نظرات | ایکاروس
ترتیب نمایش
سلام. یک عذر تقصیر را پیش فرض ِ تمام معذوریت های من در این سالها کنید. از دوستانی که همواره لطف دارند و شرمسار ِ محبت شان بوده ام. با اینحال امیدوارم همگی مرا ببخشند که نمیتوانم پاسخگوی سوالات این چنینی ِ احتمالی در آینده باشم.

■■ نکته ی مهم: این استایل ها ، استایلهای قطعی که باید با این عطرها ست شوند نیستند . اینها حسب خواست ایشان مناسب و مساعد برای بانویی با سن گفته شده بعنوان یک عضو مدیر در یک محیط اداری تا رسمی هستند که safe باشند وقابل دسترس.
قاعده بر اینست که بعنوان یک آقا از جزئیات میک آپ خانمها مطلع نباشم و اشکالاتی بر آن وارد باشد . حسب اینکه بخشی از فعالیت غیر تحصیلی ام در دوران دانشجویی (حوالی ده سال پیش) در همکاری با پرسونا دیزاینرها گذارنده ام و بخشی از تحصیلاتم را در پزشکی ِ زیبایی ، موارد را از دیدگاه خودم بر شمرده ام. حتما مورد اشکال و ایراد است که در اینصورت اصلاح میفرمایند خواهران عزیزم و خواهم آموخت از طبع و سلائق و پیشنهادهایشان .

1. Zerjoff Alexandria II:
- استایل: Alexander McQueen Grain de Poudre Wool Blazer and Pants
- کفش: Jimmy Choo Love Pumps
- سلبریتی: Natalie Portman
- میک آپ: Subtle Smokey Eye and Nude Lip

2. Roja Parfums Elysium:
- استایل: Stella McCartney Single-Breasted Wool Blazer and Trousers
- کفش: Christian Louboutin Kate Pumps
- سلبریتی: Rachel McAdams
- میک آپ: Natural Makeup with Softly Defined Eyes

3. Tom Ford cherry smoke:
- استایل: Victoria Beckham Tailored Crepe Blazer and Trousers
- کفش: Manolo Blahnik BB Pumps
- سلبریتی: Charlize Theron
- میک آپ: Soft Pink Lip with Elegant Eyeliner

4. Maison Francis Kurkdjian Baccarat Rouge 540 Extrait:
- استایل: Chloe’ Double-Breasted Grain de Poudre Wool Blazer and Trousers
- کفش: Gianvito Rossi Gianvito Pumps
- سلبریتی: Keira Knightley
- میک آپ: Radiant Skin with Light Contour

5. Chanel Coco Mademoiselle Intense:
- استایل: Max Mara Cashmere Reversible Coat with a Simple Sheath Dress
- کفش: Aquazzura Purist Pumps
- سلبریتی: Jessica Chastain
- میک آپ: Classic Red Lip with Minimized Eye Makeup

6. Tom Ford Velvet Orchid:
- استایل: Armani Collezioni Crepe Suit Jacket and Trousers
- کفش: Prada Pointy Toe Pump
- سلبریتی: Cate Blanchett
- میک آپ: Bold Brows and Soft Lip Color

7. Guerlain Shalimar Souffle Intense:
- استایل: The Row Sua Draped Stretch-Crepe Blazer and Pants
- کفش: Stuart Weitzman The Anny Pump
- سلبریتی: Anne Hathaway
- میک آپ: Light Smokey Eye and Glossy Lip

8. Dior J'adore Absolu:
- استایل: Gabriela Hearst Angela Double-Breasted Wool Blazer and Trousers
- کفش: Salvatore Ferragamo Vara Pumps
- سلبریتی: Amy Adams
- میک آپ: Subtle Highlight with Neutral Lip

.۹. Giorgio Armani Si Fiori:
استایل: Escada Dundas Stretch-Wool Suit
کفش: Armani Women's Suede High Heel Pumps
سلبریتی: Gal Gadot
میک آپ: Subtle Eye Liner and Light Pink Lip

۱۰. : Byredo Blanche
استایل: "Victoria Beckham" tailored white suit.
کفش: "Manolo Blahnik BB Pumps" in white or nude,.
سلبریتی: Natalie Dormer.
میک آپ: Minimalist makeup, emphasizing a clean and fresh look


1۱. Maison Francis Kurkdjian La Rose:
- استایل: Dior Wool Silk Blazer and Dior High-Waisted Trousers
- کفش: Dior D-Pointy Toe Pump
- سلبریتی: Marion Cotillard
- میک آپ: Gentle Pink Lip and Soft Eye Makeup

۱2. Hermes Jour d'Hermes: و علی الخصوص نسخه گاردنیا
- استایل: Max Mara Manuela Camel Coat with a White Silk Blouse
- کفش: Hermes Legend Wedge Sandal
- سلبریتی: Charlotte Casiraghi
- میک آپ: Light Lip Gloss and Soft Brown Eyeshadow

۱3. Atelier Cologne Rose Anonyme:
- استایل: Chanel Tweed Jacket and Matching Skirt
- کفش: Chanel Two-Tone Slingback Shoes
- سلبریتی: Audrey Tautou
- میک آپ: Subtle Rose Lip and Light Mascara

۱4. Guerlain Idylle:
- استایل: Louis Vuitton Capucines Blazer and Trousers
- کفش: Louis Vuitton Star Trail Ankle Boot
- سلبریتی: Mélanie Laurent
- میک آپ: Nude Lipstick and Soft Eyeliner

۱5. Frederic Malle Carnal Flower:
- استایل: Yves Saint Laurent Black Velvet Peak Lapel Jacket with Trousers
- کفش: Saint Laurent Opyum Pumps
- گردنبند: Bvlgari Divas' Dream Necklace in 18 kt White Gold with Diamonds
- روسری: Hermes Silk Scarf in a Light Floral Pattern
- سلبریتی: Lea Seydoux
- میک آپ: Soft Red Lip and Minimal Eyeliner
48 تشکر شده توسط : مجید جوادی حامد عیوضی
دو عطر "پرایوت لیبل" از جووی و "اپوس XIII – سیلور عود" از آمواج، دو پسر از یک مادر (سسیل زاروکیان) هر دو پر از "غنی" و پیچیده گی هایی دارند که مسیرشان را جدا میکند. دل نکندن سسیل از ترکیب عود-پچولی تجربه های موفقی را ایجاد کرده است.

پرایوت لیبل توسط جووی
- عطار: سسیل زاروکیان.
- آکوردهای: چوبی، چرمی و خاکی.
- نت‌ها: وتیور، چرم، پاپیروس، پچولی، صندل و لابدانوم فرانسوی.
- ویژگی‌ها: بسیار چوبی (سمباده کشیده و غیر خام) و خاکی-پچولی ، بانضمام گرمای چوبی-چرمی و ستونهای خشک صندل.

اپوس XIII – سیلور عود توسط آمواج
- عطار: سسیل زاروکیان.
- آکورهای: چوبی-عودی ، چوبی-دودی ، خاکی-پچولی و کمی اسپایسی-بخوری
- نت‌ها: پچولی، سیپریول، سدر ویرجینیا، عود، وانیل ماداگاسکار، کاستوریم، امبراروم و چوب گایاک.
- ویژگی‌ها: آکوردهای چوبی سمباده کشیده نیستند ، رگه های خاکی، خام ، روستایی ، طبیعی با پچولی ِ کمی شیرین تر که بارزتر است که در ترکیبِ نت‌های چوبی با وانیل شیرین-مایع ، لیکوری و عود قوی اما کنترل شده ، که درست در همین اتصال ساعت ِ عطر را به نیمه ی شب میبرد ، تاریک تر میکند ، راز آلود میکند و کاراکتر عطر را معتمد تر میکند. نیمه ی شب ، ناشناسِ قابل اعتماد. ماه میدرخشد . عطر اینجا به هایکو مبدل میشود‌.
■ مقایسه:
1. عناصر مشترک: سسیل یک کروموزوم ایکس از خودش و یک کروموزوم Y از بیتابی هایش را در قالب پچولی / عود را بارها آزموده است. دو فرزند پسر بالغ او اولی پرایوت لیبل ، باهوش ، وسواسی تر ، منضبط تر ، مدرن تر و بدون کوتاه آمدن از ضوابط و قواعد است که دیکتاتور منضبط و حائز اصولی ست . و دومی اپوس ۱۳ ، که در جهان پیش از این معتدل واژه ی "والی " ست. منعطف تر است اهل کاوش و کهن زمان و نیمه ی راست کره ی مغز است.

2. تفاوت‌ها:
- *پروفایل بویی*: "پرایوت لیبل" به سمت یک بوی چوبی و چرمی مستقیم و بی‌پرده که گرما دیده است ، صیقل و ثیقل و صیقل و سمباده کشیده شده است میل دارد، در حالی که "اپوس XIII" به جهان عطر شرقی سفر می‌کند، با ترکیبی که از لحظه ی اتصال وانیل و شیرینی انیمالیک-عودی-لیکوری با کاستوریوم میسازد و با خام تر بودن و رویتایی تر بودن ِ نت های جوبی که کمتر صیقل خورده اند و شیرین ترند.
اموس نسخه ی سیرین اما سیروپی -انیمالیک-وانیلی از از آکورد جرمی -چوبی-وتیوری پرایوت لیبل است.

- چرخش های بویایی: "اپوس XIII" به نظر می‌رسد پرخش های پیچیده‌تری داشته باشد، با شروعی گیج کننده از چوب‌ها و گسترشی که به سمت ساخت ترکیب عمیق و تاریک تر از عود و مزه ی وانیلی-سیروپی-انیمالیک تری از چرم دارد.

3. کاربرد :
- "پرایوت لیبل" ممکن است بیشتر به کسانی بنشیند که عطرهای مردانه، تاریک و خشک را ترجیح می‌دهند. منضبط اند و از راه انعطاف و مماشات و زبان چرب کردن حائز تسلط بر دیگران نمیشوند. دیکتاتور . در کشوری مدرن .
- "اپوس XIII" کمی شیرین و پیچیده‌تر و شرقی تر است. واژه ی "والی" تمام قد بر تن این عطر می ایستد چرا که شرقی تر است و خام تر ( خام : Raw) در عین حال که قوی و غنی ست.
والی ِ معتمد و کماکان چیره .


پرایوت لیبل : ۸ از ۱۰
اپوس ۱۳: ۸.۵ از ۱۰
62 تشکر شده توسط : مجید جوادی Sepehr s
من خویش را فرسودم
در جدال بین من با من
من خویش را فرسودم.
در جدال ماندن و رفتن
من خویش را فرسودم.
پرسید : و بعد چه شد؟
گفتم: من شهید خوسش بودم و قاتل خویش
من کسی شده بودم که مرا میکشت.


1. **تاثیرات اولیه:**
- یک آغاز شیرین، گرم/اسپایسی و کمی الکلی-اسپایسی ، آروماتیک با اتمسفر: [تیره/سبز/بسته] با تاکید بر نت‌های چوبیِ [خشک/خفه/حبس/تلخ/دارویی/سمی] . جنس تلخی : تلخی [فلزی/سمی] . تلخی [توکسیک/چوبی] . تلخی بیمار/ بیماری/ مرض/ سم. تلخی ِ شیرینِ سمی/دارویی اما غیر هربال و غیرگیاهی.
- عنوان: اسپایسی/امبری/ صابونی-فلزی / توکسیک

2. **شخصیت و تصویرسازی:**
- بازیابی رد اصالت، انطباق و جلب ِ آقایانی با شخصیت وینتیج و لباس‌های چرمی . [سیاست / سمی / بیمار]
- به آن به عنوان تصور از اتاقی با چرم، یک لیوان ویسکی و سیگاری سرد که بر روی یک سینی قرار دارد، اشاره می‌شود، که یک جوی بزرگسالانه و باشکوه ایجاد می‌کند. ابدا اینگونه نیست. این عطر ، اتمسفری طاعونی دارد. مطلقا عطر شادمانی نیست.
دیالوگ: در ساعت ۲۱ روز‌چهارشنبه ی هفته ی قبل ٫ جن در آقای مودت حلول‌کرد.

3. **ماندگاری و عملکرد:**
- شکایت متداول از این عطر در بین دوستان من، ماندگاری نامناسب آن است و به عبارت دقیق‌تری، در مدت زمان کوتاهی به عنوان یک عطر پوستی توصیف می‌شود، معمولاً زیر دو ساعت.
- از بچکد ۱۳۰۹۱۱ که از عطرافشان گرفتم تا بچکد قبلی که خارج از ایران گرفته بودم: ۶ ساعت ماندگاری محسوس . با ۴ ساعت استشمام گویا و سلیس.

4. **مواصفات منحصر به فرد و پیچیدگی:**
- نظرات مختلفی در مورد پیچیدگی و شخصیت آن وجود دارد. در بین دوستان ، برخی اعتقاد دارند که این عطر از نظر شخصیتی و عمق کاراکتر جای کار داشته است. موافقم.


در سال ۱۹۲۵ میلادی ، من و حمیدرضا در میدان بزرگ شهر "دِربی" دو کولی ِ تابوت فروش بودیم که در میدان اعدام ایستاده بودیم و منتظر . حمیدرضا گفت: شنیدی مرد رعیت به لورد جورج چه گفت؟ هیچ یک نشنیدیم چه گفته بود . اما بر درختی چوبی با مُغار چوب تراشی بر درختی که جنازه ی مرد رعیت بر آن آویخته شد نوشتم: روزی در ساعت ۵ صبح خواهیم رقصید . یا بر گور تو لورد جورج یا بر طناب دار.
.

5. **انطباق کلی:**
- با وجود نقد به ماندگاری، به نظر می‌آید که بسیاری از شما از رایحه عطر به سبب اجزای چوب/تلخ/ صابونی که در نهایت هیبت توکسیک دارد به عنوان “اصول چگونه مرد باشیم” یاد کنید. این مرد را ده سال پیش دیدم. در اتاق کارم در ساعت ۲ شب , دستی بر شانه ام نشست. از پشت سرم، مایعی سرد تا گودی کمر سقوط کرد. آب در گلویم متوقف شد. استخوان گلویم چرخید. جوانه ی موهایم مثل ریشه های درخت که سم بر آن پاشیده باشند، خشک شد. من صدای خشکیدن ِ ریشه موهایم را شنیده ام. سگم نگاهم کرد و گفت: "خدا وکیلی کن فوقش دو تا واق هم بزنم. این خیلی ترسناکتر از این حرفاست". خشکیده بودم. گفتم چه شکلیست؟ گفت : "خودت هستی".
سم انسان در انسان است. در هیبت ِ تفکر ، انسان آلودهدی سم است. در هیئت ِ تصمیم ، انسان محصول سم است. من در‌خویش انسانی یافتم که در عروقم‌ سم پمپاژ میکرد. در فکرم. در لحظه ی دوست داشتن هایم. در تقلای شاد زیستن او سم پمپاژ میکرد. من همچنان که میزیستم، به خویش سم میخوراندم. سمی که منم. این عطر ضد انسانِ هر مرد است. گرگِ مرد . آخرین تصمیم مرد. تراژدی ، آخرین حیله ی پادشاه ست. چنین گفت سه پایه به داری آویخته.

-

6. **جذابیت برای آقایان و بانوان:**
- اگرچه اغلب به عنوان تمایل به سمت مردانه توصیف می‌شود، برخی دوستان من که خانم هستند ، معتقدند که این عطر می‌تواند توسط هر دو جنس پوشیده شود.
غلط است. ابدا این عطر زنانه نیست . مگر خاک به سر ریختن زنی بر قبر پسرش . پسر شدن . تبدیل مادر به پسرش . حزن مویه ی داغ و ناتمام از مرگ سایه ی دخیل بسته ی چادر زنان کورد بر چله گی فقدان پسر . تنها پسر .
از روستایی در شهرستان شیروان استان ایلام سالها پیش به اتفاق دوستی که هم دانشگاهی ام‌بود و اهل آنجا، کذشتم. گفتم: صدای جیغ زنی از این دشت گذشته است. حمزه دوستم گفت : درست میگویی. صدای مادر من بوده است . در روز چهلم مرگم. و آنگاه به مویه ی تبدیل شد و ناپدید شد.
.
.

7. **مقایسه با عطرهای دیگر:**
- برخی از دوستان تشبیه به عطرهای دیگر می‌کنند، مانند Prada's Amber Pour Homme و YSL's Parfum Intense.
در تونالیته ی سمی /دارویی این عطر ، شما یک موجود بیمار میبینید که در عطرهای بد کپی شده و فیک مربوط به پارفوم اینتنس ایوسن لورن و دیور پایزن دیده اید. سمی‌سوخته. این را میبینید در این عطر. مانند فیک بوهای زنانه ی تلخ.
اما از سر کیفیت پایین نیست. بیماری این عطر است. هنرمند، در اینجا آزارمند است. چون آزرده ست.
به طور خلاصه، "تراژدی لرد جورج" به نظر می‌آید عطری با نظرات متقابل و روی در روی یکدیگر باشد. ضرورت قطعی تست پیش از خرید اینجا لازم تر است. به آن پا بدهید ، بیمارتان میکند. چنین گفت مصرف ۱۵۰ سی سی در سه سال .

..
..
بر چوبه ی نیمکت کلاس ۱۰۳ دبیرستان علامه ، روز بعد از مرگ هم کلاسی ام، با مداد نوشته بودم :

پرسید: کدام یک از زخمهایت را دوست تر میداری ؟
پاسخ داد: آنی را که نبسته ام. آنی را که مرهم نمیگذارم.
.
.
.
امیتیاز کلی به کانسپت و خلق : ۱۰ از ۱۰
به موفقیت رایحه برای کانسپت: ۸ از ۱۰
به کلیت محضول: ۸ از ۱۰
به ارزش خرید برای مخاطب عام که دنبال بازخورد است: ۶ از ۱۰
به مخاطب عام که به دنبال امضاست: ۷.۵ از ۱۰
برای مخاطبی که منم : ۸ از ۱۰
به پرفورمنس و پرزنت: ۶ از ۱۰
.
.
75 تشکر شده توسط : سپید وحدتی Sepehr s
از هل به چای رسیدن..
عطر استقبال و خوش آمد. .

.
.
اگر به جای تمامی این تها مینوشتند سدر و چای و هل و رز ، حق مطلب ادا شده بود.
.
.
وایبی از آرمانی سدر اما روشنتر ، مدرن تر و لذت بخش تر. عطر روزانه مناسب تمام فصل هاست. عطر بسیار زیاد "خوش آمدگویی" را بلد است. با چشمهای درشت ، لبهای کشیده که ۸ دندان بالا پیداست و گوشه ی چشمهایی که از شدت لبخند و برق ِ ذوق زدگی چروک می افتد. آنقدر خوب بلد است مهمانپذیر باشد که خودتان را کانون جهان ِ میزبان تلقی کنید.
سایشی از هل بر روی یک چارچوب مشکی-سیتروسی-رزی. دیوانه کننده ست‌. یک تلخی کلاسیک و عطرباز پسند از لیموعمانی تازه دارد‌. کلیت کار مدیترانه ای-روستایی میشود. بسیار زیاد پذیراست. ذوق پدربزرگ از دیدن نوه های دختری .
بسیار safe است ، شدیدا نیز توجه را جلب میکند. دنبال تشریفات نیست اما لا یک استایل کژوال -کلاسیک حتما بهتر می ایستد.
.
.
اگر مثل من با قیمت مناسب میتوانید تهیه اش کنید ، احتمالا هر سال تجدیدش میکنید. برای تابستان خنک است و برای زمستان گرم. عطر معتدل اینجا مینشیند.
.
.
۶ از ۱۰
کاملا توصیه به تست
84 تشکر شده توسط : آماتور 2 جعفری
لذت ِ شرقی بودن
.
.
شما میتوانید دو ریویوی مختلف در مورد این عطر بنویسید که بر ضد یکدیگر باشند و هر دو درست باشند.
عطر را از فروشگاهی در تهران خریدم‌. از این برند امبرکالابریا بسیار بِلِند یکدست و ماهرانه ای دارد‌ و کاملا به هوشتان می آورد و پیشنهادش میکنم. Ani را نمیپسندم و fan your flame یکی از شهوانی ترین کارهای بویایی عالم است که برای پوشیدنش نیاز به کمی تهور و حسارت در انتخاب پوشش دارید. افریکا مطبوع من است که پیشنهادش نمیدهم. هفت کار از این خانه در خانه ی من بود تا رسیدم به این.
شِم. تست گرفتم و روی مچ زدم و بو کردم و جدی اش نگرفتم. چون فکر میکردم از سینمای ترکیه صد سال باید طول بکشد بیلگه جیلان درآید و این سناریوی ابتدای کار احتمالا به سخیف ترین شکل ممکن تمام شود.در پاساژ شلوغ آن روز راه رفتم و قهوه خوردم و خرید کردم و مکرر مشغول انکار شِم بودم. خاصه که جعبه اش را دیده بودم و میدانستم این زرق و برق برای بالا بردن فاکتور خرید است‌.
به پارکینگ رفتم که پاساژ را ترک کنم و نشد. هر کاری کردم نشد. برگشتم و خریدم. فلورال اورینتال ، با جلال و جبروت هبوط کرد و مرا در صندلی ماشین فرو برد و مرا حل کرد در کالبد زمین و هوا و آسمان . مجموعه ای از کارمندان وظیفه شناسی که وظیبه شان را میشناسند ، نتهای بیشماری بودند که لحظه ای دست از تقلا بر نمیداشتند. یکی از پر ریسک ترین چینش های تاریخ فلورال اورینتال در شِم است‌ . سالهاست این دسته از عطرها در مارکت نمیفروشند. فلورال ماسکولین هایی که هر روز بیشتر گم میشوند‌. اما اتمسفر کار از خود بدنه ی عطر قویتر است و تنه ی عطر را مخفی نگه میدارد و عطرباز سختگیر را منصرف میکند. اتمسفری که رزین و ژرانیوم-رز و اوسمانتوس و کمی هلی است و وایبی کلاسیک-زنانه و تمیز و حتی مختصرا صابونی-لوسیونی دارد . اما زیر این اتمسفر امبر و خس خس چرم میسازند. چرم نرم مایل به جیر ، قابل یادآوری و راحت طلب. عطر شاد است ، وایب مثبت و کاملا تجمل پرستی دارد.
رز لحن ِ رقیقی دارد ، تمایل به ژرانیوم و هل و اوسمانتوس دارد اما شدیدا بیدار است. براق و شاداب و پر انرژی ست.
حتما استایل کژوال-کلاسیک را میپسندد و یقینا بعنوان عطر شبانه با پالتو و کراوات همراهی شکوهمندی دارد. .با یک دبل برست مشکی و پیراهن سفید و کراوات قرمز و عینک زرشکی کاملا هماهنگ میشود و هوش از سر و سیمای عابران میدزدد. و با یک کت یاسی و پیراهن یقه باز سفید و دستبند طلا و جواهرات مردانه هم جور در می آید.
غرض اینکه عطر پیراهن و شلوار نیست. عطر جین و تی شرت نیست‌ . عطر کاپشن و سویشرت هم نیست . اصلا بلد نیست بدون اکسسوری و تشریفات حرف بزند و لکنت دارد.
در هوای سرد هوش از کله ی عابران و خودتان میبرد. این بخش دومش ، تاییدی بر ماهرانگی عطار است‌. عطر مکرر شامه را تازه میکند. مکررا و مکررا شامه را پیدا میکند .
پخش بوی کار خوب و ماندگاری نیز بالاست‌.
وایب های این کار را قبلا استشمام کرده اید ولی عین رایحه را در عطرهایی که مردها میتوانند بپوشند کمتر.

این قیمت؟ بالاست.
با این قیمت میشود تجربیات بیشماری رقم زد.
امتیاز کلی : ۵.۵ از ۱۰
اگر تمایل به فلورال دارید و بدتان نمی آید سری به صد سال پیش عطرسازی بیندازید ، پیشنهاد و وصیتی از گذشتگان است.
من دوستش دارم. اما با رقبای هم قیمتش عقب تر می ایستد.
81 تشکر شده توسط : ناصر گل فر منوچهر
مراتب احترام و ادب خدمت شما و دیگر عزیزان و خسته نباشید خدمت مدیریت سایت و عزیزانی که برای این فضا تلاش میکنند.

“هنر چیست” یا “هنر برای هنر” . این منشا گفتگوهای فلاسفه هنر در طی چند قرن گذشته بوده. از دل پاسخ به این سوال مکاتب مختلفی پدید اومدن. فرمالیست ها بیش از سایرین درصدد پاسخ بر اومدن. در یک گفتگوی فرمالیستی تام فورد در واقع محصول فرمالیستی خلق میکنه اما ارجاع میده به خارج از فرم. مثلا به طریق نامگذاری .
در فیلد شغلی من ، به دانشجویانم میگم از بک شبکه بیزین بهره ببرند. مثلا اگر حسب یک قانون علمی قند ناشتای بالای ۱۲۵ یکی از تعاریف دیابت هست اما وقتی که میخواید این جمله رو به فرد مبتلا به فشار خون بالا بگید عدد خطر رو بگید (قند بالای ۱۰۰) تا اصطلاحا restrict تر عمل‌کرده باشید . صحبت اینجاست : محصولات تامفورد رو به چه کسی داریم پیشنهاد میدیم؟ مصرف کننده. او احتمالا نه قرار است و نه لزومن بایستی به تعاریف آرتیستیک اثر واقف باشه. اینجا برای مصرف کننده دو قلمروی مختلف پیش روی‌ماست:
۱- اترکشن و جذابیت (جذب شدن به چیزی ) : همگی ما بایستی این رو بدونم که جاذبه ناشی از پاداش است. یعنی من در هوای سرد ، گرمای بخاری برام امر جذاب هست نه لزومن امر لذت بخش‌ . من تحربه ای داشته ام که گفته: گرمای بخاری ، در هوای سرد ، شامل بک پاداش میشه به نام گرم شدن‌ . این بک سیستم دوپامینی هست
- لذت بخشی که فلاسفه احتمالا منظورشون از “تحسین زیبایی” همین بوده. لذت بردن بک سیستم اوپیوئیدی هست. افیونی . من از دیدن تصویر یک مدل روی‌جلد مجله ممکن است دچار لذت بشم اما آیا اکر در‌مقام‌ کسی باشم که قصدی برای ازدواج داشته باشه آیا دوست داره به اون مدل نزدیک بشه؟ لزومن خیر. در‌واقع ما ممکن است حذب چیزی بشیم اما باید ببینیم ازش لذت هم میبریم‌؟ و بر عکس ممکن است از چیزی لذت ببریم اما آیا بهش نزدیک میشیم؟
جذب شدن و اترکشن چیزی هست که بهش میگیم “شروع تعامل “. جذاب بودن باعث افزایش تعامل میشه‌ . اما لذت زایی لزومن خیر.
من ممکنه از بوی باکارت رژ لذت ببرم اما حتما میخرمش؟ میگم بوش جذاب بود اما من نمیخرمش. در واقع جذابیت پر از المان های تجربی ، عینی و ذهنی هست. مهمترین فاکتورهای جذب ، اعتماد پذیر بودن و‌ میانگین بودن هستن. ما جذب چیزی میشیم و میخریمش که ذهن ما بهش اعتماد کرده باشه‌ . و میانگین بودن یعنی اینکه میانه ی تمام تحربیات قبلی ما بایسته که باز هم باعث منتج به اعتماد پذیری میشه. پس لزوما یک چیزی که جذاب هست ، لذت بخش ترین نیست، اما: لذت بخش است.
اینجا در عطرسازی ما با برندهایی مواجهیم که روایح safe ، میانگین و اعتماد پذیر خلق میکنن تا بفروشن. اونتوس.
و با عطرهایی مواجهیم که ما بین جذابیت و لذت می ایستن: دیور‌ اوم‌اینتنس. روایح پودری + ساختار شکنی مردانه. یک بخش جذاب قابل اعتماد و یک بخش لذت بخش .
و برندهایی داریم که شما رو دور‌میزنن: توجه سما رو جلب میکنند. از کجا ذهن سما متوجه میشه فردی به دنبال سکته مغزی لب هاش کج شده: قیاس یا بررسی تفارن و‌نسبت های چهره. چون لب های کج شده ی فردی که سکته مغزی کرده ، براس آشنا نیست بهش توجه میکنه. به این میکن آشنازدایی. مثال: جووی سایکدلیک. یا ۱۷۴۴ ایستواغ . بواسطه ‌ی ساختار غیر آشنا شما جذبش میشید. این طیف برندها بیشتر محبوب عطربازها میشن که این دست از تجربیات در میان نیش ها زیادن.
تامفورد اما کجاست؟ تامفورد در‌ همین عطر ، امر لذت بخش میسازه. کمی بر ساختار جنسی عطر کار‌میکنه (بستر بادام با شمایل روغنی و چسبناک که با وانیل شیرین شده یک کاراکتر بایمورفیسم و البته دوجنسه هست) و از طرفی فاکتور‌ قیمت رو بالا میبره که او رو از شما دور‌ نگه داره تا ولع و‌ شهوت خرید ایجاد کنه. شهوت در واقع “امر لذت بخش موکول به آینده “ ست. موکول به بعد. لذت از دیدن اما ناتوانی از تصاحب در لحظه اکنون. هرچه قدر‌این شکاف بیشتر باشه شهوت قویتر میشه.

+ آنالیز این موارد و آشنایی با اساس برخورد ذهن با پدیده ، ما رو از تفکیک هنر از غیر هنر ناتوان میکنه. احتمالا منظور شما این هست که جنبه های مارکت برای تامفورد جذابتره. واقعیت اینه: من در یک وب سایت ایرانی دیدم زیر یک متن مهم از هایدگر تبلیغ “قسطی مو ‌بکار” درج شده بود. داشتم فکر میکردم گرداننده ی سایت برای من یک متن مهم از هایدگر ترجمه کرده که برای انتشارش باید تبلیغ کاشت مو بزاره. گاهی اینطوره؛ شما ایتالین سیپرس رو میسازید با اون حد از شگفتیش، عوود وود میسازید و گلی باید فییولس هم بسازید تا مارکت رو گم نکنید.

—-
ضمیمه ی احترام و پوزش به جهت تطویل نوشته خدمت برادران و خواهران نازنیم در اینجا.
70 تشکر شده توسط : حکایت دوست ناشکـــیبا
این متن بر اساس بچکد T601 نوشته میشود.

تام فورد ، رایحه ی سمی Hypnotic Poison دیور‌ را بر ورقه ای فلزی استشمام کرده است و‌الهام‌گرفته است. اینطور میتوان تصور کرد چگونه میتوانسته به لایه ی روغنی بادام در کنار وایب پودری خشک فکر کند و تصور کند میتواند آن را به مرد هم بپوشاند.
روغن بادام گرم با حربه ای به نام “آکورد پودری خشک” قرار است چرم را بسازند.
آکورد پودری متشکل از تونکا و وانیل هستند. شبیه آنچه در ‌پودر بچه میبینید .
بادام نت شکیلی ست . اصطلاحا خوش‌تراش است. نتی متکبر و در عین حال لجوج ، خودرای و تا حدی باهوش‌است. اما خودشیفته است. این بزرگترین ویژگی آنست . با دیگران حرف نمیزند و بی اعتنایی به دیگران را راه حل میبیند.
میگفت : شهرام باهوش است. اسپانیایی بلد است. کمی گیتار بلد است که از ناخن هایش مشخص است گاهی تمرین میکند. قد بلند دارد. همیشه مرتب و اتوکشیده است. . اما جوری نگاهت میکند انگار تو‌آدم نیستی . یک جور استهزا خاصی داخل چشم هایش به تو دارد که بر آمده از “موجودیت” نیست. برآمده از اینکه به دانش خاصی دست یافته باشد نیست ، یا این نیست که معنای خاصی را کشف کرده باشد که بدانی این استهزا و‌خنده از این نوع است که شما چرا اینقدر سطحی هستید. اتفاقا برآمده از اینست که شما چرا سطحی نیستید. گفت دخترهای کلاس همه دوستش دارند. خصوصا پولدارهایشان.
گفتکو‌مربوط به ۱۵ سال پیش است. گفتگوی سال پایینی من بعد از اینکه با مشت کوبیده بود توی دهن شهرام. گفت : داخل سرویس دانشگاه شهرام به او‌ گفته من خوشحالم شما غربتی ها از من متنفرید. و این عطر ، همان شهرام است.
کسی که از بالا نگاهت کند، تحقیرت کند و ندانی برای چه چیزی و خودش را آمال جهان بداند. کاراکترش را از این میگیرد که بخشی از افراد از او ‌متنفرند: به قول شهرام غربتی ها یا آنها که هنوز ارتباط گرم و دوستانه و بدون تکلف را دوست دارند . شهرام یکبار من را در لابی دانشگاه دید و گفت تو همانی که استادها میگویند ؟ این جمله ی کاملش بود. بدون سلام. با لفظ “تو”. کماکان نمیخواست مچ اش بخوابد . کماکان موضعش همان بود. تحقیر کند حتی وقتی آرزوی “تو شدن” را دارد. رفتاری که سمی ست از آدمی که سم دارد.
من این عطر را دارم. همین پربروز هم به دوستی که این ویژگی ها را داشت توصیه کردم تهیه اش کند. از عطرافشان خرید . صبح گرفت. شب پیام داد: عالی بود. قبل تر از آن انجلز شر را هم گفته بودم بخرد. انجلز شر هم در بخسی از ابعادش همین نظر را در مورد دیگران دارد. اما باهوش تر است، محتوای درونی بیشتری دارد و در‌برخورد اول لجاجت ندارد.
تام فورد عطر نساخته. یک بوستر برای شخصیتی که خودش نیز دارد ساخته است. عطر برای بی محلی کردن است. بازخورد گرفتن توسط بی اعتنایی کردن. درست مانند اسمش خودشیفته است. این عطر تجلی خودشیفتگی ست. اما مثل قریب به اتفاق کارهای این برند در پیاده کردن ایده اش درخشان است. چارچوب ها را میشناسد. از دقت در ساخت ایده اش دست نمیشوید.

۶ از ۱۰
نشر بوی قابل قبول

89 تشکر شده توسط : احمد شجاعی علی رحیمی
Black Opium Extreme
لینک به نظر 1 دی 1401 تشکر پاسخ به Shahin Asadi
گاها که سر میزنم مطالب شما و دیگر دوستان را تا حد امکان و زمان مطالعه میکنم. دوستان نازنینم ، خوشحالم از وجودتان. شما ، آرشیتکت ، جناب سخی نازنینم ، مسیح کم نظیر (که عمیقا در اندیشه ی دیدارش هستم) و دیگر برادران و‌خواهران نازنینم که بعد از آن که فعالیت ما در سایت کم شد اینجا حضور پیدا کردید ، جمعی بسیار شریفید. این مبارک است. فضا این پیج هرچقدر هم میخ و سنگ خورد اما اعضایش آن را مراقبت کردند ، پروراندندو سالم نگه داشتند. حظ میبرم، یاد میگیرم و برایتان بسیار خوشحالم.
72 تشکر شده توسط : مریم میربیک محمد جواد رضوانی
در‌ عطرگرام نوشتم. اما برای اینکه ذیل کامنتینک خود عطر درج شود تا شاید زمانی کمکی کرده باشذ ، اینجا متن را کپی میکنم.

- داستان و غیره را تعریف کن:

+ داستان ندارد. این بهترین شیپغ دنیاست. 

- پس بهترین را تعریف کن: 

+ اگر بخواهم موسیقی را تعریف کنم کافی نیست بگویم موزارت ؟ اگر بخواهیم  آکورد آروماتیک-وودی را به زبان ساده تعریف کنیم : این عطر است. وقتی تو خودت خط کش و تعریفی برای محبوبترین و دلچسب ترین آکورد عطرسازی هستی ، سزاوار بهترین بودن هستی

- این ترکیب و آکورد که میگویی چیست:

+ سرو و اوکموس و برگاموت  و چوب سدر . این چهار عنصر  در کنار هم شکیل ترین ارکستر آروماتیک-وودی در دنبا هستند. حد اعلای  دست نیافتنی کیفیت این ۴ عنصر در این عطر تکرار ناشدنی ست. 

- و این ۴ تا در‌کنار هم به ذهن من شیپغه صابونی ایجاد میکنند. اینطور نیست؟

+ برگاموت در اینجا یک سطح تماس با اسپایس هم دارد که یک نیم رخ شبه امبری بازی میکند. صابون را کنترل میکند و موج موج وجاهت و اصالت جایگزینش میکند. 

- چند سال است این کار را داری ؟

+در دو‌نوبت این را خریده ام. ۲۰۱۹ و امسال تیرماه. از فروشگاههای معنبر خریده ام. فیک اش را نیز دیده ام. تفاوت فیک و اصل در حد باور نکردنی کیفیتی ست که در رایحه است. اگر نت به نت را تفکیک نکردید از شامه تان املا نگیرید . بدانید اصل نیست. در خصوص ویژگی های ظاهری هم اینکه هم روی افشانه و هم داخل درب افشانه ، لوگوی برندحکاکی شده است. برچسب زیرین باتل عطر  یک برچسب سیاه با نوشته های برنزی است که روی آن یک طلق شفاف قرار گرفته. 

- چه چیزی در این عطر برجسته تر است؟

+ ابداع یا خلاقیت چندانی در این کار نیست. نت های ساده منظم و مطلوب در کنار یکدیگرند. آنچه باور‌نکردنی نیست کیفیت اجزاست. این را فرمالیسم میگوییم. فرم ، خودش محتوا را عرضه میکند. در ساحت ضد دکارتی و یک فراخوان از اوبجکتیویسم . یعنی قرار است فرم ، بی نیاز از نحوه ی اندیشه ی شما ، محتوا را با شکوه ارایه دهد. یک فراخوان ضد نیچه، سارتر ، کانت و دیگران. بدین معناست که فرم ، محتوای خود را از تیررس دانسته و آزموده و تجربه ی زیسته ی شما  ، مراقبت میکند. 

- و تو فرمالیست هستی ؟

+ شاید دفمیلاریزیشن ، برایم در عطرسازی اکر بشود به زحمت معادل اگزوتیک آن را دانست ، از فرمهای محبوب من در عطرسازی بوده باشد. ولی در اینجا آشنایی زدایی در کار نیست. شما بواسطهی اکزوتیک بودن اثر درگیرش نمیشوید. در واقع عطری که بواسطه اجزای ناآشنا شما را دچار attention adhession میکند کار بمراتب ساده تری برای خالی کردن جیب یک عطرباز دارد که به دنبال تجربیات جدید است. اما در اینجا خبری از آن نیست. فرم با ساده ترین شکل چینش  اجزا ، موضوعیت عینی خود را به موضوعیت ذهنی بدل میکند. یعنی کاری ندارد شما در چه فرهنگ و بستر فرهنگی یا تجربی بوده اید. خود را بر کرسی مینشاند. این جا انسان نادیده کرفته میشود. و هزاران سال تلاش فلاسفه بر نشاندن انسان بر کرسی حقانیت جهان را نقض میکند. این دیدگاه ، ضد اومانیستی ست. اما محترم است. من لااقل فکر میکنم محترم است.  

- فکر میکنم تو ما بین تمایلات ساختارشکنانه و تمایلات نظم گرایانه هنوز مرددی..

+ آنها میتوانند گاهی یکی باشند. اینهمه نظم ، کیفیت، تلفظ صحیح ، چارچوب مندی ، در جهان فعلی خودش یک ساختار شکنی ست. 

- بگذریم. ارزش این پول را دارد؟

+ بستگی دارد چه کسی پاسخ میدهد. من نمیدانم دقیقا پول ، جایگاه ذهنی اش در برابر جایگاهی که ذهن هر یک از ما برای کیفیت یک اثر متصور است چگونه است؟ برای کسی که دنبال تجربیات جدید است فکر میکنم مناسب نباشد. 

- بازخورد، اجرا و ویژگی های رایج ؟

+ نشر بوی چشمگیر ، ماندگاری در بین رقبای این دسته بندی ، بی همتا، بازخورد به آن هم یک بازخورد از نوع odor inference maping است. یعنی در نقشه استناج صفات بویایی فرد مینشیند. در باکسی که شما در ذهن دیگران دارید ، رایحه، صفات ظاهری و ابعاد موروفولوژیک بدن شما یک قفسه دارد. عطر تمام ویژگی های truthworthy, attractiveness , memorable را یکجا دارد. عطرهایی که Dominant نیستند در مخاطب شما حس اعتماد ایجاد میکنند. نتهای عود ، انیمالیک و احتمالا اسپایسی های سنگین ، نت ها و گزاره های غالب و dominant هستند. ذهن مخاطب به اینها اعتماد نمیکند. به این معنا نیست از آن بیزار است . چه بسا که گاهی شما در قامت یک مدیر سراغ روایح دامیننت و غالب میروید. اما در اینجا نت ها submissive هستند، جذابند و آشنا. این سه در‌کنار هم یعنی اعتماد پذیری . 

- امتیازت:

+ در کیفیت ۱۰ از ۱۰

ولی کیفیت یک عطر همیشه به تنهایی المان امتیاز دهی نیست. اما شان کیفیت اینجا آنقدر تکان دهنده است که هر عددی حز این ممکن است به آن اهانت کرده باشد. شاید امتیاز واقعی به کلیت این مجموعه۷ از ۱۰ باشد. 
92 تشکر شده توسط : Marie الدورادو
گفت پدرم دست در جیب فرو میبرد
پرسیدم : محافظه کار بود ؟
گفت: یقه را بالا میداد
پرسیدم : جمهوریخواه بود؟
گفت:سیگار را عمیق پوک میزد
پرسیدم : آزادیخواه بود ؟
گفت : ریش بلند داشت و روزنامه در دستش بود.
گفتم : مارکسیست بود ؟
گفت : نه . بدبخت بود. کارگر بود . شوش حمالی میکرد .
پرسیدم : الان کجاست ؟
گفت: برق ِ ماه ِ شب های آخر پاییز را دوست دارد !
گفتم : فکر میکردم فوت شده است
گفت : نه. گم شده است. چهار دور حلقه ی طناب را گره زده بود ، روی سه پایه ایستاده بود و در برق ماه پاییز گم شده بود .
چیزی نگفتم . گفت : گره چهارم بوی شیرین بیان میداد . خودم با دندان بازش کردم. گره چهارم را با دتدان خودم باز کردم. دندان نیشِ فک پایین را را به زیر گره و دندانپیش فک بالا را روی گره چهارم فرو بردم و بازش کردم. گره را از دور ِ گردن ماه باز کردم.
.
.
.
در بین این لاین انجلز شِر ، بازخورد میگیرد و این یکی معنا . رد ِ شیرین بیان در وتیور ، آکورد خشک بیسکویت است . این را برای دوستان مشتاق به عطرسازی عرض کردم. آکورد بیسکویت بر شیرین بیان و وتیور ، ترد و خشک است ، بر شیرین بیان و وانیل و دارچین و صندل ، نرم و گورماند است.
رایحه ، آشناست ، قوی نیست ، آرام است ، مهربان است ، محجوب است ، میانسال و ساده پوش است اما شکیل و موقر است.
چوبی ِ نیمه معتدل ِ آرام بر بستر شیرینی ِ کوتاه و کم روی مردانه.
۶.۵ از ۱۰
پخش متوسط ، ماندگاری معمول.

52 تشکر شده توسط : Saeed Faramarzi بهداد

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2024 Atrafshan.ir