NICOLAI PARFUMEUR CREATEUR - Cuir Cuba Intense

رضا قهرمانی عزیز،
توی هر هنری مخاطب عام داریم و مخاطب خاص. سینما رو در نظر بگیر، فیلمهای جیمز کامرون رو داریم برای مخاطب عام و پدرو آلموادور برای مخاطب خاص. تو عطر هم همینطوره.
یک لطفی هم به خودت بکن، اگه سایدیلیک رو درک نکردی پس هنوز برای کارهای نیش آماده نیستی، بنابراین بهتره این عطر cuir Cuba رو بلایندبای نکنی. نمیگم باید از سایدیلیک خوشت میومد چون سلیقه بهرحال مهمه، منم برای خودم نمیپسندمش، ولی مخاطب خاص برای اون رایحه ارزش قائل میشه. کاری که شما نکردی.
بهرحال من تو این یکی دو روزه قراره cuir Cuba رو تست کنم. اگه صبر کنی نتیجه شو اینجا مینویسم شاید به دردت خورد.

با عرض سلام خدمت رضا قهرمانی عزیز و سایر دوستان
در مورد این مطلبی که فرمودید عطر خوب بازخورد خوبی داره و عام و خاص نیست ،اگر خدمت سایر دوستان اساتید جسارت نباشه خواستم نظرمو عرض کنم
کلا سلیقه یک چیز منحصر به فرده که البته این طور نیست که 100% بر اساس ژنتیک ما از بدو تولد سلیقه ی مشخص و ثابتی داشته باشیم، بلکه بسیار تحت محیط و محرک های مربوط به هر حس سلیقه ی ما شکل میگیرد مثلا :سلیقه ی غذایی کسی که در ژاپن بزرگ شده و قسمت اعظم پروتئینی که دریافت کرده مربوط به ماهی و غذای دریاییست ، قطعا بالای 90% مردم آن منطقه ماهی دوست دارند در صورتی که شاید مردم منطقه ای کویری که سالی یک بار هم شاید ماهی نخورند ، زیر 10% ماهی دوست داشته باشند
منظور این که سلیقه "تربیت" می شود
یک بحث دیگری هم هست که افراد عادی که حواسشون فقط با محرک های روزمره تحریک میشود در یک حد محدود و معمولی درک از آن محرک ها پیدا میکنند مثلا حس شنوایی فردی معمولی با کسی که آهنگ ساز است و گوشش را تعلیم داده قطعن از یک قطعه موسیقی درک متفاوتی دارند، تک تک نت ها ، ساز ها و ... را تفکیک میکند و تحلیل
در مورد بویایی و عطر هم همین طور است و فردی حرفه ای که با روایح آشناست و آن ها را در خاطره ی بویایی اش ثبت کرده قطعا درک متفاوتی از یک عطر دارد تا فرد عادی و این درک بسیار بیشتر از یک رایحه باعث میشود که به اصطلاح سلیقه ی او با سلیقه ی انسان عادی فرق کند ، او جنبه های بیشتری از عطر رو تحلیل میکنه و عوامل بسیار بیشتری رو در نظر میگیره...
ببخشید طولانی شد امیدوارم تونسته باشم منظورمو توضیح بدم
البته من خودم اصلا فرد حرفه ای نیستم و کاملا مبتدی ام و صرفا برداشت شخصیم رو از حرفه ای ها نوشتم

امير حسين عزيز ممنون از نظر خوبت.
اين رو من واقعا حس كردم. من هميشه از عطرهاي پودري ملايم و فلورال خوشم ميومد.از عطرهاي تلخ خوشم نمي اومد.كار چرم رو ميترسيدم و از كار عود خيلي خوشم نمي اومد اما با توجه به پيشرفت دلم ميخواست رايحه هاي مختلفي رو امتحان كنم حتي اگه شده براي تجربه.جناب ايكاروس چندكار رو پيشنهاد دادند(جاي خالي ايشون شديدا حس ميشه).حدود 70 صفحه از نظرات ايشون رو تا حالا خوندم و ميتونم بگم سليقه من فرق كرده.تربيت بويايي دست خودتونه.از امتحان نترسيد.اينكه ي عطر رو دوست نداشته باشيد دليلي نميشه از تمام رايحه هاش بدتون بياد و يا بالعكس

شیشه 15 میل این عطرو بالاخره خریدم و دماغم به بوی کویغ کوبا آشنا شد. عشاق بوهای تنباکویی باید یه لطفی به خودشون بکنن و حتما اینکارو تست کنن، کیفیت رایحه تنباکو تو این کار خیلی بالاست.
سیگار برگ با کیفیتی رو در نظر بگیرین که از پلاستیک میارین بیرون و بدون روشن کردن فقط بو میکنید. کویغ کوبا دقیقا همچین فضایی رو برام تداعی کرد. این عطر مثالیه از چیزی که ایکاروس بعنوان تفاوت بو و رایحه ازش یاد میکنه. بو فقط شامه شما رو درگیر میکنه ولی رایحه کل پکیج رو بهتون هدیه میده و شما با همه وجود تجربه اش میکنید (این تعبیر دوم دستیه من از کلام ایکاروسه، دقیق نیست ولی فکر کنم منظورو میرسونه) کویغ کوبا رایحه تنباکوی اعلا رو بهتون میده، طوری که حداقل من جای دیگه ای ندیده بودم.
کار چرمی طبقه بندی شده توی اسمش هم کویغ داره ولی اگه اثری از چرم توش دیدید سلام منو بهش برسونید. ریویو جالبی توی فرگرنتیکا دیدم که میگفت اینکار در واقع یه فوژه استتار شده است. بحثش زیادی تخصصی بود ولی حداقل چیزی که من از فضای عطر میگیرم به فوژه نزدیکتره (دوستانی که به مبحث هفت گروه بویایی اصلی علاقه دارن توی ویکیپدیا کلمه perfume رو پیدا کنن توی همون صفحه بخشی هست به اسم olfactive families که هفت گروه بویایی سنتی و شش گروه مدرن رو معرفی کرده و ازشون مثال زده) ماندگاری عطر خیلی خوبه ولی پخش بوش یه چیز دیگه است،نه اینکه زیاد باشه، کاملا متعادل و به اندازه است، اما برخلاف خیلی عطرها که پخش نامتوازن دارن و فقط در زوایایی بوی عطر قابل تشخیص هست کویغ کوبا یه هاله یکنواخت دور مصرف کننده اش تشکیل میده که از هر طرف با قدرت یکسان احساس میشه.
من اساسا طرفدار عطرهای تنباکویی نیستم ولی جدا از بحث سلیقه این عطر تاثیر خیلی خوبی روم گذاشت، شیشه 15 میل رو طی سه روز تقریبا نصف کردم و احتمالا یه صد میل یا شایدم 250 جایگزینش کنم. در مورد جنسیتش هم مطمئنم توی اقایون طرفدار زیاد پیدا میکنه ولی شخصا فکر نمیکنم عطر تنباکویی رو تن یه خانوم خوب بشینه. گرچه این دیگه کاملا سلیقه ایه شاید نظر بقیه متفاوت باشه.

م.س. عزیز، سلام.
ممنون از یادداشت زیبای شما راجع کویر کوبا اینتنس. اتفاقاً من هم امروز یک شیشه ۱۵ میل از اون تهیه کردم. از یکی از سایت های اینترنتی. برای تست ابتدا یک بار رو مچ دستم اسپری کردم، چون بوی زیادی احساس نکردم، برای بار دوم و سوم هم اسپری کردم. بوی خیلی ضعیفی ( در واقع از ابتدا در حد Skin Scent ) به مشام میرسه. من از برند نیکولای، نیویورک اینتنس و پچولی اینتنس رو دارم که از فرانسه برام آورده شده. هر دو از پخش بوی بالایی برخوردارند.
راستش به اصل بودن خریدم شک کردم. می‌خواستم بدونم پخش بوی نمونه ای که شما گرفتین چطوره و اگه ممکنه، تا جایی که میشه غیر مستقیم گفت و مقررات سایت رو‌نقض نکرد، راهنمایی بفرمایین شما از کجا تهیه کردین.
ممنون از لطفتون.

م.س عزیز نقطه نظرات شما برای من جالبه و بار مفهومی با رایحه خوب داره.
این عطر به نظر من اصلن با پچولی و تی و نیویورک و عودش قابل قیاس نیست.ماندگاری نیویورک شاید خوب باشه ولی گیرایی کویر کوبا مسئله دیگریه که این بر میگرده به تجربه کم بنده.
در بابت زنانه بودن این عطر عارضم خودم موافق جدا کردن جنسیت نیستم ولی مشام بنده در نوت میانی کاملن بوی لطیفی که نشانه شیطنت پاتریشیا خانمه حس میکنم.حتی خانم بنده که از عطر خوشش اومده بود بعد از ساعتی گفتن این عطر کاملن زنونست.خب میدونم که تنباکو داره و بوی تنباکویکامل تام فورد رو نداره یا بدرستی چرمی داره که واقعن سخته پیدا کردنش.

یک زحمتی بکشید در یک اتاق در باز چند پاف بزنید و 1 ساعت بعد استشمام کنید.

در نهایت بهترین بویی که از نیکلای استشمام کردم همین بود.
با احترام به نظرات.

Frend جان
سلام
درک چرم پیچیده ست. شما باید بتوانید لطافت نوازش گلبرگ های یک گل رو در قالبی تحت عنوان چرم گل تصور کنید. یا زبری برگ های تنباکو رو در قالب چرمی خشک و کهنه. کویع کوبا از آن دسته عطرهاییست که به سبب الهام ریزبینانه ش از ادراک چرم بسیار مورد توجه هست.
کویغ کوبا سراغ یک تماس اشرافی ، دلنواز ، صلح اندیش و مخملین لز چرم میره که با دنیای نازک و لطیف و پر خاطره ی خودش با ابزاری که در جهان خودش بهش دسترسی دا ه دست به خلق تصورش از چرم میرنه. اگر یک گلبرگ به اندازه سطح یک کاغذ آ4 در اختیارتون بزارن آیا درخ اهید یافت که یک ورقه ی چرم یا جیر نیست؟ پی بردن به تصویر چرم به مراتب کاری سخت تر لز پی بردن به ماهیت چرم هست. چرم در عطرهای پست مدرن عموما بر ماهیت اصرار میکنه ولی درستش این بود که از تصاویر مختلف چرم غافل نمیشدن. این عطر یک نقاشی رنگارنگ و تنباکویی-فلاوری-هربال هست که پریشانی حیوانی چرم رایج رو نداره، و قالب تصنیف و وزنش از آهنگ پودری-چوبی در سرتاسر کار از ریتم و اجراش مراقبت میکنه. بسیار دلنواز و لطیف و خوش برخورده و جزو نولردی که میشه با پوشیدن یک بافت پاییزی ، یک شال و قدری لبخند دیگران رو هم در لنتخاب درستش شریک کرد.
7.5 از 10

ایکاروس گرامی
قبلا توی صفحه عطر Cuir d'Ange به انواع چرم اشاره و منابع استخراج این نوت رو بررسی کرده بودین. چرم کویغ کوبا به شامه من ناآشنا و راستش با تعریفی که از چرم تو ذهنم داشتم تشخیصش توی رایحه برام مشکل بود. شما از تصویر چرم توی این عطر گفتین ولی ماهیت این چرم چیه؟ از کجا اومده و چطور ایجاد شده. راستش اینها برای من خیلی گنگه.