نظرات | nazanin
ترتیب نمایش
آقای مسیح برای عطر Rossy De Palma ایتالیبغ دوغانژ نوشته بودن که این عطر اصلا مناسب دختر خانم های لوسی که از الفاظی مثل جوجو، پیشی، نینی و عجیجم و... استفاده می کنن نیست و حتی در سیستم خوابشون هم ممکنه اختلال ایجاد بشه.
حالا چنانچه دختر خانومی این خصوصیت هارو داره قشنگ این عطر مناسبشه. یعنی به قدری لوسه که یک پافش هم جوری رفت روی اعصابم که سه بار دستمو شستم:\\\ بعد اخه هشت میلیون تومن پول بدید که یه عطر کریمی با رایحه ی تمشک و گل داشته باشید که در نهایت شیرینی لوسش رو از پرالین گرفته باشه؟؟:\\\ آخه تمشک چرا باید با گلِ به این زیبایی تلفیق بشه:\ بله..
لباس های گوگولی و صورتی، موهای دم اسبی، دستبند و گردنبند های رنگی رنگی، تخت صورتی، اتاق صورتی، زندگی صورتی.. اشک دم مَشک:) کرکتر اَگنس:\ یا خداا
اصلا چرا ویکتوریاز سیکرت عطر تولید می کنه:)؟ البته very sexy اش بد نیست.
32 تشکر شده توسط : کامیار فخر Farnoosh
کجاست آن بهشت گمشده؟
می خواهید باهم به سراغ kingdom of dreams برویم و از آنجا به lost paradise سفر کنیم؟
من یکبار رفته ام. بگذارید بگویم چه شد.
وارد جنگلی سرسبز شدم، از بدو ورود، به ملاقات تنه ی تنومند درختان و یاس های خندان رفتم. اجازه دادم انگشتانم چوب درختان و گلبرگ هارا لمس کنند. پس قبل از اینکه ببویید، لمس کنید! لمس مهم تر از بوییدن است. اصلا اگر نبوییدید هم مهم نیست. فقط لمسش کنید بس است.
خب دیگر چه دیدم؟ فضایی چرم گون و حیوانی که زعفران، تکمیل کننده ی گرمای آن می شود. همین..
اما، آیا بنظر شما می شود از قلمرو رویا چیزی فراتر از یک جنگلِ بهشت مانند را خواهان بود؟ البته که می شود.
بگذارید من با او صحبت کنم.
درود بر قلمرو رویا. تصدقت شوم، این بار من را مست و مدهوش و آشفته نکن. بیا و به من بگو این بهشت گمشده دیگر چه در چنته دارد‌.
چرا از خودش کمک نمی خواهی؟
پشت چشم نازک می کند. جوری نگاهم می کند انگار با جاهلی بی سر و پا طرف است. به هر حال تو همخانه اش هستی و او را خوب می شناسی و همچنین دوست خوب من. پس می توانی کمکم کنی.
می گویند lost paradise سفری یکطرفه به باغ عدن است، اما تو باور نکن. خودش روزی برایم ماجرا را مفصل تعریف کرده بود.
شر دنیا را در حال بلعیدن است، اما همه حال، خیر بر آن پیروز خواهد شد. بهشت گمشده سیاه است اما امید دارد. چرا که، سیاهی، خود، خود را تخریب خواهد کرد و خیر می آید.
شر باید باشد تا بهشت ساخته شود.
بهشت گمشده، زیر پوسته ی سیاهِ شر، به انتظار نشسته است. به انتظار تو، تا آن پوسته را نبینی. بلکه خودش را عمیقا تماشا کنی! برو نزدیک تر و تماشایش کن، تا به چشم جاهل نگاهت نکند. راستی! پشتِ چشم نازک کردن هایش را هم جدی نگیر. او همیشه اش همین است:)
26 تشکر شده توسط : کامیار فخر Golnoosh
سلام
دو نسخه ی aqua universalis و aqua universalis cologne forte, هر دو تقریبا فضای مشابه دارن(مثلا تا ۶۵درصد). من شباهت و تفاوت هاشون رو براتون می نویسم. چون هردو مناسب بهار و تابستان هستن.
تفاوت،
در aqua universalis، شروع کار بویی داره به خنکیِ لیموی یخ زده که کمی روش شکر پاشیده شده و بعد از گذشت مدتی، رگه هایی از تلخی که با یاس ترکیب شدن وارد کار میشن. و طی حرکت به سمت فاز نهاییِ کار، شیرینیِ ملیح همچنان باقی میمونه و در درای دَون، رایحه، تلفیقی میشه از چوب و مشک که البته رایحه ی چوب کمی جلوه ی بیشتری نسبت به مشک داره.
در aqua universalis cologne forte: این یکی کمی فرِش تر و تند و تیز تره. و شروعی داره مملو از مرکبات و ترنج که به صورت نامحسوسی حس ترشی_شوری میشه ازش متوجه شد. بعد از مدتی، بوی نخود سبز و گل نرگس به مشام میرسن. (برای من بوی نخود فرنگی رو میداد که هم شیرینه و هم کمی نمکی). و هرچقدر جلوتر میره، شیرینی و رایحه ی نرگس جا افتاده تر میشن و در فاز نهایی، شیرینیِ ته کشیده ی عطر با مشک تلفیق میشه و روی پوست باقی میمونه.
شباهت ها،
هردو بسیار ساده و نت ها قابل تشخیص، به دور از هرگونه پیچیدگی. فرِش و دارای رایحه ی بسیار تمیز و تر و تازه. بسیار راحت و به عبارتی easy wear. هم در مراسم ها و مهمانی ها میشه این دو عطر رو پوشید، هم در محل کار، هم قرار های دو نفره، هم در جنگل و ساحل و غیره..می تونم بگم رایحه اشون طوریه که برای ۹۵ درصد مردم اذیت کننده نخواهد بود. پخشش رو خیلی نمیدونم اما ماندگاریشون خوب بود. میشه از ۲۰، مثلا نمره ی ۱۵.۷۵ رو بگیرن. و اینکه با لباس های رنگ روشن مثل سفید، کرم، شیری، آبی آسمانی و.. پرفورمنس خوبی خواهند داشت.
باز هم شما تست کنید قبل از خرید و ببینید برای شامه ی شما و روی پوستتون به چه صورته.
31 تشکر شده توسط : کامیار فخر مهریار
Al Dur Al Maknoon Silver
لینک به نظر 3 اسفند 1401 تشکر پاسخ به سانیار
سلام
دوستانِ اور ری اکت اگر کمی تا حدودی گفتار و کردار خود را تصحیح بفرمایید و حجم عظیم و ثقیلِ هِیت رو دور بریزید به شما قول می دم که همه چیز عالی میشه.
قابل توجه چند تن از دوستان..
چند روز پیش هم نمونه اش رو در جوابیه ای به آقای صفری دیدم..
یعنی خیره به صحفه ی گوشی اینطوری بودم که: گلم! آرام باش:)
ابراز فضل کلمه ی جدیدتونه؟
7 تشکر شده توسط : کامیار فخر rahil tagi
نگفتی!
تبش بهتر شد؟ آخر شربت بهارنارنج خورد؟ آن کافه چه شد؟
آری تبش خوب شده بود. شربت هم خورده بود. کافه را هم بازسازی کرده بودند.‌.
پس حالش خوب است دیگر.
از کدام گفته ی من این نتیجه را گرفتی؟ اصلا ماضی بعید میدانی یعنی چه؟
یعنی به کافه نمی رود؟
چرا می رود! تنها سیگاری دود می کند و به جای خالی دوستانش بر روی صندلی ها، خیره می شود. گاهنا، پرت و پلایی هم میگوید. میدانی، بیشتر می خواهد اظهار وجود کند. می خواهد بگوید: من هنوز هستم. آن ها رفته اند اما من هستم!
یعنی چه؟
ولش کن..
خب به چه فکر می کند؟
به غمنامه‌ای که خبر از شادی می‌دهد و یک شادیِ نخ‌نما که دوست دارد تاهمیشه بی‌خبر باقی بماند. به ملودیِ مرثیه مانندی که بی‌تفاوت نسبت به حال و بی‌خیالِ آینده، از اولین گام تاآخرین نت ش در مفهوم گذشته تزریق می‌شود.
نفهمیدم چه شد.
ولش کن..
یعنی همه ی آن روز ها و لحظات، پوچ بوده اند؟
چه میگویی نادان! آن ها واقعی ترین لحظاتِ او بودند.
نمیفهممت!
گفتم که! ولش کن.
21 تشکر شده توسط : کامیار فخر علیرضا ملک
Megamare
لینک به نظر 3 اسفند 1401 تشکر پاسخ به مهدی مددی
سلام و مرسی آقای مددی و آقای ایلیا
لطف دارید به من
مگامار با این حجم از ماندگاری و پخش بو یک سوم پاف فکر میکنم کافی باشه:) شوخی میکنم:)
سقفش رو سه پاف در نظر بگیرید. چون رایحه اش جوریه که برای شخصی که این عطر رو پوشیده، بعد از مدتی کلافه کننده خواهد بود.
مثل دریا
همه از تماشای اون لذت میبرن اما اگه کسی مدت زیادی در دریا به سر ببره و قایقش رو به دور دست ها ببره، دریا زده خواهد شد:) انقدر رایحه اش ماندگاره که دریا زده میشید:)
مراعات شمارو نمیکنه ابدا:) اما در حد همون دو سه پاف، رایحه اش شامه ی اطرافیان رو نوازش خواهد کرد، به زیبایی.
20 تشکر شده توسط : کامیار فخر سالار كلوچه
And our blood, in love with whoever will seize it, flows for the whole eternal swarm of desire
At the hour when this wood is tinged with gold and ashes, a divine
celebration excites the dead leaves
Etna! Venus herself walks among you
Setting innocent heels upon your lava, when a melancholy slumber rumbles and the flames dies away. I hold the queen!
بعد از ظهر یک فاون
کانسپت و فضا سازی عطر، از افسانه ای با همین اسم گرفته شده. تداعی کننده ی رویا و خیال های هوسناکِ یک موجود جنگلی و زشت به نام فاون. که روزی خواب آلود به این فکر می کرد که آیا دو حوری زیباروی جنگل رو تصاحب کرده یا باز هم رویا دیده. و دوباره خسته و فرسوده از این تلاش ها و خیالات، زیر گرمای خورشید به خواب میره.
بعدها، دبوسی برای رقص باله ی مربوط به همین افسانه، آهنگی طراحی میکنه. این رقص سر و صدای زیادی داشته چرا که امیال شهوانی رو بطور صریحانه بیان کرده و در نتیجه، لیبل بی شرمانه رو به خودش گرفته. حالا این عطر شمارو به چالش می کشه و از شما می خواد تا رابطه ی بین فانتزی وسوسه انگیز و واقعیت فریبنده رو پیدا کنید و رسوایی خودتون رو بسازید. شویگر دیوانه:)
('Prélude à l'après-midi d'un faune)
بنظرم این خونه ارادت خاصی داشته به دبوسی:) چون مثل خودش پایبند به یه قالب سنتی و تثبیت شده نیست. کلا قواعد هارمونیکی که دبوسی ازش پیروی می کنه، چیزیه که خودش خوشش بیاد:) خودشو در چهارچوب نمی زاره.
19 تشکر شده توسط : بهزاد معصوم نژاد کامیار فخر
همدستی خطرناک اونقدری که اسمش و یا تصاویر منتشر شده ازش نشون میده، گاثیک نیست. البته این من بودم که تصور می کرده با یه وایب گاثیک قراره رو به رو بشه. عطری بشه برای partners in crime، بهش نمیاد خیلی..
اما خب کرکتر ride or die رو میشه گفت تا حدودی بله. داره.
نرم و ملایمه، اما به طبع، زیادی گرم و تر.
تصور کنید یک روز بسیار مرطوب و دم کرده است و شما در دشت چای قرار دارید. در این حین در حال لمس پوستی لطیف به نرمی حریر هستید و گرمای مرطوب و ملایمِ رام، آروم آروم به زیر پوستتون در حال تزریق شدنه. گرمایی که ذره ذره به هیجان و لذتِ زودگذر و آتشینِ زنجبیل تبدیل میشه. آتشی که شاید خیلی زود جای خودش رو به چرمی حرارت دیده و چوب و گل های تر و تازه میده. و بعد، با ورود نارگیل و میکسی از میوه های تابستانی، بصورت نامحسوس حالتی کریمی به خودش می گیره. در نتیجه، به دلیل رطوبت، ترجیحا فقط و فقط پاییزِ سرد و خشک ازش استفاده کنید. چرا که در این فصل، بهترین پرفورمنس رو خواهد داشت؛)
22 تشکر شده توسط : کامیار فخر marjanmohamadi
سلام و عرض ادب به همگی
چقدر عالی شد که این نوشته رو اینجا دیدم. چند مدت بود که میخواستم در مورد یک مسئله چیزی بنویسم و حالا این موقعیت فراهم شد.
کانسپت یک عطر، به این معناست که عطار، موضوع و یا منبع الهامی رو در نظر داشته تا با توجه به اون مسئله، روایح و نت هارو با هم تلفیق کنه و نحوه ی پرفورمنس (منظورم عملکرد و تغییر نت هاست) رو با توجه به همون موضوع بررسی کرده و فضا سازی کنه و در نهایت اثری رو برای ما به ارمغان بیاره. کانسپت یک عطر و متنی که راجبش نوشته میشه به عنوان یک اصل در نظر گرفته میشه اما این به این معنا نیست که بقیه ی نوشته ها و متن ها بی ارتباط به عطر باشند.
آقای مسیح وقتی خانه فوشونی رو به من معرفی کردند توضیحاتی رو برای من یادداشت کردند و در آخر به من گفتند که تمام اون نوشته هارو فراموش کنم و منتال دیفالتی نداشته باشم و بعد به سراغ این خونه برم. چرا که یک مقصد و یک نقشه ی گنج وجود نداره و هر فردی نقشه گنج منحصر به خودش رو داره. (برداشت و نتیجه ای که ازش میگیره و اینکه در نهایت فرد به کجا و چه حال و هوایی دست پیدا میکنه..)
و این در مورد هر اثر هنری صدق میکنه.. اما در مورد عطر، هر فرد با توجه به کتاب هایی که خونده، فیلم هایی که دیده، تجربه هایی که کسب کرده، آب و هوایی که در اون زندگی میکنه، نوع دیدی که به جهان پیرامونش داره و غیره، یک برداشت و تحلیل متفاوت از اون عطر خواهد داشت و به نحوی کاملا متفاوت با هر فرد دیگه ای، اون رو بررسی میکنه و راجبش مینویسه.
در نتیجه هیچ داستان سازی و نوشته ای اعم از نوشته های ادبی، فلسفی و غیره ، نمیتونه بی معنا به عطر تلقی بشه. و همه ی متون، تماما برای هر فرد نویسنده و چه بسا بسیاری از خوانندگان، معنا و مفهوم دارند..(عزیزان، هیچ کس ادعای ادب و فضل نداره. هر کس این حس رو داره، لطفا بریزه دور همینجا. در غیر این صورت برای دانایان به اشاره، تعبیر دیگه ای خواهد داشت:)
شخصا خونه ی ایتالیبغ دوغانژ و کار بلدی و طبع ساختار شکنانه اش رو خیلی خیلی زیاد دوست دارم.
فضای منزجر کننده ی منسِکغسیون منیفیک، من رو یاد گرایشات کثیف مشهورین به کودکان انداخت و آقای مسیح رو به یاد سالو و شما رو به یاد بخش وجودی انسان..
ما کثیفی این فضا رو نسبت به برداشت خودمون شرح دادیم و شما هم قشنگی اش رو با توجه به برداشت خودتون..
بسیار هم زیباست.
و اینکه بله. چند هزار تُن از این عطر رو باید به افراد همین حوالی هم هدیه کرد..
باید باران ها بیاید:)
پ.ن: آقا\خانم حسینی عرض ادب. دو پاراگراف اولی که نوشتم به این هدف بوده که صحبت کلی کرده باشم تا همه بخونن نه اینکه صرفا جوابیه ای در رابطه با متنتون باشه. به عبارتی نوشته ی شمارو بهانه کردم:)
24 تشکر شده توسط : کامیار فخر مهریار
داستان اصلیش همونطور که آقای مسیح هم گفته بودن مربوط به سالومه، دختر هردوس دوم و هرودیاس بوده. زنی اغواگر که باعث مرگ یوحنا شده و در مجلسی سر یوحنا رو طلب کرده.
نقاشی هم که پیر بونارد کشیده، شامل تصویر سالومه و سر یوحناست. عطار هم از این داستان و نقاشی الهام گرفته بوده.🌹
18 تشکر شده توسط : کامیار فخر 🄼🄾🄽🄰

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2025 Atrafshan