درود به عطرافشانی های هنردوست.
اگه قرار باشه یک اپلیکیشن جامع و فارسی راجع به عطر طراحی بشه،
شما دوست دارید چه امکانات و آپشن هایی داشته باشه؟
پذیرای ایده های قشنگتون هستم
سلام علی جان
ایده خیلی عالیست. اگر از دستت برمی آید حتما انجامش بده . بنده که سررشته ای در زمینه برنامه نویسی ندارم ولی بارها بهش فکر کرده ام و چون دانشی از اون ندارم بیخیالش شدم
آپشن هایی مثل معرفی عطرهای ساختار شکن
یا تعریف مولکولی هر نت به صورت علمی
عطرهایی که در ادوار تاریخ جوایزی برنده شده اند
یا قسمتی مختص این باشه که اگر عطرها انسان بودند چه شکلی میشدند(در این زمینه میتونم کمکت کنم چون چندین عطر رو به صورت کاراکتر انسانی ساختم)
و ....
سلام و عرض احترام
انشاالله که موفق باشید
خیلی دوست داشتم قسمتی به صورت آمار گیری داشت تا در مورد هر عطری میشد اینو فهمید که از نظر افراد مختلف چه حس یا حال و هوایی رو تداعی میکنه
چون متوجه شدم که انسانها از یک عطر واحد حسهای خیلی مختلفی دریافت میکنن و این خیلی برام خاص و عجیب هست
سلام علی جان
ایده خیلی عالیست. اگر از دستت برمی آید حتما انجامش بده . بنده که سررشته ای در زمینه برنامه نویسی ندارم ولی بارها بهش فکر کرده ام و چون دانشی از اون ندارم بیخیالش شدم
آپشن هایی مثل معرفی عطرهای ساختار شکن
یا تعریف مولکولی هر نت به صورت علمی
عطرهایی که در ادوار تاریخ جوایزی برنده شده اند
یا قسمتی مختص این باشه که اگر عطرها انسان بودند چه شکلی میشدند(در این زمینه میتونم کمکت کنم چون چندین عطر رو به صورت کاراکتر انسانی ساختم)
و ....
درود بر استاد گرامی
بنده هم موافق حرکت دوست عزیزمون هستم و صدالبته مثل شما و اکثر همنسلان خودمون، سررشتهای از برنامهنویسی و این چیزها ندارم. با گوشی اندرویدی قدیمی خودم به زور کار میکنم و نصف بیشتر کارهاش رو بلد نیستم (تازه اندروید 8 هم هست و فسیل محسوب میشه!) چه برسه به این چیزهای تخصصی
مزاحم شدم بابت خط آخر فرمایشتون. گفتم چند خطی در این رابطه بنویسم و اینجا باقی بمونه و چه بسا بجز جناب ذوالفقاری، یک روز کسی از اینجاها رد شد و به دردش خورد(و شاید هم نخورد)
مطلبی که فرمودین اشاره داره به مبحث «آنتروپومورفیسم» که بهترین معادل فارسی که میشه براش پیدا کرد «انساننگاری اشیاء» هست
همه ما در طول زندگی ناخودآگاه باهاش برخورد داشتیم. از دوران کودکی خودم مثال میزنم:
پژو 504 (بهش پژو آ.خ.و.ن.د.ی هم میگفتن) نمایانگر یک انسان غمگین و گریان بود که دل آدم براش کباب میشد!
تویوتا کرونا و کاریناهای 40 سال قبل تداعیکننده بچه زرنگ و پاستوریزه ای بود که انگار همیشه تو مدرسه نمره 20 میگیره!
ب ام و های قدیم تداعیکننده آدم های زرنگی و باهوشی بودن که هرازگاهی شیطنتی هم انجام میدن!!!
بنزهای 220 (نمیدونم مدل رو درست گفتم یا نه. منظورم همون چراغ خربزهای عمودی بود) تداعیکننده حاجآقاهایی بودن که میرفتن حجرهشون تو بازار
کادیلاک سویل هم که دیگه نگم .... خدااااا بود برام اون زمان :)
و ...
البته خیلیها اشتباهاً این بحث آنتروپومورفیسم رو با چیزی که ما در ایران بهش «سفیر برند» یا «تبلیغات توسط سلبریتیها» میگیم اشتباه میگیرن.
مثل تبلیغ شنل 05 توسط برد پیت / تبلیغ نسپرسو توسط جورج کلونی / تبلیغ افسانهای فرمانپذیری کشندههای ولوو توسط ژان کلود وندام
و در برندهای ایرانی:
تبلیغ کولرگازی اوجنرال توسط مرحوم جمشید مشایخی که اولین حرکت تبلیغاتی بعد از انقلاب در این زمینه بود که اعتراضاتی به همراه داشت / تبلیغ خمیردندان داروگر توسط کریم باقری (البته با اخم و دهان بسته!!!!!) / تبلیغ لوازم خانگی آلتون که زمانی توسط امین زندگانی و خانم عبدالرزاقی انجام میشد و بعدها به کمند امیرسلیمانی سپرده شد
و ...
درصورتیکه در بحث آنتروپومورفیزم، برندها کاری میکنن که وقتی اسم برندشون رو بشنوی حتی قبل از اینکه شکل اون کالا برات تداعی بشه، انسان یا هر موجود زنده دیگری در مغزت تداعی میشه
مثل برند دوراسل و اون خرگوش معروف (فعلا مثال دیگری یادم نمیاد)
طبیعتاً همونطور که به درستی اشاره کردین اگر از بحث آنتروپومورفیزم در دنیای عطر و روایح استفاده بشه (نمیدونم تابحال شده یا نه) میتونه اثرات مفیدی داشته باشه
اینکه فلان عطر شبیه مارلون براندو در ذهنمون تداعی بشه
اون یکی شبیه رابرت دنیرو
عطر دیگه هم شبیه آل پاچینو
و یه عطر دیگه هم که همه جا رایحهش به دماغمون میخوره و همه میزنن شبیه ... چه میدونم.... مثلا مهران رجبی :)
البته در نظرات، تک و توکی دیدم که بعضی از دوستان این کار رو انجام دادن و روایح رو به افراد معروف تشبیه کردن. ولی این کار قشنگ، اصطلاحاً دِلی بوده و از روی علاقه.
اما در عالم (نه چندان تمیز) برندسازی و پول و چیزهای مشابهی که ترجیح میدم ازشون سردرنیارم، کارکردشون بسیار موثر خواهد بود
موفق باشید