سلام کاربر گرامی
چطور می توانیم به شما کمک کنیم؟
پرتوی خیرهکننده از نورهای مرواریدی بر پیکر اقیانوس میدرخشد؛ و دو عاشق از بالکنی پوشیدهشده در میان گازهای سفید مات و شناور که انگار زنده به نظر میرسد، شاهد این تصویر هستند و به بادهای گرم وزان پاسخ میدهند. عاشقان چنان بر فراز جهان جای گرفتهاند که چیزی نمانده تا ستارگان را لمس کنند، با قلبهایی سرشار و بدنهایی سبک همچون هوا.
برند | بای کیلیان |
عطار | کالیس بکر |
طبع | خنک |
سال عرضه | 2016 |
گروه بویایی | رایحه های معطر |
کشور مبدأ | فرانسه |
مناسب برای | آقایان و بانوان |
اسانس اولیه | لیمو ترش، گریپ فروت ، فلفل صورتی |
اسانس میانی | نارگیل ، برنج ، انبه |
اسانس پایه | دانه تونکا ، خس خس |
در شروع، این عطر همچون اولین لحظههای صبحگاهی است که خورشید از دل افق بیرون میآید. گریپفروت و لیمو، مانند سوالات انتزاعیای در ذهن ما ظاهر میشوند، سوالاتی که هیچگاه نمیتوان پاسخ قطعی به آنها داد، اما همانطور که در هر جستجو حقیقت پنهانی در انتظار است، همین سوالات نیز در دل خود رازهایی بیپایان دارند. این مرکبات، با طراوت و روشنایی خود، احساس تازگی و سرزندگی را به شما میدهند، درست مانند لحظهای که در دل شب از خواب بیدار میشوید و هنوز درگیر حس معصومیت اولیه هستید. فلفل صورتی با طعمی تند و غریب، همانند فکری ناگهانی و بدون هشدار در ذهن شما میرقصد، بازتابی از احساسات ناشناختهای که درونتان پنهان ماندهاند. این تازگی، همانند نگاه به یک آینهی شکسته است که تصاویر آن در فضای ذهن شما پراکنده میشود. هلو به آهستگی در دل این ترکیب میآید، درست همانند درختی که در دل شب طوفانی، میوهای نرم و منحصر به فرد را میهد. و در نهایت، نتهای سبز همچون برگهایی در باد میرقصند، حسی تازه و آشنا به فضا میبخشند، درست مانند فکرهایی که بدون این که بدانید، شما را به سمت یک واقعیت بیپایان هدایت میکنند.
همه این عناصر در کنار هم، همانند شبهای بیانتها هستند که شما را به دل غارهای بینهایت برده و به شما یادآوری میکنند که گاهی اوقات باید از مسیرهای آشنا فاصله بگیرید تا حقیقتهایی پنهان را کشف کنید.
و وقتی به دل این عطر نفوذ میکنید، همانطور که در هر حرکت دل و ذهن شما، چیزی نو و تازه به دست میآید. انبه، با طعمی پر از شیرینی و معنای عمیق، در دل قلب عطر ظاهر میشود. این میوهی استوایی، به شیوهای که کلمات قادر به بیان آن نیستند، حقیقت این ترکیب را نشان میدهد. نارگیل با نرمی و لطافت خود به آرامی در کنار برنج میآید، و شما درمییابید که حقیقت چیز دیگری است، فراتر از آنچه که در نگاه اول دیده میشود. در لایههای بیپایان این ترکیب، لاکتون به عنوان یک سکوت بیپایان حضور پیدا میکند، شما را به جایی میبرد که همهچیز در آنجا در هم آمیخته است، جایی که تجربهها فراتر از درک و فهم هستند.
توبروز و اوریس در این ترکیب همچون دو پرندهی ناشناختهای هستند که در دل تاریخ در حال رقصیدناند. آنها به شما میآموزند که در دل بیزمانی، هر چیزی میتواند معانی جدیدی پیدا کند، همانطور که در شبهای پر از راز، حقیقت همیشه در حال تغییر است.
پایان، سکوت است سکوتی که با وتیور در دل خاک نشسته است، و شما را به لبههای حقیقت میرساند. حقیقتی تلخ و شیرین که نمیتوانید از آن فرار کنید. در این پایان، شما با چیزی روبهرو میشوید که نه تنها از آن فرار نمیکنید، بلکه آن را با تمام وجود در آغوش میکشید. دانه تونکا، مشک و وانیل همانند رویای نیمهشب به شما میآیند، شیرینی و سنگینی که در فضا پیچیدهاند، و این سوال را در ذهن شما به جا میگذارند: آیا این پایان است، یا آغاز چیزی دیگر؟ در این لحظه، چیزی در درون شما آزاد میشود که همیشه در سکوت انتظارش را کشیدهاید. و هلیوتروپ، همچون شعلهای در دل شب، به شما یادآوری میکند که هر پایان، یک آغاز تازه است. این نه فقط یک عطر است، بلکه یک فلسفه، یک بازشناسی از خودتان که در دل شب، بین لایههای زمان گم شده و اکنون به شما معنای تازهای میدهد.