LALIQUE - Encre Noire

سلام
چیزی که من از لالیک متوجه شدم این بوده که فقط بخوان چیزی درست که تلخی متوسطی داشته باشه و جذابیت خاصی ازش احساس نکردم

و نکته دوم اینه که یطورایی شبیه بوی سیگار هستش و بعضی ها از بدو ورود تون به جایی متوجه بوی سیگار میشن

با سلام.

این عطر،یه رایحه کاملی نداره و از موادی ساخته شده که نمی تونن یک رایحه خیلی دلچسب و کاملی ارائه کنن،بلکه خودشون تو ترکیبات همراه با سایر نت ها و روایت به کار میرن که با ترکیب شدن در عطر سازی،استفاده می شن.

عطار این عطر،اومده و مواد پایه ای و اون موادی که بوی غلیظ،روغنی و چوبی رو دارن،با هم ترکیب کرده و همونطور که مشاهده می کنید،ترکیبات خیلی کمه.

یه عطر تلخ،غلیظ و خسته کننده است،واقعا نمیشه همیشه استفاده ش کرد و راضی بود،به فور،آدم رو زده می کنه و حال آدم رو خراب می کنه. اینم به خاطر همون غلیظی و سنگینی ترکیبات به کاربرده شده است.

به نظرم می تونید این عطر رو با سایر عطر ها ترکیب و استفاده کنیر،شاید تلخیش اگه با عطر های ترش و خوشبویی ترکیب بشه،بهتر بشه نتیجه گرفت ازش

بعضی عطرا منو یاد فیلمایی میندازن که توشون شخصیت اصلی فیلم غافل از موهبتایی که تو زندگیش هست در جستجوی خوشبختی سرزمین های دور دست رو در می نورده و میچرخه و میچرخه و اونقد بالا و پایین زندگی ادمای مختلف رو میبینه تا بالاخره میفهمه با همین چیزایی که داشته هم میتونسته خوشبخت باشه و نمیدونسته.

بعضی عطرها رو ادم وقتی قدرشونو می دونه که سالها تو جمع پرمدعا و شیاد بسیاری از عطرای نیش نما بچرخه و به خاطر حرف مردم خرجشون کنه و خرجشون کنه و اخرش یه جایی بین دوراهی حرف مردم و حرف دلش به حرف دل خودش اعتماد کنه و بیخیال مد روز و حرف مردم شه.

لالیک، باربری، فارنهایت، یاتاقان،مرسدس بنز و حتی سیگار و....ادم رو یاد یساری میندازن وقتی میفرماید:
فلانی یار خوبی بود و من قدرش ندانستم...

باسلام
دو روز پیش نسخه قدیمی این عطر رو تهیه کردم.بعد از تست اولیه زیاد رایحه اش به دلم نشست ولی بعد از یکی دو بار استفاده الان عاشقش شدم

جالبه که لالیک با این دوز بالای ایزو ای سوپر (که مسئول ایجاد اون رایحه دلنشین چوب خشک کاج یا سرو هست) ، در نوتهاش اشاره ای به ایزو ای سوپر نشده. شاید به این دلیل که مردم دوست دارن تصور کنن که عطری که میخرن مستقیم از دل طبیعت بیرون اومده.

ماقبلِ فصلِ ماقبلِ آخر! دهان پُر از خون. تنباکو آتش می‌گرفت و دود به ریه ی زخمی خراش می‌زد؛ خنده از جنون؛ سیصد گلِ سرخ!
دود دود سنگ بر علیه باروت؛ یک گل نَصرانی!!
بوی یک لحظه آزادی! جوهرِ سیاه، خونِ سرخ
لالیک؛ روی پوستِ پاره شده نشان می‌داد شیمیِ نامرد ندارد
نامرد! هرچه هست دوست و سوزاندن در سرش نیست.
مارا ز سر بریده می‌ترسانی! ما گر ز سر بریده می‌ترسیدیم...
ازعشق هرآنچه می‌رسد شیرین است
افسوس! آنچه از تو می‌رسد چرب و چیل است وَ بیش از حد شیرین...

آنجا که کفِ خیابان جگرش بیرون کشیدند و او لبِ حقیقت را بوسید وَ از هیجانِ ارگاسم در بستر واقعیت چشمانش چپ شد!
زانو در جوب، باران بین مو! دندان در قیر وُ بینی خون!
ای ساده‌لوحِ دوست وُ دشمن نشناس نبودی که ببینی چه عیشی بود. آن عیش برای تو ایش است! از خون تَرسان‌هایِ از بویِ خون شعرگو همه‌جا را گرفته‌اند و برایش نمادی است از آنان که بر روی دست تتوی عقرب دارند و از موریانه می‌ترسند!
او می‌خواهد آتش باشد اطراف عقربِ زرد...
میگفت اساسِ ایشان ساس بر کوچکترین پیچشِ پشمِ گوسفند است
می‌گفتند آقا آقا اونجاست! لو می‌دادند و نمونه هایش همین اطراف می‌دید که تشخیص ندارند و حیف که او محترم می‌دانست این یکی را! وگرنه چارطاق کردنِ هیچ دری برای او سخت نبود.
تمرین بودند همگی ماقبل خواب؛ مرورِ قبلِ امتحان!
سرپا آب می‌نوشید و شخص آن را بزمِ شجاعت می‌دانست
دیگران استدلرِ نصفِ تراشیده شده می‌دیدند و او ام 134! سلاح گرم و سرد تلفیقی بود در دستانش. کنترل می‌کرد. خارج از حالت اتوماتیک. برروی ضامن! انقباض فشنگ. گلنگدن غیرفعال.
بدون استدلر او وَ وکیلش می‌مردند! با استدلر می‌گفتند کشته شدند! قتل قصاص... پشت دیوارِ همه چیزرا از دست دادن حقیقت عریان بود وُ هیجان در آغوشِ او عرق می‌ریخت...
دیواری که نرسیده به آن جینِ آبی روشنِ تو برای همیشه تیره می‌شود. دستش می‌گیرد و می‌گوید اشک هایت پاک کن. نگران نباش. بیا به بزمِ جنونِ ما عاقل! گلوله درد دارد؛ مرگ اما نه!

جایی که خون خون را می‌شست، خرسند عطر برروی پوستش بود...
تلخِ گران را گفتند ارزان! دمِ دستیِ سَران و همه چیزِ روزهای دورترِ او.
جوهر سیاه امضا شد بر یک حکم!
برای شما بوی چه خاطره‌ای در سر دارد؟ آباد خاطرات شما. برای او بوی خون می‌داد.

قدر بدانید این یکی کمی وَ فقط کمی ردِ آزادی بینِ خُنکایِ مخفیِ نت هایش جا داده! مخفی کنید در پستو مبادا آن را از شما بگیرند
آزادی را می‌گویم!
باران می‌شست و می‌بُرد خاطرات تلخ را ازتن او...
به آب روان می‌سپرد نامه ی برمیگردم حتما را!

نشر و ماندگاری برای این عطر به پشیزی نمی‌خرم من که رایحه دارد ناب و نادر. جوهر مشکی بخوانید سرخ بپوشید این یکی عطرِ باخبر شدن است. خبر را ارزان نمی‌فروشند. ساده رسیده به دست را کم ارزش نشمارید... این ظلم شقه می‌کند؛ پسرِ طاغیِ مادر.
میگفت بمان مادر؛ بمان در خانه‌ی خاموش خود...
پسر فقط لبخند می‌زد...
مرسی ناتالی عزیز. مرسی. زنده باد هنر. جنون جاری است عزیزان.
صدتا صدتا بخرید.
بوی آزادی قیمت نه؛ ولی خریدن دارد. باور کنید.

این عطرو من حدودا 5سال پیش تهیش کردم بخایم ساده و رسا توصیفش کنیم بوی چوب سوخته میداد، تلخ، چوبی، تو عطرای تلخ این واقعااا تلخه این طور نیست که هرکی ازش یه برداشتی کنه یکی بگه شیرینه و... تلخ به معنتی واقعی کلمه ماندگاری عالی وپخش خیبلی خوبی داشت محشر بود برا خودش

با تست نسخه الکستریم (خرید سمپل) خدابیامرز یاد مادربزرگم افتادم که همیشه کندر(آدامس) میجوید. بعدش بوی چوب خیس خورده که برای من زیاد جالب نبود.(البته به غیر اصل بودن سمپل هم مشکوکم)

اما تست لالیک مشکی(اصل) خیلی فرق داشت، بوی تازگی و تصور حضور در طبیعت را القا میکرد.
ولی به خاطر تشابه بویایی با الکستریم و تداعی خاطرات مرگ مادربزرگم علی رغم بوی جذاب نسخه مشکی دیگه نتونستم تستش کنم.
.
پیشنهاد به عطار: اگر در نت‌ها از رایحه درخت بهارنارنج استفاده کنه یا اینکه جایگزین سروش کنه تبدیل به یه سوپر رایحه میشه

واقعا عطر عالی و مد نظری است ، یک نت چوبی داره که بسیار خوبه ، عالی هست و حتما بخرید .

وقت بخیر
چند روز پیش این ادکلن رو از همین جا تهیه کردم و امروز به دستم رسید
تشکر میکنم از بابت بسته بندی و کیفیت ارسال که نشون دهنده ارزشی هست که دوستان عطرافشان برای مشتریان خودشون قائل هستند. (10/10)

اطلاعات بنده در مورد دنیای ادکلن به اندازه اساتیدی که در اینجا فعالیت دارند نیست و شاید نتونم بصورت تخصصی نظری بیان کنم، اما به عنوان فردی که نزدیک 15 ساله با این فضا آشنا هستم به شما پیشنهاد میکنم در صورتی که به فضا و بوهای جنگل و چوب علاقه دارید، حتما لالیک انکر نویر رو امتحان کنید.
من نسخه های قدیمی این ادکلن رو داشتم و چون اخیرا تموم کرده بودم، نسخه 2021 رو از همین جا سفارش دادم و باوجود اینکه این نسخه ملایم تر شده ولی پایداری و کیفیت خودش رو حتی با یک پاف حفظ کرده.

بوی این ادکلن رو من با توصیف فضایی که برام خلق میشه براتون توضیح میدم، یه جنگل مه آلود و با برگ های پاییزی که ریخته زمین و همه جارو پوشونده، با درخت های بلند قامت، بوی چوب همیشه باهاتون هست و آرامش خاصی بهتون میده.


پایدار باشید