دوستان گرامی با درود
بنده به واسطه احترام و اعتقادی که به شخصیت و دانش آقای اسدی دارم و طی ارتباطاتی که با ایشان داشتم صحبت از شیخ 70 شد که به صورت خیلی بدی ریفورموله و نابود شده و ایشان اشاره کردند که تیم کارشناسی مجموعه عطری مستقل ولی با الهام از این عطر با تک نت ها طراحی کردند به نام امیر رویال کریشن که در سبک همان شیخ 70 هست و لطف کردند سمپلش را برایم فرستادند که از قضا مورد پسندم واقع شد و نظراتم را گفتم که در مرحله بعدی پخش و ماندگاری هم بهتر شد و باید بگویم در نوع خودش عطر خوبی از کار درآمده است. این عطر فتح بابی شد که کنجکاو بشوم و سایر عطرهای پیشنهادی ایشان را هم که بعضا لطف می‌کردند و رایگان ارسال می‌کردند را تست کنم و نظرات آماتوری ام را خدمت ایشان میگفتم.
دوستان صادقانه عرض کنم در این مدت یکسال شاهد پیشرفت خوبی چه در کیفیت، شباهت رایحه و پخش و ماندگاری بودم. بعضی از بازطراحی هایی که اخیرا داشته اند خیلی خوب بودند و کیفیت بالایی داشتند. من خیلی ها را با عطرهای اورجینال از هر نظر مقایسه کردم به طوری که در دو سه مورد مجاب به خرید شدم(در شیشه های 18، 30، 50 و100 میل عرضه میشوند) البته این بازطراحی ها با افزایش دوبرابری قیمت دلار چندان هم ارزان نیستند ولی بیشتر قیمت ها در حد همان عطرهای لطافه و الحمبرا می باشند. البته همانطور که بعضی دوستان فرمودند بازطراحی ها در یک سطح نیستند ولی در کل کاملا راضی کننده هستند.
در اینجا لازم می‌دانم چند نکته را عرض کنم:
1_ نیازی به پیش داوری نیست، سمپل تمامی عطرهای این شرکت در دسترس هستند و چه خوب می‌شود نظرات بعد از امتحان به اشتراک گذاشته شود.
2_به دوستانی که به هر دلیلی اعتقادی به عطرهای بازطراحی، مشابه، کپی یا با هر اسمی را ندارند، توصیه میکنم سراغ عطرهای این شرکت هم نروند چون به دلیل ذهنیت منفی که به این نوع عطرها دارند بعید می‌دانم نظرشان تغییر کند. هرچند امروزه تا آنجا که من می‌دانم پیدا کردن یک برند یا کمپانی معروف که عطری مشابه یا حتی کپی تولید نکرده باشد بسیار سخت شده است از تیزیانا ترنزی و مونتال و لالیک و مارلی گرفته تا فلوریس و مرسدس بنز و کازاموراتی و بنتلی و آرماف و لطافه و... البته با کیفیت های متفاوت
3_برای دوستانی هم که به هر دلیلی تمایل دارند از عطرهای مشابه با قیمت مناسب استفاده کنند عرض میکنم که تعدادی از عطرهایی که به ویژه در مدت اخیر توسط عطرسرا بازطراحی های گرید بالا شده اند توانايي رقابت با برندهای آلفا مونته، لطافه و الحمبرا را داشته و حتی در یک مورد مشخص که تست کردم بالاتر هستند.
4_دوستانی که بعد از امتحان، از کیفیت عطرها حداقل به اندازه مشابه های عربی رضایت داشتند چه خوب می شود که از تولید کننده داخلی حمایت کنند تا اینکه پول‌هایشان به جیب کشورهای دیگر برود. با شناختی که من از شخصیت آقای اسدی و تیم همراهشان و عشق و علاقه ایشان به عطر دارم، با حمایت بیشتر روز به روز بر کیفیت کارهایشان افزوده شده و چه بسا شاهد ساخت عطرهای مستقل وطنی با قیمت و کیفیت مناسب باشیم.
شاد و پیروز باشید

دوست گرامی با درود
اول از همه شما اشاره به بوی عود کردید و گفتید چون عود وود ضعیف شده میخواهید تاور را خریداری کنید. باید بگم تاور اصلا بوی عودی ندارد و اگر دنبال عطر عودی شبیه عود وود هستید پیشنهاد جناب دراگون عطر خوبی هست و مقرون به صرفه تر ولی بازهم عطر قدرتمندی نیست و پخش و ماندگاری کمی بهتر از عود وود دارد. درضمن من خودم عاشق عود وود هستم ولی به هیچ عنوان تاورهای 02 و کوئر د دیزرت رادوست ندارم و عطرهایی که پچولی های پررنگ دارند با شیمی پوستم سازگاری ندارند ممگن است برای شما نیز همینطور باشد.
من غیر از چند مورد خیلی اهل عطرهای عودی نیستم ولی اگر دنبال چنین عطرهایی هستید گزینه های زیادی را دوستان عود پسند می‌توانند معرفی کنند از برند دیفرنت کمپانی عود شاماس و عود لاو و برند مونت کارلو عود ایمپریال و... که اتفاقا قیمت های مناسب تری هم نسبت به عود وود و تاور دارند و از کیفیت های خیلی خوبی هم برخوردارند.
شاد و پیروز باشید

جناب باوفا با درود
شما به احتمال زیاد توضیحات عطر دیگری از جی پارلیس (شاید Idol) را ذیل این عطر نوشتید چون این عطر ارتباطی به دیور هوم اینتنس ندارد. گفتم کسی به هوای هوم اینتنس دچار اشتباه نشود چون این عطر مشابه خوبی از ایتالین لدر ممو پاریس هست.
به قول ایرج گرامی این نظر بهانه ای شد تا عید باستانی را به مدیریت محترم و همه دوستان و همراهان و خوانندگان گرامی تبریک عرض کنم.
آرزو میکنم سال نو سالی سرشار از شادی و آرامش و فراوانی و صد البته امید برای همه باشد.

با درود بر دوستان گرامی
لطافه ماهر بلک
عطری دودی، دودی، کمی شیرین و چرمی و عودی
سومین عطری که از برند لطافه تست کردم ماهر بلک ادیشن بود. بیشترین چیزی که حس کردم بوی سوختگی و دودی مانند بود مثل بویی که از قرار گرفتن در کنار آتش چهارشنبه سوری و سوختن چوب و کاه و کاغد و ترقه روی لباستان می نشیند با کمی نت شیرینی که به نظرم از زنبق یا حتی عود می آمد. برایم حالتی را داشت که انگار در کنار مواد مذاب ایستادم و بوی سوختن سنگها و همه چیز در سر راهش را استشمام میکنم. از این نظر شباهت خوبی به ترونی از اورتوپاریسی دارد. به شامه من شباهتش به ترونی بیشتر از لالیک بود چون در لالیک علاوه بر بوی خس خس و چوب دودی، نت سبزِ سروِ با ابهتی هم پا به پای آن پیش میرود و آن همانی است که لالیک را خاص و متمایز می‌کند ولی اینجا بوی سرو حذف شده و فقط بوی دودی با ته بوی شيرين به مشام می‌رسد البته بعد از حدود نیم ساعت تا یکساعت از شدت نت‌های دودی کاسته شده و به ماگزیمم شباهت می‌رسد ولی بازم نمی تواند برای من جایگزینی مناسب برای لالیک باشد. هرچه بیشتر به نت‌های پایانی نزدیکتر می‌شود چرم و شاید کمی عود نیز آرام، سر و کله شان پیدا می‌شود هرچند تغییر نتها خیلی واضح و زیاد نیستند اما قابل تشخیص اند.
ماهر در نوع خودش عطر جالبی است و می تواند برای دوستداران عطرهای دودی از نوع ترونی گزینه خوب و اقتصادی باشد. به شرط استفاده با هفت هشت پاف پخش متوسط رو به بالا و ماندگاری خوبی دارد درضمن شکل شیشه هم جالب و دکوری است.
شاد و پیروز باشید

با درود به همه همراهان
در میان عطرهای شرکت لطافه که اخیرا سر زبان‌ها افتادند اسد بیشترین شباهت را به ساواج الکسیر دارد و به ویژه در دقایق ابتدایی به خوبی یادآور الکسیر هست.
نقطه قوت الکسیر و به طبع مهارت شگفت انگیز آقای دماشی (که به نظر بنده یکی از سه عطار برتر تاریخ هست) در میدل نت هست جایی که یک رایحه گس مانند دارد که مابین تلخی و شیرینی حرکت میکنه و به دام هیچکدام نمی افتد. بایدبگویم چیزی که باعث شده این عطر نقدر محبوب باشد و. منم خیلی دوستش بدارم همین قسمت عطر است. اما در اسد در نت‌های میانی خبری از آن حالت گس مانند نیست و کار به سمت شیرینی سوق پیدا کرده است. انصافا هم با این قیمت نباید انتظار چنان پیچیدگی های خاص و فوق العاده را داشته باشیم.
به نظر من اسد اگر پخش و ماندگاری بهتری داشت می توانست عطر بسیار ارزشمندی باشد و نقاط ضعف نه چندان زیادش را پوشش بدهد ولی از لحاظ پرفورمنس امتیاز متوسطی می گیرد.
در کل اسد به نسبت قیمت عطریست خوب و با کیفیت که می تواند برای علاقمندان ساواج الکسیر هم یادآوری مناسبی از آن داشته باشد.
شاد و پیروز باشید

با درود به دوستان و همراهان گرامی
قبل از هرچیز امیدوارم شب چهارشنبه سوری خوب و زیبایی را داشته باشید و با تمام وجود و دلی روشن امیدوارم تمامِ پلیدی ها و آلودگی های جامعه و کشور عزیزمون در آتش پاک باستانی بسوزد و دود بشود و از میان خاکستر آن سال نو و تاریخ جدیدی، ققنوس وار بال بگستراند و تمام این سرزمین اساطیری را زیر سایه خود بگیرد و باردیگر شادی براین گستره زیبا حکمفرمایی کند.
و اما خمره لطافه
در این چند مدت توصیفات و تعریفات زیادی در مورد محصولات لطافه و به ویژه چند محصول آن می شنیدم و به همین سبب مشتاق به تست و بررسی آنها شدم.
باید همین ابتدا یک نکته ای را یادآور شوم که تمامی محصولاتیکه من امتحان کردم از کیفیت واقعا خوبی به نسبت قیمت برخوردار بودند و بی دلیل نیست که در این وانفسای قیمتهای پرت و روزافزون عطرهای برند و حتی متوسط که بی اختیار پوزخندی تلخ به لب می آورد، عطرهای این شرکت و نظیر این مورد استقبال قرار گرفته است.
هرچند لطافه خمره توسط خیلی ها به عنوان مشابه عطر آنجلز شیر معرفی می شود اما در بین مواردی که من از این شرکت به عنوان مشابه بو تست کردم به شامه من کمترین شباهت را با نمونه اصلی داشت. چیزی که در آنجلز شیر بیش از همه خودنمایی میکند و به قول گفتنی آس بنده و امضای این عطر است همان نت بوزی یا کنیاکی است که به زیبایی هرچه تمامتر با سایر اجزای عطر پیوند برقرار کرده و تجربیات بویایی زیبای را از بوی ویسکی تا بوی تنباکویی رقم میزند ولی متاسفانه در خمره این نت بوزی به مقدار زیادی کاهش پیدا کرده و به شیرینی آن اضافه شده است و به داوری من از یک عطر یونی به عطری زنانه تبدیل شده است.
من یک دستریز پنج میل از این عطر تهیه کرده بودم که همانطور که گفتم به علت شیرینی زیاد و دلزدگی به دلیل عدم تشابه زیاد از خانمم خواستم که یه مدتی استفاده کند ولی مورد پسند ایشون هم نبود و بیش از نصف دستریز هنوز باقیمانده است.
در انتها توصیه من اینست که به این عطر به عنوان یک عطر مستقل نگاه کنید که عطری شیرین و تقریبا زنانه است که کیفیت خوب و پخش و ماندگاری خیلی خوبی دارد و در هوای سرد و زیر صفر بسیار می تواند دلچسب باشد اما اگر قصد دارید این عطر را به هوای مشابه نزدیکِ آنجلز شیر خریداری کنید به شامه آماتور من حداکثر شباهتی حدود 50-60 درصدی دارد البته با نت بوزی کم رنگ و شیرینی دوبرابر.
شاد و پیروز باشید

ایرج خان گرامی با درود دوباره
آقا شما عزیز و استاد ما هستی، هیچ دلخوری یا سوء تفاهمی نبوده و نیست و کاملا متوجه بی غرضی شما شدم.
همونطور که عرض کردم ازمن گذشته تعصب یک عطر یا شخص و حتی عقیده ام را داشته باشم (به اندازه کافی عقاید مزخرف و نادرست و توهّم دانایی داشته ام که بدانم امکان دارد عقاید اکنونم نیز به آن سرنوشت دچار شوند). از قضا من فکر کردم احتمالا چون شما و خانم نازنین به ساخته های آقای گولتیری علاقه دارید شاید از بابت اون تشبیه کمی دلخور شدید که اگر اینطور است بنده پوزش می خواهم.
این مورد شخصیت دادن به عطرها و ارتباط آن با شخصیت مصرف کننده آن برام جالب بود و منم صرفا خواستم نظر خودم را بنویسم اما واقعیتش نمیدونم چرا این روزها دل بیشتر آدمها از پوست پیاز هم نازکتر شده و ابراز مخالفت بدون دلخوریِ طرفین سخت اتفاق میفتد. به هرحال خوشحالم که این بحث اینطور پیش نرفت.
ارادتمند تمامی دوستان و همراهان گرامی

ایرج گرامی با درود
آقای گولتیری یه عکسی دارند با ریش کاهنی، موهای آنکادر کرده، سری رو به بالا در حالیکه داره جلو را نگاه میکنه و مخصوصا با دماغ پینوکیویی فوتوشاپ شده که خیلی به نظرم جالب بود و حرف داشت. وقتی این ویژگی‌های مورد نظر خانم نازنین را میخوندم ناخودآگاه یاد اون عکس افتادم.
غرض به هیچ عنوان توهین یا جسارتی به کسی نبود چه آقای گولتیری، تام فورد و یا هرکس دیگری، صرفا یه لحظه شوخ طبعی ام گل کرد و اون را نوشتم. واقعا من دیگه ازم گذشته بخوام برای عطری یا برندی تعصبی به خرج بدم. ساخته های آقای گولتیری هرچند باب میل من نیستند ولی در این که ایشون یک نابغه تمام عیار است شکی درش نیست. اما اینکه ایشون از محصولات پوستی استفاده میکنند یا نه بازم به نظرم گویای مورد خاصی نیست، اگر در حد روشور و افتر شیو و ضد آفتاب تو گرمای ظهر کارگاه‌های عمرانی باشه من خودم به گناه خود اعتراف میکنم تازه این عطر را هم بسیار دوست دارم.
چیزی که من خیلی ریز خواستم بگم این بود که دنیای ما آدمها و به طبع، عطرها که مخلوقات ما ادمها هستند آنقدر پیچیده و لایه لایه و حتی ناشناخته هست که نمی شود یک حکم کلی در مورد ویژگی‌های یک عطر و استفاده کننده های آن در نظر گرفت و خیلی وقتها تضادهای عجیب و غریبی در وجود ما به چشم می‌خورد که از قضا به داوری من از زیبایی هاست و جهان ما را از کسالت و یکنواختی در می آورد و ما را بیشتر به فکر وا میدارد. هیچ پدیدهء خوب یا بدی وجود ندارد این افکار، احساسات و تجربیات ماست که به آنها برچسب می‌زند و همین است که یک نفر یک عطر را در نهایت زیبایی و گمشده خود تلقی می‌کند و یک نفر دیگر حتی قادر به تحمل آن نیست و جالب اینجاست که هرکدام به فراخور خود آن عطر یا پدیده را واجد بهترین ها و یا بدترین ها میبیند یا اینکه ما از رفتار و سکنات یک نفر چندان خوشمان نیاید و او یک عطری را استفاده کند و ما هر کجا آن عطر به مشاممان بخورد یاد آن حالات و ویژگی‌ها بیفتیم. یا چه بسا یک عطری که بسیار دوست داریم وقتی استفاده اش همزمان با رویداد یا حادثه ناگواری باشد به احتمال زیاد دیگر آن حس سابق را به آن عطر نداشته باشیم، اینجا خصوصیات عطر تغییر نکرده بلکه ذهنیت و ناخودآگاه ماست که عوض شده است.
از بابت طولانی نشدن پوزش میخواهم. قصد جسارت به هیچ کس نبود و صرفا نظرات شخصی هستند که شاید درست هم نباشند.
با آرزوی شادی تندرستی برای همه دوستان و همراهان

سرکار خانم نازنین با درود
سوای شوخی که با فابیولس کردید خداییش هرچی به مغزم فشار آوردم که این توصیفات خودشیفتگی شما به کی میخوره (اصلا به روی خودم نیاوردم البته چون احتمالا بعدش باید به خودکشی و یا جلای وطن فکر میکردم!!) فقط یه تصویر اومد تو ذهنم:
گولتیری بزرگوار
شاد و پیروز باشید

با درود
دوست گرامی نه این عطر و نه کینگ از لحاظ پخش و ماندگاری شما را راضی نخواهد کرد اگر مفیستو شما از نسخه های اولیه و قوی باشد و بخواهید با آن مقایسه کنید. گرلن از این نظر نمره متوسط میگیرد و بویی موهیتو مانند(لیمو نعنا) دارد، به سلیقه من کینگ خوشبوتر و پربازخوردتر و مدرنتر است ولی ماندگاری و به ویژه پخش خوبی ندارد و زیر متوسط است. داستان له مال با این عطرها کلا فرق میکند و در دسته بندی عطرهای گرم قرار میگیرد ولی از لحاظ پرفورمنس مورد قبولتان واقع خواهد شد.
پاینده باشید