XERJOFF - Tony Iommi Monkey Special

خطر بلایندبای این جنابِ تونی آیومی بزرگوار از بیخ گوش بنده حقیر گذشت
امروز کاملا اتفاقی تستش کردم و هی به خودم میگفتم نه اشتباه میکنی حتما خودش نیست ، مگه میشه ؟ من بابت این میخواستم ۱۳ میلیون پول بدم ؟؟
مشکلی که ما ایرانیا داریم با خیلی عطرای لوکس مثل امبرنمد لویی ویتون، رز ، رز ، فاکینگ دِمِت رز

با سلام
به زبان خیلی ساده این عطر در ابتدا رایحه ای شبیه به میوه های در حال تخمیر رو تداعی میکنه در ادامه شخصا شباهت زیادی بین این عطر و اوجان مارلی دیدم (حالت البالویی و شیرین) در بیس نت هم به عطر امبردالکساندر بوچرون شباهت داره پخش بو و ماندگاری ش واقعا بالاس در ساعت های اولیه پخش بوش غیر قابل مهاره
در کل ارزش خرید با این قیمت خصوصا اگه یکی از دو عطری که ذکر کردم رو داشته باشید به هیچ عنوان نداره مگر اینکه دغدغه مالی تون صفر باشه

از این اصلاً خوشم نیومد ، هیچ تناسبی بین اسم و کانسپت و پکیجینگ(شیشه نقره ای مشکی و باکس سیاه)با خود رایحه وجود نداره ،
احتمالا اول طراحی شده بعد دنبال یه اسم براش گشتن ، بنابراین اگر شما از طرفدارای بلک سبث باشید کاملاً ناامید می شوید ، البته مگر اینکه فرض کنیم نقش اصلی این نمایش میمون روی گیتار تونی ایومی بوده باشه که تا حدودی می شه گفت رایحه متناسب طراحی شده!!!
فضای چسبناک و شیرین رزی فلاوریش مخاطب ایرانی رو راحت فراری می ده و اگر عطرباز هم باشید با اولین تست ده ها رایحه مشابه به ذهن تون هجوم میاره ،
سایکدلیک و کورومندل رو فراموش کنید تونی ایومی در برابر اونها قابل اعتنا نیست ، بعد از چندین بار تست و اینبار امتحانش در هوای خنک و بارانی دی ماه این هشدار رو می دم که فکر بلایند بای و بازخورد گرفتن از این کار رو از سرتون بیرون کنید ،
پچولی و چرم در شیرینی اوردوز میوه ای فلاوری اسپایسی خفیف شدن و فقط در درای داون خودی نشون می دن و این ساختمان اصلاً بالانس و دوست داشتنی نیست ،
پخش و ماندگار خوبی داره و هر دو امتیاز بالایی می گیرند.

ابتدا از همه اسمش
اسمش تونی آیومی‌ست و وام گرفته از مشهورترین و بزرگترین موزیسین های سبک متال و راک در جهان؛نه ایومی نه یومی و یائومی و لومی و‌سایر برداشت های کم توجهانه
.
اولین علامت سوال همینجا بالای سرم در آمد؛چرا زرجفی که همه به عنوان یک برند نیش فوق لوکس‌ و بالا نشین میشناسیم،سراغ یک‌ سلبریتی برای عرضه محصولش رفته؟اصلا چه نیازی دارد؟زرجف فروش خودش را دارد،سیاست بازاریابی و مشتریان خاص خودش…
سیاستش هم لوکس‌سازی توهمی‌ست
لابد میپرسید این دیگر چه صیغه ایست؟راهنمایی تان میکنم به پست ایکاروس عزیز با عنوان “لوکس یا ..” در عطر گرامش در وصف الکساندریا ۲؛حدود یکسال پیش آن را نوشته
.
بعد از نام میرسیم به جعبه گشایی
حقیقتا جلوی شما از زیباترین جعبه و باتل عطرهای طول تاریخ قرار گرفته،زیباتر از آنکه حتی عکس ها بتوانند زیباییش را وصفش کنند،اعتراف میکنم که خودم باتل این محصول چشمم را گرفت و کنجکاو شدم که تستش کنم و گوشه‌ای از ذهنم را آنچه این عطر هست،اختصاص بدهم و درگیرش کنم-بنابراین یک سیاست بازاریابی دیگر که در تله‌ش افتادیم-
.
شهد درون آن:
زرجوف ادعا کرده با توجه به ریشه ایتالیایی آنتونی آیومی-مادرش از کاتولیک های ایتالیایی‌ست که تاکستان انگور سرخ داشت-این عطر را ساخته اما بلانسبت شما بزرگواران حرف مفت زده،هیچ اِلمان یا آکوردی که مارا یاد ایتالیا بی‌اندازد در آن نیست،حتی نت بوزی آن رام است که نوشیدنی محبوب انگلیسی هاست نه شراب سرخ-که لااقل استعاره‌ای به مادر آیومی باشد-
نعنای هندی،دارچین آسیایی،رز بلغاری و …
اما خب این به معنای بد بودن نیست،به هیچ وجه
بلکه اگر کنایه فهم باشید این عطر یک مهندسی جذاب است
همه میدانیم پچولی یک آکورد اصلی در جهان عطر است
اگر با فلان ماده ترکیب شود،یک رایحه میسازد،با آکورد دیگر یک رایحه دیگر و …
آکوردی‌ست که از رایحه خاک تا بوی نم باران و باربرشاپی و صابونی و فِرش بودن را میتواند بسازد
عطار اینجا پچولی را بسیار مستحکم قرار داده و تمام آکوردهایی که میبینید می‌آیند،با پچولی ترکیب میشوند و میروند و نوبت را به آکورد بعدی میدهند
مثل شاهی که بر تختش تکیه زده و صف مشتاقان به جلویش می‌آیند،دست بوسی میکنند و میروند
ابتدا ترکیب پچولی و رام
یک ترکیب بوزی و شیرین که کمی رایحه خاکی تداعی می‌کند
سپس ترکیب پچولی و پشن فروت که آن هم میوه‌ی شیرینی‌ست
بعد نوبت به چرم میرسد که ترکیب آکوردهای قبل و پچولی کمی حالت جیرگونه به آن میدهند
سپس هجوم همگانی روایح گلی و در آخر عالیجنابان مشک و عنبر
عنبر در عطر ذکر نشده و استفاده هم نشده،اما از کجا می‌آید؟از وانیل و کارامل و مشک و ترکیب آن با پچولی یک رایحه نیمه شور بسیار شبیه به عنبر صید شده از دریا در آمده
.
پس شد یک عطر پچولی محور گورمند که روایح بوزی،خاکی،گلی ،دودی-چرمی و آکواتیک را هم در چنته دارد
بخاطر زرجوف بودنش،روایح طبیعی ترین بو را به شامه شما میرساند و راحت یک روز پخش بو و چرخش نت دارد
اصلا تمام تفاسیر بالا یک روز زمان میبرند و ماندگاریش با شستن لباس از بین میرود
.
ارزش خرید دارد؟
بستگی به خودتان دارد،من نخریدمش،البته خیلی خیلی خیلی وسوسه شدم
کیفیت بالای آکوردها،جذابیت تغییرشان و از حق نگذریم باتل جذاب آن
اما لحظات آخر نفس لوامه در غالب یک پیرمرد ریش سفید خیرخواه سراغم آمد که تو این همه عطر زمستانه داری(۹۰٪ عطرهای مورد علاقه من و آنان که دارم زمستانه هستند)این را میخواهی چکار با این قیمت گزاف..؟
قرار است در یک چاله دو در یک دفن شویم و آن زمان فرقی ندارد که قبلا چه عطری میپوشیدیم و چه وسواسی داشتیم
دیدم راست میگوید،میخرمش چندباری استفاده میکنم و میخزد گوشه کمد،نه از باب دل‌زدگی بلکه از تعدد عطرهای گرمم و تغییرات اقلیمی و زمستانهایی که هرسال کوتاه تر میشوند و فرصت استفاده کمتری به ما میدهند
همین فکر هنگام خرید الکساندریا ۲ هم به سراغم آمد و نخریدمش
پشیمان خواهم شد؟احتمالا،مثل ده ها عطر دیگر که نخریدم یا دست دست کردم و به خاطره ها رفتند ولی خب تعدد قابل قبول عطرهای زمستانه ام مرا راضی نگه داشته اند
و این جمله که”هرچقدر عطر داشته باشیم،باز در قافله از خیلی ها عقبیم و یک بینی قرار نیست همه عطرهای عالم را ببوید”

تونی یومی
ساختمان کورومندل ، لباس های سایکدلیک ‌‌
...

■ رایحه چیست : پچولی ِ سایکدلبک را گورماند کنید.

■ بیشتر بگو :
چیزی که کورومندل (از شنل) در آن بیداد میکرد و صدر می نشست ، معادله ای بود که با پچولی نمایش میداد. من به یاد نمی آورم عطرهای زیادی باشد به اندازه ی کورومندل تمدید کرده باشم‌. به هر بهانه ای دستم میرسید کورومندل را میگرفتم. پچولی یک موج در عطر سازی ایجاد کرد تاثیرش را گذاشت ، کارکردهای متنوعش فاش شد و لابلای این موج فرویتی-گورمند ها زیر آب رفت. ولی از دل آن اتفاقات، پچولی ِ توتی یومی بیرون آمد. پچولی-گورمند . یک پچولی-لیکوری-بوزی که کمپلکس میشود . نه میتوان کاملا تفکیکش کرد نه میتوان دست از بوییدن مکررش برداشت. نیش. نیشی که میتوانست گرمایشِ خودرا قدری بیشتر کند ، با کمک نت های انیمالیک تکه ای از لیکور را بسازد و تبدیل به یکی از بهترین های عطرسازی از جنبه آرتیستیکش شود.تونی یومی ، از عطرباز حرفه ای عبور میکند ، خودش را روبروی پرده ی مارکت قرار میدهد ، و البته میتواند ادعا کند میتوانست همان مختصر تعریق مردانه ی کولی و هیپی اش را هم حذف کند تا مخاطب عام مارکت را دیوانه کند.

■ متوجه نشدم . رایحه چه بود ؟
پچولی-گورمند بوزی با یک چاشنی حیران کننده ی -مشکی- وانیلی-رزی-دارچینی-خامه ای-میلکی .
این کمپلکس پچولی-گورمند-بوزی ، سایه ی پودری-میلکی رز و صندل وود و وانیل را نیز نشان میدهد.
امبر استار و کورومندل را لایر میکنم میرسم به رفتاری که از تونی یومی میشناسم. بالاخره نمیتواند تا همیشه کتمان کند شیطنت را بلد است.

■ چه چیزی در این عطر ممکن است درست نباشد ؟
پوشنده. من. یا شما.
عطر ، مستقیما تحت تاثیر شماست. با چرم راک استار، تبدیل به یک هوس باز ، هیپی ، خوش مشرب ، پر رو و بی شرم و عیاش میشود. بله. این کلمه ی عیاش یادتان بماند. کاملا لمسش میکنید.
با یک دبل برست بلو بلک و رفتار موقر ، خروار خروار شخصیت و قدرت منتشر میکند.

مورد بعدی : پچولی خاطره ساز است. به سایکدلیک فکر کنید. بوی آن رو استشمام میکنید. بر این حساب یک دژاوو که آن را قبلا استشمام کرده اید مرتب تا پایان شیشه ی عطر ، تبدیل به دعوای ذهنی تان میشود.


■ بسته بندی :
تصویر جلد که بر تونی یومی است را در عطرگرام میگذارم. یک کارتن رنگی و جالب و اما باکسی مشکی. و شیشه ای که حس لمس کردنی مانند لمس سایر کارهای زرجف را ندارد. و اما : لقب بهترین افشانه ی تاریخ عطرسازی را صاف بگذارید کنار این عطر.. زرجفی که در این کار خوب نبودحالا با یک افشانه ی درست و حسابی سورپرایزتان میکند. آن افتضاحی که در افشانه های جدید تامفورد است یا در افشانه های مضحک پیوردیستنس ، یا خیلی از کارهای زرجف، اینجا خبری از آن نیست.


■ کاراکتر :
تونی یومی ، عطر تعادل در پوشش نیست. فکر میکنم اگر همین را گفته باشم تکلیف تان با آن مشخص شده. نه عطر پیداهن و پولو شرت است نه عطر بافت و کاپشن. دستکش چرم ؛ با کت و شلوار خوش دوخت . با اکسسوری .
یا آن سمت طیف : یک استایل اگزوتیک

■ باز خورد : قصه اینجاست که بر تن کیست. و چه زمان استفاده شده و چه میزان.
آیا کسی ممکن است دوستش نداشته باشد : بله.
یک حقیقتی را با هم تکرار کنیم : تونی یومی از جنس آن دو طیفی ست که گفتم. این دو طیف در جمع هایی مانند خودشان میروند. آن جمع ها هم پوشش و رایحه ی اگزوتیک هم نوعش را میپسندد ، هم آن جمعی که با کلمه ی یونیک و لاکچری نیششوباز میشود. عطر اداری و آکادمیک نیست. یک. رفتار و استایل اگزجره لازم دارد. یک رفتار هیستریونیک نمایشی.

■ ماندگاری : ۸ / پخش بو : با سه پاف در سه ساعت اول تا یک شعاع ۳ متری . و بعد در فاصله ی کمتر از ۱ متر.

■ امتیاز : برای کاراکتری که رفتار و وجنات اگزجره ی لوکس یا اگزجره ی استریت-آرت دارد : ۸.۵ از ۱۰
برای مخاطب عام : ۷ از ۱۰.

■ امتیاز به کلیت کار : ۷.۵ از ۱۰

■ رقبای اصلی : سایکدلیک هم عطر استریت -آرت است. عطر گالری های خصوصی ، هیپی بازی و عشق متالیکا.
ولی تونی یومی در اجرا ، خود را با مخاطب تازه کاری که پچولی را نمیشناسد ، محبوب تر میکند.
- لاندن از ویدین: هر دوی اینها بازار را تکان میدهند .‌لاندن بسیار از ظرافت سنجی های هنرمندانه ی تونی یومی را ندارد. ولی با مخاطب "نیش باز" اصلا کاری ندارد. لاندن کل بازار را میخواهد و کل بازار را هم میگیرد. ولی من هرگز نشد حسی که در لباسهایم بواسطه تونی یومی داشته ام را با لاندن داشته باشم.

- قویترین رقیب: ریچوود . ریچوود اگر از وایب وینتیجی که درون خودش جهت امضای کارش ساخته عقب نشینی کند مارکت را به نام خودش سند میزند. ولی هدفش هم این نیست. ریچوود پدر تونی یومی ست. نسخه ی اتوکشیده ی ثروتمند تونی یومی .

■ چه چیزی خرید این عطر را منتفی میکند?
- هوای سرد بسیار خشک .‌
- هر نوع هوای گرمی.
- پوشش ساده.
- فضای اداری

■ از این رده ی قیمتی در کارهای زرجف :استارلایت. استارلایف سیف ، لوکس ، مودب و عجیب غریب مدرن و آدم حسابی ست.

با سلام و احترام:
خیلی خوبه این کار .....به نظرم شبیه هیچ کاری نیست.
از ایکاروس بزرگ و عزیز خواهشمندم اگر دوستان کمک کنند و پیام اینجانب را مشاهده نمود لطف کنند و در مورد این عطر نظر کارشناسی خود را بیان نمایند.

عطر افشان جان لطفا موجود کن

یک عطر فوق العاده ...لطفا عطر افشان موجود کند کار را.