john varvatos - Dark Rebel

جان واروِتاس دارک ربل
دوازده سال پیش چند روزی را در ییلاق سووتون یا سوباتان گذراندم.
آنجا کلبه ای بود...
در سراشیبی پهناورِ یک تپه
ما بین عریانِ بی مرزِ طبیعت و فریادِ پُر از پژواکِ ارتفاع
همانجا که گوسفندها بی خبر از دندان گرگ بودند
زیر رایحه ی گل ها و گیاهان وحشی
در حال تماشای گرگم به هوای علفزار و باد
در تماس با طراوت و سرزندگیِ مه و بویِ آسمانی که این بار از همیشه نزدیک تر بود! به من...
کلبه بسیارش چوب بود، از نژادهای مختلف
کمی کاه و گِل... چند تکه فلز یشمی رنگ و چند شیشه‌ی مشجر
مرد و زنی در آن زندگی می‌کردند.
وقت می‌گذراندند! خودشان اینطور گفتند.
می‌گفتند گاهی می آییم... و بسیاری نه!
مرد خراطی می‌کرد. نابلد
زن با چرم مچ بند می‌ساخت. بسیاربلد!
برای خودشان! نه برای فروش یا هرچیز دیگر...
مرد تنباکویی دود می‌کرد شبیه به تنباکوهای مزارع ترکیه
شرقی بود و روشن! با برش های نامرتب و طعمی ترش!
مُشکی بسیار تیره و بزرگ مابین حصیر پیچیده و از سقف آویزان کرده بودند.
هل، دارچین، فلفل، سماق، پاپریکا، پول بیبِر، بذرگشنیز، زنجبیل، اورگانو، پنیرک، نعناع، ترخون، چوچاغ، پونه وحشی، زیره و کلی از این خوشبو ها در کنجی برای خودشان لم داده و چرت می‌زدند.
آنجا فهمیدم پونه کوهی را خالیواش می‌گویند :) زیباست.
آنطرف تر یک سماور تقریبا بزرگ برنز رنگ که داخلش قطعه های کوچک چوب می انداختند، بعد نفت و در نهایت عنصر آتش.
مرد میگفت: چای باید طبع گرم داشته باشد و بوی دود بدهد.
گرمی چای از هل، دارچین و زنجبیل است و بوی دودش از چوب!
وُرم اسموکی می‌پسندید جانان :)
خانم میگفت. چای همین که گس باشه کافیه :)
بگذریم.... دارک ربل
بویِ آن مرد. آن زن. آن کلبه. آن خاطره را می‌دهد!
بااین فرق که آن خاطره سپید است و خنک اما این نه.
آن بوهای بسیار طبیعی ماندگار بودند اما این نه
ماندگار که چه عرض کنم!
گویا در ژنتیک آن کلبه وجود داشتند.
کلبه بو نمی‌داد؛ بو داشت!


هل، رام، آرتیمیزیا وَ خانم کلاری :))
اینتروی دارک ربل شیرین چوبی و ترش است (علفی و تند/ برای من آری و برای باقی شاید خیر!)
بوی هل کاملا میلِ چوبی و کلاری خاطراتی از فرِش توباکو در سر دارد.
ترشی ملایم و نجیب! شبیه به بوی شراب. شاید اَبْسِنت!
حاصل تحرک و هرج و مرجِ ملکول‌های آرتیمیزیا!
کمی بوی آلبالو قهر کرده هم دارد.
آلبالو اینجا شبیه به مردهایی است که گوشه بار می‌نشینند و نوشیدنی می‌نوشند و رقص ها را تماشا می‌کنند
مستمع آزاد است.
حاضر است بدون نامی در لیست!
کسی میگفت از تنباکو قهر کرده شاید؟ از آنطرف ها می‌آید.
من نمی‌دانم.
اما طعم غالب شیرین است و آکوردی چوبی!
در ادامه گرما و تندی بیشتر و فضای کلی از سطح به ژرف خواهد رفت.
حالت مقعر به خود می‌گیرد.
مساحت به محیط و درنهایت همگی به حجم تبدیل می‌شوند!
اینجا همان جایی است که چرم و صمغ صنوبر کار را شیرین و عمیق می‌کنند و فلفل و استایرِکس تندتر.
مقداری بوی کهربا هم حس می‌شود که بخاطر خود استایرکس است [من میخواهم اینطور باشد. واقعی نیست؟ نباشد :)]
ناگهان از پَستویی خنک تر رایحه ای به مشام میرسد شبیه به اسنپدراگِن! مدلی از بو که میل به یاس بنفش دارد. عجیب!
برای من اینطور بود. ناگهانی و گذرا.

کاستوریوم! این ترشح شیرین و گرم... با حافظه و تاریخی غمگین!
کارهای جالبی از او سر می‌زند در دارک ربل
شیرینی اش را به تنباکو و حس های چرمی اش را به خودِ چرم میسپارد. در عوض از چرم یک دستکش تیره می‌گیرد و از تنباکو یک مشت برگ ویرجینیا!
تعامل و دادوستد...
مثلثی گرم، سنگین، شیرین و تند
چرم، تنباکو و کاستوریوم
اِکسلنت!
صمغ فریاد می‌زند. مربع جانم... مربع!
بسیار خب. مربع گرم، سنگین، شیرین و تند :)
بازهم، اکسلنت!
در این میان اُرس و اکیگلاوود تلخی می‌کنند
همین جاها بویی شبیه به پچولی به مشام می‌رسد!
چرا؟ شاید دژاوویی کهن در ذهن اکیگلاوود باشد :)
ماقبل تمام اینها وانیل مکزیکی!
تند و چوبی تر از فرم های معمول
وانیل همواره قوام و مقدار دارک ربل را افزایش می‌دهد.

دارک ربل. عمق دارد اما قابل تشخیص و اندازه گیری
تیره است. اما نه ظلمات.
گرم، شیرین با رگه هایی جدی از تلخی.
کمی بدخُلق!
چوبی، چرمی، اسموکی، اسپایسی، انیمالیک!
..... و سوییت توباکو :)
شمایل جالب و غیرمعمولی دارد تنباکو در اینجا...
خود را دائما وام می‌گیرد از دیگری.
شیرین است. ماجرایش را می‌گویم!

در مورد ماندگاری و پخش بو...
می‌توان گفت : آخی یا حتی، طفلکی.
پخش بو تا دوساعت شاید. ماندگاری چند ساعت. پنج شش...
اما برای من؟؟ همچنان مهم نیست.
برای باقی آدم ها چیزی نمی‌ماند؟ خب نماند :)
این یکی از قابل دفاع ترین فرم های خودخواهی است.
برای خودم هم نمی‌ماند؟ بهتر... تمدید و تمدید و تمدید!
هر بار اکتشافی است تازه.
کافی است دمای محیط یک درجه تغییر کرده باشد!
یا شکل تابش خورشید. یا رطوبت سطح پوست.
یا کمی مضطرب باشی... یا بسیار آرام تر
بازی ازنو خواهد شد. و دارک ربل یعنی: بازی ازنو!



مایکل کِرِیْ توو یک موسیقیدان آلمانی است که کارهای خود را تحت عنوان پروژه ای با نامِ اِنیگما منتشر می‌کند.
در سال 2016 انیگما یک آلبوم موسیقی ریلیز کرد با عنوانِ 'سقوط یک فرشته شورشی' د فال آو اِ ربل اِنجل'
تازه این آلبوم را شنیده بودم! همان اوایل.
کمی بعدتر دارک ربل را بو کردم!
صفت ربل! شمایل باتل و رنگ و بوی نت ها باعث شد با خود بگویم: فرشته ی سقوط کرده ی انیگما؛ ماقبل سقوط میتوانسته دارک ربل پوشیده باشد.
آن سرخ و این سیاه.
البته آن فرشته امکان های فراوانی داشته...
اما شاید دارک ربل... شاید هم نه... :)
صبر کنید. فرشته پاسخ داد : من اینترلود پوشیده بودم!
چشم فرشته ی شورشی...
دارک ربل... برای فرشته ای سقوط کرده بسیار مهربان است
برای آدم و حوای سقوط کرده چه؟ کسی چه می‌داند... :)

Enigma - The fall of a rebel angel (2016)

فقط میتونم بگم خیلی خاص، یا عاشقش میشین یا اینکه براتون یه کابوس میشه. من خودم نتونستم باهاش کنار بیام و بوی چرم کثیفش شامه من و خونوادمو میزد اما میتونم درک کنم چرا بعضی ها عاشقشن و باید اضافه کنم کیفیت کار و موندگاریش فوق العادس.

درود
جان وارواتوس دارک ربل
یک عطرِ صمغی-تنباکویی بسیار خوشبو.
شروعِ کار با یک رایحه ی ترش گونه ی خاص شروع میشه که اگر زیاد اسپری بشه یا اگر در فضای بسته باشه بوی شربت آلبالوی سوخته میده ، پس با مدارا تست کنید. اما اگر به اندازه اسپری کنید ، یک بوی تمبرآلوچه مانند میده که در گذشته برامون جزو خوراکی های محبوب بود. عذر میخام ازینکه اینقدر سخیف درج میکنم اما به نظرم اگر حسی که داریم ساده بگیم در راهنمایی برای بقیه بهتر کمک کنه. مضاف براینکه اگر یک عطر بتونه یک بویِ طبیعی رو تداعی کنه به نظرم خیلی ارزشمندِ.
در درای داون یک بوی بسیار شیک به مدت بسیار کوتاهی گذرمیکنه که در چند بار تستی که ازش داشتم هر بار که در فضایِ باز یا نیمه باز بودم این بو در زمان کوتاهی جلوه داره متاسفانه. در تشریح روایح استاد نیستم و این عطر هم آیتمهایِ ناآشنا برایِ من خیلی داره.
پرفورمنسش برام اصلا راضی کننده نیست در صورتی که جنسِ بو به نظر میرسه خیلی گیرا و مانا باشه اما اصلا اینطور نیست. پخش خیلی کوتاه(کمتر از یک ساعت) و ماندگاری رویِ پوست ۳ساعت. رویِ لباس ماندگاریِ بیشتری داره اما جالب اینجاست که اون بویِ کوتاه و زیبایی که در نت پایه حادث میشه ، وقتی رویِ لباس اسپری میکنی پدیدار نمیشه و من فقط اون بورو رویِ پوست احساس میکنم.
عطر فقط برای سرما و فضایِ نیمه بازِ.
اگر پرفورمنس کمی بهتر بود در خریدش درنگ نمیکردم چون رایحش رو دوست دارم. اما به دکانتش اکتفا میکنم.

دو هفته قبل دوستِ عزیزمون آرشیتکت خیلی بهتر از من این عطرُ ریویو کردند . امیدوارم حضورِ دوستانه ی گروهی که تازگی در عطرافشان محبت دارند پایدار بمونه.

فرخ و فرخنده باشید

جان واراتوس دارک ربل.
یه کار چرمی_ رزینی_ بوزی خوشبو.
استارت کار با یه رایحه انیمالیک_رزینی و صابونی هست که ترکیب نت های چرم و کاستوریوم با رزین صنوبر هست ظاهرا. کمی استارتش به ماسک مونتکریستو شبیه هست ولی رایحه انیمالیکش نسبت به اون خیلی ملایم تر و بی ازارتره.
بعد از حدود نیم ساعت نت های شیرین ( هل_ استیراکس و وانیلو نیشکر) در کنار رام غالب میشن .
من متوجه نت تنباکو به شکل معمولش نمیشم چندان اما کلا یه تم سوخته کار رو همراهی میکنه که شاید منظور تنباکو بوده‌.
مشابهی براش سراغ ندارم.پرفورمنس کار متوسطه و مناسب فصل سرد هست. کار کمی تم کلاسیک داره و مناسب فصل سرد است.

عطر Dark Rebel از برند john varvatos عطریست مردانه ، نسبتا گرم ، تلخ ، چوبی ، چرمی ، دودی ، با شیرینی خیلی گم بوی ملایم و خوبی داره ولی گیرا و خاص نیستش مشابهش زیاده پخش بو و موندگاری عطر ضعیف هستش

یه عطره تنباکویی،مقداری چرمی و دودی.رایحش مثل شیشه اش هست.یاد سیاهی می افتید. ماندگاری 4 ساعت پخش 1 ساعت. ارزشش رو داره.

سلام.دوستان کسی عطری مشابه این عطر با پخش و ماندگاری بهتر سراغ داره؟خیلی دوستش دارم ولی متاسفانه ماندگاری و پخشش واقعا ضعیفه.ضمنا رام تو این عطر بخوبی حس میشه که اینجا نیست.منتظر راهنمایی دوستان باتجربه خصوصا جناب ایکاروس هستم.ممنون