RANCE 1795 - Laetitia Millesime

رانس لتیسیا میلیزیم، چوبی/چرمی-امبریِ فاخر و شیک. لتیسیا در لغت به معنای شادکامی و لذته. اگر از طرفداران عطرای کهربایی(امبری) هستید، حتما این کارو تست کنید.اگر بخوام توصیفش کنم، بوی چوبِ فراوری شده و روکش شده میده و گرما و شیرینی عمیقی که ناشی از نت امبر(کهربا) است رایحه ی عطر رو صیقلی و دنج کرده. یا بوی چرمِ شیرین و معطر که انیمالیک نیست و یکوچولو پودری و بسیار اندک بوزی شده. برام سخته بگم این عطر بیشتر بوی چوب میده یا چرم :)) برخلاف تصوری که با خوندن لیستش شکل میگیره عطر گلی و یا با یک نت گلیِ overt نیست و عمدتا امبری و گرمه.لتیسیا برای من کاملا یونیسکسه و بنظرم واقعا ظلمه که بگیم یه عطرِ زنانه است.ماندگاری خوبی داره؛ پخشش متوسطه که خب با توجه به جنس رایحه اش مقبوله.کیفیت خوبی داره و بنظرم عطر شیک و باکلاسیه؛ فلذا مناسب موقعیات رسمی و مجلسی و پوشش سنگین و باوقاره، بعلاوه این رایحه کرکترِ...↓ بیشتر

عطرِ whispers in the library از Margiela خیلی شبیه به لتیسیاست فضاش، اختلافشون تو اندکی پررنگ تر بودن نت های بالزامیکی-بوزی توی ویسپرز ه. لتیسیا امبری تر و ویسپرز بوزی تره ولی بیس و فضاشون خیلی نزدیکه.
لتیسیا برای هردو جنس و ویسپرز برای اقایون مناسب تره.
ویسپرز میتونه روزانه پوشیده بشه و کژوال تره ولی لتیسیا رسمی تر.

Laetitia Millesime Rance 1795لتیشیا بسیار با شکوه ، عمیق ، قوی ، لوکس ، تلخه و گرمه این عطر را فرانسوا رنسه به لتیشیا مادر ناپلئون تدقیم کرده ... نتیجه کارعجیبه بوی سنگین و عمیقش واقعا حس یک مادر اشرافی و در این حال پخته را داره اما نه مادری که ته دلش خشنود باشه از فرزندی که بزرگ کرده ، مثل مادری هست که ته دلش غمگینه چون میدونه چه هیولایی را بزرگ کرده کسی که اروپا را به آتش میکشه اصلاً ته بوی این عطر بوی غم ، بوی دلسردی از ناپلئون را داره ... بوی یأس بتهوون را میده وقتی که ناپلئون تاجگذار کرد و فهمید که سمفونی Eroica سمفونی سه را به چه هیولایی تقدیم کرده ، اصلاً بوی موومان 2 کنسرتو پیانو شماره 5 بتهوون ( آداجو اون پوکو موسو - Beethoven Op.73-2 adagio ) را میده چون همان زمانی نوشته شد که ناپلئون به اتریش حمله کرد .... بوی این عطر گرچه بسیار عمیق و غم انگیزه ولی بسیار محکم هم هست غمش از جنس ...↓ بیشتر

سلام و وقت بخیر دوستان خوش پوشمیه پچولی زیبا و قشنگ،یه سایدیلیک بالزامیکی شده و از خش یکمی در اومده،یه سایدیلیک یکمی گرم شده و رفیق تر شده...من عاشق سایدیلیک هستم و میپوشمش و عشق میکنم هربار که خودم رو نفس میکشم و عاشق همون خش و دوری گزینی ایش از جمع هستم که البته فک کنم بجای سایدیلیک بگم پچولی ش بهتره،هرچند که من بیشتر از پچولی عاشق سایدیلکیم....لاتیشیا رو به واسطه ی خرید گروهی و لطف یکی از دوستان عزیزم سعادت تستش رو پیدا کردم،شروع کار حجم پچولی آیی از جنس پچولی سایدیلیک رو پیدا میکنم که دلنشین هست برام زیاد ،منتها نه پچولی تنها..حس بالزامیکی آیی که توی کار هست و حس چرب بودن کار رو القا می‌کنه همراه با رزی که همراهیش می‌کنه من رو بیاد یکی از کارهای فرانچسکابیانکی میندازه که اگر درست خاطرم باشه س ک س اند د سی ایش باید باشه...این محیط بالزامیکی رز آلود برام یادآور کارهای فرانچسکابیانکی هست....↓ بیشتر

به احترام تو باید ایستاد و کلاه از سر برداشت ... تو خوشمزه ترین ، لطیف ترین ، مهربان ترین ، عمیق ترین ، اصیل ترین و .... پچولی ای بودی که بعد از مدتها تجربه کردم .... همیشه به همسرم بخاطر اینکه میتونه تو را بپوشه حسادت کردم .... ای کاش برای چند ثانیه میشد جنسیتم عوض میشد و میتوانستم تو را بپوشم .

اگر چه شروع دلنشینی برام نداشت ولی با گذشت زمان یه رایحه شیرین و دوست داشتنی ازش به جامیمونه.ولی عطری نیست که با این قیمت هشت تومنی ارزش خرید داشته باشه