SERGE LUTENS - Ambre Sultan

سرج لوتنس آمبر سلطان

مردانه - زنانه
کد کالا : ATR-36763
نوع عطر : نا معلوم
check icon ضمانت اصالت کالا
مشخصات رایحه
گروه بویایی :
طبع : گرم
مشخصات تولید
نام برند : سرج لوتنس
کشور مبدأ : فرانسه
سال عرضه : 2000
کد کالا : ATR-36763
check icon ضمانت اصالت کالا
تعداد بن این کالا : 170
بن های فعلی شما : 0
می‌توانید مصرف کنید : 0
قیمت پس از مصرف بن ها
8,490,000 تومان
رای کاربران
  • عاشقشم
    12
  • نمی پسندم
    8
  • - 25 سال
    1
  • + 25 سال
    8
  • + 45 سال
    5
  • روزانه
    2
  • رسمی
    12
تعداد رای های ثبت شده : 71
ترکیبات اعلام شده
توضیحات

SERGE LUTENS Ambre Sultan - سرج لوتنس آمبر سلطان

عطری مردانه - زنانه و جذاب و اغوا کننده می باشد که توسط عطرساز برجسته کریستوفر شیلدریک ساخته شده است .

این عطر در سال 2000 به بازار عرضه شده است .

این عطر با رایحه گرم

از ترکیبات بکار برده شده در این عطر می توان به لوبان ، کهربا، وانیل ، نعناع هندی ، چوب صندل سفید ، صمغ درختچه مر، گشنیز ، صمغ گیاهی ، سنبل ختایی ، برگ خشک برگبو ، پونه کوهی اشاره کرد.

برند سرج لوتنس
عطار کریستوفر شیلدریک
طبع گرم
سال عرضه 2000
کشور مبدأ فرانسه
مناسب برای آقایان و بانوان
اسانس اولیه لوبان ، کهربا، وانیل ، نعناع هندی ، چوب صندل سفید ، صمغ درختچه مر، گشنیز ، صمغ گیاهی ، سنبل ختایی ، برگ خشک برگبو ، پونه کوهی
نمره کاربران
Ambre Sultan-سرج لوتنس آمبر سلطان
رایحه
8
18 رای
ماندگاری
8
18 رای
پخش بو
7.7
18 رای
طراحی شیشه
7.9
18 رای
این عطر برای من یاد آور ...
عطرگرام
نظرات کاربران (24 نظر)
راهنمایی مطالعه نظرات :
* نظرات اصلی که بدون خط آبی هستند نظرات مرتبط با محصول می باشند. نظرات پاسخ که با خط آبی هستند ممکن است از بحث در مورد این ادکلن فراتر رفته باشند.
** برای مطالعه نظراتی که صرفا مرتبط با این محصول هستند نظرات اصلی را مطالعه نمایید.
8
رایحه
8
ماندگاری
8
پخش بو
7
طراحی شیشه
صبح روز سه شنبه یکم اسفند ماه
صبح را چون روزگاران دیگر را شروع می‌کنم
با آرامش آماده شده و صبحانه ای اندک به اتاق می‌روم
عطر امبر سلطان را میپوشم
همسرم و دخترم خواب هستند
تماشای آرامش شان زیبا ترین لبخند را روی صورتم می‌نشاند
دخترم را میبوسم و به سراغ کار می‌روم
روز های انتهای سال است حداقل ماه آخر سال شروع شده
ته دلم حس خوبی دارم
پس از سال ها انگار که خود درونم آرام گرفته
امبر سلطان هم حال و هوا را زیباتر می‌کند


ساعت ۱۲ ظهر سه شنبه یکم اسفند ماه
در حین رانندگی موبایلم زنگ می‌خورد
همسرم است
چه شده آیا خریدی برای منزل در نظر دارد و یا برای ساختمان موضوعی پیش آمده
گوشی را ورمیدارم و صدای جیغ همسرم زندگی ام را به دو نیم تقسیم می‌کند


دختر دو ساله ام نفس نمیکشد


این پایان من است

حال امبر سلطان در کنج کمدم همیشه من را نگاه می‌کند
اما من نمیتوانم نگاهش کنم

آیا یادآور عطر دخترم شده یا یاداور آن روز برفی
طفلکم برف را ندیده بود


هرچه که بود و هست دیگر نگاهم را از کنج کمد میپوشانم
و براستی که لعنت خداوند بر سه شنبه ها …

بیاد دختر زیبایم حنا
05 اردیبهشت 1403 تشکر
53 تشکر شده توسط : سورنا مقدم امید
خدا صبرتون بده خیلی متاثرشدم .
05 اردیبهشت 1403 تشکر
19 تشکر شده توسط : سانیار شکیبا
جناب معصوم نژاد عزیز، بر شما چه گذشت برادر عزیزم
من و تمامِ دوستانِ در این خانه را در غمِ خود شریک بدانید
🥀🥀🥀
هیچ جمله ای برای همدردی و کم کردنِ غمتان پیدا نکردم برادر عزیزم...نوشتم و پاک کردم که ازین جملات زیاد شنیده اید... فقط همین بگویم که خدا صبرتان دهد...
05 اردیبهشت 1403 تشکر
30 تشکر شده توسط : علیرضا موسوی سانیار
جناب معصوم نژاد، دوست عزیز
درد بسیار جانکاهی است که دل را تاب تحملش نیست.
از پرودرگار برایتان صبر خواستارم.
روح پاکش در آرامش
🖤🖤😔
05 اردیبهشت 1403 تشکر
16 تشکر شده توسط : سانیار شکیبا
دوست عزیز
صمیمانه ما را شریک غم خودتان بدانید...
پروردگارتان صبر عطا نماید...
06 اردیبهشت 1403 تشکر
16 تشکر شده توسط : سانیار شکیبا
برادر گرامی قلبم دو پاره شد.. 💔😔 پنج روز بستری پسرک دوساله ام که بازی جدیدش چیدن شیشه عطرهایم کنار هم است بر من و همسرم عمری گذشت.. وای که چه بر شما و همسرتان گذشته است🤦‍♂️🤦‍♂️ شکیبایی از خداوند برایتان خواستارم.. روان دخترک معصومتان شاد باد 😔
06 اردیبهشت 1403 تشکر
23 تشکر شده توسط : رضا قهرمانی سانیار
سلام آقای معصوم نژاد
بچه ها جاشون توی بهشته. ولی فک میکنم سخت ترین غم، غم از دست دادن فرزنده. خدا به شما و خانواده محترم صبر بده. براتون بهترین ها رو از خدا درخواست میکنم.
06 اردیبهشت 1403 تشکر
18 تشکر شده توسط : علیرضا موسوی سانیار
جناب معصوم نژاد عزیز،  از خواندن مطلب شما بسیار متآثر شدم.  امیدوارم خداوند به دل شما و همسر محترمتان صبر عنایت بفرمایند.
میبینید خزان زده ها را  که چطور در دلِ بهار ، سرمای زمهریر زمستانی را به دل میکشند؟!
شما هم دقیقا مثل من در این زیباییِ شکوفه بارانِ بهار ،به یاد یخ زدن قلبتان هستید. دو روز پیش در مورد عطر دیور میدنایت پویزن نوشتم. عطری که در آن شب شوم استفاده کرده بودم. عطری که من را از آن شب سرد زمستانی تا ماه ها  سیاه پوش کرد. آن شبِ سرد، پالتویی به تن داشتم که بوی میدنایت پویزن در تار و پودش نفوذ کرده بود. حال بعد از گذشت سالها، هنوز این رایحه مرا بیقرار میکند. ولی چند ماه پیش تصمیم گرفتم ، کم کم ، از هر آنچه که به شدت من را
می آزارد ، دوری کنم. تصمیم گرفتم کمی هم خودم را دوست داشته باشم.
این را گفتم تا بدانید ، بزرگترین دردها و غم ها تا موقعی که ما آن را دلمان تازه نگه میداریم ، قدرت آزار و تخریب ما را دارند.
یادمان باشد در این دنیای بزرگ عطرهای بسیاری هستند که در گوشه ی کمدی ، تنها و مهجور ،خاک میخورند و یادآور خاطره ی تلخی هستند... مثل
میدنایت پویزن برای من و آمبر سلطان برای شما و مثل هزاران عطر دیگر ،برای هزاران انسان دیگه...
از صمیم قلب برایتان از خداوند بزرگ ، شادی عمیقی آرزو میکنم تا تمام دلتان را در بر بگیرد و جایی برای غم نباشد و شاید حنا کوچولویی دیگر، که ببوسیدش و در آغوشتان خواب و چهره ی معصومانه اش را نگاه کنید🤲🏼

06 اردیبهشت 1403 تشکر
24 تشکر شده توسط : سانیار شکیبا
سلام اقای معصوم نژاد خیلی ناراحت شدم خداوند صبر بده بهتون هر چند سخته ولی مقاوم و محکم باشید در برابر حکمت پروردگار و به زندگی ادامه بدین امیدوارم خداوند بهترین ها رو در آینده براتون رقم بزنه فرشته کوچولوتون همیشه کنارتون حضور داره و از آرامش شما خوشحال خواهد شد
06 اردیبهشت 1403 تشکر
14 تشکر شده توسط : سانیار شکیبا
جناب آقای معصوم نژاد عزیز،
چه غم سنگینی! لطفاً مرا در غم و سوگواری خود شریک بدانید.
برای آن فرشته کوچک، رحمت الهی و برای شما و خانواده محترمتان سلامتی، صبر و بردباری از خداوند متعال مسئلت می‌نمایم.
خدا پشت و پناهتان باشد.
06 اردیبهشت 1403 تشکر
15 تشکر شده توسط : سانیار محسن جمالیان
چقد ناراحت كننده .حس و حال پیامتون رو باتمام وجود درک کردم، امیدوارم صبرتون بیشتر از غمتون باشه
من رو هم در غمتون شریک بدونین🖤

من هم تجربه ای مشابه داشتم ، روزی که مادرم فوت شدند از یک عطر ( ویکتوریا سکرت بامبشل) استفاده کردم و هنوزم اون عطر برام تداعی اون روزهاست و به شدت ازش فراری ام
06 اردیبهشت 1403 تشکر
5 تشکر شده توسط : Golnoosh مرتضی ع
سپاس از مهر و محبت شما
07 اردیبهشت 1403 تشکر
5 تشکر شده توسط : مرتضی ع کامیار فخر
بزرگواری شما را فراموش نخواهم کرد دوست عزیز ، برقرار و سرسبز باشید ، ممنونم از همدردیتان
07 اردیبهشت 1403 تشکر
5 تشکر شده توسط : مرتضی ع کامیار فخر
سپاس و احترام
قدردان همدردی و محبت شما هستم ، ممنون از لطف شما عزیز
07 اردیبهشت 1403 تشکر
5 تشکر شده توسط : مرتضی ع کامیار فخر
ممنونم از محبت شما ، لحظه های زندگیتان شاد باد
07 اردیبهشت 1403 تشکر
5 تشکر شده توسط : مرتضی ع کامیار فخر
سلامتی همراه شما و خانواده محترمتان باشد ، تندرست و دلشاد باید همیشه و ممنونم از لطف و محبت شما عزیز
07 اردیبهشت 1403 تشکر
5 تشکر شده توسط : مرتضی ع کامیار فخر
بزرگوارید شما عزیز ، مهر شما برای بنده ارزشمند است ، بسیار ممنونم از همدردی شما ، آرزوی بهترین هارا برایتان دارم
07 اردیبهشت 1403 تشکر
5 تشکر شده توسط : مرتضی ع کامیار فخر
بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد
باد غیرت به صدش خار پریشان دل کرد
طوطیی را به خیال شکری دل خوش بود
ناگهش سیل فنا نقش اَمَل باطل کرد
قره العین من آن میوه ی دل یادش باد
که چه آسان بشد و کار مرا مشکل کرد

جناب معصوم نژاد خیلی متاثر و متاسف شدم ...........
07 اردیبهشت 1403 تشکر
8 تشکر شده توسط : مرتضی ع Mercedes
زمان ، گذری از این کره خاکی و از این دنیای درهم تنیده که چیزی یارای ایستادگی در برابرش را ندارد . براستی چه چیز قوی تر از زمان است ؟ هیچ چیز
شاید باید اینبار هم او ما را شکست دهد ، شاید اینبار ما می‌بایست در برابرش زانو بزنیم ، از قضا اینبار فقط اوست که به کار می اید ، هرچند سخت ، هرچند بی امان …
شاید چاره ای دیگر نیست

لحظه های شما رنگین باشد ، این آرزو را برایتان بر دل این زمان نقاشی می‌کنم
سپاس از همدردی و درک شما
سلامت و دلشاد باشید
07 اردیبهشت 1403 تشکر
6 تشکر شده توسط : مرتضی ع کامیار فخر
زنده باشید قربان ، محبت شما و دوستان قوت قلبی برای ما شد ، پوزش از بابت مکدر کردن حال و احوال شما
بسیار ممنونم
زیبایی نصیبتان باشد در زندگی
07 اردیبهشت 1403 تشکر
5 تشکر شده توسط : مرتضی ع کامیار فخر
جناب پیمان عزیز
از روزگار برایتان بهترین هارا آرزومندم
خیر و خوبی از زندگی نصیبتان شود
خیلی ممنون از همدردی شما
موفق و پیروز باشید قربان
07 اردیبهشت 1403 تشکر
5 تشکر شده توسط : مرتضی ع کامیار فخر
خب خداراشکر مدیر عزیز ما پیام های پاسخ را هنوز محدود نکرده ست ، اینگونه مواقع زودتر عمل میکند ، که نشان از همدردی ایشان با شما دارد ، پس خداراشکر که این فرصت بر من هست !
مطلبی که عرض میکنم فرضیه نیست بلکه کاملا ثابت شده است :
بر شما و همسرتان لطفی بزرگ از سوی پروردگار مهربان و کودک نواز ما اعطا گشته است .
کودکان با بزرگسالان متفاوت اند ، هرچه کودک در سن بزرگتر میشود چیزهایی از وی بازپس گرفته میشود !
کودکان بر ملکوت نزدیکتر اند که تازه از تجربه آن عبور کرده اند ، قسمتی را هنوز به یاد دارند و نادیدنی هایی میبینند که با افزایش سن و تعقیل از ایشان دریغ میشود درست از زمانی که میتوانند به یاد بیاورند !
و اما آن مورد خاص تثبیت شده :
کودکان به همراهی زیباترین فرشتگان مستقیما به بهشت ورود میکنند .
در آنجا تنها انسان هایی هستند که میتوانند به هر موجودی که دوست دارند ( خصوص پرندگان ) مبدل شوند و زندگی آنها را تجربه کنند به لذت و سپس بازپس آیند به کالبد خویش !
مورد شادباش بر شما ، یعنی همان لطف بزرگ پروردگار به شما و همسرتان :
خداوند مهربان ما قانونی بر کودکانی که به هر دلیل پیش از تجربه زندگی از زندان رها شده اند نه تنها بدلیل پاک ضمیری و دوری از گناه بلکه بدلیل حس مطالبه گری ایشان وضع کرده است تا مرهمی بر هر سه ( وی و والدین ) باشد :
او میتواند شافی والدین باشد و شفاعت وی درصد بزرگ و قابل توجهی از گناهان را بر بخشایش شامل شود !
به زبان ساده تر :
این بزرگترین آورده در حیات دنیوی شماست که ملطوفید بر این لطف بزرگ ، بزرگترین غم شما نیست بلکه بزرگترین داده !
خداوند خود را بدهکار هیییچ بنده نکند !
دختر شش ساله ای که چشمهایش را باز کرد اولین جمله اش این بود که به مادر گفت :
برای چه نگذاشتی بمانم ؟ برای چه آنقدر جیغ میزدی ؟ برای چه نگذاشتی بروم ؟ برای چه زجه میزدی و از خدا طلب بازگشت مرا میکردی ؟ چرا نگذاشتی بروم ؟؟
مادر گفت : تو عزیز منی ، کجا بروی ؟
دختر گفت : تو که ندیدی ، تو که نمیدانی ، کار بدی کردی ، تو را نمیبخشم !
اکنون و بعد از سی سال که خود نیز مادر گشته هنوز میگوید : نباید مرا برمیگرداندی !!
خوشبختی ، سعادت ، شادی و لذت بری ی خودتان بر شما مهم نیست ؟ لیک بی شک آن صفات را بر دختر خویش میخواهید ، درست است ؟
پس بدانید او در چنان اوج و قله ای از سعادت و لذت است که حتی فکر اش را هم نمیتوانید بکنید !
انشاله پس از یکصد و بیست سال زندگی پر سلامت و لذت نزد او خواهید رفت و جملات مرا به یاد خواهید آورد و کلمه به کلمه ی آن را به عینه خواهید دید و آن روز مرا بخوانید تا نزد شما آیم و با هم آن لذت ها را به تماشا بنشینیم انشاله و ما نیز از آن ملذوذ شویم !
خدا را شاهد میگیرم که یک از هزار گفتم و اکنون نیز با لبخند این پیام نوشتم بر شما :)
خواهید دید حتی اگر اکنون مرا لایق تمسخر بدانید !
در بیمارستان زنی جیغ میزد و خود را میزد ، همه دورش تجمع کرده بودند به تماشا ، شوهرش هرچه تلاش کرد موفق نمیشد به آرامش ! پدرش فوت کرده بود در آی سی یو .
نزدیک شدم و آرام چیزی به او گفتم و سپس به همسرش گفتم دورش را خلوت کنید . او را به حیاط بیمارستان بردیم و چند جمله بر او گفتم که خلاصه اش این بود که اکنون تنها کسی که مشغول آزار اوست خود شمایید !
و قسمتی از آنچه که آموخته ام بر او به اختصار گفتم ، با لب خندان رفت !
هرچند که گفتم گریه مفید است لیک برای خود و دلتنگی خود ورنه او به شادی شما به تصاعد شاد شود و از گریه شما بر او به تصاعد مشوش !
داستان شما که متفاوت است که ملطوف لطفی بیشمار بزرگ گشته اید و یادتان باشد برخی قوانین در دنیای وارونه به عکس جلوه کند !
یعنی خیری بزرگ به صورت و هیبت شری بزرگ دیده شود لیک " حقیقت " پس از مدتی بلند یا بلندتر نمود کند و هویدا شود !
حتی در این دنیا هم نتایج آن اتفاق را به خیریت وصول خواهید کرد ، چه از سوی دیگر فرزندان به سلامتی و توفیق و سعادت انشاله و چه در سرنوشت خویش !
خیر اصلی را در مکان و زمان خویش وصول خواهید کرد انشاله !
این پیام دلجویی و شراکت در غم نیست ، بلکه به عکس پیامی از قلبی شاد در جسمی شاد است که هماکنون حین تجربه آنهاست ! لذت او را اکنون تصور کنید !
بر تک تک جملات حقیر تحقیق کنید تا حصول اطمینان بر خود انشاله !
زهی سعادت
07 اردیبهشت 1403 تشکر
10 تشکر شده توسط : وحید رضایی مرتضی ع
نظرات محدود شده است
با سلام خدمت دوستان
امبر سلطان ambre sultan
شاید تمام دوستان برند سرج لوتنس را از امبر سلطان به یاد بیارن و اعتقادی بر بهترین بودن این مدل در بین تمامی مدل ها بدونن
ولی از نظر (شخصی) اینطور نیست
میشه امبر رو جز ۵ مدل برتر لوتنس معرفی کرد
کاری تماما برگرفته از کهربایی
شروعی گرم و تند کهربا به همراه گشنیز های تند شروعی قدرتمندانه رو به نمایش میذارن
با گذشتی از قدرت شروع کار ، اظافه شدن نعناع و چوب صندل کاسته خواهد شد و با تغییر نتی به صورت تک به شیرینی و وانیلی کار می‌رسیم که کهربا نمایان تر از همیشه در این قسمت نمایش داده خواهد شد
کاری فاخر با تغییر نت های آشکار
مناسب استفاده در فصلی از برگ های زرد ریخته شده
01 بهمن 1401 پاسخ تشکر
28 تشکر شده توسط : Naser vhds

سرژ لوتنس شنه
Chene
یکی از خوشبوترین .فرانسوی ترین .پر بازخوردترین .راحتپوشترین.و در عین حال مهجورترین عطرهای این خانه عطر هست.یک عطر چایپر_بوزی.به نظر من رام به همراه چوب بلوط درین عطر عااالی کار شده.حالت اسموکی و اینسنسی سافت خیییلی سافت و موم زنبور عسل هم کمی حالت چرمی خیلی خفیفی ایجاد کرده و ترکیبی بوجود آورده کاملا یونیک و‌مخصوص بخود.دیروز رسید به دستم .شبیه هییییچ عطری نبود که بخواد یادم بیاره.چقدر خوبه که به قول بعضی دوستان بعضی عطرها مهجور بمونن.به هر حال گوهر کمیابیه.سه فصل راحت میتونید بپوشید.هم کژوال هم رسمی.جالبه روی تن هردو جنس خوب میشینه.داخل شیشه های بوتیکی جار مانند مخصوص سرج لوتنس بود که حتما باید یک افشانه ۲۵ سی سی براش بخرید.در فرانسه شیشه های ۷۵ سی سی قدیمیش ۲۹۶ یورو بود.اینجا من ۳.۵ خریدم.واقعا با این پرفورمنس و کیفیت و رایحه پربازخورد و راحت پوش و تک خرید خوبی میتونه براتون باشه.
شب خوبی داشته باشید
10 بهمن 1400 پاسخ تشکر
28 تشکر شده توسط : احمد شجاعی بهداد
سرج لوتنس چنه

یه عطر چرمی، چوبی، هربال

سرج لوتنس چنه از نظر من یه عطر چرمیه بسیار جذابه. جالبه که تو نت ها چرم اعلام نشده گرچه تو اکورد ها هست.
چیزی که من از نتهای اعلام شده ش دریافت میکنم یه اکورد چرمی بسیار شیک+موم عسل+ نت های چوبی کهنه+ ایمورتل هست.
اکورد چرمی شیکی که میگم ممکنه نتیجه نت تارتوس+ موم عسل باشه.
نت چوبی اینجا حسی شبیه چوب مبلمان داره که البته ایمورتل تمی کهنه و به اصطلاح من عتیقه بهش داده.
نت های ادویه ای و هربال ( زیره و اویشن) هم حس میشن که البته زیره اینجا اصلا تم عرق مانند نداره .

در واقع چنه برای من یاداور اسباب و اساسیه چوبی و چرمی یه انبار عتیقه هست. بسیار عطر خاصیه و از بین تمام عطرایی که دیدم درواقع هیچ مشابهی نداره اما فضای کلیش کمی به جوبیلیشن شبیه هست.
پرفورمنس خوبی هم داره و چقد جالبه که همچین عطری رو میشه به قیمت یه ساواج خرید!
18 بهمن 1400 پاسخ تشکر
27 تشکر شده توسط : احمد شجاعی nazanin

لوکیشن : فضایِ داخلی یک هتل
هتل : محل زندگی شخصیت اصلی
تیپ ها: زن و شوهری پیر [در حال انجام بازی پوکر]
شخصیت اصلی : تیتا دی جیرالَمو [عمیق، ساکت وَ مرموز با بازی تونی سِرویلو]

تیتا میره به سمت یک پنجره که رو به خیابان اصلی باز میشه...
پشت پنجره: شب تاریک، زمین باران خورده که آسفالت رو به کام تیرگی عمیق برده، اتمسفر زمستانی'سرد، یک چراغ راهنمایی چشمک زن
کانسپت : بازتاب چهره ی تیتا برروی شیشه پنجره!
پیرزن همانطور که بازی رو ادامه میده ازش میپرسه : چی میبینی؟
تیتا یک نگاه گذرا بین بازتاب چهره خودش وَ تمام فضای خالی و باران خورده پشت پنجره میندازه و با فلسفه ای سقوط کرده میگه : هیچی!
بازتاب چهره تیتا برروی شیشه پررنگ تر و او در مفهوم هیچ ذوب میشه! موسیقی متن... کات!

این عطر دقیقا شمایل همون سکانس رو داره...
ولی فقط قسمتی که 'دَر مفهوم هیچ ذوب میشه'
و این عطر ازنظرمن یک هیچ گنده است :)

عطری که توسط وانیل، بنزوئین وَ صمغ کلاسیک ترین شمایل کهربا رو ایجاد و در ثقل جهان خودش قرار میده و در ادامه برای ایجاد کهکشانی وسیع سیاره های اسپایسی آروماتیک وَ بچه شهاب سنگ های بالزامیک رو به اتمسفر اضافه میکنه وَ برای هرچه 'قدیم' شدن این جریان خطوط چوبی دودی هم خلق میکنه! که من نمیدونم اصلا هرکدوم ازکجا میان!

این عطر جزو افسانه های محلی محسوب میشه! پیرزن ها سینه به سینه داستانش رو تو شهر پخش کردن و سَقط شده های زیادی داره! ما اینجا هم با حافظه جمعی روبه رو هستیم! قبلا برای گرلن مون هم این جمله رو نوشتم... حالا یکبار دیگه برای این عطر! از کتاب حافظه جمعی : ما برای تایید و کامل کردنِ آنچه که از یک واقعه می‌دانیم به شهادت هایِ دیگران رجوع می‌کنیم. خاطرات ما جمعی هستند و ما هرگز تنها نیستیم / همه میگن خوبه و یک روز تو به خودت میای میبینی تو هم جزو همه شدی و داری میگی خوبه!

فردی رو تصور کنید که کت و شلوار ماسیمودوتی بی‌دلیلِ خودش رو پوشیده، شلوار این آقا خط اتو نداره! جبر اتو داره :) انواع و اقسام جواهر، کیف چرمِ بوفالو، چندتا لیسانسِ شلخته، دوتا فوق لیسانسِ اخته و اینجور چیزا، به خانم ها میگه بانو، به مامانش میگه ننه! هیچوقت تخمه آفتابگردون هم نمیشکنه :) این دوستمون یه جایی،، یه بیت از حافظ میخونه! بعد یک نفسِ سطحی با ادا اطوارِ عمیق میکشه و میگه: آه... سعدی وَ دیگر هیچ :|
این دقیقا یعنی امبرسلطون :)

آقا این عطر مخ نداره، شعبونه... ول نمیکنه آدم رو...
فکر کنم با شغگی هم دوستی داره
شغگی! اون حجم گنده از رز و یک دنیا شیرینی
باید قطعنامه بر علیه اون عطر صادر کنن.
بعداز استشمام شغگی گیر و گرفتاری تو کبد و بصل النخاع من ایجاد شد... در واقع پیاز مغزم تبدیل به شلغم شد. کبدم اشباع از کله قند! تمام اعمال غیرارادی بدنم تا نیم ساعت از کار افتاد :/

حس های نزدیکی با یکی از شعرهای سپهری هم داره
نزدیکِ انبساط! جایی میانِ بیخودی و کَشف! :)

The Consequences of Love 2004
Titta di girolamo [Toni Servillo]
Maurice Halbwachs, Collective Memory
21 آذر 1400 پاسخ تشکر
19 تشکر شده توسط : nazanin rahil tagi

8
رایحه
8
ماندگاری
8
پخش بو
8
طراحی شیشه
درود بر همراهان عزیز و عرض ادب و احترام
به امید اینکه روزهای پایانی سال 1400 همراه با خیروبرکت برای تک تک دوستان باشد، واقعیت اینکه دوستان هر یک بنحوی فضای این عطر از سرج لوتانس رو به زیبایی تفسیر کردن و توضیح دادن که جای تشکر و تقدیر داره، بنده هم حس شخصی که از این عطر گرفتم رو تقدیم حضور میکنم عطر امبر سلطان که در سال 1993 میلادی وارد دنیای روایح شد،هم جزء کارهای خاص و ساختار شکن جناب کریستفر شِلدریک است عطری کهربایی ولی کاملا متفاوت که خرید آن بهیچ عنوان بصورت بلاند بای توصیه نمیشه!! متاسفانه سمپل این کار و اکثر کارهای سرج لوتانس کمیاب یا بهتره بگم نایاب هست و برای تست این عطر چاره ایی نیست جز تهیه ی دست ریز از فروشگاه های معتبر، این عطر کهربایی عطریست شرقی و خشک که نوتهای رزینی در آن خودنمایی میکنند و قسمت جذاب آن قسمت فرود رایحه هست که بخوبی حسی نرم و مخملی را بوجود میاورد
و در کل عطریست:ساختار شکن، لوکس، اغواگر و اسرار آمیز-مناسب فصول سرد سال،
ماندگاری این عطر بالاست ولی از بابت پخش بو در حد احاطه کردن محیط اطراف شخص بسنده میکند و در این بخش متواضعانه شما را همراهی میکند، توصیه میشود از این عطر تا حد امکان در فضای سر بسته و محدود استفاده نشود،این عطر مناسب قرارهایی که برای اولین بار میخواهید شخصی را ملاقات کنید نیز نیست، و از باب استایل هم مناسب استایل های غیر رسمی و هم مناسب استایل رسمی میتواند باشد_امید اینکه در سال جدید نمونه ی بیشتری از سمپل ها و مینیاتوری های سرج لوتانس و عطرهای خاص موجود شوند تا جهت تست یا خرید مقدار کم ناچار بسمت دستریز های نا مشخص و دستکاری شده توسط عده ایی از فروشندگان سودجو نرویم تشکر ویژه از فروشگاه و سایت عطر افشان و همراهان گرامی پایا و مانا باشید.
23 اسفند 1400 پاسخ تشکر
14 تشکر شده توسط : احمد شجاعی nazanin

7
رایحه
7
ماندگاری
6
پخش بو
7
طراحی شیشه
نمیدونم چرا برخی عطرها علاوه بر اینکه خاص هستند و بنوعی جنبه هنری عطرسازی را به نمایش میگذارند ولی امکان پوشیدن و استفاده بسیار محدودی دارند....یک نمونه بارز اش همین امبر سلطان خودمان!!! بعد از تهیه دست ریز این کار و استفاده چندین باره ان باز هم نتوانستم خودم را مجاب کنم که یک شیشه کامل از انرا تهیه کنم!!! ای کاش نتهای برگ بو و صمغ درخت مر در اینکار انقدر بولد نبود...واقعا تیپ این کار وینتیج هست و براحتی نمیشه پوشید اش...کیفیت روایح بالاست ولی کلا عطر خسته کننده ای هست .گرچه مرموز و کاملا خاص هست ولی سیاژ کاملا معمولی داره...و بعد از 2 ساعت کاملا رام و ارام میشه....اصلا مناسب بلایند بای نیست...حتما دست ریز اش را تهیه کنید و چندین بار در هوی سرد تست اش کنید..چون از ان عطرهایی است که خیلی لبه دار و love or hate است...در کنار LDDM اندی تاور یکی از بهترین کارهای کهربایی هست ولی بنده عطر 02 را علیرغم قوی و خاص بودن به امبر سلطان ترجیح میدهم...
24 مهر 1399 پاسخ تشکر
11 تشکر شده توسط : احمد شجاعی مهدی دهقان

7
رایحه
9
ماندگاری
9
پخش بو
9
طراحی شیشه
سرج لوتنس امبر سلطان.
یه کار امبری_ صمغی_ ادویه ای گرم و شیرین.
اپنینگ این کار در واقع بیش از این که امبری باشه ترکیبی از رزین و یه بوی صمغی_ ادویه ای ( برگ بو+صمغ مر) هست.
امبر و تخم گشنیز در کنار اون یه حس گرم و خشک به کار دادن که قبلا مشابهش رو تو تاور ۲ دیده بودم.
شیرینی وانیل از اول تا اخر همراه کاره و به مرور نت های گیاهی و صمغی کمرنگ تر میشن و ترکیب امبر و وانیل تو یه بیس خامه ای که احتمالا صندل هست غالب میشه.
پخش و موندگاری کار بسیار بالاست اما کار تا حدی تم کلاسیک داره‌. بیشتر مناسب خانومها و اون هم تو فصل سرد هست به نظرم.
19 مهر 1399 پاسخ تشکر
7 تشکر شده توسط : احمد شجاعی rahil tagi

10
رایحه
10
ماندگاری
10
پخش بو
10
طراحی شیشه
با سلام خدمت شما دوستان عزیز و گرامی و همچنین مدیریت محترم سایت وزین عطرافشان

دوستان عزیز هر شخصی در دنیای روایح به دنبال گمشده اش میگردد.همیشه رفقای خود را در حال تست کردن عطرهای مختلف میبینم بعضی اوقات در یکروز ده عطر تست میکنند.حدود هشت ماه پیش چند سمپل از دوستی بدستم رسید شروع کردم هر روز یکیشو تست کردن تا رسیدم به آخرین سمپل.
باورم نمیشد گمشده ام را پیدا کردم بله آخرین سمپل امبر سلطان بود این کار واقعا شاهکاری از کریستوفر شلدریک است. در بسیاری از سایتهای معتبر خارجی بهترین عطر امبری دنیا شناخته شده البته سلایق مختلف است ولی از شما دوستان عزیز میخواهم اگر به کارهای امبری علاقمندید حتما اینکار را مدیریت نظر قرار دهید.با تشکر از سایت عزیز عطرافشان.
28 اردیبهشت 1398 پاسخ تشکر
4 تشکر شده توسط : amir نوید ابوطالبی جهرمی

5
رایحه
8
ماندگاری
7
پخش بو
8
طراحی شیشه
دوستان کارای سرج لوتنس رو از قسمت در بلند نکنید چون درشون خوب چفت نمیشه امکان داره از دستتون بیفته و شکسته بشه،خلاصه مراقب دربشون باشید.
04 آبان 1396 پاسخ تشکر
3 تشکر شده توسط : C.L.O.N.E.R امیر

یعنی دقیقا میبردت تو یه عروسی دهه شصتی بالاشهر
اون لحظه ای که عروس میخواد بره خونه خودش و همه دورش جمع شدن
شماعی زاده هم داره میخونه..
سرر رراه کنار برید عرروس میخواد زارر بزنه
سیب سررخ ناررسو به دومن یارر بزنه..
امیدوارم تونسته باشم صحنه رو به خوبی ترسیم کنم
02 مرداد 1399 پاسخ تشکر
2 تشکر شده توسط : ralph حامد
نمیدونم چرا داشتم توصیفتو از این عطر میخوندم یاد سیلور مونتین واتر کرید افتادم. دقیقا اونم همچین مواردی رو توی ذهنم میاره
03 مرداد 1399 پاسخ تشکر
یه عطر بود به اسم هاوایی البته هنوزم هست و یکی هم مگنولیا !!! این دوتا واسه من فضای عروسی دهه شصتی رو ترسیم می کنه. افسوس! هر سال باید بگیم دریغ از پارسال. حالا هم که شدیدا باید بگیم :روزای روشن خداحافظ! " سرزمین من خدا حافظ" خدااااااااااااااااااااااااااا حاااااااااااااافظ! به نظرتون آیندگان این روزای ما رو با کدوم " بو" به خاطر میارن. : ))))))))
03 مرداد 1399 پاسخ تشکر
7 تشکر شده توسط : محمدرضاسپهی 𝐴𝑟𝑑𝑒𝑠𝒉𝑖𝑟.𝑆
درود بر دوستان واقعیت اینکه نظرات درمورد امبر سلطان از سرج لوتانس رو مطالعه میکردم که به این سوال رسیدم!!! سوالی غیر مرتبط به این عطر اما چالش برانگیز!! سوالی تلخ و عجیب که شاید ذهن همه رو این روزها و با این شرایط درگیر کرده و خوب تصمیم گرفتم بی جواب از این سوال عبور نکنم و بهترین رایحه ایی که بنظرم این روزها رو تفسیر میکنه چیزی نیست جز عصاره ی خالص و کاملا غلیظ Tuberose!!!
به امید گذشتن این روزها و دیدن روزهایی که حال دل مردم خوب باشه و همه در یک آرامش نسبی باشند پایا و مانا باشید.
آرامش الهی سهم دل پرمهرتان
23 اسفند 1400 پاسخ تشکر
6 تشکر شده توسط : ارژنگ بوترابی ایرن
درود بر شما آقای اردشیر؛

فکر نمی کردم کسی به این سوال جواب بده.
راستش هم اونوقت که این نظر رو نوشتم هم امروز چیزی که تو ذهنم بود بویی شبیه گوچی گیلتی ابسولو که می گن بوی گوسفند و آغل می ده یا مثلا همین عطرایی که می گن بوی غسالخونه می ده یا ضد عطرایی که سلطان می گفت بوی فساد و فحشا میده! رایحه گناه! همچین چیزایی تو ذهنم بود آخه اصلا بوهای خوبی به مشام نمی رسه!!!نمی دونم شایدم تازه این روزا روزای خوبمونه که شما بوی "مریم" حس می کنین! یا خدا یعنی روزای بدتری هم تو راهه! نگین تو رو به مقدسات!

حالا هر چی که هست امیدوارم آرزوی آخرتون محقق بشه و همه چی ختم به خیر!

23 اسفند 1400 پاسخ تشکر
11 تشکر شده توسط : ارژنگ بوترابی پدر ژپتو
درود بر شما و سپاس از نظراتی که دادید البته بنده قصدم این نبود که بگم آینده ایی بدتر چون هرگز عادت ندارم آینده رو بد ببینم اما عصاره ی مریم در غلظت بالا اصلا اون رایحه ی دلپذیر گل مریم که بصورت ترکیب یا اسنشیال اویل رقیق شده در عطرها رو نداره
و
در واقع عصاره ی گل مریم در غلظت بالا بویی بدتر از همه ی روایحی که نام بردید رو داره!!! که خارج از ادب بود که در این محفل عطرآگین و زیبا ازش استفاده بشه! و اینکه عطرها همیشه جذاب و زیبا هستن و القاب و عناوینی که به عطرها داده میشه تنها بیان و حس شخصی ما هست و حال هوایی که از بابت روحی در آن قرار داریم در حسمون به روایح بی تاثیر نیست، الهی که روزهای پیش رو برای همه ی مردم روزهایی پر از آرامش،سلامتی و همراه با خیر و برکت باشه
روزگار بکام
24 اسفند 1400 پاسخ تشکر
3 تشکر شده توسط : ارژنگ بوترابی علی رشوند

Atrafshan logo
عطرافشان
پشتیبانی سایت
عطرافشان
سلام کاربر گرامی
چطور می توانیم به شما کمک کنیم؟