نظرات | TIMELESS
ترتیب نمایش
Sauvage Elixir
لینک به نظر 17 اسفند 1401 تشکر پاسخ به issa
با احترام و عرض ادب
دوست فرهیخته و ارجمند در خصوص فرموده ی شما مبنی بر عدم تشخیص و یا درک برخی روایح عطرها عارضم: شاید شما قبلا بیماری کرونا را تجربه داشتین و این کاهش تشخیص برخی روایح عطرها میتونه از عوارض همان بیماری کرونا باشه که در برخی افراد بر مبنای ژنتیک تفسیر و ترجمه ی بویایی میتونه متفاوت باشه و یا اگر در پایه ی بیماری کرونا هم نباشد، میتونه بصورت ژنتیکی از همان دوران کودکی برای تفسیر و ترجمه بویایی در برخی عطرها و یا حتی بوی برخی غذاها باشه. چراکه عطر میسون الحمبرا مگارا واقعا خیلی طوفانی هست در خنکی رایحه و ماندگاری و پراکنش که در کمتر معدودی از عطرهای طبع خنک پیدا میشه مثل این، ماندگاری و پراکنش بالایی داشته باشه. البته قبلا هم فرموده بودین که وقتی همین عطر الحمبرا مگارا را تنپوش کرده بودین، همکاران شما در محل کار عطر شما را بسیار سریع تشخیص داده بودند و ظاهرا گفته بودند که حتی آب شُرب هم طعم عطر شما را میدهد.... بنابراین با توجه به ماهیت ارزنده ی عطرهایی مثل الحمبرا مگارا و یا آمواج اینترلود، من فکر میکنم این عدم تفسیر بویایی شما برای اینگونه عطرها یا همان به دلیل عوارض کروناست و یا بصورت استعداد ژنتیکی در سلول های مسئول بویایی شما است. لطفا برای 6 ماه قهوه ی آسیاب نشده رو هر روز حداقل 6 بار به مدت 20 ثانیه بونوازی کنین و از قرص های جوشان مولتی ویتامین با طعم پرتقال هر روز صبح به محض بیدار شدن از خواب و قبل از صبحانه، با یک لیوان پُر آب خنک میل فرمایید تا اگر از عوارض کرونا باقی مانده باشد بتواند در طول بازه ی زمانی حداقل 6 ماهه سلولهای مسئول تفسیر و ترجمه ی بویایی شما را تقویت کند. اگر هم استعداد ژنتیکی برای این موضوع داشته باشین که هیچ مسیری براش موثر نخواهد شد. البته حتی ممکنه این تفسیر و ترجمه ی بویایی بصورت فاکتورهای محیطی مثل زندگی در اکوسیستم صنعتی با مه دودهای شیمیایی و یا سبک زندگی و رژیم غذایی در دوران کودکی تحت تاثیر قرار گیرد که برای این مورد هم با تغذیه مناسب از لبنیات بخصوص شیر سرد پاستوریزه (عدم جوشاندن دوباره) و مصرف ماست و سبزیجات در وعده های غذایی بصورت منظم، در بازه های زمانی خاص بتوان علاوه بر تقویت سیستم ایمنی و تراکم استخوانی، تفسیر و ترجمه بویایی هم را تقویت کرد. میل کردن صبحانه در ساعات اولیه ی سپیده دم بخصوص مصرف عسل موم شده برای بهزیستی بسیار حائز اهمیت است و انشاالله تمامی عزیزان سعی کنند در همان ساعات سپیده ی صبح صبحانه را کامل و مقوی میل فرمایند.
آرزوی بهروزی برای شما و تمامی بزرگواران...........
17 تشکر شده توسط :  Someone Out There Saba  سعید رضایی شوشتری
African Leather
لینک به نظر 16 اسفند 1401 تشکر پاسخ به سعید سعید
با احترام و عرض ادب
دوست فرهیخته و ارجمند خوشحالم که خرید ارزنده داشتین. انشالله در سلامت تن‌پوش فرمایید.
سپاس از همراهی و همدلی شما دوست گرامی....
9 تشکر شده توسط : علی رشوند مجتبی
هراسی از گُم شدن در زمان......... که گویی تو را در آفاق سرخ و نارنجی مدفون می کند
نفرتی از تاریخ در مکان............... که گویی تو را در آنسوی برگ های تقویم جای می گذارد
شبگردی از تنهایی در ظلمات......... که گویی تو را در نور پیاده راه های بی صدا پنهان می کند
سنگفرشی از قَدَمگاه در مهتاب....... که گویی تو را در بسترِ گستره ی خویش بارور می کند
عَقربه هایی از بی ثبات در تیک تاک......... که گویی تو را در چرخشی از آهن و پوست محبوس می کند
بازگشتی از آینده در گذشته................ که گویی تو را در گردش خاطرات شیدا می کند
....................................................................................................................................
عطری از دگردیسی عشق و نفرت در قلبی دو بُعدی که یک بُعد آن بر عشق و بُعد دیگر آن بر نفرت در تپیدن است که هرگز یکی بر دیگری غالب نخواهد شد..... رایحه ای از تولد نمادی از شخصیت تلخ و تند و آبزی در روح و روانی آشفته ی زمان مکان که گویی ابتدا مکان خلق شده است و سپس زمان در این مکان، آفرینشی بر گردش مکان به دور زمان رخ داده است.... رایحه ای از جنگ، خیانت و خودکُشی که همه آنها در وصال عشق، تداعی یافته اند..... رایحه ای از گُم شدن در خاطرات مکان زمان که برای این عطر حداقل ابتدا مکان و سپس زمان بازآفرینی می شود..... رایحه ای آغاز اولین حس عشق در قلب های کوچکی که هنوز ظلمات پیرامون را درک نمی کنند که گویی در حین بازی کودکانه در مکان خود، نگاهی بی اختیار در آنسوی بازی را دیدگان می کنی که او نیز دیدگان تو را از هَمهَمه ی کودکان پُر جُنب و جوش برای لحظه ای تسخیر می کند..... رایحه ای که در صبح طلوع نازنین زرد در سکوت بر قدمگاه کوچه ی بُن بست او قدم می گذاری تا جای پای او را در قالب پاهای خودت درک کنی.....
شروعی طوفانی از نسیم تند و تیز و تلخ ترنج و نارنج که بر پوست آبی دریا آرام شلاق می زند که گویی در لبه ی ساحل، تک و تنها نظاره گر طلوع زرد خورشید از اُفق هستی و آنقدر غرق دیدگان میشوی که امتداد خطوط آب را دیگر درک نمیکنی..... در این لحظه روایحی گلی از نرولی و زنبق به نبرد غالبیت می شتابند که داوری از فلفل سیاه در میان آنها به میانجیگری می پردازد که در این تعادل، روایحی از نجابت نُت های سدر و چوب صندل سفید پیمانی از عشق و صلح را امضا می کنند و بوسه ای از عشق و صمیمیت بر آسمان و زمین، این پیمان را تا طلوع دیگر نازنین مُهر می زند.........
مردانی که اندوه را بیش از مکان زمان درک کرده اند حتما بایستی یکبار این عطر را تجربه کنند، چراکه این اندوه مردان شاید در پاییز و زمستان بیشتر دوباره سازی شود اما این عطر برای بهار و تابستان دقیقا همان کاری را می کند که سایر عطرهای همپایه در خاطرات گُم شده ی پیدا شده ی مکان زمان می کنند.... تنپوش این عطر در حداقل ممکن برای برخی ها شاید همراه با هراس باشد. هراسی از احساس خفگی در پیرامونی که به هر طرف نگاه کنی همه ی آن حجم را بسیار کوچک می بینی که انگار در حجم بسته ای از مکان زمان محبوس مانده ای..... محبوسی که به هر سو توان حرکت داری اما هر چه بیشتر میروی بازهم خودت را در حجم کوچکتری محبوس میابی...... انگار به هر سو که نگاه می کنی همه چیز در قالب یک کاردستی فانتزی کودکانه هست که اَجرام آن را خودت با دو انگشتانت داخل این حجم تعبیه کردی.....
نمیدونم چرا با رایحه ی این عطر هراس گوشنوازی به آلبوم موسیقی متن فیلم Weiser اثر Zbigniew Preisner میوفتم و با اینکه دلم نمیخواد هرگز به آلبوم موسیقی متن این فیلم گوشنوازی کنم اما بازهم هر روز یکبار بی اختیار به تمام آهنگ های این آلبوم گوشنوازی میکنم. از این آلبوم متنفرم اما یه چیزی در این آلبوم هست که منو محوِ خودش میکنه یا شاید در خلوت نیمه های شب با اِیرفون این آلبوم رو گوشنوازی میکنم واسه همین تمام آهنگهاش به عمق روح من رسوخ می کنند که الان 11 ساله دارم با نفرت بهش گوشنوازی میکنم اما همچنان عاشق.....
کیفیتی بسیار اعلاء در خلق روایحی از عشق و نفرت با ماندگاری سه بار طلوع نازنین در پارچه و حدود 10 ساعت روی پوست با پراکنشی بسیار خوب در 4 ساعت اولیه ی تنپوش.
سپاس از همراهی بزرگواران...........
12 تشکر شده توسط : میر مجتبی
من بدون تو نمی‌تونستم، خوابِ من پُر شده بود از کابوس
تو به من جرات طوفان دادی واسه آرامش این اقیانوس
من واسه رد شدن از تاریکی اسمی غیر از تو نمی‌دونستم
نبض این حادثه توو دست تو بود، من بدون تو نمی‌تونستم
من بدون تو نمی‌تونستم ، شاید از حادثه می‌ترسیدم
راهِ پروازمو گُم می‌کردم، اگه رویاتو نمی‌فهمیدم
مونده بودم توو عبور از برزخ، روی مرزِ قفس و آزادی
این تو بودی که منو فهمیدی، تو همونی که نجاتم دادی
......................................................................................................
یکی از احساسات عاشقانه ی نوستالژیک در گستره ی این عطر نهفته است. رایحه ای سبز و تند و تیز در بستر تلخ و شیرین که حسی بسیار عاشقانه را تداعی میکند. شروعی ترش و تیز از لیمو و زنجبیل که در کمتر از 30 ثانیه به رایحه ای تلخ و شیرین از دارچین و تنباکو تبدیل میشه و بستری از روایح ادویه ای نیمه تند و نیمه تلخ را برجای میگذاره. کل شهدِ عطر آشنا هست و شاید در عطرهای دیگه بخصوص عطرهای نوستالژیک برای روایح این عطر حافظه داشته باشین اما بسیار جوان پسند و شاداب و پُر هیجان است. عطر پیچیده ای نیست و خیلی ساده هم نیست اما تغییرات نُت ها بطور کامل آشکار نیست و برای شامه ها تفکیک برخی نُت ها ممکن نخواهد بود چراکه رایحه ی دارچین و دودی از تنباکو البته تنباکوی باکیفیتی نیست، بیشتر حس میشه. خیلی مردانه نیست و قطعا برای نوجوانان و جوانان زیر 25 سال گزینه ی شایسته ای هست، چراکه یادآور دوران دبیرستان یا اوایل دانشگاه خواهد بود که با بودجه ی کم مجبور به انتخاب عطری ارزان هستید و با پیدا کردن همچین عطری با قیمت ارزان و بسیار معقول، قطعا شگفت زده خواهید شد. از اون دسته عطرهاست که اِپیدمی نشده و با داشتن در قفسه ی اتاق خوابگاه یا منزل اجاره ای دانشجویی، بسیار حس غنی را تجربه خواهید کرد و مدام منتظر رسیدن صبح روز بعد ساعت 8.30 برای برگزاری کلاس جهت تنپوش مجدد این عطر خواهید بود. برای نوجوان های دبیرستانی هم شاید یادآور ردیف آخر صف کلاس در صبح جهت برگزاری مراسم تلاوت قرآن و دعای صبحگاهی باشد که در آن لحظات تمام فکرشان برای ساعت 12.30 و دیدگان درهم آمیخته با معشوق در ایستگاه اتوبوس باشد.....
کیفیتی سنتتیک اما قابل قبول برای شامه ها با ماندگاری خوب و راضی کننده از شروع اولین کلاس درس یا دانشگاه تا آخرین کلاس و پراکنشی خوب در 2 ساعت اولیه ی تنپوش، با شیشه کریستالی زیبا و خوشرنگ دوپولیشه در حجم 75 میلی لیتر.
به یاد او در آذر ماه 1382..................
سپاس از همراهی بزرگواران.....
18 تشکر شده توسط : پرنیان کامبیز سخی
از روی دوشِ آدما میخوای بری تا آسمون
پله میبینی مردمو یا شایدم نَردِبون
بدوون هرچی بری بالا فاصله از ما بگیری
یه وقت اگه لیز بخوری با دردِ بیشتر میمیری
دلِت میخواد گذشته رو از دیگرون پنهون کنی
میخوای زَخمای روحِتو بری بالا درمون کنی
بدوون هرچی بری بالا بری بالا هرچقدم اُوج بگیری
آخَرِشم به زمین زنجیری
اول و آخرش تو هم مثل بقیه خاک میشی
حیف که دیگه از توی گور نمیتونی قَد بکشی
نمیشه با یه نَردِبون خودتو بالا بکشی
......................................................................................
نردبانی از پله های معطر در اوج گیری از پله های کنیاک که معصیتش در حسِ حسادتِ تاریک از فرشته های کنیاکی مدفون مانده است...... معصیتی از اوج بودن در قله ی کنیاک، غافل از معصومیت فرشته های کنیاک در پله ی اول.....
عطری با رایحه ی تاریک و تند و تلخ از کنیاک که گستره ی خویش را در پله گان گناه آلود دارچین ادغام کرده است و از هر پله ی این گناه برای اوج گیری از فرشتگان معصوم که درمان غم و اندوه پنهان خویش را پناه میدهد اما غافل از اینکه در آخرین پله ی این نردبان گناه آلود، تنها و ترسا به دور از پناه خواهران فرشتگان کنیاکی قرار خواهد گرفت....
شروعی طوفانی و تند و تیز از دارچین در تِم کنیاک که رایحه ی کنیاک به آرامی خاموش میشه و روایحی شکلات فندقی مانند با روایح تلخ و چوبی و وانیلی رو برجای میگذاره که باز هم رایحه ی تیز دارچین همچنان بر قلب تمامی روایح بیشتر احساس میشه. یکم شیرینی رایحه به تلخی میزنه مثل شکلاتهای قهوه ای زمان قدیم منجمله شکلات ماهی شکل که رنگ قهوه ای داشتند که اینجاش شاید برای مخاطبان خسته کننده باشه. رایحه ای قدرتمند داره از نظر مجذوب کردن مخاطبان همراه در لحظه ی برخورد با تنپوش کننده اما دقیقا فقط برای سردترین روزهای زمستان مناسب هست تا بشه ازش بازخورد مناسبی گرفت. مسیرش رو خواسته با سهم فرشتگان همسو کنه اما دقیقا اشتباهش همینه که نبایستی حداقل از نام سهم فرشتگان برای تولید این عطر استناد میکردند. چراکه سهم فرشتگان دقیقا برای فرشتگان عاشق زاده شده تا شاید اندکی از غم و اندوه عاشقان را تسکین بدهد.
کیفیتی بسیار شفاف در روایح با نت غالب دارچین باکیفیت، با ماندگاری 4 بار حرکت زمین به دور خود روی لباس و 10 ساعت روی پوست گردن و پراکنشی بسیار بالا در 3 ساعت اولیه ی تنپوش در حجم 30 میلی لیتر با شیشه ی زیبا ولی ای کاش عکس شماتیک رو بصورت چاپ دیجیتالی و برجسته روی شیشه ی عطر چاپ میکردند.
سپاس از همراهی بزرگواران..................
16 تشکر شده توسط : پرنیان Mahmod Akrami
Sauvage Elixir
لینک به نظر 12 اسفند 1401 تشکر پاسخ به فرشید رنجبر
با احترام و عرض ادب
دوست فرهیخته و ارجمند منم با نظرات شما کاملا موافقم و در خصوص ماندگاری و پراکنش عطر ساواج الکسیر دقیقا با شما هم نظر هستم. نظر قبلی خودم برای عطر الکسیر بر این اساس نبود که عطر ساواج الکسیر واقعا ماندگاری و پراکنش خیلی بالایی داره و فقط خواستم مطرح کنم اگر تعداد پاف ها را بیشتر کنید شاید یکم پرفورمنس تغییر پیدا کنه. در رابطه با عطرهای کپی قانونی هم در اغلب موارد حق با شماست اما حداقل شرکت میسون الحمبرا از لطافه سعی کرده بیشترین قرابت را هم از نظر رایحه و هم از نظر پرفورمنس به عطر اورجینال داشته باشه و خودم عطر اسد رو با عطر ساواج الکسیر مقایسه کردم از نظر رایحه تقریبا 70 درصد مشابه هم هستند یعنی بیس هر دو در یک مسیر هست و حتی از نظر پرفورمنس هم واقعا در حد همدیگر هستند یعنی عطر اسد از نظر پرفورمنس بسیار مشابه عطر ساواج الکسیر هست که البته سیاست خود شرکت لطافه هست که ماهیت پرفورمنس رو بر مبنای عطرهای اصلی تولید می‌کنه که شاید با این کار میخواد اعتماد مخاطبان رو جلب کنه و بگه درسته شرکت ما کپی قانونی هست اما حتی پرفورمنس هر کدام از عطرهای کپی شده ما دقیقا مانند پرفورمنس عطرهای اصلی هست، و این کار بنظرم بسیار ارزنده هست چراکه اگر ماندگاری و پراکنش همین عطر اسد رو خیلی بالا تولید میکرد، مشتری که ابتدا عطر اسد رو خرید کرده بخاطر هزینه کمتر، با تجربه پرفورمنس خیلی بالا، احتمالا ترغیب به خرید عطر اصلی ساواج الکسیر میشه که اگر خرید کنه و هزینه 10 میلیون تومانی براش پرداخت کنه و ببینه اصلا پرفورمنسش راضی کننده نیست، واقعا از نظر روانشناختی دچار ناراحتی خواهد شد و قطعا پشیمان که پولش رو هدر داد..... من بنظرم تمامی عزیزانی که قصد خرید عطرهای اورجینال مطرح غربی رو دارند ابتدا عطرهای کپی قانونی همان عطرها رو از برند الحمبرا خرید کنند که هزینه تقریبا یک‌دهم عطر اورجینال پرداخت خواهند کرد و اگر از رایحه و پرفورمنس رضایت داشتند نسبت به خرید عطر اورجینال اقدام فرمایند. بنظرم خرید عطر کپی قانونی میسون الحمبرا از خرید دکانت یا سمپل عطر اورجینال بیشتر قابل بررسی هست چراکه خود حجم عطر در میزان پمپاژ گستره ی عطر تاثیر بسزایی داره و عملکرد بهتری خواهد داشت، چراکه ممکنه دکانت یا سمپل 1.5 میلی یه عطر اورجینال رو خریده باشند و موقع تن‌پوش دچار شک و تردید بشوند که چرا حجم 50 یا 100 میلی همان عطر موقع تن‌پوش پرفورمنس بالاتری از تن‌پوش کردن همان عطر با حجم 1.5 میلی لیتری نشون میده!!!!!
بنابراین شاید بهتر باشه با همان هزینه دکانت ۱.۵ میلی لیتر عطر اورجینال مطرح غربی، عطر ۵۰ یا بعضاً حتی ۱۰۰ میلی لیتر عطر میسون الحمبرا رو برای همان عطر اورجینال خرید کنند که حتی اگر این عطرها خطی هم باشند و فقط نت های پایه رو بیشتر آشکار کنند باز هم ارزش بررسی دارند چراکه در حداقل ممکن توانسته رایحه را به عطر اصلی مشابه تولید کنه و اگر از رایحه و پرفورمنس رضایت داشتند، نسبت به خرید عطر اورجینال اقدام فرمایند. معرفی عطرهای میسون الحمبرا در این محفل از طرف من، صرفاً بخاطر از دست ندادن هزینه اقتصادی عزیزان حاضر در این محفل نسبت به خرید عطرهایی که به دلیل عدم دسترسی ابن عزیزان به تست نزدیک از عطرهای اورجینال و بخصوص قیمت های گزاف این عطرهاست که واقعا برای من ناراحت کننده است که عزیزی چه آقا و چه بانو، هزینه زیادی رو واسه خرید یه عطر صرف می‌کنه و بعد اینکه به دستش میرسه میبینه پرفورمنس و یا شاید حتی خود رایحه هم اصلا مورد پسندش نیست و اون هزینه رو که شاید از خیلی خریدهای واجبش گذشت کرده بود برای خرید همین عطر، رو هدر داده و این واقعا تا مدتها برای این خریدار ناراحت کننده خواهد بود و نسبت به خریدهای دیگر عطرها حتی عطرهای ارزان قیمت هم، دیدگاه بد و ناراحت کننده ای رو براش تداعی خواهد کرد.
سپاس از همراهی شما و تمامی بزرگواران......
13 تشکر شده توسط : پرنیان سعید ون ورنبرگ
Design & Motion Extreme
لینک به نظر 11 اسفند 1401 تشکر پاسخ به امیرحسین هاشم زاده
با احترام و عرض ادب
دوست فرهیخته و ارجمند جناب آقای هاشم زاده بزرگوار از لطف و عنایت شما سپاسگزارم. در خصوص این عطر که از طوفانی ترین روایح آتشین دنیاست از نظر من، عارضم با اینکه قیمتش بالاتر از حد انتظار هست اما در خریدش شک نکنید چراکه خیلی از عطرهای هم قیمت این عطر بوگاتی، حرف خاصی نسبت به قیمتشان ندارند. این عطر با بچ کد قدیمی زیر ۲۰۱۷ در سایت ل.ی.ل.ی.و.م موجود هست میتونید تلفنی هم از مدیریت اون سایت بچ کد رو استعلام بکنین. بنظرم با اینکه قیمتش بالاست اما واقعا ارزش خرید بسیار بالایی داره نسبت به سایر عطرهای هم قیمت و من فقط به همین سایت عطرافشان و سایت ل.ی.ل.ی.و.م اعتماد دارم جهت ارسال نسخه های اصلی عطرها. انشالله خریدی شایسته داشته باشین.
سپاس از همراهی شما دوست گرامی.....
14 تشکر شده توسط : رضا عطردوست محسن
Sauvage Elixir
لینک به نظر 11 اسفند 1401 تشکر پاسخ به فرشید رنجبر
با احترام و عرض ادب
دوست فرهیخته و ارجمند جناب آقای رنجبر بزرگوار، برخی عطرها براساس نوع مواد تشکیل دهنده ممکنه برای ژنتیک پوست برخی مخاطبان تن‌پوش کننده از نظر ماندگاری و پراکنش متفاوت عمل کنه‌. یعنی اگر عطری مثل تام فورد آمبر لدر بر پوست شما ماندگاری و پراکنش بالاتری از ساواج الکسیر داره یکی از فاکتورهای این مورد، مواد تشکیل دهنده آمبر لدر هست که مولکول های عطر در لایه ی خارجی پوست شما توانسته بیشترین موفقیت در جذب رو داشته باشه. مورد دوم تعداد پاف ها در برخی عطرها متفاوت عمل می‌کنه بعبارتی برای برخی عطرها که طبع بسیار گرم دارند تعداد پاف ها کمتر نیاز است اما برای عطرهایی مثل ساواج الکسیر تعداد ۸ پاف نیاز هست تا رضایت مورد انتظار شما در ماندگاری و پراکنش را ایجاد کند. مورد سوم ارزش پول ریال در مقایسه با محصولات خارجی بخصوص عطرها بسیار موثر هست در درک نوع رایحه یا پرفورمنس. یعنی چون هزینه کردن مبلغ ۱۰ میلیون تومان برای یه عطر در کشور ایران در این بازه زمانی واقعا هزینه بسیار گزافی هست بویژه اینکه حقوق یک ماه کارگران زحمتکش در ایران شاید کمتر از ۱۰ میلیون تومان باشد، بنابراین وقتی هزینه ۱۰ میلیون تومانی یا بیشتر یا کمتر برای خرید عطر میشه، انتظار خریدار بر حسب این قیمت گزاف، صاحب شدن عطری بسیار باکیفیت از نظر ماندگاری و پراکنش هست، و قبلا هم این موضوع را مطرح کردم که ما اینجا هزینه بسیار گزاف پرداخت می‌کنیم اما کیفیت مورد انتظار نسبت به این هزینه را دریافت نمی‌کنیم. در واقع شما با نرخ دلار بانکی دو برابر بازار در نظر بگیرید یعنی حداکثر ۱۰ هزار تومان قیمت هر دلار، الان همین عطر ساواج الکسیر قیمتش حداکثر ۱.۸ میلیون تومان بود که با این قیمت شما و هیچ مخاطب دیگری اعتراضی به عدم رضایت از پرفورمنس این عطر نمی‌داشتید چراکه منبع درآمد شما با نحوه و کیفیت خرید شما اندکی در توازن بود. شایان ذکر است که تاکنون نزدیکترین مشابه برای عطر ساواج الکسیر، عطر اسد از برند لطافه هست که واقعا رایحه ای مشابه عطر ساواج الکسیر داره و حتی پرفورمنس عطر اسد هم مشابه عطر ساواج الکسیر هست یعنی عطرهای لطافه از جمله میسون الحمبرا که کپی قانونی از عطرهای نامی غربی را تولید می‌کنند در واقع علاوه بر شباهت رایحه، نوع ماهیت پرفورمنس عطر اصلی رو هم لحاظ می‌کنند. کاش شما ابتدا عطر اسد را تهیه می‌کردید و اگر از پرفورمنسش راضی بودین، نسبت به خرید عطر اصلی ساواج الکسیر اقدام می‌کردید. برای مثال عطر میسون الحمبرا تاباک که کپی قانونی عطر اورجینال کریستین دیور توباکالر هست، رایحه ای بسیار مشابه عطر اصلی توباکالر با ماندگاری و پراکنش بسیار بالا دقیقا مثل توباکالر داره و یا عطر میسون الحمبرا مگارا که کپی قانونی عطر اورجینال اورتوپاریسی مگامار هست با رایحه ای مشابه نزدیک و ماندگاری و پراکنش بسیار طوفانی هست. فلذا خود شرکت های اورجینال غربی مجوز کتبی به شرکت‌هایی مثل لطافه برای تولید و کپی عطرهای خودشان ارائه کردند که با اینکار هم پول مجوز کپی رایت عطرهای خودشان رو دریافت می‌کنند و هم نسبت به شناخته شدن عطرهای اورجینال خودشان برای مخاطبان کشورهای کمتر توسعه یافته تمرکز می‌کنند که مردمان کشورهای کمتر توسعه یافته با خرید یکی از عطرهای کپی قانونی از الحمبرا و دریافت کیفیت واقعا ارزنده نسبت به قیمت بسیار معقول، در خرید بعدی برای همان عطر، احتمالش هست که عطر اورجینال رو تهیه کنه. بعبارتی این دیدگاه در خود مخاطب ایجاد میشه که اگه این عطر کپی شده هست پس حتما عطر اورجینالش کیفیت بسیار بالاتری داره و همین دیدگاه باعث تبلیغات رایگان مخاطبان در میان دوستان خودشان نسبت به برندهای نامی جهان میشه. سیاست اقتصاد محور دنیای تجارت بخصوص تجارت لوازم آرایشی و بهداشتی بسیار مویرگی هست و شرکتهای نامی جهان با اجازه کپی کردن محصولات خودشان در شرکت‌هایی مثل لطافه، محصولات خودشان را بصورت مویرگی به تمام مردمان علاقمند از هر قشر و فرهنگ و منبع اقتصادی تبلیغ می‌کنند. لازم به ذکر است که اگر شرکتی مثل لطافه با خط تولید میسون الحمبرا، کیفیت لازم در روایح و پرفورمنس و شیشه و باکس را نداشته باشد، هیچ شرکت اورجینال نامی جهان اعم از تام فورد، کریستین دیور، ممو پاریس، ایورسن، کرید، میسون فرانسیس کرکجان و سایر برندها، اجازه کپی کردن کارهای خودشان را به این شرکت نمی‌دادند. بنابراین لطفا در خریدهای بعدی ابتدا با هزینه حدود یک‌دهم از عطر اورجینال، عطر کپی قانونی بخصوص شرکت میسون الحمبرا را خرید فرمایید و با رضایت نسبت به عطر خرید شده در خرید بعدی نسبت به خرید عطر اورجینال هدف، اقدام فرمایید. بنظرم این بهترین مسیر خرید عطرهایی هست که نسبت به رایحه ی یه عطر تجربه ندارین و اگر هم حتی اون عطر خرید شده از شرکتی مثل الحمبرا مورد رضایت شما نبود، حداقل هزینه ی کمتری را ضرر میدهید تا اینکه عطر اورجینال را به ده برابر قیمت خریداری کنید و ضرر بسیار بیشتری را متحمل شود. در خصوص شرکت هایی که کپی قانونی عطرهای اورجینال نامی جهان را تولید می‌کنند، من شرکت میسون الحمبرا را بسیار بالاتر از سایر شرکتها هم از نظر شباهت رایحه به عطر اصلی و هم از نظر ماهیت پرفورمنس نسبت به عطر اصلی و شیشه و باکس یا هاردباکس می‌دونم.
سپاس از همراهی شما و تمامی عزیزان......
10 تشکر شده توسط :  Someone Out There Saba  پرنیان
X Twist Oudh
لینک به نظر 10 اسفند 1401 تشکر پاسخ به Nahid
با احترام و عرض ادب
بانوی فرهیخته و ارجمند از مهر شما کمال سپاس دارم. در خصوص عصرهای کلایو کریستین ۱۸۷۲، ارزنده ترین مشابه از نظر من براش عطر امواج پورترایال مردانه هست و برای عطر کلایو کریستین ایکس تویست عود از نظر من ارزنده ترین مشابه عطر امواج اینترلود بلک ایریس هست. هر دو عطرهای امواج در کشور موجود هستند. لطفا حتما قبل از خرید تست فرمایید و حداقل دو روز فرصت دهید تا شامه شما شایسته ترین درک را از این دو عطر داشته باشه تا خرید موفقی داشته باشین.
سپاس از همراهی شما بانوی محترم ‌.....
13 تشکر شده توسط : احمدرضا صمیمی Jamal nazemi
بچگیهامو به دستت دادم........ خاطرات رفته ی زیبامو
که همیشه خوب یادت باشه..... بی تو من یه عاشق تنهامو
به همه پرنده ها بدبینم...... به همه رهگذرای کوچه
باز میرفتی و می فهمیدم....... که همه فلسفه هامون پوچه
فکر رفتن تنمو می لرزوند...... من همیشه از همین ترسیدم
تو همیشه فکر رفتن بودی...... باید این رفتنو می فهمیدم
روز رفتنت هوا اَبری بود...... بی رمق بودمو بارون میزد
ساده میرفتی و میدونستی..... چه بلایی سر من میومد
به همه پرنده ها بدبینم..... به همه رهگذرای کوچه
باز میرفتی و می فهمیدم..... که همه فلسفه هامون پوچه
...........................................................................................................
گنجینه ای از آب معطر در قلب عاشقان پاک باخته ی تنها که در طلوع تاریکی به انتظار غروب نور در آفاق روزهای آتشین هستند. عطری با گستره ای از عشق گُمشده ی پیدا شده در زمان که گویی تو را در آغاز اولین نگاه عاشقانه برای معشوق رهگذر زمان، در خود پناه می دهد. پناهی از لحظه ی ایستا در زمان که از سادگی بچگی تا پیچیدگی امروزت همچنان در انتظار تیک تاکی از عبور آن رهگذر عشق هستی.....
رایحه ای بسیار نوستالژیک از اعماق عشق روایح مرکباتی و گلی و سبزگون در بستر ادویه جات مرغوب که تنها بر شامه های دهه 60 و 70 خاطره ای از زمان را یادآوری خواهد کرد. شروعی تند و تیز و کمی تلخ از لیمو و ترنج که تلخی سبزگون همراهش هست و با گذشت کمتر از 1 دقیقه به رایحه ای نیمه شیرین و نیمه تلخ ادویه ای گلی که باز حالت تند و تیزی داره، تبدیل میشه و عطری فراتر از چوبی رو تداعی می کنه که حالت دودی یا غبار مانند داره. روایح این عطر واقعا در گستره ی زمان تعبیه شده اند چراکه در دو ساعت اولیه ی تنپوش یکم طبع غباری پیدا می کنه اما بعد از حدود دو ساعت به رایحه ای نیمه خنک تبدیل میشه و باز بعد از 3 ساعت دوباره حالت غباری گلی پیدا میکنه که نه تنها آزار دهنده نیست بلکه بسیار حالت مجذوب کننده داره یا شاید بخاطر دمای محیط و دمای پوست و میزان فعالیت پوست تنپوش کننده، روایح این عطر تغییر میکنه و خودش رو با دما و زمان تطبیق میکنه که بنظرم برای چهار فصل قابل پوشیدن هست اما برای روزهای بهار و تابستان شایسته تر است. رایحه ای بسیار شاداب، کلاسیک و بی مانند داره که فکر نکنم در هیچ عطر دیگه ای براش مشابهی باشه. برعکس شیشه بسیار ساده و کلاسیک اش، دارای رایحه ای واقعا حیرت آور هست که بر شامه های آقایان و بانوان بسیار مورد پسند خواهد بود. رایحه ای از زمان برای درک گذر زمان.........
ما همیشه زمان را همانطور که در جریان است درک نمی کنیم. به عبارت دیگر، ممکن است بین زمان روانشناختی و زمان واقعی نشان داده شده توسط یک ساعت، اختلاف وجود داشته باشد. در درجه اول، حالات ذهنی ما بر درک ما از زمان تأثیر می گذارد یا آن را مخدوش می کند. ذهن ما توانایی شگفت انگیزی برای پیگیری زمان دارد، علیرغم این واقعیت که هیچ اندام حسی نداریم که به طور خاص به اندازه گیری زمان اختصاص داده شده باشد. این امر بسیاری از محققان را به این باور رسانده است که باید نوعی ساعت درونی در مغز ما وجود داشته باشد که مانند هر ساعت ساخت بشری به طور مداوم تیک تاک می زند.
در واقع، حس ما از زمان انعطاف پذیر است. شما انتظار دارید که ساعت درونی ما مانند یک ساعت معمولی و ساخته دست بشر عمل کند، اما جالب است که اینطور نیست. ساعتی که در اتاق نشیمن خود دارید زمان مطلق را اندازه گیری می کند. اهمیتی ندارد که شما چه احساسی دارید یا در چه موقعیت هایی از زندگی قرار می گیرید. اما ساعت درونی ما کمی متفاوت کار می کند. به نظر می رسد بسته به تجربیات زندگی ما سرعت آن افزایش یا کاهش می یابد. شایان ذکر است که احساسات قوی ترین تأثیرگذار بر حس ما از زمان هستند. برای مثال حس شادی را در نظر بگیرید. این یک تجربه رایج و عمومی است که به نظر می رسد زمان واقعی از ساعت در حال گذراندن زمان خوب است. اما چرا این اتفاق می افتد؟
برای درک این پدیده در نظر بگیرید که چگونه زمانی را که احساس غمگینی، افسردگی یا بی حوصلگی می کنید، درک می کنید. بدون ذره ای تردید، به نظر می رسد زمان در چنین شرایطی به کُندی پیش می رود. شما در غم و اندوه صبوری می کنید تا این دوران طولانی و سخت به پایان برسد. مسئله این است که وقتی غمگین یا بی حوصله هستید، بسیار بیشتر از گذشت زمان آگاه هستید. برعکس، زمانی که شما شاد هستید، به نظر می رسد زمان به سادگی و سریع سپری می شود زیرا آگاهی شما از گذشت زمان به میزان قابل توجهی کاهش می یابد.
برای مثال، با خود بگویید صبح دوشنبه است و یک کلاس درس واقعاً خسته کننده توسط استادی سختگیر در دانشگاه دارید. شما به جای آن کلاس، بر روی تختخواب و تماشای یک بازی فوتبال را در نظر بگیرید. شما به تجربه می دانید که اگر در کلاس ها شرکت کنید تا حد مرگ حوصله تان سر خواهد رفت و زمان مانند حلزون حرکت می کند، اما اگر یک بازی فوتبال تماشا کنید زمان سریع سپری می شود و به شما خوش می گذرد. حالا در نظر بگیرید که بر خلاف میل خود تصمیم به شرکت در کلاس ها می گیرید. شما هیچ توجهی به حرف های استاد ندارید و به نظر می رسد زمان در حال کشیده شدن است. در این حالت، آگاهی شما با سخنرانی استاد درگیر نمی شود زیرا ذهن شما آن را خسته کننده و بی فایده می بیند. ذهن شما به سادگی به شما اجازه نمی دهد که سخنرانی را پردازش کنید زیرا این، هدر دادن منابع ذهنی است. گاهی اوقات، ذهن شما با به خواب رفتن شما را کاملاً خاموش می کند. شما ناامیدانه سعی می کنید بیدار بمانید تا مبادا باعث عصبانیت استاد شوید. پس اگر آگاهی شما بر روی سخنرانی متمرکز نباشد، بر چه چیزی متمرکز است؟ گذر زمان.
شما اکنون به طرز دردناکی از گذشت زمان آگاه هستید و به نظر می رسد زمان آنقدر آهسته حرکت می کند که گویی عمدا کُند می شود تا شما را مجبور به تحمل خود کند. برای مثال با خود بگویید سخنرانی استاد از ساعت 10:00 صبح شروع می شود و در ساعت 12:00 به پایان می رسد. شما ابتدا ساعت 10:20 را بررسی می کنید که اولین موج خستگی به شما برخورد می کند. سپس در ساعت 10:30 و 10:50 دوباره آن را بررسی می کنید. سپس دوباره در ساعت های 11:15، 11:30، 11:40، 11:45، 11:50 و 11:55 مدام ساعت را بررسی می کنید. برخلاف عقلانیت، شما تعجب می کنید که چرا سخنرانی استاد اینقدر طولانی می شود. فراموش می کنید که زمان با سرعت ثابتی حرکت می کند. این سخنرانی استاد تنها به این دلیل طولانی می شود که احساس شما از زمان تحت تأثیر خستگی است. بارها و بارها ساعت خود را چک می‌کنید و به نظر می‌رسد که زمان به آرامی در حال حرکت است و نه به آن سرعتی که «قرار است» حرکت کند. در نظر بگیرید بجای اینکه تصمیم می گیرید در کلاس دانشگاه حاضر شوید، برای تماشای یک بازی فوتبال شرکت کنید. با خود بگویید بازی از ساعت 10:00 صبح شروع می شود و در ساعت 12:00 به پایان می رسد. ساعت 9:55 ساعت خود را چک می کنید و مشتاقانه منتظر شروع بازی هستید. وقتی این کار را کردید، شما کاملاً خود را در بازی ای که بسیار دوست دارید غوطه ور می کنید و تا زمانی که بازی تمام نشده است، ساعت خود را چک نمی کنید. در واقع، شما حس زمان را چه به معنای واقعی کلمه و چه به صورت استعاری از دست می دهید. وقتی بازی تمام شد و برای بازگشت به خانه، سوار مترو می‌شوید، ساعتتان را چک می‌کنید و می‌گویید 12:05 بعد از ظهر است. آخرین باری که زمان را چک کردید ساعت 9:55 صبح بود. به طور کلی، ذهن ما اطلاعات جدید را با اطلاعات مرتبط قبلی مقایسه می کند. اگرچه، برای شما، به نظر می رسید که زمان از ساعت 9:55 صبح تا 12:05 بعد از ظهر با یک جهش عظیم و سریع طول کشیده است، اما در واقعیت اینطور نبوده است. اما از آنجایی که آگاهی شما از گذر زمان دور شده بود (در طول بازی مرتب زمان را بررسی نمی کردید)، به نظر می رسید زمان در حال پرواز است. دقیقاً به همین دلیل است که در مکان‌های انتظار مانند فرودگاه‌ها، ایستگاه‌های قطار و پذیرش‌های اداری، موسیقی دلپذیر پخش می‌شود یا تلویزیون بزرگ برای نمایش تعبیه می کنند که با این کار، آگاهی شما را از گذر زمان منحرف می کنند به طوری که انتظار برای مدت طولانی آسان تر می شود.
علاوه بر این، ترس یا هراس نیز در گذر زمان روانشناختی ما تاثیر بسزایی دارد. ترس یک احساس قدرتمند است و به شدت بر حس زمان تأثیر می گذارد. بررسی‌ها نشان داده‌اند که زمانی که فردی با چتربازی پَرِش می‌کند، یا به‌طور غیرمنتظره‌ای حضور یک شکارچی یا جفت بالقوه (معشوق) را احساس می‌کند، زمان کُند می‌شود. از این رو عبارت "زمان ایستاد" را در ذهن خود بکار می برید. این عبارت هرگز در زمینه غم و اندوه یا کسالت به کار نمی رود. به نظر می رسد زمان در زمینه موقعیت های ترسناک یا مضطرب متوقف شده است زیرا این موقعیت ها اغلب نقش مهمی در بقاء و باروری موفقیت ما دارند. ایستایی زمان به ما امکان می دهد موقعیت را سریعتر و دقیق تر درک کنیم تا بتوانیم تصمیم درستی بگیریم (معمولاً بجنگیم یا فرار کنیم) که می تواند تأثیر زیادی بر بقای ما داشته باشد. به همین دلیل است که ترس اغلب به عنوان «حس افزایش یافته آگاهی» نامیده می‌شود و بحرانی‌ترین صحنه‌ها در فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی گاهی به صورت آهسته نمایش داده می‌شوند تا تصورات واقعی ما از چنین موقعیت‌هایی را تقلید کنند.
اما چرا به نظر می رسد با افزایش سن، روزها به سرعت می گذرند؟
وقتی بچه بودیم یک سال خیلی طولانی به نظر می رسید. امروز هفته ها، ماه ها و سالها مانند دانه های شن از میان دستان ما می لغزند. چرا این اتفاق می افتد؟ جالب است که یک توضیح ریاضی برای این وجود دارد. وقتی 11 ساله بودید، یک روز تقریباً 1/4000 زندگی شما بود. در سن 55 سالگی، یک روز تقریبا 1/20000 زندگی شما است. از آنجایی که 1/4000 عددی بزرگتر از 1/20000 است، بنابراین زمان سپری شده در مورد قبلی بزرگتر در نظر گرفته می شود. بعبارتی، بچه که بودیم همه چیز برای ما جدید و تازه بود. ما پیوسته در حال ایجاد ارتباطات عصبی جدید بودیم و یاد می‌گرفتیم که چگونه زندگی کنیم و با جهان سازگار شویم. اما با بزرگتر شدن، چیزهای بیشتری شروع به تبدیل شدن به بخشی از زندگی روتین ما کردند.برای مثال بگویید در دوران کودکی شما رویدادهای A، B، C و D را تجربه می کنید و در بزرگسالی، رویدادهای A، B، C، D و E را تجربه می کنید. از آنجایی که مغز شما قبلاً ارتباطاتی در مورد A، B، C و D شکل داده و ترسیم کرده است، بنابراین این رویدادها کم و بیش برای شما نامرئی می شوند. فقط رویداد E مغز شما را برای ایجاد ارتباطات جدید تحریک می کند و احساس می کنید واقعاً برای انجام کاری، وقت بیشتری گذاشته اید. بنابراین، هر چه بیشتر از روال عادی زندگی خارج شوید و رویدادهای بیشتری از F,G,H,M,N و .... را کسب کنید، به نظر می رسد که روزها با سرعت کمتری می گذرند. به همین دلیل است که گفته می‌شود افرادی که به یادگیری ادامه می‌دهند، برای همیشه جوان می‌مانند، البته نه از نظر جسمی، بلکه قطعاً از نظر ذهنی.
عطری با شایستگی درک گذر زمان بر پوست خاطرات گذشته ی آفاق در روزهای آتشین تابستان که در کوچه پس کوچه ها با تمام بچگی ها و سادگی ها در حال بازی فوتبال بودیم که برای لحظه ای مجبور به ایستایی بازی بودیم چراکه خانواده ای در حال گذر از کوچه بودند و نگاهی عاشقانه در معشوق کوچک جوراب شلواری سفید پوش که دستهای کوچکش در دستان مادرش بود و او نیز لحظه ای نگاهش را در نگاه تو آمیخته بود............. که هنوز بی دلیل با گذشت ده ها از آن زمان، به آن نگاه تفکر و تخیل میکنی............
رایحه ای بسیار باکیفیت و بسیار شاداب و زنده با ماندگاری دو بار حرکت زمین به دور خود روی تی شرت ها و پیراهن های پنبه ای و حداکثر 8 ساعت روی پوست گردن و سینه بدون شارژ مجدد با سه پاف در لحظه ی اول و پراکنشی بسیار بالا در 2 ساعت اولیه ی تنپوش که مخاطبان همراه را از حضورش اشباع خواهید کرد. عطری واقعا شایسته در شیشه ی ساده با حجم 50 میلی لیتر و غلظت ادوتویلت.
سپاس از همراهی و شکیبایی بزرگواران...................................
16 تشکر شده توسط : جناب پچولی  Someone Out There Saba

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2025 Atrafshan