از نو به ملاقات من بیا
دوباره، با متانت، از تلخی ها بگذر
سپس روی سرخ ام را ببین!
نمیدانم بگویم که بدانند یا نه ،
فاصله دورت نمیکند ، در بهترین جایگاه اندیشهام جای داری :)
شما گاهبهگاه بودنت هم نعمته جانم ♥️
لذت بردم از پرزنت قشنگت 🌙 ماه باشی ✨
مهدیس جان، عزیز دلم :)
دل ها که به هم متصل باشند، اندیشه ها نیز به هم وصل اند :) و چقدر باعث افتخاره برام نزدیک و دوست بودن به دختر نازنینی چون تو.. خیلی محبت داری عزیزم، ممنونم ازت.. بمونی الهی برای ما و اینکه؛ باش، هرچقدر میتونی :) اینجا به نور ات نیاز داره! اون فانوس آبیِ آسمانی ؛)
🩵🫂😇
درود به نازنین خانم عزیز و گرامی
ریویو تون ( نمی دونم چرا همیشه با نگارش این کلمه مشکل دارم !!) ، مثل همیشه به دل نشست ، راستی ما نفهمدیم آخرش پنجه شد یا پاشنه ؟؟؟🤔 ،معضلی شده این داستان !!
سلام و احترام خدمت شما :)
با شما موافقم؛ این واژه فرنگی ریویو آنچنان که باید گرم و دلنشین نیست.. حتی من از واژه فارسی اون، یعنی "نقد" یا "بررسی" هم برای این مخلوقاتِ عجیبالخلقه چندان خوشم نمیآید..
در مورد پنجه و پاشنه😁 واقعا هم معضلیست :) اونجا البته مزاح کردم؛ اما بنظرم پنجه برای طنازی و پاشنه شاید برای شیطنت باشد :)
بسیار ممنونم از توجه شما🙏🌹