23 ساعت پیش 1

لذت فراموشی

در هوای غلیظِ پچولی،
خواب می‌رود منِ آگاه،
جانِ خسته‌ای که از فکرِ بودن
فرار کرده باشد

گرمای دستت،
روی چرمِ سردِ شب،
مرزِ میانِ رنج و لذت را پاک می‌کند.

ما دو سایه‌ایم
که بر بسترِ لحظه‌ها می‌لغزیم،
بی‌نام،
بی‌خدا،
بی‌امید به فردا.

لذت،
تنها حقیقتِ صادق 
و بوسه‌ای کوتاه
برای فراموشیِ زمان
فراموشی رنج بودن

و عطر...
این اقرارِ خاموشِ پچولی و پوست،و عطر...
و عطر تنت
چکه‌ای از فراموشی‌ست بر پوست زندگی

لذت فراموشی
محمد صالحی
محمد صالحی
14 ساعت پیش

درود  فیق کدوم کاره برنده ۱۷۴۰؟

تصاویر دیگر ابراهیم بردستانی

برای ثبت نظر لازم است وارد سایت شوید و یا در سایت ثبت نام کنید
Atrafshan logo
عطرافشان
پشتیبانی سایت
عطرافشان
سلام کاربر گرامی
چطور می توانیم به شما کمک کنیم؟