Filippo Sorcinelli - Lavs

عطري با رايحه غالب کندر. لاوز عطری نیست که یکی دو روزه بشود با ان مانوس شد.حتی ممکن است در اولین برخورد شما را پس بزند.به خود فرصت دهید. لاوز رایحه اي است که شخصیت خود را می خواهد .شرایط پوشیدن خود را می خواهد. در یک جمله با لاوز باید زندگی کننید تا ذره ذره عاشقش شويد.لاوز از جمله عطرهايي است  كه مشابه كم دارند .اين عطرها حتي اگر در مواردی بازخورد مثبت هم ایجاد نکنند اما بدون شک در مخاطب جلب توجه می کنند .چون این قبیل رایحه ها،  رایحه کوچه خیابانی یا عمومی  نیستند که مشابه اون رو هر جایی بوییده باشند.جنس رایحه و ساختار ان فریاد می زند که روی ان کار شده و  وقت گذاشته شده و رايحه اي نيست كه از يك طبخ چند دقیقه ای حاصل شده باشد. حامد قضاوي

هزار ماهی تنها ، فدای آبی دریا

هزار بسته مسکن ، فدای این غم برنا

هزار گله برنا ، فدای وسعت آبی

گلایه از شب کوچک ، و نق به شیوه کودک

بس است حزن مبارک ، شبت بلند غمت نیز

غمت بخیر شبت نیز ، شب است مرد حسابی

عطری استادساز متفاوت تاریک و ناامید از جنس موسیقی سمفونیک متال بر محوریت صمغ لامی و اپوپوناکس
این عطر مثل یک شمشیر سامورایی اصیل و گرانبها هست یه اثرهنری ساخته دست یک صنعتگر چیره دست ولی جنبه کاربردی زیادی نداره شما نمیتونید شمشیرتون رو به کمر ببندید و تو شهر تردد کنید این عطر هم همینطور هست نمی شه هرجایی استفاده کرد به دو دلیل اول اینکه بازخورد عمومیش اصلا خوب نیست دوم اینکه استفاده طولانی مدت این عطر روح و روانتون رو تحت تاثیر قرار میده کاش این عطر تو شیشه های 30 میل فروخته میشد

سبک شناسی هنری در عطر( این یادداشت براساس برداشت های شخصی است)
شاید تا دو دهه قبل صحبت از تاثیر سبک های هنری بر دنیای عطر امری بی ربط به نظر میرسید. اما امروزه به نظر من تاثیر سبک های هنری بر بعضی عطار ها و عطرها رو به گسترشه و این تاثیر و وابستگی به سبک های هنری خصوصا در بعضی برندها و عطرهای نیش به وضوح دیده میشه.
البته من تابحال ندیدم جایی عطرها رو از نظر سبک شناسی هنری بررسی کنن و منظور هم این نیست که همه سبک های هنری تو عطر سازی منعکس شدن یا هر عطری تحت تاثیر یکی از سبکهای هنری شکل گرفته. اما دوست دارم مواردی از سبک های هنری که به نظرم بعضی عطارها در روند ایده یابی تحت تاثیر اونها قرار دارن رو بررسی کنم.

کلاسیسیسم:مفهوم کلاسیسیم در هنر تقلید از دوره کلاسیک اروپاست. اما در هنر عطر مشخصه این سبک میتونه پیروی تام از اصول پذیرفته شده هنر عطرسازی اروپای اشرافی قرن های گذشته و به نوعی بازافرینی شکوه اون دوره در عطر باشه.
این سبک به دنبال خلاقیت و ایجاد کارای اوانگارد نیست و مخاطب این سبک هم به نظر من افراد به اصطلاح متشخص و جاافتاده هستند که علاقه دارن با این مشخصات شناخته بشن.
از برندهایی که به نظر من میتونه تو این سبک دسته بندی بشه برند روژا داو هست.

پست مدرنیسم: پست مدرنیسم در هنر سبکی هست که با بعضی جنبه های مدرنیسم مخالفت میکنه و به دنبال ایده گرفتن از تاریخ و هنر گذشته هست.
این سبک البته زیرشاخه های متعددی داره که فک میکنم به همین شکل با زیرشاخه های متعدد تو هنر عطر منعکس شده.
عطرایی که از تاریخ و گذشته الهام گرفتن و عطرایی که خاطرات فضاهای نوستالژیک رو زنده میکنن و بعضی عطرای رترو مدرن رو به نظرم میشه تو این سبک دسته بندی کرد.
اکثر کارای هیستوریز پارفوم، عطرای کلیسایی مثل بعضی کارای جیمز هیلی،عطرای باستانگرایانه مثل کارای برند پاپیلون و..رو میشه برای این سبک مثال زد.


مینیمالیسم: مینیمالیسم در هنر سبکی هست که بر سادگی و پرهیز از پیچیدگی های فلسفی تاکید میکنه.
این سبک هنری به نظرم کاملا در رویکرد بعضی برندها و عطارها دیده میشه و ایده بعضی از عطرای نیش کاملا تحت تاثیر این سبک هست.
کارای این سبک اکثرا تعداد نت های کمی دارن و بعضا فقط رو یک نت تاکید میکنن. این گرایش به سادگی حتی تو طراحی شیشه عطرهای این برندها هم به وضوح منعکس میشه.
از جمله برندهایی که تحت تاثیر این سبک قرار دارن به نظرم میشه لی لابو و ال کیمیا رو مثال زد.مخاطب این سبک اکثرا عطربازایی هستن که به صورت حرفه ای دنبال رفرنس برای شناخت نت ها هستن یا به یک نت به خصوص علاقه دارن.

رمانتیسم: رمانتیسم در هنر سبکی هست که بر احساس گرایی تاکید میکنه( بر خلاف رئالیسم).
موضوع خیلی از اثار این سبک احساس و عشق هست.
به نظرم تاثیر این سبک رو در عطر سازی هم میشه بررسی کرد.برندهای زیادی هستن که ایده های رمانتیک و احساسی در اونها کانسپت اصلی طراحی عطر رو تشکیل میدن و این ایده ها در نامگدازی عطرهاشون به وضوح به چشم میاد.
نت های گلی و اکواتیک و مخملی و..تو کارای این سبک زیاد به چشم میان.
بایردو و فردریک مال و ..به نظرم از برندهایی هستن که میشه کاراشون رو از منظر این سبک بررسی کرد.

سبک کانتری( روستیک): سبک کانتری یا روستیک سبکی ساده هست که بر هنر محلی تاکید داره.
رد پای این سبک تو هنر عطر به نظرم کاملا دیده میشه و عطرای زیادی هستن که با الهام از فضای روستیک ساخته شدن. عناصر اصلی عطرای این سبک نت های تداعی کننده فضای روستایی هستن مثل یونجه،نت های بارو بنه مانند( گایاک) و خاک و..
از برندای معروفی که به نظر من تو این سبک حرکت میکنه لورنزو ویلورسی هست.

اکسپرسیونیسم: اکسپرسیونیسم یا اغراق گرایی در هنر سبکی هست که به دنبال بیان احساساتی مثل خشم، اضطراب، غم و..با استفاده از عناصر نامتعارف هست و بعضی از اثار هنرمندای این سبک جنبه اعتراضی دارن.
این عناصر نامتعارف تو عطر میتونه نت هایی مثل خون، لاستیک سوخته، و..باشه.
این سبک هم به نظر من کاملا رو هنر عطر تاثیر گذاشته و به نظر من به عنوان مثال اکثر کارای فیلیپو سورچینلی رو میشه تو این سبک دسته بندی کرد.

دادائیسم: دادائیسم سبکی هیچ انگارانه و هیچ انگارانه هست که در واقع قانون اصلی اون بی قانونیه. هنرمندای این سبک عمدتا از عناصر تصادفی و بعضا بی ارزش و توهین امیز تو اثارشون استفاده میکنن.
ظاهرا این سبک هم جای پاشو تو عطرسازی باز کرده‌. اخیرا یه عطر از برند o drio دیدم به نام peety که رو سرش یه قیف داشت برای اضافه کردن ادرار شخص به عطر! البته تعداد عطرای این سبک هنوز زیاد نیستن ولی احتمالا در اینده کارای بیشتری از این سبک میبینیم.

پاپ ارت: و بالاخره پاپ ارت یا سبک عامه پسند که شاخصه ش ارزش دادن به خواست و سلیقه مردم هست. البته با این تعریف همه دیزاینر ها رو میشه تو این سبک دسته بندی کرد اما منظورم برندهایی هست که مشخصا ایده های کاراشون رو تحت تاثیر این سبک هنری انتخاب میکنن.از جمله برند باند ناین.
البته تو این متن من سعی کردم تاثیر مکاتب هنری رو بر تفکر عطار و روند ایده پردازی عطرها بررسی کنم. اما اگه موارددیگه ای مثل طراحی شیشه عطر و نامگذاری برند و..هم بررسی بشه مسلما سبک های هنری دیگه ای مثل باروک و روکوکو و..هم قابل بررسی هستن.

از کلمه ناب برای خیلی از محصولات میشه استفاده کرد ولی در دنیای عطور مالک صفت ناب متعلق به این شاهکاره.
افسوس سالها دیرتر آشنا شدم با این عطر ناب.
ری ویو نویسی کار بنده نیست و اساتید در موردش کاملا توضیحات کامل رو فرمودند.
رایحش فوق العاده آرامشبخش و به نوعی حال و هوای اماکن خاص معنوی رو القا میکنه.
متاسفانه ایراد بزرگی که داره و قبلا هم دوستان فرمودند وقتی با این عطر ارتباط گرفتید به احتمال فراوان درصد زیادی از عطرهاتون جذابیتی براتون نخواهند داشت.

" اونوم لاوز "
" فرشته ای از جنس باستان"

**********

در ادبیات باستان اومده که گاهی فرشته هایی بر روزی زمین هستند و برخی افراد رو به تسخیر در میاورند. 6 ساعت میگذره که روی دستم اسپری کردم و تموم 6 ساعت رو در حال بوییدنش بودم بدون توقف . نمیشه دست کشید از بوییدنش . باید همیشه باشه . بله ، بعد از اسپری کردن تا ساعت ها اختیارتون ممکنه دست خودتون نباشه.

شاید به همون اندازه که توقعم از این کار بالا بود به همون اندازه روحم به درجات عالی رسید

نوشتن راجب این عطر دشواره . با اولین استشمام شما رو میبره به دوران باستان . جاهای پر محتوی که احساس میکنید یک روح باارزشی حضور داره ولی شما نمیتونید ببینید . فقط احساسش میکنید . بوی کندر ، میخک در بطن کار هستند و با روحی جلا بخش از فلفل و یاس شروع به کار میکنند و با گذر زمان یک فیلم سینمایی رو براتون به اجرا میگذارند که بازیگرانش نت های بکار رفته در ساختار این اثر هنری هستند . بازیگرانی فرهیخته ، اصالت دار و جسور .

این رایحه به هیچ وجه روی تن جوونای امروزی نمیشینه . یک مردی میخواد که دلش عرفانی باشه . در تنهایی غرق شده باشه . الهام این بو بی شک بی ارتباط به تنها بودن فرد مصرف کننده نیست . در یک روز ابری که آسمان ابرهای سیاه داره و شما در یک خانه ای متروکه مشغول به روزمرگی هستید . کندر و موادی که گاها در کلیساها و مراسم های خاص عرفانی ( نه مذهبی ) دود میشه رو دود میکنید و تنها روی سنگی تکیه میدید و به حالت خلسه فرو میرید . بله این مفهوم و درک رایحه هست .

طبق معمول : بازخورد ؟ به هیچ وجه (ولی بازخورد تند منفی نداره خوشبختانه ) ایزی ور بودن؟ به هیچ عنوان . یک تیپ بسیار عرفانی مخصوص خودش رو میخواد . سن جوون؟ زیر 35 40 فکرشم نکنن . قابل مصرف ؟ فقط مصرف شخصی . پرفورمنس ؟ من روی اولین نسخه این عطر تست کردم و بسیار خوب بود ولی ظاهرا در نسخه های جدید کاهش یافته همانند اوپوس 1144 . ارزش خرید برای عموم ؟ 1/10 و برای عطرباز بی شک 10/10 .
نمره من به این عطر هم بدون تردید 10 هست ولی همچنان از این برند اوپوس برام ارزشمند تره ولی لاوز هم بی شک از برترین های این برند هست .

یک تشبیه بدون شباهتی (!) بخوام بکنم ، عطربازهای زیادی هستند که بسیار ممواغ امواج رو در تنهایی خودشون تنفس میکنند . (با احترام به همه عزیزان و داخل پرانتز بگم خودم از عشاق ممواغ هستم ) . حال اگر اون افراد پروموت بشن لاوز براشون همون حکم رو داره . چالشی تر ، حتی برای خودشون.

این رو هم بگم که یک سری کارها رو تست کردنشون هم شرط داره و هم ترس . کارهایی نظیر لاوز ، اوپوس ، نوتردام از این برند و کارهای برندهای دیگر که الان جاش نیست بگم زیر این شاهکار ولی دوستان حاضر در جمع میدونند چیا هستند .
* شرطش اینه شما در بطن کارهای نیش و هنری فرو رفته باشید . زندگی کرده باشید و یجورایی ته حلق هنر و نیش رفته باشید و سالم برگشته باشید . حالا شما اجازه دارید تست کنید وگرنه بدون شک یا همون لحظه متنفر خواهید شد و خاطره ای تلخ در ذهن شما باقی خواهد ماند و یا پس از خوابیدن هیجانتون از کار زده خواهید شد .
* ترسی که داره هم اینه که اگر شما ارتباط بگیرید و انس بگیرید ، باید فاتحه درصد زیادی از عطرها رو برای خودتون بخونید . بسیاری از کارها نظر شما حقیر جلوه خواهند کرد در صورت ارتباط گرفتند و این یک جور عذاب خواهد بود برای عطرباز هایی که توانایی درک چنین اثری رو داشته باشند .

به هرحال اصلا توصیه نمیکنم برای تست ، مگر اونکه شرطش رو داشته باشید و ترسش رو بتونید به جون بخرید .
یا حق

عطر دارکی هستش.بوی کاجی دودی و چوبی در ساعات اولیه داره.در درای داون روی لباس به غایت شیک و جذاب میشه.از بعد هنریه این عطر شنیده بودم هر چند که تغییر نت واضح و خاصی متوجه نمیشم ازش اما توصیف بعد هنر بنظرم بیشتر می‌تونه راجب اندی تاور او دیسرت یا ۰۲ باشه که تداعی کننده فضای خاص و تغییر نت که به زیبایی انجام میشه هست.اما اگر بخایم از بعد هنری به این عطر نگاه کنیم از نظر من اینکه این عطر فضایی جدی اما دلگیر،کم حرف اما پر از تجربه،منزوی و تک پر اما مغرور،داره که اگر با لباس تیره تن پوش بشه این ویژگی هارو به شخص میده و با مخاطب صحبت می‌کنه. در انتها،پخش بو نه چندان خوب اما ماندگاری خوبی داره

اولین پاف بوی بسیار دلانگیزی داره.بعد از مدتی واقعن سخته تجزیه تحلیلش برام.خوشم اومد ازش
در یک کلام من رو به فکر فرو میبرد.نه مثل یک متفکر .مثل یک نابینا در تاریکی که احساس امنیت درش هست.
بویی بسیار پیچیده داره.من اهل سمپل و تست نیستم .برای رویارویی با این عطر پیچیده تهیه اش کردم و دلم را بهش دادم.گ
قدیما دنبال عطرهای کلاسیک بودم سنم که بالاتر میره جنگلی و درختی و طراوت منهای رز و عود طبیعتم رو گرفته.
گاهی دوست دارم در جنگل پر از مرکبات و گیاهان با برخورد به انها و تراوش بوی درونشان به لذت طراوتشان برسم.

اصل عطرهای ایتالیائ رو من اشنایی ندارم تنها با عطرهای امرود قبلن اشنا بودم.
همیشه از خودم سئوال میکردم فلسفه ایتالیایی شکمو که از فرانسوی هم به مراتب شکموتر هست در عطر چیه .
میتونم با تجربه کمم عرض کنم به نوعی عطرهاشون انقلابی تر هستند یا ریسکی تر هستند.
در امرودها که عطرهای متوسطی به نظر من حساب میشن بهترینشون رو عطر زنانblue blooded میدونم.در خور توجه رسمی و مناسب خانمهای با پرستیژ.هر چند اون عطر به نوعی خطی هست و نوتها تغییر انچنانی برای من نداشت و دیگران که خوشم نیامد ....

این سایت یک مشکلی که در بعضی عطرهاش داره اینه که یکهو 10 صفحه صحبت نشده ولی کسی جرات نکرده نظرش رو در مورد عطر مورد نظر بنویسه.
من 1144 رو نپسندیدم.شاید زود قصاوت کردم.نمیدونم.احتمال میدم ترکیب بخصوص و تکه هل و یاس من رو به سمت این عطر کشوند.در نوتهای میانی بینی بهش عادت میکنه و ترکیب پیچیده مقداری ساده تر میشه.اما باز برام قریبه و نمیتوتم تجزیش کنم.جالبه دوستی ازش خوشش اومد و با تجربه عامیانه خودش گفت متوسطه زیباییه بوش.
به نظر من ذات ایتالیایی به سمتی میره که هیچ موقع به سمت فرانسوی نزدیک نیست.شخص حقیر بنده اعتقاد دارم لطافت فرانسویها در عطرها خیلی بیشتر از ایتالیاییها هست.

در نهایت از فرد مورد احترام که همه میشناسنش و من زیارتشون نکردم بابت معرفیه این عطر تشکر ویژه دارم.
امیدوارم نظراتم باعث کدورت خاطر کسی نشود

عطرهای فیلیپو برای من همیشه دو منظر و نگاه متفاوت از هم دارند اما این دو نگاه اغلب در تقابل با یکدیگر هستند.
اونوم لاوز برای من: سرد/گرم، خیر/شر، آب/آتش، سفید/سیاه.
_______
زمستان است. بامداد فرا رسیده. برف نمی بارد اما هوا بسیار سرد است. قطره ای از میان شاخه های سرما زده، در هوایی سفید و مه گرفته به سمت زمین جاری می شود. تنها یک قطره وجود دارد. در تاریکی، از میان حجم انبوه شاخه ها، راه خود را می پیماید. مقتدرانه. آرام و سنگین و غرق در لذت یگانگی خود. چرا که دیگری وجود ندارد. اما حضور شاخه ها، مه و سوز سرد را حس می کند.
او همچنان در مسیر است. راهی عاری از هرگونه فکر مزاحم تا آنجا که به زمین می رسد و دیگر از حرکت باز می ایستد. از درون باز می شود. جاری می شود و در این حین سردی هوا دو چندان می شود. و قطره بر زمین یخ می بندد.
تمام می شود اما هنوز ردی از خود بر زمین به جا گذاشته.
جَو او را به ساکن شدن و یخ بستن می کشاند اما او هرگز التماس آب شدن نمی کند. چرا که به راه خود اعتقاد دارد و باور دارد قطره آبی زلال است. بی هیچ نقابی. در معرض دید همگان. و بی هیچ ترسی از قضاوت دیگری. برای خود زندگی می کند.
سرشار، تازه و بی پیرایه.
10/10

سلام

این عطر واقعن برای همه کس مناسب نیست.دوستان باید اونقدر عطرهای مختلف تست کرده باشن که به دنبال دیگری باشن.مثل فروشنده عطر و اودکلنی همیشه در مجالس عجیبتر از مهمانها از رایحه ها استفاده میکنه.
همیشه عطر فروش ماست خودش ترشه.

پسر عمه فروشنده عطر و لوازم ارایشی بنده در یک مجلس عروسی بوهای عجیب و غریبی میداد بهش گفتم چه عطری زدی بهم گفت 3 تا اودکلن مخصوص رو با هم ترکیب کردم.یادمه حدود 20 سال پیش بود اونموقع عطری به اسم کرید هم بود نمیدونم همین کرید هست یا خیر تازه ایران اومده بود...من هنوز از این کار غیر معمولش موندم.و اینم میدونم هر کسی شاید این کار رو کرده.عرضم اینه. قرار نیست هر کی هر کاری میکنه دیگران هم انجام بدن.

بوی کندر در این اثر هنری انچنان در دارچین و هل پیچیده شده و با نیزه گل یاس به جنگ ذهن میرود که امروز بعد از تفکری همچون نادانی به سمت خود کندر رفتم.خود کندر رو خوردم.اگر درست گفته باشم صمغ درخته.بسیار تلخ و بسیار زجر اور بود اما در ته مزه اش یاد اونوم افتادم.کندر ماده ای است برای تقویت حافظه و مغز.توگویی وقتی خوردمش مغزم یک ارست کامل انجام داد.نمیدونم علم نوین پزشکی چقدر موافق این قضیه است.

در کل این هنر استادانه در ترکیب کندر تلخ و ایجاد چنین رایحه ای که باعث شد نگرش من رو به عطرها تغییر بده واقعن برام جالبه.این عطر هر چقدر زمان استفادش میگذره دلرباتر و مهربانتر میشه.