نام این ادکلن جدید تداعی کننده ی خاطره شیرزن فیلم محبوب " بر باد رفته " - Scarlet O'Hara- می باشد که در جولای 2009 توسط هنرمندان عطرسازی چون Honorine Blanc, Olivier Creisp, Olivier Cresp و Alberto Morillasبه بازار عرضه شد
بوی لطیف و رومانتیک وواقعا مسحور کننده.رایحه غالب این ادکلن چای و یاس ولیموترش و عسل هست.که واقعا دلنشینه برام.پخش بوی متوسط رو به بالا داره برای من از لحاظ ماندگاری هم میتونم بگم ماندگاری خوبی داره که به نسبت کارای خنک و ملایم امتیاز مثبتش محسوب میشه.مخصوص روزهای بارونی بهار و پاییزه.!
بااینکه جزو محصولات قدیمی این برند نیست ولی متأسفانه راحت پیدا نمیشه
مسأله اینه ک از زیر سنگم باشه من این عطر رو پیدا میکنم،یعنی مطمئنم بهار و تابستونی ک پیش رو داریم،بدون این عطر نمیتونم سرکنم
رایحه پیچیده ای نداره:یاس+عسل+چای
اینها غالبترین روایح این عطر برای من تو تست مختصری بود ک داشتم و همینها کافی هستن تا عمیقا عاشق شم
برای من یادآور چای سبز بارایحه یاس هست ک کاملا شیرین شده باشه،همونطور ک هرروز نیاز به نوشیدن این چای دارم به این عطر هم نیاز دارم
یکی دو اسپری ک برای تست زده بودم ساعتها موند،برخلتف انتظارم از رایحه خنک و نازش
ظاهر عطر هم بسیار زیباست،البته برای من به هیچ وجه یادآور شخصیت اسکارلت بربادرفته نیست،حتی مقایسش برام خنده داره،اسکارلت تو ذهنیت من عطری داره تو مایه های دیور میدنایت پویزن
اما این عطر میتونه یادآور ملانی باشه تو بربادرفته
صوفیا جان این عطر و سحر عزیزم بهم پیشنهاد کرده من تست نداشتم شما که تستش کردی بهم میگی از لحاظ پخش بو و وقار و زنانگی چطوریه من یه عطر خیلی خیلی جذاب و منحصر به فرد و شیک میخوام یه عطر مجلسی این چطوریه؟
میشا جان سلام
توی پست cacharel noa در پاسخ به خانم سیما که از اسکارلت پرسیده بودن یه جمله ای نوشتم که شاید جوابی درش باشه. نوشتم من کاملا گلابیو در اسکارلت حس میکنم اما همه میگن پس گلابیش کو. نمیدونم شاید دستخوش تغییری شده تولیدات جدیدش. یعنی من وقتی با دوستای عطرباز صحبت میکنم میگم توی noa گلابی حس کردم میگن برو خودتو مسخره کن.
نمیدونم شاید دستخوش تغییری شده.
خاطره و توصیف زیبای خانم رهنما از عطر و جادوی رایحه ها ک حال هوای من را حسابی ابری کرد گفتم با شما تقسیمش کنم ، شاید شما هم مثل خانم رهنما و بنده با رایحه نوستالژیک انیس انیس خاطره داشته باشید و حسابی خاطره بازی کنیم ، خودش را اینجا پیدا نکردم ب ناچار اینجا زیر یکی دیگه از تولیدات همون برند مطلب را میگذارم ،
خاطره زیبای بهاره رهنما از عطرهای نوستالژیک که نشان از خوش ذوقی و حافظه بویایی فعال این هنرمند توانا میباشد...
"یکی از جاهایی که اشکم دیگه به اختیار خودم نیست عطر فروشیهاست.
وقتی دارم توشون میگردم و عطرای مختلف رو بو میکنم خاطرات دور و نزدیک مرتب به ذهنم هجوم میاره آدمها از پشت مرگ یا نیستی زنده میشن و انگار تک سفر به زمان در لحظه سالها و ساعتها به عقب میرم؛ اغلب با یه لبخند یا نم اشک اون عطر رو میزارم سر جاش و به گشتنم ادامه میدم؛ مدتهاست دنبال عطرای جدید نیستم و هرجایی میرم تو قفسه عطرها و ادکلنها دنبال کارای خیلی فدیمی میگردم: اپیوم ,نارسیس, کلوئه, ترزو, داویدوف, ازارو, کوروس...
اینا چند تا از بوهاییه که برای من پر از خاطرات دوره هرکدوم به ادمایی برمیگرده که یه جوری یه جایی توی قلبم به نام اونا خورده, تو پاریس بعد مدتهاااااا توی یک قفسه عطر فروشی شوکه می شم از دیدنش
خودشه با همون شکل لطیف همون سالها تکون نخورده بدون هیچ تغیری ,دستم رومیبرم طرفش و درش رو برمیدارم:آنیس ,آنیس
خودشه عطر سالیان سال مادربزرگ که حالا تو پاریس با چشمهای سبزش کنارمه و بازم میگه عطر فقط باید فرانسوی باشه.
بوی ماگنولیاست اما نه فقط ماگنولیا نیست
بوی رختخوابهای خنک خانه مادربزرگ؛ بوی عصرهای رخوت حیاط خانه اش؛ بوی لباس سبز مهمانیاش که درست همرنگ چشمهایش بود؛ بوی مربای بالنگ؛ بوی دفتر شعر؛ بوی شیرینی پنجرهای؛ بوی عشقهای کودکی کوچه مادر بزرگ
و من غرق در اشک با تکان دست دخترکی چشم آبی بخودم میآیم که برایم دستمال ولیوان آب آورده؛ لبخند میزنم و میگویم: مشکلی نیست, اینو انتخاب کردم...
ممنونم
در صورت امکان حتما