نظرات | کامبیز سخی
ترتیب نمایش
Good Girl
لینک به نظر 4 آبان 1402 تشکر پاسخ به علی رحیمی
دوست عزیز جناب علی رحیمی
سلام و سپاس بابت لطف سرکار
من ده سالی میشود که دو روش را پیش گرفته ام و قبلا نیز بارها در نظرات و در توضیحات عطرگرام ام معروض کرده ام :
- یکی ادغام عطرها ( که ابتدا از لیر کردن بر پوست و پوشاک شروع شد ) در جهت حصول روایحی خاص ، غیر تکراری و منحصر بفرد برای خودم و دوستان .
- و دیگری ساخت ( ادغام ) برخی عطور بجهت حصول رایحه ای ( همان رایحه ی عطر اصلی ) قویتر و مقرون بصرفه تر .
هر دو را بصورت موازی و همزمان شروع کردم حدود ده سال پیش که تبدیل شد به علاقه ای خاص و جدید و عشقی نوظهور در دنیای روایح که تا آن روز برایم ناشناخته بود و هیچ اطلاع یا تجربه ای در موردش نداشتم ازینرو برایم بارها جذاب تر بود .
برخی اوقات هم هر دو را بر یک رایحه انجام میدادم !
اولی را کماکان میتوان انجام داد .
این ، تاریخ مصرف ندارد و تا روزیکه عطرها موجودند قابل به اجراست و ارتباطی با شرایط سیاسی و اقتصادی ندارد .
لیک دومی که اتفاقا مورد نظر جنابعالی ست اینطور نیست و بستگی ی کامل به شرایط سیاسی و اقتصادی دارد !
یعنی از تحریم ها و شرایط اقتصادی ی جدید ِ همه ی ما تاثیر میپذیرد متاسفانه !
الان حدود شش ماه است میخواهم به علاقه برای سه تن از دوستانمان که به هر عنوان مدیون لطف ایشان بوده ام عطری به سلیقه ی خودم بسازم . که بارها براحتی انجام داده ام قبلا .
لیک اکنون میسر نیست !
شش ماه است منتظر ورود اسانس هایی خاص هستم که قبلا بارها تهیه کرده ام و با صرف مدت زمانی کوتاه ، انتظار ، به دستم رسیده است .
قریب به شش ماه است منتظرم و بارها پیگیر بوده ام و هنوز موفق نشده ام !
دوست عزیزم ، اکنون مواد و ترکیبات شایسته در بازار موجود نیست ! چرا ؟
دو علت دارد :
- اول اینکه ما تحریم ایم و این تحریم هر بار سخت تر میشود و مسیرهای دور زدن قبلی ی آنها هر بار با گذر زمان و کشف آنها مسدود میشود . میماند آنها که بصورت مسافر وارد میکنند که آنها نیز چیزی می آورند که ارزان باشد و فروش رود ، ترکیباتی با کیفیت ممتاز نمی آورند مگر با سفارش که آنهم طول میکشد .
- دوم اینکه برخی افراد مشغول استفاده یا سوء استفاده از شرایط امروزه اند . آنهایی که خود شرکت دارند ، خودشان برای ساخت وارد میکنند لیک اجازه نمیدهند در بازار موجود باشد تا خریدارانی که میتوانند خود بسازند یا رقبا ، ناموفق بمانند و مجبور به خرید محصولات آماده ی آنها باشند که عمدتا هم ( حتی قریب به یقین ) کیفیت ندارند .
و این روزها کیفیت دارد با یک شیب بسیار ظریف افزایش پیدا میکند در برخی برندهای ایرانی .
که کماکان باید راهی طولانی را بپیمایند تا سرانجام لایق نظر و توجه عطربازان ایرانی واقع شوند انشاله .
خلاصه که اکنون عطردوستان و عطربازانی که از نظر مالی بر خرید عطور شایسته مشکل دارند میبایست اکتفا کنند به خرید عطرهایی از کشور امارات ( امارات اصل و نه آنچه که اکنون با نام امارات به فروش میرسند ) یا انگشت شمار برندهای ایرانی ( حال چه نام ایران یا فرانسه یا امارات بر آنها مقیود باشد ) تا ببینیم روغن آش بعدی ای که قرار است به خورد ما دهند چه میزان قطر دارد !
برخی ازین برندهای ایرانی را تست کرده ام ، هرچند که هنوز عقب اند از قافله لیک از بقیه ی جاماندگان جلوتر کشیده اند که انشاله اگر عمری بود و اگر دوباره مسیر و طالع ام با آنها تلاقی کرد تصاویرشان را در عطرگرام تقدیم خواهم کرد انشاله اگر عمری بود .
قبلا توضیحاتی مجمل عرض کرده ام ، یادم نیست کجا ، بخش پرسش و پاسخ یا نظرات و یا عطرگرام .
همان روزها هم شرایط مساعد نبود برسد به الان
انشاله اگر شرایط مساعد شد و بنده ی حقیر هم هنوز زنده بودم بصورت کامل انتقال تجربه خواهم کرد به تفصیل و تفسیر .
برخلاف دیگران نظر من این است که عمر آدمی بسیاااار طولانی ست !
شاید آن روزگار را هم دیدیم !
هرچند که خیام به درستی میگوید :
.......
تا کارک او نظام گیرد روزی
ناگه اجل از کمین در آید که : من ام !!

قدرتی نیست مگر قدرت خدا
به امید لبخندهایی از ژرفای دل از جنس آرامش و عشق
که بدون عشق ، عطر تنها بوی خوش است
حال آنکه عطربازان پس از طی مدت زمانی خاص و دقتی مضاعف ، به اسرار کنه عطرها و معانی ی بوی خوش مسلط خواهند شد
لیک هماره برای حس عطرها یا تسلط به اسرار آنها نیاز به هوای آزاد است !
هوای آزاد ... !
هوای آزاد ... !
29 تشکر شده توسط : عباس بهرامی علی ح
دوستان عزیزم سلام
یکی از دوستان عزیز ما ، از خانم های عزیز و مهربان عطرافشانی پیام دادند و فرمودند پرسشی را که سرکار خانم رویا محمدی پرسیده اند پرسش من هم هست و دوست دارم شما که از روانشناسی ی عطرها و استفاده کنندگان آنها مطلعید پاسخ دهید .
عرض کردم چشم هرچند که کماکان دانشجو ام درین رشته ی بزرگ و از من داناتر درین خانه بسیار است .
این پرسش نه اینکه اشتباه باشد ، قابل به پاسخگویی ای از جنس صراحت نیست !
درست مثل اینکه بپرسند آیا روسری قهوه ای رنگ را مردان دوست دارند یا خیر ؟
یا مثلا از نظر آقایان روسری ی شالی زیباتر است یا کوتاه ؟
البته درین مورد خاص که پاسخ آقایان مشخص است : هیچکدام :)))
این مزاحی بود بر استدعای لبخند بر لبان شما :)
و اما :
این پرسش را میتوان به شکلی دیگر پرسید :
عطر گودگرل را چگونه مردانی میپسندند ؟
یا :
عطر گودگرل بر چگونه زنانی میدرخشد ؟
قبل از هرچیز بگویم گودگرل عطری درخشان نیست ! زلال و شفاف نیست !
مرموز است ، سنگین است !
دوست ندارد خود را به روشنی معرفی کند !
در عمق افکار مردان ته نشین میشود !!
پرسش هایی را در ذهن مردان حک میکند که پاسخی بر آنها نمی یابند و هرچه مرد دقیقتر باشد این پرسش ها بزرگتر میشوند !
و اینگونه : دریافت ، قضاوت ، تجزیه و تحلیل پاسخ و انتاج دشوار میشود !
برخی مردان دوست دارند بر عمق دنیای زنان مسلط شوند یا کنه وجود ایشان را روانکاوی کنند یا سعی دارند پاسخگوی پرسش های ایشان باشند . دو دلیل دارد که زمان شرح اش اکنون نیست .
این مهم است که بدانیم همه ی مردان به منظوری خاص و واحد به دنیای زنان پا نمینهند .
زنان مایل اند که کشف شوند و مردان باید بیاموزند که " چگونه " کشف کنند .
این سرفصلی مهم است و ارتباطی با این عطر ندارد .
زنان میانسال ، شاغل ( مشاغل آزاد ) ، آنهایی که مدیریت قسمتی را عهده دار اند ، با پوشش غیر رسمی ، خصوص اگر مجرد باشند ، آنهایی که نسبت به مردان بی اعتنا از نوع بی اعتماد اند ، آنها که معتقد اند مردان را شناخته اند و ایشان همگی غیر قابل اعتماد ، خشن و ناسازگار اند ، لیک حس زنانه ی ایشان که قدرتش مافوق تجربیات و آموخته های ایشان است ( موارد فوق الذکر ) حکم میکند که آنچنان باشند که :
جذب کنند لیک پس زنند ، اجازه ی نزدیک شدن دهند لیک پراکنده کنند . این خود لذتی وصف ناشدنی بر ایشان میسازد .
این یعنی اینکه هر زنی که این عطر را پسندیده اینگونه است ؟ :
البته که خیر !
قریب به تمامی ی دوستداران عطور ، به زبان عطرها توجه نمیکنند و تنها دامنه ی بوی خوش و انطباق با سلیقه ی شخصی ی ایشان است که مورد قضاوت و انتاج واقع میشود .
زنان موصوف فوق زنانی محکم اند ، با حس زنانگی ی خود در تضاد اند یعنی میخواهند در عین زن بودن قوی و محکم باشند . میخواهند ثابت کنند اگر زنی مرد باشد از هر مردی مردتر است .
صفت های : ناز ، لطیف ، ملوس ، کرشمه گر ، مواج و منعطف در فرهنگ لغات ایشان جایگاهی ندارد لیک نافذ چرا .
ایشان از نگاه و چشمان خود نفوذی از جنس مردانه میطلبند و نه زنانه .
نکته ی دیگر :
اکنون زنی را تصور کنید که احساس میکند زیبا نیست و در گستره ی توجه مردان جایگاهی ندارد !
اینگونه زنان را با آرایشی غلیظ خواهید دید و معمولا با عطری تند از جنسی که میخواهد بر همه ی روایح حکومت کند و راه خویش را بین همه باز کند و توجهات را بسوی خویش معطوف سازد .
این دو دسته از زنان عطرهای تند از جنس گنگ را معمولا استفاده میکنند .
دسته ی سوم دختران و زنانی ناز و لطیف که در تقابل و در جهت حفظ توازنی ناخودآگاه و ناخواسته از روایحی سنگین و اسرارآمیز استفاده میکنند ! این روایح ذهن آرام ، زیبا ، لطیف ، منعطف ، پرسشگر ، کمال جو و از همه مهمتر تکیه گاه جوی ایشان را در عمق افکارشان متوازن میکند !
ترازو باید تراز و میزان شود و یکی از وظایف عطرها همین است !
یک عطرباز کهنه کار که کمی هم در دنیای روانشناختی ی عطرها تحقیق و مطالعه کرده باشد بسرعت میتواند این سه دسته را با یک نظر از یکدیگر منفک کند .
یادمان باشد : عطرها دو دسته اند ازین نظر :
عطرهای شفاف با زبانی گویا و راوی
عطرهای خفه با زبانی گنگ و نامفهوم
این عطر حتی در ارتباط جنسی گنگ است و اجازه ی ایجاد حسی روشن ، رمانتیک و مواج نمیدهد . گویی در دریای سیاه شنا میکنید و امکان دیدن عمق آن را ندارید !
مهمترین چیز اینجا شناور بودن است ، عطر باید بتواند قلیان احساس را کنترل کند و سکان را در دست گیرد و آنچنان هر دو را شناور کند بسوی جزیره ی رویا و سپس بسمت ساحل ثبت خاطره در عمق جان هدایت کند به قسمی که فراموشی میسر نباشد حال آنکه این عطر در جهت خلاف این مسیر شنا میکند !
بویندگان سوالی در ذهن دارند که نمیدانند چیست پس پاسخی نیز برایش نمی یابند !!

این عطر میخواهد بگوید بد بودن و شر بودن خوب است ! قبول ! اما نتوانسته ابتدا بد بودن و شر بودن را به وضوح نمایان و آشکار کند و سپس این دو را چنان لذتبخش کند که مخاطب به این نتیجه برسد که بد بودن و شر بودن خوب و لذیذ است !
بلکه کلا همه چیز ( داستان ) در بستری مه آلود و خفه و گنگ روایت میشود و مخاطب هیچگونه زیبایی ای از آن منظر درک و لمس نمیکند تا از تجربه ی این خاطره ملذوذ شود و به آن نتایج از پیش تعریف شده برسد .
معتقدم اگر طراحی ی شیشه ی این عطر بهمراه نام پرسش برانگیزش که در تقابل و تکامل همه جانبه ی طراحی ی شیشه بود به کمک اش نمی آمدند این رایحه هرگز توان و مجالی برای ظهور نمیداشت و تنها دلائل همه گیر شدن کوتاه مدت اش همان ها بودند .
دقیقا به همین دلیل نوع مردانه اش که ازین طراحی بی بهره بود از موفقیت نیز بی بهره ماند خصوص اینکه هر دو رایحه ( زنانه و مردانه ) روای ی بد بودن نبودند لیک زنان چون علاقمند به تجربه ی نمایش شیطنت ( از نوع خوب ) و شادی اند این نام ( و نه رایحه ) را تجربه کردند که باعث موفقیت عطر شد حال آنکه این نام برای مردان جذابیتی نداشت و چون نه نام نه طراحی و نه رایحه هیچکدام در آنچه که میخواستند باشند موفق نبودند مدل مردانه شکست خورد !
برند نیز خود دقیقا اینها را میداند !
ادله اش نیز تعداد بیشمار فلنکرهای مدل زنانه است که دو سیاست را پی گرفته است :
- حداکثر فروش با همین طراحی تا کار از کار نگذشته است !
- اصلاح رایحه تا آنجا که مقدور و در توان برند است قبل از اینکه مخاطب بطور کامل روایح و برند را پس بزند !
دقیقا به همین منظور است که تا مدل بعدی به بازار نرسیده مدل بعدتر اش در راه است و تبلیغ میشود تا ذهن پرسشگر و جوینده ی مخاطب به پاسخ ( خیر ) نرسد و کماکان برند در مدار توجه باقی بماند !
ادله اش فلنکرهای بسیار با تیراژ کم است .

دوستان عزیزم ، آنچه در مورد این روایح سواد و تجربه داشتم هرچند اندک و ناقص ، تقدیم شد امید که مفید فایده باشد .
مبادا فکر کنید که این عطر بد است ، فقط بدانید آنچه که مدعی ی آن است نیست .
:)
41 تشکر شده توسط : زامفولیا Maryam
Touch for Men
لینک به نظر 26 مهر 1402 تشکر پاسخ به Mehdi
دوستان عزیزم سلام
پس از خواندن نظر دوست عزیزمان جناب مهدی که در پاسخ به نظر آقای هاشم پور نوشته بودند خصوص جمله ی انتهایی ی ایشان که دعای رهایی بود از خرید مداوم عطور به یاد راهکاری افتادم که بسیاری از دوستان مرا ازین درد رها و ازین بیماری درمان کرد خداراشکر !
عطردوستان ازین نظر که در ذیل عرض خواهم کرد به دو دسته ی کلی که هر شاخه انشعابات خود دارد تقسیم بندی میشوند :
الف : عطردوستانی که گرفتار بیماری ی خرید ممتد شده اند به این امید که رایحه ی بینظیر همسو با علاقه ( ژنتیک ) خود را پیدا کنند تا عطر امضای ایشان باشد و همگان وی را با این رایحه به یاد آورند . طبیعی ست که این رایحه باید بشدت خاص باشد . ایشان همه رایحه ( عطری ) را نمیپسندند . یا باید خاصترین باشد و مکرر نباشد یا باید کاملا مکمل ژنتیک ایشان باشد بطرزی که با استشمام آن حظی مضاعف را تجربه کنند و بقول عامیانه خستگی از تن بشویند
مثلا جناب مهدی عزیز ما ازین دسته اند .

گروه ب : عطردوستانی که همه ی روایح را دوست دارند . بنابراین به مرور زمان و نه به یکباره درگیر بیماری خرید ممتد شده اند ! من خود در این گروه عضو بوده ام :)
ناگفته نماند که دسته ی سومی هم داریم که البته جزء هیچکدام ازین دو گروه طبقه بندی نمیشوند و مورد ایشان کاملا مجزاست و درمان ایشان نیز مجزاست :
عطردوستانی که مبتلا به بیماری ی بلاندبای شده اند . برای ایشان جنس روایح در مرتبه ی دوم اهمیت قرار دارد و مهمترین چیز از نظر ایشان هیجان و حظ قمار بلاندبای است !
اعضای این گروه را مردان تشکیل میدهند و حضور زنان در این گروه بشدت کمیاب است زیرا با ماهیت محافظ کارانه ، کمال جو و حسابگر زنان در خرید تناقض دارد .
رهایی ی گروه الف :
خرید عطر را بر خود ممنوع کنید .
خرید دکانت کم حجم ، سمپل و تست را جایگزین کنید .
به خود بگویید آنچه تا کنون هزینه کرده ام ( به خرید باتل کامل ) و نیافته ام را از دست و از کف داده ام !
به خود بگویند صندوقی یا حسابی آماده میکنم که مابه التفاوت مبلغ سمپل و شیشه ی کاملی را که قرار بوده بخرم اندوخته میکنم تا زمانیکه عطر و رایحه ی خود را یافتم بتوانم چندین نسخه بزرگترین سایز را تهیه کنم ، آنهم از بهترین و اصیل ترین برندها .
نگران نباشید ! به محض شروع این کار ( صندوق یا حساب ) خود بخود میل و رغبتی همراه با اشتیاق در شما هویدا میشود و چنان میشود که حتی از خرید سمپل صرفنظر و تنها به تست اکتفا خواهید کرد ! و :
تنها پس از خرید اول ( که بهترین است ) چنان لذتی بر شما مستولی میشود که دیگر محال است ازین شیوه عدول کنید !
چرا گفتم خرید اول ؟ :
با عبور سال و تجربه ، عطر امضاء تغییر خواهد کرد چون خلق و خو تغییر میکند در طی زمان .
لیک این برگشتن به موضع قبلی نیست .

رهایی ی گروه ب :
کار این گروه به مراتب سخت تر است از گروه الف زیرا گروه الف میدانند که دنبال چه هستند لیک این گروه هدفی ندارند و همه ی روایح و عطور را دوست دارند و استفاده میکنند !
بهترین سایز برای ایشان سایز ۳۰ میل است زیرا خیلی زود از هر عطر خسته میشوند و هرگز نمیتوانند یک شیشه را دست بگیرند و شروع و اتمام کنند . گروهی از ایشان حتی نمیتوانند دو روز متوالی از یک عطر استفاده کنند .
راهکار این است :
برای هر موقعیت و مکان ، یک شاهکار به سلیقه ی خود تهیه کنند ( پس از مطالعه و تحقیق و تست ) و سپس به خود بگویند :
من بهترین ِ این دسته را دارم ، پس آنچه که مشابه این عطر یا رایحه در بازار هست همگی در ذیل این عطر قرار گرفته و طبقه بندی میشوند .
پس من که بهترین را دارم که در صدر جدول نشسته است خرید عطور طبقات و درجات پایین تر نه تنها اشتباه است که ضعف سواد مرا در علم عطور میرساند .

هر عطرباز خبره چند عطر میخواهد ؟
۱ - عطری برای منزل :
این عطر فصل ندارد ! یعنی چه ؟
یعنی چون دما همواره در محل سکونت یکسان یا نهایتا با یک تلورانس ضعیف تنظیم میشود پس نیاز نیست برای درون منزل ، برای هر فصل یا نیمه ی سال عطری مجزا تهیه کرد .
عطر درون منزل باید کاملا ملایم باشد ضمنا سلیقه ی اهالی ی منزل شما باید بر سلیقه ی شما بچربد ! یعنی چه ؟
یعنی عطر درون منزل شما باید مطابق با سلیقه ی اهالی ی آن باشد نه سلیقه ی شما !
بدیهی ست اگر سلیقه ی آنها با شما مطابق باشد که فبه المراد !
۲ - عطر برای محل کار :
بستگی به فضای کار شما دارد .
اگر فضا بسته باشد پس مشابه عطر منزل است با این تفاوت که سلیقه ی شما در آن دخیل است ضمنا این عطر نیز فصل ندارد چون دما همیشه ثابت است . پس عطر ملایم کارآمدتر است لیک رایحه اش باید متفاوت باشد و بسته به انواع شغل و حرفه انتخاب شود .
از یک کارمند رده ی پایین تا وزیر و سفیر و وکیل و قضات هر یک انتخابی ویژه ی خود دارند که جای بحث اش اینجا نیست و فعلا تعداد است که محل صحبت ماست .
اگر شغل در محلی باز است پس فصول موضوعیت پیدا میکند .
۳ - عطر تفریحات :
که باز و بسته بودن مکان و فصول نیز در آن دخیل است .
۴ - عطر مجالس :
مجالسِ بسته ، موضوعیت فصول ندارد لیک مجالس محیط باز چرا .
۵ - عطر عشق :
پیشنهاد میکنم تنها و تنها یک شیشه ( یک رایحه ) را برای همه ی عمر یا حداقل تا زمانیکه بهتر اش را نیافته اید انتخاب کنید !
این دلیلی روانشناختی و علمی دارد .
۶ - عطر دم دستی که به عطر روزانه معروف شده است . شامل قدم زدن ، خرید و... میشود .
ورزشکاران عطر روزانه ی خود میخواهند که پس از دوش گرفتن برای احیای انرژی بکار میگیرند ضمنا به میزان کم ( یک یا دو پاف ) برای درون سالن نیز استفاده میشود هرچند که برای درون سالن ، بادی اسپلش مرغوب بسیار کارآمد تر است از عطر .
عرق تن بو ندارد اما پس از گذشت ساعاتی میکربهایی که در هوا معلق اند بر آن رطوبت مینشینند و بویی که پس از آن استشمام میشود ناشی از تغذیه ، دفع و زندگی ی ایشان است .
خصوص کسی که هر روز دوش میگیرد بدن اش در سالن ورزشی پس از تعریق بوی بد نمیدهد .
نکته : از مام اسپری ی سورملینا بهره ها ببرید که در بی بو کردن تعریق بدن معجزه میکند !

خلاصه : یک بار خیلی دقیق محاسبه کردم :
یک مرد یا زن عطرباز که در علم عطر پیشرو و به دانش عطر مسلط شده ، اگر بخواهد بسیار دقیق و علمی از عطور استفاده کند به ۱۲ شیشه عطر نیاز دارد . این حداقل است اما حداکثر آن ( برای موقعیت های بیشتر و دقیق تر ) ۲۴ شیشه است .
این ۱۲ شیشه اگر با سایز درست انتخاب شوند تعدادی از ایشان نیاز به شارژ هر چند سال یکبار دارند و تعدادی عمری طولانی تر خواهند داشت .
منظور اصلی ام این است :
برای خودتان و بر اساس نوع زندگی تان ، برای هر موقعیت یا مکان ، عطری را در نظر بگیرید ، سپس بهترین و قله ی آن را انتخاب کنید .
این قله ، ترجیحا گرانترین عطر نیست بلکه بهترین رایحه !
اتفاقا بسیاری از بهترین ها قیمتی منصفانه دارند
حیف از کشور ما که ثروتمندترین است و ما اجالتا فقیرترین که مجبوریم برای عطر هم نگران حساب و کتاب باشیم ! بگذریم ...!
بسیاری از ما بیش از ۲۰ شیشه عطر داریم اما هنوز به رضایت نرسیده ایم و بسیاری از آنها کاملا در موقعیت ها و مکانها تکراری اند که این ناشی از ضعف ماست نه ضعف عطور !
گویی اصلا عطر نداریم !
این نتیجه ی خرید بدون تفکر ، تحقیق ، مطالعه و تجربه است که البته به سادگی قابل درمان است !
دوستان عزیزم ، از من ِ پیر شده در این کار بشنوید ! :
تعریف ها را گوش کنید اما ملاک قرار ندهید !
به نمرات عطرها اصلا توجه نکنید ، من به یک عطر ۱۰ میدهم و شما صفر !
از نظر من ماندگاری ی یک عطر ۱۰ است لیک از نظر شما ۵ هم نمیگیرد !
من پخش را جوری میبینم و شما جوری دیگر !
من با آب و تاب و شادی میگویم عطر ام را یافتم چنین است و چنان است و شما میگویید این هم شد عطر ؟؟ پیف هم برای آن زیاد است !
یک نکته ی مهم دیگر :
معمولا هرکس در عطر استاد میشود سلیقه اش به انتها میرسد ! یعنی چه ؟
یعنی آن انتها ، اکنون برای بسیاری زود است یعنی مثل پریدن از پله ی اول به پله ی آخر است ، یعنی خود آن شخص پرنده هم نمیفهمد که چه شد ؟؟!
سرخورده میشود ، گیج میشود ، میترسد ، از خود نا امید میشود !
این نکته ای ست که من همیشه به آن توجه میکنم یعنی به ثانیه ای مسیر پیموده را بر میگردم و مجددا خود را در ابتدا و در پله های اول تجسم میکنم تا با جوانان همسو شوم و همیشه به جوانان فرشته خوی این مسیر میگویم که آهسته و پیوسته جلو روید !
پرش در عطربازی یعنی کلاه گذاشتن بر سر خود !
همیشه یاد خاطره ای می افتم که یکی از اساتید عزیزم سااالها پیش که جوان بودم عطری نیش ( آن روزها میگفتند سفارشی یا لوکس ) از اروپا برایم به هدیه آورد و تعریف ها و تمجیدها کرد که نه تنها نفهمیدم چه بود بلکه نزدیک بود از هرچه عطر بود متنفر شوم !!
اما امروز از بهترین های من است !
به برند توجه نکنید ، به نام توجه نکنید ، به نشان توجه نکنید ، به نمرات یا تعاریف و تماجید توجه نکنید ! بلکه :
فقط به تست و اگر میخواهید عطربازی خبره شوید : به تمرین . تمرین یعنی بوییدن همه چیز و هرچیز !
قبلا هم گفته ام : با یک عطاری دوست شوید !
جوان که بودم هییییچ سر در نمی آوردم از ریویوها و تفاسیر تخصصی !
یاد خاطره ای افتادم :)
یکی از دوستان ام سالها پیش میگفت : فلانی در فلان سایت خارجی چه خوب مینویسد !
گفتم خوانده ای ؟ گفت بله ، عالی بود ! عجب حرفه ایست !
گفتم برایم بگو چه نوشته .
گفت : مِن مِن ! پت پت !
گفتم انقریب است که گیج شوی و آن یک جویی هم که یاد گرفته ایم از سرمان بپرانی :)
ما هنوز سیکل نداریم ، در خصوص عملیات ناسا مقاله های تخصصی میخوانیم و اظهار نظر هم میکنیم ؟؟
تازه اکتفا به این هم نمیکنیم بلکه رای هم میدهیم که فلانی درست گفت و بهمانی درست تر گفت :)
از بحث خارج شدم !
خلاصه که دوستان عزیزم عطردوست یا عطرباز خوب به کسی میگویند که از تمامی ی عطرها با خبر باشد و قله ی هر دسته و گروه را بشناسد اما پس از تحقیق و تست ، سازگارترین ها را با خود انتخاب کند و تهیه کند و وقتی بر مرتفع ترین قله ی هر رشته کوه ایستاد به خود بگوید :
قله های کوتاه تر که زیر پای من است بر من جذابیتی ندارند که بر بلندترین ایستاده ام !
و تا قله ی بلندتری را پیدا نکرده به فکر فتح نمی افتد که کوهنوردان خبره به قله های کوتاه تر توجه ندارند .
و جوان هوشیار که فکر فتح بلندترین قله ها را در سر دارد از کوتاهترین شروع میکند به تمرین !
ضمنا یادتان باشد :
مسیر عطربازی از مقصد اش به مرااااتب زیباتر است !
ساقی بانگ زد که :
صبح است ساقیا ، قدحی پر شراب کن !
بروم به نوشیدن می صبحگاهی
قبل اش جرعه ای عطر مینوشم به سلامتی شما دوستان عزیزم که اکثریت تان اکنون مشغول تماشای رویائید !
رویایتان معطر انشاله به بوی گلهای آویخته بر گیسوان فرشتگان !
رویایتان معطر به چشیدن خوشبوترین لبخندهای شیرین ترین لبان سرخ فام !
رویایتان معطر به عطر بی همتای پرواز بسوی نور
:)
35 تشکر شده توسط : عباس بهرامی chemist
Dior Homme Parfum
لینک به نظر 23 مهر 1402 تشکر پاسخ به ایکاروس
با احترام و سلام
مَثَل این دنیا همچون سکانس نحوه ی آزادی ی زندانی ی فیلم رستگاری در شائوشنگ است که از دالان نیم مایلی ی فاضلاب خود را در برکه ی پاکیزگی ی رستگاری کشاند و در زیر باران رهایی تطهیر شد !
تجارب بیشمار بزرگان میگوید مرز بین تاریکی و نور مرزی ست که در آن ، ظلمت به حد اعلا و انتهای بروز خویش میرسد و هرآنکسان که این مرز تجربه کنند بیشترین فشار ظلمت و نومیدی را درک خواهند کرد .
متشکرم که من و ما را محرم حرم آلام و افکار خویش دیده اید .
بله ، همه ی ما صدا زدیم دوستانمان را به تشرف حضور در محضر نور ، نوری که معطر است به تفریق و تمییز .
آرزو میکنم بر تو دوست عزیزم و خودم و همه ی دوستان ام قدرت برگرداندن توجه به لمس نور که اتفاقا تمامی ی اسباب اش بر شما مهیاست که درد را نعمتی ست که بر هر کس اعطا نکنند که هرآنکه بزرگتر است دردی الیم تر دارد !
درد بی دردی علاج اش آتش است !
چه درست گفتی :
تخم درد پاشیدند و انسان روئید !
لیک باغبان گفت از پس درد آسودگی ست !
برایت نیم نگاهی را از آسودگی حین درد آرزو میکنم که این خود درمان است و تسکین ، تا روز تجربه ی آسایش مطلق !
لیک این درمان ، خود دردی دارد از جنس بی تابی وصال ، که دنیا بر توازن است .
برایت آرزو میکنم بوییدن عطور فرا روایح را که تحلیل آنها ، منزلت این عطور را از چشم دل ات میکاهد .
روزی را میبینم که ذیل همین پیام بر من بنویسی :
کجایی سخی ؟؟
کجایی که بر تو بگویم چه دیدم و چه بوییدم !!
و من بگویم :
منتظرت نشسته ام درحالیکه شیشه هایی بر تو پر کرده ام از عصاره ی مهر ! که تقدیمت کنم .

شعفی که هماکنون در آن معلق ام تمامی ی قضاوت ها ، تردیدها و حتی تمسخرهای احتمالی ی برخی خوانندگان این پیام را میپوشاند !
که اسرار ، تنها بر قلب کسانی مینشینند که اهل آن باشند !!
امید به دیدار در آن نور سپید
30 تشکر شده توسط : مروت علیرضا موسوی
Dior Homme Parfum
لینک به نظر 22 مهر 1402 تشکر پاسخ به مروت
سپاسگزارم دوستان عزیزم
جنابان شفیعی ، وزیری و مروت
و دیگر همه ی دوستان همیشه مهربان ام
پوزش بابت تاخیر در پاسخ

پریشب دوستی از دوستان عطرافشانی ام پیام داد که فلانی شما دیگر رفته اید از عطرافشان ؟
عرض کردم خیر ! چه کس این گفته ؟؟
نوشت : خودتان در شعرتان گفتید ضمنا سرکار خانم فیضی هم نوشته اند بر ایکاروس ( عزیزمان ) که دیگران می آیند و میروند و تو همچنان هستی !
گفتم : اولا مرا با ایکاروس عزیزمان که دبیر عشق ما و استاد ماست قیاس نکنید که این قیاسی شایسته نیست . که شاید مفتخر به دریافت عنوان شاگردی ی ایشان نیز نباشم .
دوم اینکه به شعر من دقت نکرده اید !! :
بوی خوش این خانه به " ادراک " کشم !
آن شعر روایتی بود از پس آزادی ی من انشاله
آن شعر را در حالی نوشتم که روح بودم نه جسم !
برای روزی که جسم ام با شما خداحافظی کند انشاله لیک حتی ادراک ( روح ) من وابسته به بوی خوش عطر تن شماهاست .
سوم در خصوص فرمایش سرکار خانم فیضی ی عزیزمان ، مگر فامیلی ی این حقیر همگان است :))
اگر فامیلی ی حقیر همگان باشد پس آن بیت که میگوید همگان روند و آیند و تو همچنان که هستی ، بر من حقیر مصداق دارد :)
بجای آن ، به این درس بزرگ بیاندیش :
روزگاری نه چندان دور ایکاروس عزیز ما بر زمینی بایر تخمی نیک کاشت . و رفت !
چرا ؟ چون صحرا خشک بود لیک کسی تشنه نبود !
درس بزرگ : هییییچ عمل نیکی بی پاداش نیست !
حتی اگر در همان لحظه این عمل نیک تقبیح شود !
چون چرخ بر مداری نیک میگردد !
اکنون بر باغ پر گل خویش در زیر سایه بان محبت نشسته است !
در حالیکه تشنه گان بسیارند به سیرآبی از دست او !
و این پاداش نیک اندیشان است به نیک فرجامی !
من در روزگار فراق اش بارها گفته بودم که وی خواهد آمد !
زیرا که در وعده ی خدا خلاف نیست به تنظیم قوانین !
و این حضور پر درخشش امروز ایشان بر شما و همه ی ما مبارک باد انشاله .
و سایه شان مستدام بر هنر عطر ایران که زیباترین بوی را دارد در بین تمامی ی اقسام هنر :)
این حقیر نیز چون دیگران مشغول ام به بوییدن عطری که این روزها پراکنده است در این خانه به اشتیاق وصال یار !
که هنوز در زندان جسم محبوس ام :(
ارادت ها خدمت همه ی شما
بوی خوش وصل یار گوارای وجود معطرتان انشاله مستدام
34 تشکر شده توسط : رحمان بیرامی علیرضا موسوی
دوستان عزیزم سلامی دیگربار
امروز دلتنگ شما شدم و سری زدم بجهت عرض ارادت
چند نظر از دوستان ام خواندم در خصوص این شاهکار و خوب دیدم که عرایضی عرض کنم درین خصوص !
چند مدتی پیش سرفصل مهمی را باز کردم که از نظر خودم مهمترین است در دنیای عطور :
اینکه کدامین مردان چه عطری را انتخاب میکنند و چرا ؟
که این چرایی اش بسیار پراهمیت است و کمکها میکند به دوستداران دنیای عطور جهت شناسایی ی دسته جات مردان و ایضا نحوه ی انتخاب عطر و چرایی ی آن ایضا نیل به دسته ای که شایسته تر دیده میشود .
که اتفاقا علمی بسیار دقیق است با این وجود که عوامل و آیتم های متعددی دلائل و چرایی ی آن را توضیح داده و تفسیر میکنند .
لیکن مدیریت عزیز ما موافق نبودند و حقیر نیز به نظر ایشان مثل همیشه احترام گزاردم هرچند که معتقدم کمکها میکند ابتدا به شناخت خود و سپس به یافتن سلیقه در جهت انتخاب و پس از آن لیستی خواهند داشت از عطور مرتبط .
ایضا اینکار کمک به درک یکدیگر میکرد یعنی درک میکردیم که چرا برخی از سر عناد یا هیجان نمرات کم به برخی عطور میدهند یا آنها را عطرهایی بد میخوانند حال آنکه عطر بد هرگز تولید نمیشود که برای تولید هر عطر تحقیقات گسترده و صرف سرمایه ی هنگفت لازم است حتی عطرهایی بسیار معمولی باید ضریب موفقیت را حاصل کنند و برای هر رایحه ( نه عطر ) سلیقه ی هدف از پیش تعیین میشود .
از سویی معتقدم اگر " نه " در تقدیمی بیاید زمان و تقویم اش فرا نرسیده است از طرفی هم بسیااار زمانبر و سخت بود حدود یک ماه هر روزه با مقاله ای طویل که با ذیق وقت حقیر واژه ی " نه " مرا آسوده تر از " آری " میکرد :)
اکنون سعی میکنم بصورت معکوس و مجمل تنها جهت همین رایحه مطالبی عرض کنم .
و اما این عطر مناسب چه مردانی ست یا بقولی کدامین مردان این " رایحه " را دوست تر دارند :
قبلش عرض کنم که خانمهای بسیاری نیز ازین عطر استفاده میکنند و آنها نیز تقسیم بندی ی خود دارند .
- شما هرگز آدمی را پیدا نمیکنید که مطلقا ( یعنی صد در صد ) مرد باشد یا مطلقا زن !
چنین موجودی تا کنون خلق نشده است !
وارد فلسفه نمیشوم که اتفاقا دلیلی بسیار دقیق و روشن دارد در فلسفه و منطق و حتی فقه که البته این حقیر در همه ی آنها صفر ام لیک مطالعه و جستجوی پاسخ کرده ام .
هر مرد یا زنی درصدی از جنس مخالف را در خود دارد . این درصد در هر شخص کاملا متفاوت است .
همه ی ما زنانی دیده ایم همچون مرد و مردانی که لطافت قلب و سرشت ایشان حتی از زنان پیشی گرفته است . این موارد در ظاهر افراد نیز نمود دارند که هماره رنگ رخسار راوی ی سر درون است .
مردانی که بیش از سایرین زمانی را جلوی آیینه میگذرانند . این خصیصه با غریزه ی زنانه که میل هرچه بیشتر به " دیده شدن " دارد تفاوتی بنیادین دارد و تنها نظافت و زیبایی را در حد اعلای خود میجوید ، دقیقا آنچه خدا دوست دارد ببیند !
آنچه در جوانی و میل دیده شدن توسط جنس مخالف رقم میخورد با چیزی که من عرض میکنم در تعدادی از مردان که پس از طی آن طریق و در میانسالی تا انتهای عمر رقم میخورد تفاوتی بنیادین دارد .
- اکثریت قریب به اتفاق مردان هنرمند ( کل اقسام هنر ) از دوستداران این رایحه اند . آنهایی که در طریق هنر به مقصود و کمال رسیده اند . دلیل آن جستجو و کنجکاوی در زیبایی ست که همه ی ایشان غایت زیبایی را میجویند و چون زنان در دنیای زیبایی ها محیط اند فطرت هنرمندانه ی مردان هنرمند با انتشار زیبایی ی زنان بیگانه نیست .
- دنیای مردان و زنان با یک خط مستقیم و مشخص منفک نمیشود بلکه این مرز ، هاله ای ست عمق دار که بین این دو دنیا حائل است ، این رایحه دقیقا رایحه ی همین هاله ی حائل است !
و عمق آن به درستی عمق این هاله ی حائل را تعریف کرده است و نمایش میدهد !
- این ، رایحه ی " زیبائی " ست نه رایحه ی زنانه اما چون همیشه زیبایی با زنان تعریف میشود بر مردان ، برخی این رایحه را از دنیای نری یت جدا میشمرند .
برخی ، تنها خشونت را خصلت مردان میشمارند یا حداقل آنرا در صدر میدانند ، این دسته از مردان با این رایحه بیگانه اند .
حال آنکه این رایحه ، خشونتی از جنس زیبایی را در خود دارد و دقیقا به همین دلیل است که اگر زنان این رایحه ( عطر ) را بپوشند ، ناخواسته از سوی رایحه بازان دقیق ، خشونت فطری ی ایشان پیش و بیش از بقیه ی خصائص نمود میکند !
- زیبایی برای مردان همیشه همراه نظافت ، شیکپوشی و هارمونی می آید ازینرو کمتر مردی را دیده ام که این رایحه را پوشیده باشد و از خصائص یادشده عاری باشد .
- تا کنون شاعری ندیده ام که از علاقمندان این رایحه نباشد ! این رایحه خود شعری زیباست ! یعنی در بین اقسام هنر ، درجه ی علاقه علاوه بر شخص بر هنر منتخب نیز محیط است !
- معمولا اکثر جوانانی که در ابتدای راه زیبایی جویی هستند با این رایحه بیگانه اند . ایشان بیش از اینکه بخواهند رقیق القلبی ی خویش را بروز دهند مایل به بروز قدرت و خشونت نری یت خویش اند در مسابقه ی تصاحب . گذشت زمان بزودی ایشان را پخته و سپس ژنهایی را که درصد نر و مادگی را تعیین میکند فعال میشوند و هرچه درصد نری یت بالاتر رود بر میزان خشونت افزوده و از میزان لطافت کاسته میشود . تربیت و فرهنگ و جامعه نیز نقش بازی میکنند . بدیهی ست هرچه مرد از لطافت دورتر باشد با این رایحه بیگانه تر است .
- از همین رو ست که مدل اینتنس محبوبیت ( شماره طرفداران ) بیشتر و بالاتری دارد زیرا از غلظت این موضوع در رایحه کاسته شده و به نوعی تعدیل شده است !
حال آنکه از نظر خشونت مدل پارفوم قویتر است و بجهت چیدمان مثلثی ی آن که در ادامه عرض خواهم کرد طپش چرم در زاویه ی قلب قدرت انتشار خشونت را افزوده است .
به این دلیل قسمتی از مردان ، رایحه ی پارفوم را پسندیده تر میبینند بر پوشش .
- این رایحه ( پارفوم ، اینتنس ) با لباس نظامی هیچ تناسب ندارد هرچند که صاحب آن لباس فرم ، مردی معتدل باشد ! اما بر تن یک نوازنده ی آلات موسیقی یا بر تن مردی در حال رقصی مشترک بجاست !
این خود مثالی مجمل بود به تعریفی کلی !
میگویند نوع خاصی از فرشتگان جنسیت ندارند ، این رایحه رایحه ی ایشان است !
- آدمیانی هستند که از این تقسیم بندی ( مردی یت و زنی یت ) عبور کرده اند ، زیبایی میجویند و خالق اش را ، این رایحه ی ایشان است !
تا کنون با این رایحه نماز ( به روش خود ) خوانده اید ؟ بر قطر سیم اتصال میافزاید و جریان را تقویت میکند ! آزمایش کنید !
آیا زنان مردانی را که این رایحه پوشیده اند دوست تر دارند ؟
همیشه گفته ام ، عطر هیچ نقش بازی نکند مگر نقش کاتالیزور !
آیتم هایی هستند که در درجات بالاتری از عطر ( رایحه ) نشسته اند . اما
اما اگر کسی اهم را تحصیل کرده باشد آنوقت رایحه نقشی بسیار مهمتر از چیزی که هست بازی میکند و گاهی حتی در صدر جدول مینشیند در کنار شعور !
راوی ی سواد میشود !
نشان دهنده ی منش ، روش ، عمق ، کارکتر ، درایت ، تیزبینی ، هوش ، ذکاوت ، نظافت ، نزاکت ، فرهنگ ، تربیت ، تاریخ خانواده ، ادراک و سلیقه میشود !
همه را در کوتاه ترین زمان روایت میکند !
اما اگر حتی یکی از آنها در اواسط کار نفی شود زنجیر پاره میشود و آنوقت همان رایحه از صدر سقوط میکند و آنکه بالاتر نشیند لاجرم سخت تر میشکند !

این عطر فراغت دارد از جنسیت !
یعنی اگر نیک بنگریم بر آن ، جنسیت کم اهمیت ترین خصیصه ی آن است !
بر این جمله تفکر بسیار کنید که بر رایحه شناسی و اقسام آن به شما کمک خواهد کرد .

نت شناسی ( هندسه ی چیدمان ) :
این عطر از نظر نت شناسی و حفظ تعادل بر یکی از زیباترین فرمولهای معطرات سوار است !
ریاضیات را درین عطر بجویید !
این عطر برای تعادل بر مثلثی دقیق استوار است :
ضلع زنبق و رز که زنبق در زاویه است
ضلع چرم و چوب صندل که چرم در زاویه نشسته
ضلع سدر و عود که عود زاویه ی سوم را در اختیار دارد .
اگر دقیق شوید تمامی ی عطرهای مطرح و شهیر که هر کدام در طریق خود پیشرو بوده اند و هستند از فرمولی دقیق در ریاضی ی نت ها و به شکلی درست ترین در هندسه ی آنها چیده شده اند .
تحقیق درین مورد شاخه ای دیگرگون ازین علم بزرگ است که البته بر بسیاری از ما اهمیت ویژه ندارد مگر بر عده ای که علاقمند بر تلفیق این دو علم باشند .
ضمنا ریاضی و هندسه شان مثل من ضعیف نباشد :)
خلاصه که این عطر متوازن و موزون است لیک متقارن نیست !
عطرها ( روایحی ) که متقارن نیستند قلبی بشدت طپنده دارند ، سیکل انتشار آنها نوسان دارد اما دارای تواتری منظم است .
نوع انتشار عطرهای مثلثی متفاوت و دقیق است

این عطری شاهکار است
برای اهل تفکر ، یک کتاب سخن در دل دارد
زبان عطرها را بیاموزیم تا داستانهای ایشان را بشنویم
اگر بر زبان عطور مسلط شویم نیاز به ترجمه نخواهیم داشت و بی واسطه داستان های ایشان را از زبان خود خواهیم شنید
پوشش :
برای این عطر هارمونی و رنگ پوشش نقشی مهم ایفا میکند . خصوص برای دوستانی که بر سر دوراهی ی استفاده یا عدم ، بر رایحه ی لوازم آرایشی ( بزبان عام ) مانده اند :
برای بروز و انتقال آن حس موصوف زیبای مردانه از رنگهای تیره ی قهوه ای و مشکی استفاده کنید .
هرگز این عطر را همزمان با رنگ ها خصوص رنگهای غلیظ و تند نپوشید زیرا ذهن مخاطب منحرف میشود
مهمترین کار در پخش و ارائه ی این رایحه ، کنترل زنبق است که باید با رنگهای تیره کنترل شود و به حاشیه رانده شود . رنگ قهوه ای و مشکی رایحه ی چرم را تقویت میکند
بستگی به مجلس هم دارد من خودم بیشترین بازخورد را با کت و شلوار ، کفش و دوبنده ی کرمی و پیراهن زنبقی ( سورمه ای بنفش ) و کراواتی زمینه کرمی با بته جقه های زنبقی گرفتم البته نه در سالهایی مثل این سالها !
دیگر اینکه دوستان عزیزم نمرات مثبوت کاملا و تماما شخصی ست !
حتی تعریف پخش و ماندگاری برای هر شخص متفاوت است و وابسته به میزان تست ، قیاس و تجربه و سلیقه ی شخصی دارد و قابل به اتکا نیست برسد به طراحی شیشه و رایحه . مگر اینکه نمرات از سوی کارشناسانی از این رشته باشد که از سویی همسلیقه ی ما باشند و از سوی دیگر توان ایشان درین فن شناخته شده باشد .
این را هم در نظر بگیرید که فرمول عطرها و به طبع قدرت انتشار و مانایی ی آنها مدام در حال تغییر است پس نمرات دیروز یک عطر برای امروز اش قابل به استناد نیست .
مخلص کلام اینکه همه چیز یک عطر تنها با تست شخصی روشن و هویدا میشود .
خود ببویید ، از عطار نشنوید !

دوستان عزیزم ، سنگ زیر آسیاب بوی دیور اوم میدهد !

تا فرصت خدمت دیگری اگر زنده بودم امید به دیدار
روزگار سختی را میگذرانیم حتی آنان که درآمدی بیش از نیاز دارند از مشاهده ی درد دیگران لبریز از درد میشوند
شاید همه بد شده باشند به اقتضا لیک دوستان عزیزم شما خوب بمانید و یادتان نرود که در هر شرایط شما راوی ی معطریتی بهشتگون و حضور خدائید !
امید به بوییدن عطر خدا
70 تشکر شده توسط : مهیار محمدی مهریار
Bois Sikar
لینک به نظر 28 شهریور 1402 تشکر پاسخ به 🄼🄾🄽🄰
سلام عزیزم
من خانم آقای سخی ام
خبر دارم که چقدر دوستون داره چند نفری رو توی عطرافشان البته همه رو دوست داره ولی تعدادی رو میدونم که خیلی دوست داره
اگه اسم ببرم از خانما و آقایون میدونم که ناراحت میشه 😊
از شما و همه ی اون دوستا بابت لطفهاشون متشکرم
بهم گفته چیزی ننویس فقط بخون 😁
اما وظیفه داشتم در پاسخ به شما و هم دوستان خوبش تشکر کنم و فقط جواب یک سوال رو در پرسش و پاسخ نوشتم ایشالله که دعوام نمیکنه 😁
من دورادور همتونو میشناسم و از خدا میخوام همتون شاد باشین و بقول آقای سخی معطر به ذات 😊
خدا حافظ همتون باشه و میدونم که قدر همدیگه و این خونه رو میدونین ☺
17 تشکر شده توسط : عباس بهرامی سالمی
Bois Sikar
لینک به نظر 23 شهریور 1402 تشکر پاسخ به امیر رنجبر
امیر رنجبر عزیزم دوست قدیمی
سرکار خانم مونای همیشه زیبا
دختر هوشیار این خانه ، نازنین ناز که در صفحه ی مسیح و ما پیامی از مهر بر این حقیر فرستادند
و دیگر همه ی دوستان عزیز معطر ام
عرض سلام ها و ارادت ها
امیر عزیزم :
من این خانه ترک نخواهم کرد چرا که قیمت عشق و مهری که از شما نزدیکان ام دریافت میکنم بی انتهاست . علاوه بر این تعدادی از اعضای این منزل بر من دین دارند چنانکه اگر جسم تهی کنم روح حاضر خواهم داشت به عرض ارادت .
مدتیست وظیفه ی حضور به عهده ی همسرم نهاده ام :)
خواهش کرده ام هر زمان آن زنگوله ی بالا عددی نشان داد یا دوست عزیزی فرمایشی بر من داشت مطلع کند به اطاعت .
مشغول شستن ظروف بودم ( خانمم میپزد و می آورد من جمع میکنم و میشورم ! ) که خانم ام صفحه ی این عطر را باز کرده بود و پرسید این عطر را داری ؟
گفتم ساخت چه سالی ست ؟ و چون حوالی ی پنج سالی ست که عطری نخریده ام مگر گزیده ای اندک از دستریزها ، گفتم نه ! چه کسانی ریویو کرده اند ؟ گفت فلان دوستان . گفتم لطفا ریویو جناب رنجبر را برایم بخوان . مابقی را سپس خود خواهم خواند . در انتها پرسیدم تشکر کرده ام ؟ گفت خیر . گفتم پس لطفا فراموش نشود .
و اما امیر عزیزم ، شاید قوانین جدید کمی با نوع فعالیت عده ای چون من مغایر باشد لیک قویا معتقدم روزی خواهد رسید که بالای صفحه ی اول عطرافشان این جمله منقش خواهد بود :

ای عطربازان و عطردوستان پارسی زبان
اینجا مامن شماست به زدودن رایحه ی تکرار
خانه ی شماست به کسب مهر
محضر شماست به معطریت زندگی به موازات هنر که همانا آدمِ نیک است
معطر کنید این خانه را به حضور مستمر خود به عطر هنر نیک زی !

و از پس حضور پر مهر بیشمار اعضاست که این خانه به وسعت کشور گسترده شود و ایضا تنها ماخذ تهیه ی عطر !

توضیح راجع به عطر ؟؟
بعد از چهل سال " زندگی " در کنار و همراه عطور این تجربه حاصل شد :
حس بویایی همچون اثر انگشت منحصر بفرد است .
به تعداد انسانها اخلاق و به تبع آن طبع مختلف موجود است .
عطر همچون نقاشی ست !
عطر همچون فیلم است !
عطر از جنس موسیقی ست !
من نمیتوانم یک تصویر را بر شما تشریح کنم ایضا یک فیلم یا موسیقی را . چرا ؟
چون حتی اگر بتوانم ، آن توضیح ، تشریح و برداشت من است نه برداشت شما !
هنر را نمیتوان توصیف کرد ! هر کس باید خود تجربه کند .
بنابرین آنکه میگوید : من ریویو میخوانم و سپس میخرم ، تنها به خود اجحاف کرده است !
ما همه اینجا جمع شده ایم به تشریح هنر عطاری و القای تجربه ی شخصی از حظی که از آن عطر خاص برده ایم !
که این میشود زندگی و خاطره ی ما از آن عطر .
میشود داستان دوستی ی ما با آن عطر .
میشود مهری که عشق بدنبال دارد .
میشود داستان عشق که ما به آن ریویو میگوییم
عشق را خرید و فروش نتوان کرد .
عشق را توضیح و تشریح نتوان کرد بلکه تجربه .
بجهت خرید ، خواندن عطر بدون تست معنی ندارد ، کمک نمیکند .
تنها دلیل موفقیت عطرافشان نسبت به سایر رقبا که تعدادشان به ده ها رسیده است همین است : مهر !
که در این خانه جاریست انشاله از قلب های شما
مهر مهمتر از دانش است خصوص درین خانه !
ادله اش در همین خانه :
از دبیر عزیزمان ایکاروس استادتر داریم در این هنر ؟
لیک زمانی حاضر بود که مهر غایب بود !
و رفت ! چرا ؟ چون بهای دانش را تنها مهر است که میتواند پرداخت کند ! پاسخ یک بی انتها را تنها بی انتهایی دیگر میتواند ! و سپس زمانی بازگشت که مهر حاضر بود ! آنهم به لطف و کوشش شما دوستان عزیزم . هرچند که آن چینی ی شکسته بند زده شد لیک دیگر چون روز نخست نمیطپد با تاسف ! و این ناگزیر است همیشه ! و زهی !
پس مهر مهمتر از دانش است !
حتی همین مهر باعث شد استادنماها یا بدخواهان خودشان خارج شوند !
مهر قدرت طراز اول جهان است .
جهان بر محور مهر میچرخد و لاغیر !
لیک برخی اوقات انقلاب فرزندان خود را میخورد !
خداراشکر که مدیریتی شایسته داریم . مطمئن ام روزی تنها مصوب این خانه ، قانون مهر خواهد بود . من بارها ملطوف لطف ایشان بوده ام .
عطر یعنی مهر !
و اما امیر عزیزم ، من دوستان ام را ترک نخواهم کرد که مجمع ایشان را به هزینه ستانده ام !
لیک باید صبوری کنم تا مدتی بگذرد و از نو قانون مهر را بر سردرب منزلمان بیاویزیم انشاله !
تعدادی از نازنین ترین دوستانمان این روزها حضور ندارند با تاسف که این حقیر کهتر ایشان ام .
خود میدانی که دوست ات دارم

سرکار خانم مونای زیبا
غروب که میشود من آسمانی میشوم !
این قاعده از کودکی برقرار بود و علت نمیدانستم تا آن غروب پرواز !
و اکنون هر غروب به یاد آن ، سوار ماشین میشوم ، ترانه ای به خدایم تقدیم میکنم ، میگریم از دلتنگی ، میخوانم و میروم ، و مرور میکنم آن خاطره را و قطره قطره آب میشوم !
همسایگان بارها میگویند فلانی هر غروب بوی عطر شما ما را مست میکند ، این چه عطریست ؟؟
چه بگویم ؟
بگویم عطر اشتیاق میهمانی ی خدا ؟
عطر ذوق پرواز ؟
عطر دلتنگی و حیرانی بین اینطرف یا آنطرف ؟
این عمر طولانی که اینهمه عطر را میکُشد و خود نمیمیرد !
به پروانه ها دقت کرده ای ؟
آنها بهترین راوی ی فلسفه ی زندگی ی " آدمیان " اند !
لیک از بد حادثه زمانی ما در پیله ایم که جنگل در حال سوختن است !
زیبا شدن و پروازی زیبا مردد گشته !
خود میدانید که ارادت دارم خدمت شما و بله !
حق با شماست لیک چه گویم از دل بی قرار !

نازنین عزیز
پدر و مادرت برقرار و مهرشان پایدار انشاله .
پدر این خانه بر من ِ نادان و ناتوان گران است لیک عنوان خادم هرچند بر من سزا نیست ، شاید !
طبع شعر ام گل کرد :)
لیک شارژ گوشی ام رو به اتمام است ایضا شارژ خودم که از ساعت ۵ صبح عبور کردم !
تا آنجا که شارژ گوشی لطف کند میگویم و مینویسم ، فرصت بازنگری و اصلاح نیست فقط مینویسم ، تقدیم به همه ی شما دوستان عزیزم که هر کدام زحمت ها کشیدید بر این خانه به مهر که این کمترین ، انتهای صف بوده ام همیشه ، این شعر از برای همه ی ماست :
دوران سخی ها درین خانه گذشت
آن مهر وری ها درین خانه گذشت
چندی ست به عشق و شور خدمت کردیم
تاریک و سیه به نور بدعت کردیم
عاشق کُشی و گنه برانداخته ایم
این خانه به عشق از نوین ساخته ایم
آوای حضور دوستان ساز بکرد
این خانه به مهر از نو آغاز بکرد
بر کل فضایش گهر عطر بریخت
بر هر نظرش عطر به هر سطر بریخت
با خامشی غروب چون شمع بسوخت
تا وقت سحر دیده به این جمع بدوخت
اندیشه ی نو ز عطر بر ساخته ایم
زیر و زبر رایحه پرداخته ایم
بر بوی خوش عطر بها ساخته ایم
با اینکه بر این بها ، بها باخته ایم
روز و شب ما به عشق آن بوی گذشت
در عکس جهت شنا بر آن سوی گذشت
زین عشق تمسخر و فغان بشنیدیم
ناخوب ز هر پیر و جوان بشنیدیم
آلوده به هر رایحه ی پست شدیم
با باده ی نااصل بدان مست شدیم
از فرط نیاز ساغر خون خوردیم
از خون جگر رایحه ی دون خوردیم
هر بار ز گرگان کله میش شنیدیم
هر بوی بدی بر مشم خویش خریدیم
تا بار دگر شوره نبارند به گلزار
محروم دگر باز نگردیم ز دیدار
آن دانه به اشک خویش سیراب کنیم
تا وقت طلوع دیده بی خواب کنیم
این خانه به عشق هم نگه داشته ایم
در مزرعه اش گوهر مه کاشته ایم
اکنون که نهال عشق ما پر بار است
این حُسن جمال عاری از هر خار است
اکنون که ز عطر مملو و پر باریم
از پیر و جوان ز شوق بر هر کاریم
اکنون که فرشتگان مزیدند به شور
از شدت نور عِطر جمع اند بحضور
اکنون که وظیفه ام به انجام رسید
هر آمدنی شدی ، سرانجام رسید !
نوبت به خداحافظی ی ما انداخت
آن آمدنم رفتنم اکنون برساخت
هر بار که بر حضور دلتنگ شوم
از فرط خمور بیدل و منگ شوم
بوی خوش این خانه به ادراک شوم
با دیدنتان بار دگر پاک شوم
امید به دیدار در آن روز سپید
بر تک تکتان ببارا نور امید
آن روز دگر بار به هم مست شویم
با بوییدن یکدگر ز غم رست شویم
دوران سخی ها و رفیقان بگذشت
چون آب به جویبار و چون باد بدشت !
نوبت به جوانان مه و نور رسید
نزدیک بشد آنکه ز ما دور رسید
باشد که چو ما به عشق از در آیند
آن گوی به سبقت ز چو من بربایند
این خانه به بوی عطر لبریز کنند
خود شیشه کنند و عِطر دستریز کنند :)
تا بوده حباب است دل یار هنربار
تا بوده صدف سخت شود باز و گهربار
آدمی هرگز ندیده از فراموشی گزند
رفتند و رویم و دیگر آیند و روند
چون هر نظرم این نظرم باز طویل است !
آن قال بگفتم وَ سرانجام به قیل است
هرچند غم انگیز بود رفت و نگهدار
امید به دیدار سپُر یار وفادار !

نوبت شما جوانان است عزیزم :)
که چنان پرسرعت روید که سخی به گرد پایتان هم نرسد انشاله .
ما پیرمردها هم ( پیر زن که نداریم ! ) با دوربین دنبال میکنیم و حظ میبریم از حضور جوانانی چون شما درین هنر ِ بزرگترین به زعم من که همه ی هنرها را در خود دارد به کمال !
بوی خوش ، همه چیز است !
و اگر بر دانش " ابعاد " اش مسلط شوید از هر حیث متمایز میشوید !
عطر را فقط به ظاهر نشناسید !
که باطن اش دنیایی ست بی انتها !
که عشق و دانش دست در دست و سینه بر سینه ی هم میرقصند !
و فرزندشان معطرترین است !
بنام : مهر :)
رایحه ای از خانه تان اکنون میبویید !
اگر بر بطن عطر مسلط شوید آنگاه :
مسیر خانه می یابید !
و آنگاه علاوه بر بوییدن ، میبینید ، میچشید ، میشنوید و لمس میکنید انشاله !
گوشی ام آلارم اتمام شارژ داد :)
ساعت هم از ۷:۳۰ گذشت !
با شما بودن زمان را کوتاه میکند از شادی :)
ارادت ها خدمت همه ی شما دوستان معطرم به ذات !
:)
46 تشکر شده توسط : میثم شفیعی مریم میربیک
جناب بابایی
سلام
بسیار متشکرم از مهر بزرگوارانه ی شما به این روسیاه حقیر که درین خانه بسیار بیش از حدود لیاقت اش ملطوف لطف دوستانش واقع گردیده است .
انشاله لطف خدا مشمول همه ی ما شود به نعمت بزرگ عاقبت به خیری
ارادت
6 تشکر شده توسط : عباس بهرامی Sajjad
Tygar
لینک به نظر 7 مرداد 1402 تشکر پاسخ به علی افتخاریان
شما عزیز من اید علی ی مهربان و پرشعور
که حتی مخالفت های شما نیز زیباست :)
بله علی جان . با ادله ات کاملا موافق ام .
منتهی منظورم این بود که سایه ای از عطر را انتخاب کنید بر پوشش .
سایه هماره خنک است .
مشکل دوستانی که عطر گرم را در گرما میزنند این است که دقیقا عطر را همچون زمستان میزنند !
عطر گرم را میتوان در گرما زد اما طبق فرمولی که عرض کردم یعنی طبق فرمول سایه !
عطر گرم فررار است . شما به زیبایی چند نت را مثال صحیح زدید .
پس باید طبق فرمول ریاضیات جدید یک سوی معادله را کاهش دهیم تا آن سو که پاسخ است کاهش یابد .
اگر عطر زمستانی را در تابستان ، همچون فرمول زمستان استفاده کنیم آنوقت غیر قابل تحمل میشود .
تنها یک جا میشود عطر گرم را در گرمای تابستان به روش زمستان ( پاف زیاد ) پوشید آنهم زمانیست که آن لباس را فردای روز معطر کردن پوشید ، متعادل و زیبا میشود . یعنی عطر در سایه میرود .
کلیت این پیام برای دوستانی بود که یک رایحه ی خاص را عاشق اند و در فصل تابستان فراق یار میکشند ، فردا را هم که ضمانت نیست هرچند که به تاکید معروض کرده ام بارها که هر رایحه در فصل خودش زیباترین است .
سعی کردم به آن دسته از دوستانمان عرض کنم که با آزمایش فرمول را دریابید و روز هجران آخر کنید لیک به قسمی که همچون دوستانی که مثال زدم باعث آزار دیگران نباشید .
برای عطر گرم باید سایه ساخت !
اگر در تابستان سایه نیست از خود ِ عطر سایه بسازید !
این یعنی چون عطر گرم خود فررار است و برای دمای سرد فرمول شده است و اکنون هوا گرم است و بر فرراریت عطر به تصاعد افزوده شده است پس عطر را پودر کنید ، تراکم را کاهش دهید ( در نقاط مختلف بیفشانید ) و با تنها سه پاف کار ِ چندین پاف قطره ای را در زمستان انجام دهید .
روش عطر زدن در زمستان و تابستان کاملا برابر و مساوی ست اگر : هر عطر را در فصل خود استفاده کنید اما اگر این معادله را بهم میزنید پس باید آنطرف معادله را هم عوض کنید !
جواب : در تابستان طبق فرمول بالا تاثیر را کاهش دهید .
در زمستان باید چه کرد با عطرهای تابستانی ؟!
آزمایش میکنیم تا بیاموزیم :)
تو خود بهتر میدانی که دوستت دارم جوان رعنا :)
پاینده باشید همه و همیشه معطر انشاله

یک خاطره هم بگویم :
پیجامه و پیراهن سفیدی دارم که اگر خواستم بروم در مجتمع یا سراغ ماشین ام بپوشم که نخواهم لباس بیرون بپوشم یا بقول دوستان تیپ بزنم ( تیپ سر ام را بخورد ، کدام تیپ ! که سالهاست همه ی پوشاک آنچنانی را برداشته ام لیک باز میگویند تیپ زده ای بقول روزگار جوانی ی ما که البته این تاثیرات عطر است و هارمونی هرچند که لباس ساده باشد ) .
عطری تنباکویی ی گرم ترکیب کرده بودم در تابستان برای زمستان . گفتم کجا آزمایش کنم ؟
غلیظ تست کردم بر همان پیراهن و شلوار که بر چوب لباسی درون کمد بود ( من وسواس نظم دارم ) .
فردا غروب که باد داغ می آمد دوستی زنگ زد که بیا پایین کار ات دارم . پوشیدم و رفتم نشستم در ماشین اش . یک زن و مرد جوان هم در ماشین بودند . موقع خداحافظی پیاده که شدم آن زن گفت آقا ببخشید عطر شما چنان زیباست که من هیچ چیز نفهمیدم جز بوییدن عطر شما و مرد هم گفت بله من هم اما روی ام نشد بگویم .
گفتم این عطر مخصوص زمستان است . به شما میگویم لیک در تابستان نپوشید !
گفتند الان تابستان است و شما زده اید و بسیار هم زیباست .
گفتم رنگ لباسم تاثیر دارد ، حتی گویش ام تاثیر دارد ، زمان پوشیدن تاثیر دارد ، مقدار آن تاثیر دارد و ایضا روش های پوشیدن ! عطر پوشیدن کار آسانی نیست هرچند که به آسانی ی برداشتن شیشه و افشانه کردن مینماید :)
لیک برای شما ساده است : در زمستان بپوشید !

و به شما دوستان عزیزم میگویم حتی منش و حرکات و زبان بدن شما نیز تاثیر دارد بر چگونگی ی دریافت عطر شما توسط سایرین !
یک آدم اکت و شلوغ را مجسم کنید :
حال عطری تند را بر او تجسم کنید .
اینبار عطری ملایم و معتدل را !
اینبار عطری گلی و ملوس را !
اینبار عطری خشن و عمیق را !
میبینید ؟
شخصیت اش هر بار دگرگون میشود در ذهن شمایی که دقیق اید بر دریافت رایحه !
برخی با او هماهنگ اند و برخی متضاد !
همین علم است که عطرباز را منفک میکند از سایرین و نه عطر او !
که عطر خوب خریدن را همه بلد اند و این یک امتیاز نیست !
شما یک عطر مثلا اماراتی را به یک عطرباز بدهید قول میدهم چنان کند که گوی سبقت را از دیگری ای که بهترین عطر نیش را خریده و پوشیده برباید !
چون عطر پوشیدن با عطر پاشیدن زمین تا آسمان متفاوت است دوستان عزیزم !
عطر پوشیدن علمی بزرگ در خود نهفته دارد و عطر پاشیدن را هر کس میتواند !
ما اینجائیم که عطر پوشیدن را بیاموزیم نه دانستن اینکه کدام عطر گرانتر است پس حتما بهتر است که این دقیقا همان چیزیست که صنعتگران پول پرست از ما میخواهند !
لیک هنرمندان همیشه برنده اند !
و معطریت بارها ورای عطر پوشیدن است !
این پله ی آخر و انتهای عطربازی ست که انشاله همه به آن قدم گذارید !
با لبخند :)
38 تشکر شده توسط : Sara مهدی ب

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2024 Atrafshan.ir