تصویر ها | TIMELESS

آهای خوشگل عاشق آهای عُمرِ دقایق
آهای وصله به موهای تو سنجاقِ شقایق
آهای ای گُلِ شب‌بو آهای گُلِ هیاهو
آهای طعنه زده چشم تو به چشـمای آهو
دلم لاله ی عاشق آهای بنفشه ی تر
نکن غُنچه ی نشکفته ی قلبم رو تو پَرپَر
من که دل به تو دادم چرا بُردی زِ یادم
بگو با منِ عاشق چه برات زیادم
آهای صدای گیتار آهای قلبِ رو دیوار
اگه دست توی دستام نذاری خدانگهدار
خدانگهدار........
..............

عطر مردانه ی اجمل یوتوپیا ۲ با رایحه ای بسیار بسیار خوشبو و مرکباتی معطر مناسب تن‌پوش آقایان در روزهای بهاری و تابستان که روح و روان عاشقان سبز را در قلب آبی تداعی می‌کند. عطری با روایح عاشقانه ی پاک و مطهر که همچون طبیعت دست نخورده، روح و روان عاشقان به طبیعت را به چالش می‌کشد. رایحه ای از هیاهوی معشوق در سایه ی عشق که گویی تنها سایه ی تاریک عشق، همان نور آشکار معشوق است..... رایحه ای که عشق از دست رفته را دوباره به معشوقش بازگشت خواهد کرد که گویی حتی زمان هم در لحظه ی بازگشت، ایستایی از عشق را تیک تاک خواهد کرد..... تیک تاکی از سبزینه ی عشق در جرم فرسوده و پژمرده که گویی با همین سبزینه ی عشق، نور آبی در قلب فرسوده ی عاشقان دلباخته، تداعی خواهد شد که این نور آبی، تداوم عشق سبز هست..... و دقیقا برای همین است که همواره نور و رنگ سبز و آبی موازی همدیگر هستند در هر جرم و هر تفکری..... چراکه سبز معنابخش آبی و آبی مفهوم بخشه سبز می‌باشد.....

رایحه ای از نور سبز و آبی در موازی یک روح در دو جسم که مدعیست: در زندگی شما دو روزه مهم هست؛ روزی که متولد می‌شوید و روزی که دلیل تولد خویش را می‌فهمید......

و اگر روز تولد شما، سبز هست، پس دلیل تولد شما، آبی خواهد بود و اگر روز تولد شما، آبی هست، پس دلیل تولد شما، سبز خواهد بود.... و چه سعادتی والاتر از اینکه هر انسانی، عشق را تجربه و درک کند تا قدرت درک دلیل تولدش را داشته باشد (سبز یا آبی)......

عطری بسیار باکیفیت با ماندگاری ۸ ساعت روی پوست و دو روز در لباس های کتان و پنبه ای در شیشه ی عاشقانه ی سبز و آبی (عاشق و معشوق) بسیار زیبا و ضخیم و سرپوش فلزی براق کروم به رنگ خاکستری و درپوش پلاستیکی کیپ و حجم ۹۰ میلی لیتر.

اسکله ی قلب تو...... 24 اردیبهشت 1402

کاش بِشِه

واسه تَنِ ترانه هام

از حَریرِ نازکِ صدای تو

یه لباسی به تَنِ صدام کنم

کاش بِشِه ترانه ی آوازِ من

طرحی از رنگِ چشمای تو بشه

خدا قسمتم کنه که اسمِ من

نُتِ آهنگِ لَبای تو بشه

قایقِ قلبِ منه به گِل نشَست

بین طوفانِ چِشات توو هم شکست

دیگه از ساحلِ عشقت نمیره

دستاشو به دستای اِسکله ی قلبِ تو بَست

با چه رنگی تو رو نقاشی کنم

قلب عاشق پیشمو تو بگو

با چه طرحی زیر پات کاشی کنم

رنگ دریای نگاهتو تو بگو

با چه آبیِ رویایی نقاشی کنم

قایقِ قلبِ منه به گِل نشست

بین طوفانِ چشات توو هم شکست

دیگه از ساحلِ عشقت نمیره

دستاشو به دستای اِسکله ی قلبِ تو بَست 

............

عطر آلفا مونته چلنجرز با رایحه ای از عطر عاشقانه ی تق هرمس که رایحه ای از عاشقان دل باخته را کنار ساحلی تک و تنها با صدای امواج دریا، بی هیچ هراسی از یسار و یمین، خیره به کور سوی انتهای آبی دریا، در خود نهفته است..... رایحه ای از عاشقان دل سوخته در انتظار آفاق عشق که گویی این معشوق، در آنسوی انتهای آبی دریاست و با غروب خورشید، معشوق طلوع خواهد کرد......

کیفیت خوب در رایحه با ماندگاری و پراکنش خوب در شیشه ی کریستالی زیبا و هارد باکس زیبا. مناسب برای تن‌پوش در روزهای نسیمی بهاری و باد خنک پاییزی.

غربت مرد عاشق...... 23 اردیبهشت 1402

بگو ای مَردِ من ای از تَبارِ هر چه عاشق

بگو ای در تو جاری خونِ روشنِ شقایق

بگو ای سوخته ای بی رَمَق ای کوهِ خسته

بگو ای با تو داغِ عاشقای دل شکسته

بگو با من بگو از درد و داغَت بِذار مَرحَم بذارم روی زخمات

بذار بارون اَشکِ من بشوره غُبارِ غُصه ها را از سَراپات

بذار سر روی شونَم گریه سَر کُن

از اون شب گریه های تلخِ هِق هِق

بذار باور کنم یه تکیه گاهم برای غربتِ یه مردِ عاشق

رها از خستگی های همیشه باورم کُن

بذار تا خالیِ سینم برات آغوش باشه

برهنه از لباسِ غُصه های دور و دیرین

بذار تا بوسه های من برات تَن پوش باشه

تو با شعر اومدی عاشق تر از عشق

چراغی با تو بود از جنسِ خورشید

کدوم طوفان چراغ رو زد روی سنگ

کتاب شعر رو از دستِ تو دزدید

بگو ای مَردِ من ای مَردِ عاشق

کدوم چِله از این کوچه گُذر کرد

هنوز باغچه برامون گُل نداده

کدوم پاییز زمستون رو خبر کرد

بذار سَر روی شونم گریه سَر کن

از اون شب گریه های تلخِ هِق هِق

بزار باور کنم یه تکیه گاهم برای غُربتِ یه مَردِ عاشق 

.........................

عطر مردانه ی اجمل انیگما با رایحه ی بسیار سنگین و تلخ و چوبی معطر و تاریک که تنها بر غریبانه ی مردان عاشق، لایق تن‌پوش شدن هست. مردان عاشقی که از غربت عشق تا همیشه در اندوه آفاق انتظار معشوق خواهند بود که گویی این شهد، تنها تکیه گاه غربت مردان عاشق در ورای زمان است..... 

رایحه ای بی مانند در گستره ی تلخ و تاریک اما نورانی از آنسوی تاریکی.... مناسب تن‌پوش آقایان در روزهای سرد زمستان با ماندگاری و پراکنش خوب در شیشه ی زیبا و تاریک و غریب و ناموجود در ایران....

 

آفتاب مهربانی..... 22 اردیبهشت 1402

آفتابِ مــــــــهربانی… سایه ی تو بر سَرِ من

ای که در پــایِ تو پیچید، ساقه ی نیلوفرِ من

با تو تنها… با تو هــستم

ای پناهِ خستگــی ها

در هوایت؛ دِل گُسَستَــــــم

از همه دِل بَستگـــی ها

در هَوایت پَر گشــودن؛ باورِ بال و پَرِ مـَـــــــــــــــن باد

شعله ور از آتشِ غم… خِرمَنِ خاکسـترِ من باد

ای بهار باورِ من… ای بهــــشتِ دیگرِ من

چون بنفشه؛ بی تــــو بی تابم

بر سرِ زانو… سَرِ مـَـــــــــــــن 

...............

عطر بسیار محصور کننده ی آلفا مونته ۱۹۸۸ با شباهت بسیار بالا به عطر زرجوف آلکساندریا ۲، که رایحه ای از مردانه ی عاشق برای معشوق همچون آفتاب مهربان را تداعی می‌کند. عطری در طبع گرم به مانند گرمایش آفتاب در سرمای زمستان که مهر و عشق را برای عاشق و معشوق، شعله ور می‌کند. با ماندگاری بسیار خوب و پراکنش خوب و شیشه ی کریستالی ضخیم و سنگین شکیل و درپوش فلزی سنگین با حالت اسپری مه پخش. 

مرغ آمین عشق.... 21 اردیبهشت 1402

مرغ آمین درد آلودی است کاواره بِمانده
رفته تا آنسوی این بیدادِ خانه
باز گشته رِغبتش دیگر زِ رنجوری نه سوی آب و دانه
نوبت روزِ گشایش را
در پی چاره بمانده
می‌شناسد آن نهانبینِ نهانان
گوشِ پنهان جهان دردمندِ ما
جور دیده مردمان را

با صدای هر دَم آمین گُفتنش، آن آشنا پَروَرد
می‌دهد پیوندشان دَر هَم

می‌کند از یأس خُسران بارِ آنان کم
می‌نَهد نزدیک با هم، آرزوهای نهان را...
بسته در راه گلویش او
داستان مردمش را.......
بر سر منقار دارد رشته‌ی سردرگمش را
در شبانگاهی چنین دلتنگ، می‌آید نمایان

وندر آشوبِ نگاهش خیره بر این زندگانی
که ندارد لحظه‌ای از آن رهایی
می‌دهد پوشیده، خود را بر فراز بامِ مردم آشنایی 

..............

عطر آلفا مونته گاردینر با رایحه ای گرم و تلخ چرمی که روایحی بسیار مردانه را برای شامه های بانوان تداعی می‌کند. رایحه ای که در شانه های امن مردانه برای بانوان، حس عاشقانه ی محض را تداعی خواهد کرد که گویی مرد او، امن ترین و کوه ترین پناه این بانو هست..... عطری باکیفیت در شیشه ی کریستالی زیبا و دو پولیشه و هارد باکس، با ماندگاری و پراکنش خوب، مناسب تن‌پوش آقایان در روزهای سرد زمستان.

پوست خیس عشق.... 21 اردیبهشت 1402

نوشتم از خیالِ تو........ واژه ها زنده تر شدن

رو پوست خیسِ کاغذا..... راهیه این سفر شدم

نوشتم این شهرِ غزل...... دُردونه ی شباش تویی

واژه به واژه بُغض زدم...... رو صحنه ی لباش تویی

من نمیگم خودت بگو...... چنده یه عکسِ بینوا

جز تو سوالی ندارم...... توو این روزای بی جواب

به خاطرِ تو تا اَبد...... چهره ی من عاشقونه شد

زُلف پریشونِ دلم..... با دستای تو شونه شد

به خاطرت آبی شده..... چترای سایه پوشِ من

ترانه موندنی شده...... توو خلوتِ آغوشِ من 

...........

عطر میسون الحمبرا کیسمت مردانه با رایحه ای نیمه گرم و نیمه شیرین در بستر چوبی شرقی که احساسات خلوت تنهایی عشق را در خزان پوست خیس برگها، تداعی می‌کند. رایحه ای پوست نواز برای مردان عاشق تنها در برگباری زرد با پای پیاده در عبور برای آفاق عشق..... 

عطری آرام و متین و بی صدا اما در همین بی صدایی، فریادی از عشق نهفته است که پژواک فریادش دل بیستون را می‌شکافد.

درمان دل..... 20 اردیبهشت 1402

گفتی که مَستَت میکنم... پُر زانچه هَستَت میکنم
گفتم چگونه از کجا... گفتی که تا گفتی خودآ

گفتی که درمانت دَهم... بر هِجر پایانت دَهم
گفتم کجا کِی خواهد این... گفتی صبوری باید این

گفتی تویی دُردانه ام.... تنها میان خانه ام
ما را ببین خود را مَبین.... در عاشقی یِکدانه ام

گفتی بیا گفتم کجا.... گفتی در آغوشِ بقاء
گفتی ببین گفتم چه را.... گفتی خدا را در خودآ

گفتی بیا گفتم کجا... گفتی میان جانِ ما
گفتی مَرو گفتم چرا... گفتی که میخواهم تورا

گفتی پیاله نوش کن..... غم در دلت خاموش کن
گفتم مرا مَستی دهی..... با باده ای هَستی دهی 

...............

عطر زنانه ی اجمل انیگما با رایحه ی چوبی گلی مشکی و بسیار بسیار اغواگر و فریبا که شامه های بانوان و آقایان را در روزهای سرد زمستان مجذوب خود می‌کند. رایحه ای واقعا فریبا و سنگین و لاکچری که با پوشاک پالتوی مخمل یا پشمی به همراه چکمه های بلند و شال مخمل براق کیفیت اعلا برای بانوان، شایسته است. رایحه ای برای بانوان خاص پسند که هرگز در شامه های سایر بانوان، آشنا نخواهد بود و فریبا بودن این عطر دقیقا به همین منظور است..... شیشه ی زیبا و خوشرنگ شرابی (عنابی) در صفحه ی طلایی رنگ براق در حجم ۷۵ میلی لیتر.... با ماندگاری بسیار خوب و پراکنش خوب و ناموجود در ایران....

 

آغشته به مهر..... 20 اردیبهشت 1402

مثلِ یه پروانه ببین… اسیرِ مُشـــتِ بسته ام.....

از این همه؛ پَرســه زدن، کوچه به کوچه خســته ام....

توو لحـــظه هایِ بی کسی؛ اســـیرِ ناباوریَـم....

توو قابِ خالـــیِ جنون، یه عکسِ خاکسـتریم....

تویِ این ثانیـــه هایِ بی رَمَق؛ لحـــظه هایِ آبی تو، حـــروم نکن....

این روزا اَبری و خاکســـتریه… شبایِ آفتابیـــتو حروم نکن.....

بگـــو: خورشـید از کـــدوم وَر درومـــد؟!؟! که تو مثلِ قصّه رویایی شـدی.....

ماهیِ زخمـــیِ پاشـــوره یِ حوض… کیو خواب دیدی که دَریایـــی شـدی؟!؟....

آلوده ام…… آلوده ام…… همــرنگِ با مُــــرداب....

نفرینیَم!!! در حسـرتِ؛ بیـــداری از این خواب....

برایِ من که رفیـقِ ســفرم؛ مرحمِ زخمایِ خســـتگی تویی.....

برایِ من که غریـــبِ جادّه هام؛ آخـــرین همدمِ خونـگی تویی.....

از رو گلبرگِ گُلایِ کاغـــذی؛ اَشـکامو با دستِ آلــــوده بِچین.....

مـــنو تو آینه ها شـستـشو بده… توو چشمام، حادثه یِ عشـــقو ببین.....

..........

عطر زنانه اجمل شادو با رایحه ای بسیار معصوم و متین در قلب آلاله های گل‌های معطر که ارمغان شادی و نشاط را در روزهای سرد زمستان برای بانوان پاک سرشت تداعی خواهد کرد. رایحه ی این عطر آنقدر زیباست که در شامه های پیر و جوان، بزرگ و کوچک ماندگار خواهد بود...... با ماندگاری و پراکنش بسیار خوب.....

مَنَم سَرگَشته ی حِیرانَت؛ ای دوست......کُنَم یک باره جان؛ قُربانَت، ای دوست
خلیل آسا؛ زِ شوقِ وصلِ کُویَت.....دَهَم سر؛ بر سرِ پیمانَت، ای دوست
دلی دارم؛ در آتش، خانه کرده......میانِ شعله‌ ها؛ کاشانه کرده
دلی دارم؛ که از شوقِ وصالت.....وجودم را زِ غم؛ ویرانه کرده
وجودم را زِ غم؛ ویرانه کرده.....من؛ آن آواره ی بشکسته بالَم
زِ هجرانت بُتا؛ رو بر زَوالم.....منم آن؛ مُرغِ سَرگردان وُ تنها
پریشان گشته شد؛ یک باره حالَم....سَحَر؛ سَر بر سَرِ سجاده کردم
دعایی؛ بهرِ آن دِلداده کردم......زِ حسرَت؛ ساغرِ چشمانم، ای دوست
لَبالَب یک سره؛ از باده کردم.....دلا! تا کی اَسیرِ یادِ یاری؟
زِ هجرِ یار؛ تا کِی داغداری؟
بگو؛ تا کی زِ شوقِ روی لیلی، تو مجنونِ پریشانِ روزگاری؟!
پریشانم… پریشانِ روزگارم
من؛ آن سَرگشته ی هِجرِ نگارم
کنون عمریست؛ با امیدِ وَصلت، درونِ سینه، آسایش ندارم
زِ هجرت؛ روز وُ شب، فریاد دارم.....زِ بیدادَت؛ دلی ناشاد دارم
درونِ کوهسارِ سینه ی خود؛ هزاران کُشته، چون فرهاد دارم
چرا اِی نازنینم؛ بی وفایی؟ دمادَم با دلِ من، در جفایی؟
چرا آشفته کردی، روزگارم؟
عزیزم دارد این دل هم، خدایی........

عطر مردانه ی کوبان وود با رایحه ای بسیار بسیار خوشبو و مردانه پسند بخصوص برای آقایان گرم و تلخ و شیرین پسند، بسیار خوشایند خواهد بود. عطری شایسته ی مردان اندوه دیده که رنج درد عشق را بر پوست و پیرامون خود متحمل می‌شوند اما هرگز از این رنج، دم نمی‌زنند که گویی در خلوت شبانه خود با شهدی تلخ، و سیگار برگ بر این اندوه تا پاسی از شب، تسکین می‌دهند. 

عطری بسیار خاص در قلب مردانی که مردانه و سخت عاشق می‌شوند. عطار این عطر هم لورنزو دی موسیچی و ام اچ گراشی می‌باشند که بسیار مظفر این عطر را معماری کرده اند. با ماندگاری و پراکنش خوب برای تن‌پوش روزهای سرد زمستان، در حجم ۱۰۰ میلی لیتر با قیمت ۱۰۰ پوند انگلستان و ناموجود در ایران.

عطر چشم های تو...... 18 اردیبهشت 1402

چرا نمی­ کُشد مرا خدای چشم­‌های تو میان آب و آتشم برای چشم‌های تو
قسم به ساحَتِ غزل، دقیقه ­ای هزار بار دلم عجیب می­ کند­ هوای چشم­‌های تو
چقدر با ستاره ­ها به لحن آب و آینه شبانه حرف میزنم بجای چشمهای تو
از آن شبی که دیدمت همان یکی دو قرن پیش نشسته ­ام کنارِ دل به پای چشم­‌های تو
سکوتِ گاه گاه تو مرا شکنجه می­ دهد خدا کند که بشنوم صدای چشم­های تو
اگر چه شرم می­ کنم بگویمت که شاعرم، ولی تمام این غزل فدای چشم‌­های تو 

.............

عطرهای بسیار خاص از برند فاخر اجمل، با روایحی گرم و تلخ و بخوری و مشکی، که همانند اشک های چشم های معشوق تراوش می‌کنند بر پوست عاشق دل سوخته تا در روزهای سهمگین سرد، تنها گرمابخش قلب عاشق پاک باخته، باشند.... 

شهدی بی مانند با ماندگاری بسیار طولانی مدت و پراکنشی بسیار خوب در محضر معشوق.....

 

 

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2024 Atrafshan.ir