و یا در سایت ثبت نام کنید
Atrafshan logo
عطرافشان
پشتیبانی سایت
عطرافشان
سلام کاربر گرامی
چطور می توانیم به شما کمک کنیم؟