Tauer Perfumes - 02 L'Air du Desert Marocain

بنظرتون امواج فیگمنت,من یا اندی تاور 02,یا جووی پاریس لیبل پرایوت, کدوم هم از لحاظ کیفیت و هم از لحاظ رایحه و هم از لحاظ پرفورمنس بهتره؟

با سلام و عرض ارادت

در کامنتهای بعضی دوستان میبینیم که خیلی روی پخش و ماندگاری تاکید دارند هیچ ایرادی نیست خیلی هم خوبه عطر یکی از ارکان شخصیتی هر انسانیست مثل طریقه صحبت،نوع پوشش،
نظافت و خیلی چیزهای دیگه...
اما یادمه دکتر مدارا همیشه می فرمودند که کیفیت رایحه از پخش و ماندگاری بسیار مهمتر است عطرهای بسیار گرانقیمتی از برندهای روژا داو،کرید،ژار،دی متر دیدم که پخش و ماندگاری خیلی ضعیفی دارن ولی شفافیت رایحشون واقعا بسیار طبیعی و دلنشینه،استشمام کردنشون لذت تست عطرهای دم دستی و دیزاینرهای ارزون قیمت رو از آدم میگیره. چه بخواهیم چه نخواهیم عطرها آبکی شدن،یاد شیشه خالی آرامیس پدربزرگم می افتم که هنوز بعد از سی سال هنوز رایحه کاملا مشخصه. دیگه اون روزا گذشته،همین 02 عزیزم که من اونو بهترین عطر دنیا میدونم نسخه اولی که تولید شد کجا و نسخه های جدید کجا!!! دیگه الان مخصوصا برای قشر عطرباز حمل کردن دکانت از واجباته دیگه از خونه عطر نمی زنم نزدیک جایی که میخوام برم یا وقتی میرسم پشت در میزنم که حسابی پخش بو داشته باشه.هرود،لانویت،روژا داو الیزیوم نمونه ای از آبکی شدن هستند...

واقعا متوسط؟ میانگین و تقریبی که حاصل از نظرات عموم مردم درج شده روی پخش بو در ردیف ارقام شماره 10 _ 8/5 هست چجور متوسطه بعدشم سه ساعت پخش بو واقعا کفاف نمیکنه با این قیمت و این همه تعاریفی که ما از این عطر شنیدیم واقعا انتظار دیگه ای ازش داشتم و با این نظر شما کاملا منصرف شدم از خرید اون به هرحال تشکر میکنم از ارشادتون.))

با سلام خدمت دوستان عزيز.
من پرايوت ليبل رو تست كردم و خيلي دوسش داشتم، اما اين صفر دو رو تست نداشتم ، با توجه ب ريفورموله شدن جووي ها ، كدوم ارزش خريد بيشتري داري؟ پرايوت ليبل ٢٠١٧ يا همين صفر دو؟
ممنون ك راهنمايي ميكنيد.

با سلام و عرض ادب خدمت دوستان محترم🌹🙏

اندی تاور۰۲ عطری اورینتال ، ادویه مانند و امبری که شامه را روی موجی چوبی ، شبه فوژه و شبه چرمی سوار و به صحرای سوزان و خشک مراکش و همچنین بازار ادویه فروش های رباط میبرد .

برای درک بهتر تاور۰۲ باید شناخت دقیقی از آکورد کهربا و لحن های متفاوت این اکورد داشت .
اگه رفرنس کهربای یک عطرباز ،فقط عطرایی مانند امبر سلطان ، اپوس ۶ و یا عطرهای امبریِ مین استریم باشد خب اون شخص تصورش از این اکورد رایحه ای دارک ، اسپایسی ، نیمه اسموکی ، نیمه شیرین با پس زمینه ای صمغی خواهد بود و رایحه ی امبری تاور ۰۲ تا حدودی براش گنگ و مبهم میشه .

قبلا توضیح دادم که امبر در عطرسازی یک اکورد است که از سه عنصر شرقی ، پودری و شیرین تشکیل میشود ، برای ساخت امبر چند فرمول ساخت وجود دارد که البته همگی روی یک فنداسیون که اغلب لابدانوم و بعضا رزین هست قرار میگیرند .
دو عنصر تقریبا رایج در امبر ، لابدانوم و وانیل هستند ، بُعد سوم را پرفیومر بسته به عطری که میسازه و رایحه ای که میخواد از عناصری مانند بنزویین ، عسل ، دارچین ، فلفل ، سدر ، چاکلت ، رزین ، صندل و.... استفاده میکند .
رایحه ی امبر یا همون کهربا بسته به نوع عناصری که پرفیومر انتخاب و همچنین بسته به دوز و غلظت هر عنصر که تعیین میکنه، روایح متفاوتی از کهربای دارک ، دودی و نیمه شیرین تا کهربای گورمند عسلی ، کهربای انیمالیک و گلبو، کهربای دارک ، نیمه شیرین و چوبی را فضاسازی میکند.

با این مقدمه به کهربای تاور ۰۲ میرسیم که جز نت های غالب عطر میباشد، در اینجا تاور با حفظ ماهیت کهربا ، تغییراتی در ساختار و اسکلت بندی اش ایجاد کرده ، بُعد شیرین وانیل را حذف و بنزویین را کمی رقیق و به حاشیه فرستاده و یه تم چوبی ، محکم ، استخون دار و داغ را جایگزین وانیل کرده 👈 کهربایی دارک ، وودی و خشک با پس زمینه ی رزنی و نیمه شیرین که چهره ای پخته و نیمه کلاسیک دارد .

بررسی رایحه👇👇👇
تاور ۰۲ شروعی تقریبا هارش ، تند و تیز از حسِ اروماتیک و ادویه مانندِ تخم گشنیز ، زیره سبز ، لاوندر و کمی اوژنول دارد که روی بستری امبری ، رزنی و نیمه شیرین با بن مایه چوبیِ سدروس قرار گرفته و با سبزینه ی دم کرده ، کمی ترش و سیترال مانندِ علف لیمو و پتیت گرین پوشیده شده .
در تاپ کار ،ملغمه ی زیره سبز ،تخم گشنیز و سیترال یه حس گزنده و تیز بوجود آورده که ممکن شامه های حساس را کمی اذیت و به اشتباه در قضاوت بندازه ، توصیه میکنم بهش زمان و اجازه بدین تا فاز میانی عطر باز بشه .

بعداز گذشت دقایقی با لمس خزه توسط لاوندر شاهده فوران حسی شبه فوژه از درون بیس اروماتیک عطر خواهیم بود که تمی هربال و نیمه صابونی به عطر میده و نیز زوایای تلخ ، تارگون و عبوس قان رو بیدار و فضای عطرو وارده فازه جدیدی میکنه .

تاور ۰۲ در اینجا بعداز رو شدن قان که یه جورایی ده لو خوشگله ی این عطر میشه ، برگ اصلی و آسش را توسط لابدانوم رو میکنه و با بکارگیری دقیق و بجا از این نتِ نافذ، به بستر امبری قدرت میده ، بُعد شیرین و وانیلیِ بنزویین را پررنگ و زاوایای تیز و گزنده سیترال و تخم گشنیز را به حاشیه میفرسته .
همچنین ملغمه ی لابدانوم و قان ( ده خشت و تک آسِ تاور ۰۲) یه تم چرمی کهنه ، زبر ، عبوس، نیمه انیمال و نیمه چرک را روی بستر امبری بنا میکنه که رایحه ای محشر و بسیار ناب دارد .

در ادامه با کمرنگ شدن اسپایس ها و اروماتیک ها، بستر چرمی و امبری که سدروس ، وتیور و پچولی را در بطن دارد قدرت میگیره و با ظاهری خشک ، نیمه خاکی و نیمه کافوری که رگه هایی از حس انیمالیک را نیز در پس زمینه دارد خودش را بعنوان بیس و پایه اصلی جا میندازه و تا انتها ادامه دارد.

اینکار عطری پرطرفدار و بسیار محبوب بین عطربازهاس که شخصا دوسش دارم البته بعداز امبرفتیش و امبرروس ، اینم بگم که این محبوبیت دلیل بر عامه پسند و کم ریسک بودن نیست ، تاور۰۲ رایحه ی خاصی داره و به عزیزانی که هدف اصلی شان از عطر فقط خوشبو شدن و بازخورد گرفتن است توصیه میکنم بدون تست قبلی خرید نکنند .

(قان با اینکه در تاور ۰۲ نت غالب نیست ولی بعنوان پارتنر لابدانوم نقش مهمی رو ایفا میکنه ، این نت دوست داشتنی و البته عبوس بصورت خالص و اسنشیال اویل، حسی شبیه پوشالِ خشک یک کولر نیم سوز را دارد ، پوشالی که بوی سوختگی دینام درش نفوذ کرده ، برای شناخت بوی قان رایحه ی مذکور را با حسی تارگون میکس و در حافظه بویایی تان ذخیره کنید ،قان در عطرای کمی نت غالب میشه و اغلب نقش مکمل رو برای فضاسازی چرم بازی میکنه ، اگه بخوام عطری که قان ارپژ و نت غالبش باشد معرفی کنم میتونم به بلاماژ نازوماتو اشاره کنم که با حجمی چگال از قان باز میشه ).

با تشکر از عطرافشان.

با سلام خدمت دوستان بزرگوار

بنده شامه ای بسیار مبتدی دارم اصلا اصلا نمیتونم روایح عطرهای دم دستی ارزان قیمت رو هم تفکیک کنم معمولا نظرت دوستان و اساتید محترم سایت رو اسکرین شات میگیرم.آرشیو کاملی دارم. به طرز عجیبی تاور 02 رو دوست دارم و بسیار ازش بازخورد میگیرم حتی از کسانی که خرید عطر رو خرج اضافه میدونن.برای بینی الکن من این بهترین عطر دنیاست بیشترین لذت از روایح برای من تاور 02 و البته لانویت ایوسن لورن است. شب خوش

اندی تاور لِغ'دیئو دیزاغت مَغُکیان
شیرین'تلخ، گرم'معتدل، چوبی اسموکی خشک، شرقی امبری، آروماتیک اسپایسی مرکباتی با جریان های دارک فلورال و بلندپروازی های چرمی، فلزی...


مرکبات! وقتی به سه‌گامِ نت‌ها نگاه می‌کنیم خبر آنچنانی از مرکبات نیست و فقط به پتیت گیرین اشاره شده! اما هنگام استشمام، رایحه ای حس میشه نزدیک به پوستِ لیمو'پرتقال که تلخ'تندِ و تو سرش خاطراتی از گشنیز و تو جیبش عکسی از لاوندر وجود داره! (شما اگر بذرگشنیز رو بکوبید یک ترکیبِ معطر و نزدیک به لیموترش می‌تونید ازش دریافت کنید!) من فکر میکنم بخشی از آن‌چیزی که ما تو این عطر از لاوندر، گشنیز، مرکبات و فضایِ فلورال با میل به رزاکسایدِ مخفی حس می‌کنیم وام دارِ تحرکات لینالول (Linalool) لِمِنین (Limonene) ژرانول (Geraniol) سیترُنلال (Citronellal) باشه که تو پایه و پنهان‌ِ این عطر استفاده شدن!

پچولی : شماره دو تاور پچولی جالبی داره که در کنار فضای دارک صمغی که از سمت لبدانیوم ایجاد میشه می ایسته و نمودهایی پیدا میکنه بسیار تلخ'شکلاتی! خیلی عجیب بود برام... شبیه به عطر هایی برخورد می‌کرد که کنار پچولی، از وانیل و شکلات هم برخوردارن!

کهربا : کاملا کلاسیک و گاها دودی برخورد میکنه و در کنارش برای من فصای چرمی خیلی کهنه و تلخ و تو بکگراند حالت هایی شبیه به رایحه ای که از امبرگریس می‌شناسیم (نمکی انیمالیک) حس میشد. (کهربا و رایحه های دودی به سمت نت های چوبی هم حرکت میکنن) بطورکلی آکورد کهربا و جریان های منتهی به اون تو این عطر و نسخه ی اصلاح شده اش (Au Coeur du Desert) بولد (اما متفاوت) برخورد میکنن.

نت های چوبی : چوب تو این عطر هرچه که هست خشک و بسیار گرما دیده است. نه اینکه فضا رو گرم کنن! خودشون حالت گرم'خشک دارن. شبیه به تکه چوبیِ که ساعت ها زیر آفتاب تابستان رها شده و اگر محکم بهش ضربه بزنی خیلی سریع میشکنه و قطعاتِ پودری و ریزِ چوب تو فضا پخش میشه! البته نت های چوبی به نظرمن روی آکورد کهربا تاثیر میذارن و باعث کمرنگ تر شدنش در انتها میشن! اطراف نت های چوبی رایحه ی خاکی'خشک هم وجود داره. [یادم میاد یکی میگفت چوب ها کاملا خشک هستن ولی گرم نه! بلکه برعکس طبع سرد دارن! واقعا جالبه این همه تفاوت...]

فلورال : به نظر من مرکزی ترین نقطه این عطر دارک فلورال هست با میل های مخفی فلزی و اتمسفر اسپایسی که کهربا مثل یک پهباد برروی سر همه این ها میچرخه! یادم میاد چندباری بین رایحه های گلی خطوط پودری'چوبی نزدیک به میخک هم حس میشد!


ادویه ها : خیلی گرم و شرقی هستن و قیافه ی اروماتیک به خودشون می‌گیرن و گاها دژاووهایی هربال هم تو ذهنشون ایجاد میشه

[شماره دو تاور یک رایحه ی عجیب دیگه هم داره که بسیار نزدیک به پلاستِسین (خمیرمدل سازی) هست! مومی تیره گازوئیلیِ تند!]


خارج قسمت. تفاوت شماره دو با Au Coeur du Desert
*چرم. اینجا تند خشن، تلخ، کهنه و مخفی عمل میکنه ولی تو نسخه جدیدتر خیلی ملایم و منطقی!
*پچولی. تو شماره دو دارک ظاهر میشه و خیلی زیاد با لبدانیوم میگرده اما تو نسخه جدید مدیوم تر شده. مثل بچه ای که دارک سایدِ زیادی داشته در عین حال بیش‌فعال هم بوده ولی حالا تو بزرگسالی رفته تبت پیش دارودسته ی دالایی لاما برای مدیتیشن!
*رنگ بندی این عطر رو به تیرگی کامل میره ولی نسخه جدید میل های خاکستری داره! یعنی به رنگ های روشن هم سر زده!
*اینجا کلیت عطر شبیه به آدم با سوادی می‌مونه که با صدای بلند و تندتند حرف میزنه اما تو نسخه جدید همون آدمِ که شمرده و با حجم صدای پایین تری صحبت میکنه (تاکید: کاملا پایین نه بلکه پایین 'تر')
*اینجا ما با کهربای خیلی خوب طرفیم که بین فضای اسپایسی فلورال چوبی گیر میکنه اما تو نسخه جدید کهربا مستقل و زیباتر تر ظاهر میشه
*از لحاظ غلظت این نسخه اودوتواِلت هست و نسخه جدید اکستریت د پارفم!
خلاصه شماره دو کلی رایحه ی بینظیر داره که میل ندارن باهم کناربیان اما خب بخاطر حفظ ظاهر یک خروجی متوسط ایجاد میکنن! اما تو نسخه ی جدید اندی به شکلِ اساسی با نت ها سنگهاش رو واکَنده :)



به نظرمن اندی تاور با این عطر درِ کاخِ تجمل رو با لگد میشکنه و واردِ حیاطِ سرزمین عجایب میشه و خودش حیات تازه ای می‌گیره! بعد از این خیلی ها در گوش هم پچ پچ میکردن: کارهای تاور رو امتحان کردی؟...
اما او خیلی زود فهمید کار آنچنان جالبی هم انجام نداده! کم کم یاد گرفت به جای لگد، از زنگ استفاده کنه. شروع کرد به زنگ زدن و وقتی بهش اجازه میدادن وارد می‌شد... تا به امروز که ایشون کلید در ورودی و همه ی اتاق های اون کاخ باشکوه رو داره! تاور تو این عطر کرم ابریشمِ تو خیال پروانه شدن و امروز پروانه ای در هوس پرواز!

به نظرمن همه چیز قدرتِ رایحه، پخش و ماندگاری نیست...! که خیلی ها آچمَز این موضوع هستن!!
این عطر از نظر من مشکل داره! این چیزی نیست که امروز بهش رسیده باشم! بلکه همون اولین بار هم (زمانی که تمام هزینه خریدش برای من ۵٠٠ ت شد!!) همین فکر رو داشتم.
این عطر سر میز شیطان می‌شینه و روی بویایی بشر قمار میکنه! پرخاشگره، فتیش پیچیدگی توش حس میشه، گاهی شبیه به کسی میشه که با دایره واژگان وسیع، ادبیات بسیار قوی و هزاران کتابِ خونده دست به سفسطه میزنه! شما قطعا نمیتونی از دستش خلاص شی، اما همواره ته دلت میدونی یه جای کار می‌لنگه!

این ها تمام اون رادیکال هایی هست که تو نسخه au coeur du desert اصلاح شده!

شماره دو هم یکی دیگر از پنتاگون های نفرین شده ی تاورِ که خلق و خوی مالیخولیایی به خودش میگیره و شما با چشمانی پر از اشک و قلبی پر از عشق... باید در سرمای زمستان برای همیشه دستانش رو رها کنید! این یکی با لیکوئیدِ زرد رنگ خودش آدم رو به قعر جهنمی می‌فرسته که بین مواد مذابش حس یخ زدگی وجود داره!

ی سوال دیگه از محضر دوستان و اساتید داشتم.این 02 با هیستوری 1740 تو ی فضاست؟مشابه همن ینی؟!

سلام دوستان، دو تا از عطرهامو گذاشتم فروش که یه عطر زمستونی بگیرم( حدودا میشه بودجه 3 تا 3.5 )به نظر عزیزان بین تاور 02 و اورتو پاریسی بوکانرا کدوم ارزش خرید بالاتری داره؟ عطر بهتری وجود داره که ارزشش بالاتر باشه؟ ممنون میشم راهنمایی بفرمایید.

اگر سمپل ۰۲ رو تست کردید و علاقه‌ی شما به این کار بسیار زیاد است، خرید عطر مشابه ۰۲ آن هم بدون تست آن هم به امید این که عطر مشابه خواهد توانست جایگاه ۰۲ رو در قلب شما به دست بیاورد اشتباه محض است..
فقط ۰۲ میتونه جای ۰۲ رو بگیره!
اگر سمپل ۰۲ رو تست کردید و خیلی خوشتون آمد، همین ۰۲ رو بخرید سراغ Au Coeur du Désert نرید..