نظرات | سـهیـل متیـن‌راد
ترتیب نمایش
The Tragedy of Lord George
لینک به نظر 9 شهریور 1404 تشکر پاسخ به ioi ehsan ioi
فدای محبتت احسان عزیز

نوشته بودی:
«اگر دایره عطرهای مورد علاقه من رو ببینی می‌بینی که تخصص بالایی تو زمینه عطر ندارم»

خب حالا که اگه نگاهی به دایره عطرهای موردعلاقه من بندازی به راحتی دستت میاد که من «هیـچ» تخصصی در زمینه عطر ندارم :)

اگر به پاسخ قبلی‌ام دقت کنی می‌بینی که نوشته بودم:
«درست یا غلط، بر اساس ادراک بنده (و احتمالاً بسیاری از دوستان) تراژدی لرداف‌جرج به نوعی حس «نجابت» و «متانت» و «آرامش» رو منتقل می‌کنه»

واژه‌های «درست یا غلط» ، «بر اساس ادراک بنده» و «به نوعی حس ...» همگی نشون‌دهندۀ نوعی «عدم قطعیت» در گفتارم بود. اساساً اینطور یاد گرفتم که با «قطعیت» در مورد هرچیزی صحبت نکنم و نظر ندم.

پس نظری که دادم می‌تونه از پایه و اساس اشتباه باشه و تعصبی روش ندارم. من فقط این عطر رو دوست دارم
اما در چه زمان و مکانی ازش استفاده کرده و می‌کنم؟
راستش هیچ جا!

اولاً تا زمستون نیومده اصلا نباید از این عطر استفاده کرد که ممکنه تهوع‌آور هم باشه.

ثانیاً فکر می‌کنم زمستون هم که برسه بازهم همچنان از روایح کلاسیک خودم استفاده کنم و لرد جرج رو بذارم برای وقتی که مثلا:
هوای سرد...
کلبه چوبی وسط جنگل....
شومینه روشن ...
پالتوی بلند بر تن ...
سیگار در دست راست ...
لیوانِ ...(عه چی بگم مدیر سایت حذف اکانتم نکنه...) لیوانِ ..... عه.... لیوانِ .... آهان دوغ! دوغ خوبه! مفیدم هست! آره لیوان دوغ هم در دست چپ...
و ...

در نهایت با پوزیشن فوق نشستی و به «خیانت» طرف مقابل فکر می‌کنی! و در «غم» خودت غوطه‌ورهستی! اینجا جاییه که کارگردان میگه باید این عطر رو بزنی و با «نجابت» و «متانت» و «آرامش» از اینکه طرف مقابل رو بخشیدی و با چاقو از خجالتش در نیومدی، در «سکوت» معنادار خودت به افق خیره بشی تا کات بدم!

عجب سناریویی شد! :)))
تو رو خدا نگاه کن اخر عمری ما رو به چه کارهایی وادار می‌کنی :) سناریو هم ساختم برات. همه صفاتی که هردومون گفتیم توش بود.
شاید به این دلیله که خیلی‌ها (درست یا غلط) اعتقاد دارن بزرگترین حسّی که از لرد جرج گرفتن «مرموز» بودن رایحه هست.

درنهایت، برای اینکه پاسخ بهتری گیرت بیاد، پیشنهاد می‌کنم اگه دوست داشتی سر فرصت به بخش «پرسش و پاسخ» سایت نگاهی بندازی و مطلب «حافظه بویایی، علم ژنتیک و ...» بنده رو مطالعه کنی. جالب اینکه این متن رو قبل از شروع مکالمه با شما نوشته بودم :)

پیروز باشی و برقرار
8 تشکر شده توسط : غلامرضا نیک پور میثم شفیعی
سلام و عرض ادب جناب دکتر

ببخشید. با اجازه شما خطوط آخرتون رو تکمیل می‌کنم:

... کیفیت شایسته برای «مردان شایسته» در علم اخلاق و هنر فضیلت و معرفت... و صدالبته هرازگاهی هم اشتباهاً تن‌پوش نامردانی نالایق و «امیدفروش» که صدها برابر کثیف‌تر از «خودفروش» است تا برای خود کیسه‌ای بدوزند و «انسانیت» و «شرف» و «وجدان» را مفهومی دگر بخشند. مفهومی از جنس تعفـّن که در دنیای قدیم «نایاب» بود و در دنیای امروز «باب» ...

بازهم عذرخواهی می‌کنم بابت جسارت. از دل بزرگ شما خبر دارم و مطمئنم که به دل نخواهید گرفت. لحظه‌ای عصبی شدم و یاد پیله‌وران تحصیلکرده امیدفروش افتادم و قضیه بیماری مرحوم پدرم که از همین جنس بود و موضوع صحبت اینجا نیست و باعث رنجش خاطر جمع خواهد شد.

مانا باشید
9 تشکر شده توسط : Telecaster یاس
سلام احسان عزیز

به قول خودت ممکنه نظرت یه خورده نامحبوب به نظر بیاد. خب چه اشکالی داره برادر؟ عطرافشان ساخته شده برای اشتراک‌گذاری نظرات. حالا چه محبوب چه نامحبوب.

اول اینکه پاسخ سوال شما (و مشابه این سوال) بارها توسط جناب دکتر اسعدی داده شده:
« ...هر انسانی ژنتیک منحصربفرد خودش را دارد که بر همین اساس، شخصیت متفاوتی هم خواهد داشت. علایق و سلایق هر شخص هم بر مبنای شخصیت ژنتیکی خودش برای هر چیزی از عطرها تا رنگها و موسیقی‌ها هم متنوع و متفاوت خواهد بود...»

من خودم از این رایحه خوشم میاد. اما اینکه پرسیدی دنبال چه چیزی هستین...
خب راستش دیگران رو نمی‌دونم و در مقامی نیستم که بتونم به خودم اجازه بدم از طرف دیگر عزیزان صحبت کنم.
ولی در مورد خودم که می‌تونم :)

واقعاً دنبال چی هستم؟ (سوالت هوشمندانه بود)

می‌تونم پاسخت رو در یک کلمه بدم:
«نجابت» !

شاید اینطور به نظر برسه که فارغ از مسائل ژنتیکی(که بازهم تاکید می‌کنم آدرس پاسخ درست سوال شما در همین علم نهفته است) بهرحال هرکسی روایحی انتخاب می‌کنه که بر اساس «ادراک» خودش، به یک صفت منتهی میشه.

مثلا بعضی روایح انگار بهت حمله می‌کنن. یه جورایی تند هستن. یا در یک کلام انگار «جسارت» رو منتقل می‌کنن. یادمه زمانی که یکی از وکلا دنبال عطر امضاء بود بهش گفتم ببین چه رایحه‌ای در ذهن و ادراک تو «جسارت» رو منتقل می‌کنه. این عطر توئه.
گشت و یه مدل عطر گرون خرید و گفت ایناهاش. پیداش کردم(اسم عطرش یادم نیست، همین‌قدر می‌دونم که چرمی بود) بوییدم و حالم بد شد!

گفتم خوبه!! مبارک باشه
پرسید تو نمی‌خوای؟ طرف آشناست و خوب حساب می‌کنه.

گفتم نه. برای ما معلم‌ها روایحی که نشانگر «جسارت» باشه چندان جالب نیست. ما بهتره از روایحی استفاده کنیم که به نوعی حسّ «نجابت» رو منتقل کنه.

درست یا غلط، بر اساس ادراک بنده (و احتمالاً بسیاری از دوستان) تراژدی لرد اف جرج به نوعی حس «نجابت» و «متانت» و «آرامش» رو منتقل می‌کنه

حالا اینه از نظر تو تهوع‌آوره چیز غیرطبیعی نیست.

مثلا من اگه موسیقی رپ به گوشم بخوره کهیر می‌زنم! اما آیا این نشون میده که رپ واقعاً بده؟ یا حق دارم به یک جوان یا نوجوان بگم اینها رو گوش نکن؟! هرگز

من جوراب مُچی روی پای یک آقا ببینم (مخصوصاً اگه پاچه شلوارش کوتاه هم باشه) تهوع می‌گیرم! ولی آیا باید به خودم حق بدم که برم بهش بگم این چه طرز لباس پوشیدنه؟! هرگز

میشه اینطور فکر کرد که شاید یکی از زیبایی‌های دنیا همین اختلاف سلیقه بین انسان‌ها باشه :)

مانا باشی و معطر
10 تشکر شده توسط : Telecaster یاس
Derrick
لینک به نظر 5 شهریور 1404 تشکر پاسخ به marjanmohamadi
ممنون از پاسخ‌تون خانم محمدی

راستش دنبال چیزی نمی‌گشتم. مخصوصاً افسانه! زندگی در دنیای «واقعی» اونقدر وقت و انرژی از همه ما گرفته که بعید می‌دونم دیگه کسی دنبال «افسانه» باشه :)

همونطور که عرض کردم فقط «کنجکاو» بودم که با پاسخ‌های شما دو بزرگوار بطور کامل برطرف شد.
من هم روایح تلخ رو دوست دارم. اما با نهایت احترام، روایح دارک رو به هیچ عنوان!
پس ام سون (بقول دوستان) افسانه‌ای، هرچی که باشه «عطر من» نیست.

همونطور که در کامنتم اشاره کردم «دریک» جزو عطرهاییه که همیشه یک شیشه اصلیش رو تو خونه دارم. اما زیاد نمیرم سروقتش و آخرین گزینه من برای استفاده از عطرهای کلاسیک هست.
الان با توضیحات شما فکر میکنم شاید به خاطر همون رگه‌های دارک بودنش بوده که بهش بی‌توجه بودم (نسبت به وان من شو و آرامیس که برام در اوج شفافیت هستن)

جالب اینکه چندوقت قبل هوس دریک کردم و درنهایت تعجب، با شیشه خالی مواجه شدم!
نگاهی به همسر گرامی کردم و گفتم: اینم تمومش کردی؟! :)))
(برخلاف خودم، همسرم بشدت علاقمند به دریک هستن!)
خلاصه اینکه قراره در اولین فرصت یک شیشه اورجینال دیگه براشون بگیرم.

بازهم ممنون از پاسخ جامع‌تون
مانا باشید و برقرار
8 تشکر شده توسط : Jahangir Sadri میثم شفیعی
Derrick
لینک به نظر 5 شهریور 1404 تشکر پاسخ به HOMON
ممنون از پاسخ کوتاه، کامل و عالی شما.
کنجکاویم تا حد زیادی برطرف شد.
در مورد لطف و محبت شما هم، همون نیّت خالصانه‌تون برای من یک دنیا ارزش داره دوست عزیز :)
بهترینها رو براتون آرزومندم
:)
4 تشکر شده توسط :  HOMON Telecaster
چندوقت قبل جایی مطلبی خوندم (دقیق یادم نیست کدوم سایت بود) که یکی از شاهکارهای دنیای عطر دنیا که افسانه‌ای بود و دیگه تکرار نشد M7 یا همون ام‌سون شرکت ایوسن‌لورن بوده.
گویا مدتی هم جماعتی جمع شده بودن و درخواست تولید مجددش رو داشتن و از این صحبت‌ها
راست و دروغ مطالب فوق رو نمی‌دونم. فقط نقل مضمون کردم
اما چیزی که برام جالب بود اینکه دوستی نوشته بود تنها رایحه‌ای که تونست تا حدی تداعی‌کننده افسانه ام‌سون باشه رایحه دریک اصلی هست.
راستش یه خورده کنجکاو شدم!
من ام‌سون رو تجربه نکردم و هیچ شناختی ازش ندارم. اما دریک رو خوب می‌شناسم و میشه گفت دوستش هم دارم. اما نه اونقدر که بتونم بهش بگم افسانه و این چیزها. در عطرهای قدیمی و کلاسیک، دریک همیشه برام آخرین گزینه بوده.
عزیزانی که هردو کار (ام‌سون و دریک) رو تست داشتن ممنون میشم مقایسه و نظر حرفه‌ای خودشون رو بنویسن تا بنده و دیگران استفاده کنیم

پیشاپیش سپاس از محبت‌تون
9 تشکر شده توسط : inas محسن جمالیان
Shumukh
لینک به نظر 2 شهریور 1404 تشکر پاسخ به خاطرات یک گور کن
درود بر شما استاد ارجمند
ضمن تاکید مجدد بر اینکه هرگز نمیشه متصور بود این اسانس، با اجازه شرکت روح دوبی تهیه شده باشه و همون رایحه رو داشته باشه اما در راستای «یک تجربه جدید از رایحه‌ای متفاوت» میشه روش حساب کرد.
در گوگل سرچ کنین چند فروشنده میاد که فقط یکی‌شون رو تا حدی تایید میکنم
عطر «هم.راز» با مدیریت آقای ر.حیمی که هم سایت داره و هم در با.سلام غرفه داره
بیشتر از خرید اسانس هم روش حساب باز نکنین. جنس اصلی فقط عطرافشان و درصورت عدم موجودی، سایت‌های معتبری که دوستان بارها عنوان کردن
موفق باشید
3 تشکر شده توسط : یاس Bizi
مجدداً برگردیم به اسانس شوموخ! یا طبق راهنمایی‌های ارزشمند استاد بزرگوار جناب دکتر اسعدی، بهتره بگم برگردیم به اسانسی که به اسم شوموخ در بازار هست.

بهرحال چون دسترسی به عطر اصلی برای ما مقدور نیست در راستای ارضای حسّ کنجکاوی، اسانس تنها راه حل به نظر میرسه (فقط از این مترویی‌ها خریداری نشه. از فروشنده مطمئن، اسانس اصلی ترجیحاً شرکت ژیوادان تهیه بشه)

از همون روز اول که یک قطره استفاده کرده بودم تا امشب دیگه نرفتم سراغش.
برنامه‌ام این بود که برای زمستون:
یک پاف شوموخ + پنج شش پاف تراژدی لرد جورج (ترکیب خوبی داده بود بهم)

راستش بوییدن این رایحه به تنهایی یه جورایی من رو دچار حالت تهوع می‌کرد. تلخی وحشتناکی رو ازش حس می‌کردم
امشب بخاطر اینکه روز سنگینی داشتم و نیاز به کمی تفریح سالم(!) بر همین اساس نیم‌ساعتی مشغول عطربازی بودم
:)
دیدم شیشه کوچک شوموخ، مظلومانه در گوشه کمد تاریک، در انتظار فصل زمستون به سر می‌بره
خلاصه اینکه شیطان رجیم باز هم گولم زد و یک پاف زدم به ساعدم
همونطور که انتظار داشتم تلخی وحشتناک و غیرقابل تحملی داشت

رفتم و دستم رو گرفتم زیر شیر آب و با مایع ظرفشویی!! (نه مایع دستشویی و صابون) افتادم به جون دستم و حسابی شستم تا بوش بره
علیرغم اینکه طبق تجربه قبلی می‌دونستم که اگه با سنگ‌پا هم به جونش بیفتم بوش نخواهد رفت و تنها راه‌حل در این موارد، ارّه‌برقی یا ساطور برای قطع عضو هست که خب به نظر کمی دردناک میاد!

چندین بار دستم رو با مایع ظرفشویی شستم
الان یکساعتی گذشته
چه رایحه زیبایی!!

بارها اشاره کردم که قدرت تشخیص نت ها رو ندارم و الان فقط می‌تونم بگم بوی خالص و بسیار زیبایی از جنس «چوب» رو می‌تونم حس کنم که حتی نمی‌دونم چه نوع چوبی هست.

اهل منزل (همسرم ، دخترم و دو مهمان) همگی متفق‌القول نظرشون بر رایحه عمیق و زیبای چوب خالص این عطر بود و خوششون اومد

نظر قبلیم عوض شد!
این رو میشه به تنهایی هم استفاده کرد
چطوری؟
شب یک پاف روی آستین کت بزنم و بذارم تو هوای آزاد
روز بعد کت رو بپوشم و برم سر کلاس

یادآوری های مهم:

1) این تصمیم، مربوط به این لحظه بوده و در آینده ممکن است دچار تغییرات کلی گردد! :)
ترجمه ساده‌ترش یعنی اینکه هنوزم نمی‌دونم با خودم چند چندم!

2) دفعه قبل عرض کردم. دوباره یادآوری می‌کنم اگر از اسانس استفاده می‌کنین، اولا تحت هیچ عنوان خالص استفاده نشه و حتما با فیکساتور و آب‌مقطر مخصوص تزریق و درصورت موجود بودن، نهایتاً یک قطره DPG در کل شیشه مخلوط بشه و ثانیا بعد از اتمام دوران کهنگی، تا حد امکان روی پوست استفاده نشه و بهترین حالتش سرآستین پیراهن یا کت هست (دورترین نقطه از بینی)
9 تشکر شده توسط : فرهاد یاس
Lomani pour Homme
لینک به نظر 31 مرداد 1404 تشکر پاسخ به La Rosée
عرض ادب و احترام

ممنون از نظر لطف شما. فکر می‌کنم اگه قرار باشه انسان‌های کره زمین رو بر اساس یک تقسیم‌‌بندی جدید طبقه‌بندی کنیم، قطعاً بنده در صدر گروه «بی‌جنبه‌های» بزرگ درگاه خداوند خواهم بود :)

صراحتا اعلام می‌کنم که اینجانب، مطلقاً جنبۀ این حجم از محبت و لطف دوستان رو ندارم و خدای نکرده زبونم لال، اگه یکی از کلماتتون رو باور کنم ممکنه امشب از خوشحالی رگ دستم رو بزنم و خونم بیفته گردنتون :)))
خلاصه اینکه نکنید از این کارها

ولی از شوخی گذشته، بازهم ممنون از لطف شما

اتفاقاً خودم چندان اهل عطربازی نیستم. قبلا هم نوشتم که با روایح جدید (بجز لرد جورج و الکساندریا 2 ) چندان ارتباط خوبی ندارم و اکثرا روایح کلاسیک رو می‌پسندم. مثلا اگر دو صفحه جلوم باز باشه یکی در مورد تام فورد مدل فلان باشه، یکی دیگه در مورد «بروت» قطعاً مطالعه صفحه تام فورد چند دقیقه زمان می‌بره ولی در صفحه بروت ممکنه دو ساعت زمان بذارم. دیگه اینم از عوالم پیرمردی و خصلت‌های آخر عمریه دیگه :)

حالا که تا اینجا اومدیم، دست خالی برنگردیم و نظرم رو کاملتر کنم:

لومانی پورهوم اینتنس(همون باتل سبزی که خریدم) رایحه ش خوبه اما هیچ چیز دیگرش مورد تایید نیست. نه پخش بو داره و نه ماندگاری. ضمن اینکه همون ابتدا رنگ نقره‌ای بالای شیشه ریخت پایین و بقیه‌ش هم با دست پاک شد. البته از جایی خریده بودم که نوشته بود لومانی آبی (همینی که توی صفحه اش هستیم) اصل فرانسه هست و لومانی سبز تولید امارات.
بنابراین اشتباه از خودم بود
به نظر میرسه شیشه آبی (طبق تعاریف دوستان) بر شیشه سبز ارجح‌ باشه.

با مهر
سهیل
7 تشکر شده توسط : Bizi Telecaster
درود بر شما

گاهی اوقات یا بهتره بگیم اغلب اوقات، قدر لحظات و موقعیت‌هایی که توش هستیم رو نمی‌دونیم
حوالی بیست و اندی سال قبل، یعنی زمانی که تحریم‌ها تا این حد سختگیرانه نبود و خیلی از برندها بطور رسمی وارد کشورمون میشد، شرکت همسایۀ شرکت ما (با مالکیت آقای الف) واردکننده و پخش‌کننده رسمی محصولات مالیزیا و اینتسا به ایران بود. خیلی رفاقت صمیمانه نداشتیم، فقط هرازگاهی به شرکت همدیگه سری می‌زدیم و رسم همسایگی رو با نوشیدن چای بجا می‌آوردیم و از در و دیوار صحبت می‌کردیم.
هرزمان هم می‌گفت بیا چندتا محصول بردار می‌گفتم آخه بین این‌همه برند خوب، مگه کسی هم هست که مالیزیا استفاده کنه؟!!!!

و اما امروز:
چندشب قبل دربه در رایحه وتیور مالیزیا بودم. همه اینترنت رو شخم زدم. متاسفانه دیگه ایتالیایی وارد نمیشه و همگی کپی یا فیک هستن(هرچقدر هم بگن اصلیه نمی‌تونم اعتماد کنم)
یاد بیست و چند سال قبل افتادم و آه عمیقی کشیدم
و ایضاً در فکر فرو رفتم که بیست سال بعد (اگر زنده باشم) چه حسرت‌هایی خواهم کشید بابت داشته‌های امروزم!

به قول حاج نصرالله (حفظکم‌الله)
عجب بالا و پایییییییییییییییین داااااااره دنیااااااااااا
یه روز دوروبرم صدتا برند بووووووووووووووووووود!
اما امروز ببین ................................................. !
.....
....
14 تشکر شده توسط : nazanin Bizi

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2025 Atrafshan