نظرات | nazanin
ترتیب نمایش
بلاسم لاو
شروع فرش و بسیار شیرین به همراه یه عالمه گل. برای من اول رز پررنگ تر بود و بعد ترکیبی از شکوفه ها.
دقیقا مثل باتلش بسیار صورتی و دخترونه بود. بعد از مدتی بطور نامحسوس حالت پودری به خودش گرفت و بعد از اون رگه های باریک گل ها با رایحه بادوم و وانیل بسیار شیرین تلفیق شدن. و در درای دون رگه های نامحسوس جیر و چوب و وانیل باقی موندن.
من زیر خیلی از عطر ها دیدم که نوشته شده بوی حرم و عطر مشهدی و غیره. حرم که اصلا بو نمیده! عطر مشهدی هم من بو نکردم تاحالا.
فکر کنم بوی رز برای افراد تداعی کننده ی حرم و عطر مشهدی و.. باشه چون پارسال رفته بودم به یک عطاری و اونجا اسانس خالص بعضی گل ها و مرکبات رو داشت. من میخواستم اسانس رز و ترنج رو بگیرم که بهم گفتن مگه میخوای بری حرم! آخرش هم نفهمیدم رز و حرم چه ارتباطی به هم دارن..

در کل این عطر برای من تداعی کننده ی بهار و باغ پر از شکوفه و گل بود. پرفورمنس خیلی خوب مثل اکثر عطرهای امواج و فصول مناسب برای پوشیدن عطر هم از نظر من، از بهار تا پاییزه، اما برای فصل تابستون ترجیحا شب ها که هوا خنک باشه.
41 تشکر شده توسط : کامیار فخر Farnoosh
زخم ها، دارک ترین عطر مزون
جدال بین سیاه و سفید، نیمه ی تاریک وجود آدمی..
این جدال و درگیری، تاریک و ژرفه
مادرش در گذشته عالی نبود و شاید هیچ وقت مورد تحسین کسی قرار نمی گرفت. همیشه لباس های تیره می پوشید. سعی داشت دخترش را جور دیگری تربیت کند. متفاوت با گذشته ی خودش، تحسین برانگیز و فوق العاده.
روی رژیم غذایی و ساعت خواب و زخم های دخترش وسواس زیادی داشت.
دخترش بسیار مضطرب بود، او نیز از فوق العاده نبودن می ترسید.مدام زخم هایی روی بدنش ظاهر می شدند. او بسیار ترسو و ناتوان بود.
اما همیشه آنطور نمی ماند. کم کم شخصیت سیاه نینا جان دوباره می گیرد. او خود نیز سیاه بودن را دوست دارد، چرا که او دیگر در آن نیمه ی سیاه خود ترسو و هراسان نیست و از چیزی باک ندارد.
با وجود اینها، نینا همچنان با ترس هایش دست و پنجه نرم میکند.
جنگ بین نیمه ی سیاه و سفیدش و تمام آن درگیری ها و بیماری های نینا در سالن رقص نمایان می شوند، و در آخر قوی سیاه پیروز آن میدان می شود.
حالا نینا تماما سیاه است، از چیزی هراسی ندارد و به خود می بالد. دیگر به زخم هایش توجه نمی کند و خود را برای هر اتفاقی سرزنش نمی کند..

راستش هم اسم عطر و فضاش و هم موسیقی تریلرش و اون زخمی که روی حرف M گذاشته شده، همه و همه من رو یاد فیلم قوی سیاه انداخت. این عطر باید عطر نینا باشه:)
در شروع سافت و شیرین و کمی پاچولی و در ادامه ی کار تند تر و دارک و سنگین شد. دقیقا مثل شخصیت نینا و حتی نوع لباس پوشیدنش که از اول تا آخر فیلم کلی تغییر کرد. مثل جدال بین قوی سیاه و سفید..
شاهکاریه این فیلم.
36 تشکر شده توسط : کامیار فخر محسن جمالیان
در شروع کار بسیار بسیار تند، رزینی و فلفلی، به همراه زنجبیل. به اضافه ی هل و عودی که بصورت ملایم در پسِ زمینه قرار می گیرن. مدتی بعد، از حالت اسپایسی خارج میشه اما همچنان کمی حالت رزینی خودش رو حفظ می کنه. در اینجا عود از پس زمینه خارج میشه و در کنار چوب قرار می گیره و تلفیق این دو باهم فضا رو بسیار دلنشین می کنه. در فاز نهایی، بوی ملایم چوب با روایح دودی تلفیق می شن و کمی مشک هم در این حین وارد کار میشه.
تغییر نت ها هارمونی خیلی زیبایی دارن.
یک نکته: فضای عطر کاملا اسپایسی و عودیه اما توجه داشته باشید عود اینجا باعث سنگین شدن رایحه نمیشه اما فضایی دارک رو تداعی می کنه.
استفاده از پاییز تا بهار و دارای پرفورمنس بسیار خوب و مهم تر اینکه پاف کمترش خیلی بهتر عمل می کنه، حداکثر سه پاف..

اما چرا جنایت اسکاندیناوی؟ کلا مزون اسم هایی که برای عطرهاش انتخاب کرده بسیار جالب و کاملا مربوط به فضای عطره. برای من جنبه ی روانشناختی هم دارن بعضی از اونها..

اما این عطر ابدا عطر گنگستر ها و یا جانی ها و آدمکش ها نیست. اسمش هم اصلا همچین چیزی رو نمیگه.
نوردیک نوار یا جنایت اسکاندیناوی یک ژانر داستان جناییه که معمولا از دید خود پلیس نوشته میشه و مرتبط میشه به ماجراهایی که در کشورهایی مثل سوئد و دانمارک و (کشورهای اروپای شمالی اگه اشتباه نکنم).. اتفاق افتاده.
اکثرا دارای مضامین پیچیده ی اخلاقی، صحنه های تاریک و سوت و کور و به ظاهر آروم و خنثی است.
بهترین سریال از این ژانر که میشه ربطش داد به فضای عطر، The Bridge هست که روایت کننده ی داستان های حماسی اتفاق افتاده در منطقه ای به اسم ساگاست.
توی این فیلم به مسائلی مثل کم رنگ شدن روابط خانوادگی و سست شدن بنیان خانواده در اجتماع و همینطور ایجاد مشکلات متفاوت به دلیل قانون مندی و یا سهل انگاری بیش از حد اشاره شده.
به علاوه تلاش بسیار زیادی برای حفظ جایگاه انسان و نشون دادن ارزش های انسانی فارغ از ملیت، فرهنگ، جنسیت، طبقه ی اجتماعی، و...صورت گرفته. و همینطور دغدغه ی زندگی کردن و به عبارتی خوب زندگی کردن در این سریال کاملا مشهوده.
همه ی این موارد سریال رو متفاوت و بسیار دیدنی میکنه. به عبارتی یک منیفست اگزیستِنشیالیستیِ قابل تامله.
25 تشکر شده توسط : کامیار فخر سعید رضایی شوشتری
Quatre En Rouge
لینک به نظر 9 بهمن 1401 تشکر پاسخ به مسیح
سلام :(:
چه بسا سیر بودیم اما به زور بلعیدیم.
بله نمی شد درست جویدشون.. من که بعضی وقتا به انسولین نیاز پیدا میکردم یا سدیم هیدروکسید سر بکشم بلکه چربی هارو بشوره ببره:):
راستش این چند خط آخر ذهنمو چند ساعته درگیر کرده..

خیلی ممنون بابت معرفی این دو برند، رفتم چک کردم چه باتل های بامزه ای هم داشتن. میگردم حتما پیدا کنم کارهاشون رو.🌹🌹
12 تشکر شده توسط : کامیار فخر آماتور 2
دوتا چیز کشف کردم راجب این عطر
۱: پوشیدنش با لباس های تیره بهترین رایحه و پرفورمنس رو براتون به ارمغان میاره، و ابدا با لباس های روشن چیز جالبی از آب در نمیاد.
چون خودم ۹۹ درصد مواقع لباس های تیره حالا مشکی، سرمه ای، قهوه ای سوخته و .. می پوشم، همیشه بعد از دو سه پاف اسپری این عطر متوجه بهترین رایحه از جهت کیفیت و عملکردش میشم. که منظورم از عملکرد اینجا تنها ماندگاری و پخش بو نیست، کیفیت تغییر نت ها هم مد نظرمه. چند وقت پیش خیلی اتفاقی یه پلیور صورتی پوشیدم و دو پاف هم اسپری کردم ازش و نمیدونم چرا ولی اصلاا اون تغییر نت و عملکرد عالیش رو نداشت. انگار بهش بر خورده بود:)
و ۲: اگر این عطر رو اسپری می کنید سیگار برگ نکشید همراهش. احتمال غش کردن بعدش وجود داره.
در کل سیگار نکشید باهاش، هرچند ترکیب بویی که ایجاد میشه مخصوصا با سیگار برگ خیلی چیز جذابی میشه اما قشنگ محتویات معده زیر و رو میشن😄
یاد متن آقای مسیح افتادم که نوشته بودن یه حسی داره انگار پوست تنت یخ زده اما ارگان های داخلیت از گرما دارن متلاشی میشن. دقیقا همچین چیزی اتفاق افتاد.

42 تشکر شده توسط : کامیار فخر علی
Epic for Men
لینک به نظر 8 بهمن 1401 تشکر پاسخ به مسیح
راستی نمیدونم اون شاد باش قسمت آخر رو به من گفتید یا خانم هانی. ولی من شادِ شادم. درسته که زمستونه ولی من با حداقل ها خودمو شاد نگه میدارم. درگیر هابیل و قابیل و مرگ و سمفونی مردگان و‌... هم نمیشم. هرچند تازه شروع کردم به خوندنش.
میدونید تهش میگم ولمون کن بابا😆

14 تشکر شده توسط : کامیار فخر Rezvani
Epic for Men
لینک به نظر 8 بهمن 1401 تشکر پاسخ به مسیح
سلام دوباره به آقای مسیح عزیز
من یه بخشی با اپیکور موافقم و از طرفی یه جا با هایدگر.
مثلا اونجا که به گفته ی خود هایدگر مرگ به وجود ما معنا می بخشه رو قبول دارم و یا اینکه گفته بود: امکان ناممکن بودن هرگونه وجود. وجودی ترین تعلق. پیوند شکن و تفوق ناپذیر. درستن از نظرم اما این که اپیکور می گفت ترس از مرگ میتونه اختلالات توی تعادل روانی اینجا کنه هم قبول دارم. آدم نباید به خاطر ترس از مرگ از خودش لذت هارو دریغ کنه البته نه اون لذت های گذرا بلکه لذت هایی که در روان و زندگیش تاثیر مثبت میزارن و شادی بخش ان.
ولی با گفته ای که میشه ازش نتیجه گیری کرد مرگ یعنی عدم آگاهی و به ما هم ربطی نداره مخالفم:) ولی بله مرگ بزرگترین مسئله ی ما نیست، درسته. نباید باشه واقعا..
گفتید بگذریم ها من دارم باز زیاد حرف میزنم.

19 تشکر شده توسط : کامیار فخر Rezvani
واقعا:) جدید و متفاوت
برعکس the blue dancers ما نه بک استیج داریم و نه رقص تمرین می کنیم و نه لباس مخصوص داریم.
یه استایل کژوال و موهای پخش و پلا:))
اتفاقا ایده ی جالبی میشه ها، نقاشی پاپ آرت از این ورژن جدید:)
و اینکه بی شک درون بسیار زیبایی دارید که زیبایی هارو میبینید حتی از دور💖
17 تشکر شده توسط : کامیار فخر علی موسوی
عجب پارادوکسی شدن Opus VIII و Opus X
شادی و ماتم
رقص و عزا
روح نواز و روح خراش
سرخوش کننده و سرافکنده کننده
یاس و رقص شکوفه ی پرتقال و ناله ی چرم و مرگ شمعدانی
زعفران گرمی بخش و فلز و تزریق سرمایی کشنده
گل انداختن گونه ها و یخ زدن انگشتان دست و پا
موانین و حبیبی
ترامپد و سکسوفون ، و پیانو و گیتار
اخ سالومه امشب این متناقض نما از آن توست..

31 تشکر شده توسط : R_N Rezvani
سلام
بینیم تیر کشید
الان که دارم اینو می نویسم در جمع نشستم اما چشمام شده کاسه ی آب. نزدیکه ترک برداره. دارم زور میزنم گریه نکنم، رگ های مغزم یخورده دیگه بگذره فکر کنم بترکن.
ترکیب این عطر رو با گوش دادن به موسیقی خیلی دوست داشتم، داشتم...
این متن شما من رو یاد آهنگ habibi تامینو انداخت.
کاش می توانستم تورا بعد از آخرین رقص فراموش کنم
اما تو همه جا هستی اره همه جا
در تمام ملودی ها و در تمام خراش های کوچک
عزیزم، شمع در حال سوختنه
همونطور که من میسوزم..
کاسه ی ترک برداشته ترکید خانم مونا.. آخ
34 تشکر شده توسط : Farnoosh Rezaرضا

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2025 Atrafshan