سلام کاربر گرامی
چطور می توانیم به شما کمک کنیم؟
این عطر آنقدر معروف است که نیاز به هیچ گونه معرفی ندارد و همانطوری که از اسمش پیداست مخصوص آقایان جنتلمن و کلاسیک است و در سال 1974 توسط Paul Leger معرفی شده است .
«جیونچی جنتلمن ادو تویلت» که در سال 1975 و توسط هیوبرت دو جیونچی خلق شد، سرشتی سرشار از نیرومندی پایدار و سرسختی دارد.
آمیزه آروماتیکـچوبی این عطر سرشار از نتهای ادویهای است که با رایحه چرم روسی آمیخته شدهاند تا جلوهای بینظیر داشته باشند.
«جیونچی جنتلمن» برای آقایان با اراده و دارای اعتمادبهنفسی است که شخصیتی باوقار دارند و به زیباییهای ظاهری خودشان افتخار میکنند؛ عطری مدرن و سرشار از سویههای جاودانه و مردانگی اغواگرانه ناب.
عطر افشان این ادکلن را به شما عزیزان پیشنهاد میکند .
| نوع عطر | ادو تویلت |
| برند | جیونچی |
| عطار | پل لجر |
| طبع | گرم |
| سال عرضه | 1974 |
| گروه بویایی | چوبی معطر |
| کشور مبدأ | فرانسه |
| مناسب برای | آقایان |
| اسانس اولیه | ترنج ، لیمو ترش، رز ، دارچین ، ترخون ، عسل |
| اسانس میانی | نعناع هندی ، سدر ، ریشه زنبق، یاس |
| اسانس پایه | مشک ، کهربا، وانیل ، نعناع هندی ، خزه درخت بلوط ، خس خس ، چرم ، مشک زباد |
در لحظهٔ اول، تلخیِ گیاهان و خشونتِ پچولی مثل دست یک مردِ قدیمی روی شانهات مینشیند: محکم، بیحرف، بیادعا.
بعد آرام، بوی صابون قدیمی بالا میآید، همان صابونی که کف اش نه فقط تمیز میکرد، بلکه انگار سعی داشت گناههای کوچک زندگی را هم کمی سبک کند.
بوی آرایشگاهِ لوکس دهههای دور، جایی که مردها بهآرامی مینشستند و جهان برای چند دقیقه نفس میکشید....
این عطر، بوی مردانی است که عجله نمیکردند، بلند حرف نمیزدند، شتاب نداشتند، و حضورشان از بویشان شروع میشد......
امروز که اسپریاش میکنی، میفهمی این عطر برای زمانهٔ ما ساخته نشده.
زیادی جدی است، زیادی صادق. نه شیرینی دارد که فریبت دهد، نه بازیهای مدرن که خودش را پیچیده نشان دهد. همان اول کار حقیقتش را جلویت میریزد: خشک، تمیز، تلخ، گیاهی، رسمی، مثل مردی که تمام عمرش فقط یک حرف زده و همان یک حرف هم کافی بوده.
این عطر امضای نسلی است که دیگر برگشتی برایش نیست. نسلی با وقار، با شخصیت، با حضور.
عطری برای مردانی که زندگی را سادهتر اما عمیقتر میفهمیدند...
و درست همینجاست که دردش شروع میشود. جنتلمن ۱۹۷۴ ما را به گذشته نمیبرد، ما را پرت میکند به سمت خودِ از دسترفتهمان.
به دورهای که خودمان سادهتر بودیم، بیگرهتر، بیحاشیهتر.....
به زمانی که مرد بودن، باوقار بودن، تمیز و اتوکشیده بودن، هنوز ارزش داشت.....
به زمانی که یک عطر میتوانست تمام «هویت» یک نفر باشد، نه فقط بخشی از ظاهرش....
این عطر حسرت دارد، از آن جنس حسرتهایی که نمیشود با فلسفههای امروزی تسکینش داد. حسرت جهانی که دیگر نیست، مردانی که دیگر نیستند، و ما که دیگر آن آدمها نیستیم.....
وقتی جنتلمن ۱۹۷۴ را بو میکنی، انگار پیرمردی باوقار، با آن سیبیل نازک و روغنخورده، کمی کنارت خم میشود و آرام میگوید: «پسر… دنیا یکزمانی سادهتر بود. نه بهتر، فقط صادقتر.» و تو میمانی و این تلخیِ شیرین، این آگاهیِ ناگهانی، این بوی گذشته که از لابهلای لایههای زمان میگذرد و برای چند ثانیه، همهٔ جهان را مکث میدهد....
جنتلمن ۱۹۷۴ عطر نیست، یک در است، دری که هر بار بازش میکنی، میفهمی چقدر راه آمدهای، چقدر چیزها را جا گذاشتهای، و چقدر از آن دنیای بیپیرایه فاصله گرفتهای. این تلخترین بخش ماجراست: نه اینکه گذشته رفته، اینکه ما دیگر قادر به برگشتنش نیستیم.....