سلام کاربر گرامی
چطور می توانیم به شما کمک کنیم؟
دانهیل والنسول لاوندر را جروم دی مارینوی عطرساز خلق کرده است که اسطوخودوس بهگلنشستهی فرانسوی را به شکلی پیچیده و مدرن عرضه میکند. شروع این ترکیب با لیمو، زعفران و جوزهندی است که به قلب اسطوخودوس فرانسوی میرسند که مریم گلی و هل آن را دربرمیگیرند. پایه شیک این عطر شامل نُتهای چوبی میشود؛ وتیور، چوب عنبر و چوب گایاک.
| برند | دانهیل |
| عطار | ژروم دی مارینو |
| سال عرضه | 2020 |
| کشور مبدأ | انگلستان |
| مناسب برای | آقایان |
| اسانس اولیه | لیمو ترش، جوز ، زعفران |
| اسانس میانی | اسطوخودوس ، سالویا ، هل |
| اسانس پایه | خس خس ، چوب گایاک، چوب عنبر |
فضایش دقیقاً شبیه فیلم «اسب تورین» (The Turin Horse) است؛ نه بهخاطر تاریکی قابها، بلکه بهخاطر انباشتِ روزها. در فیلم، پدر هر روز همان سیبزمینی را میخورد، همان حرکت، همان سکوت، همان بادِ سمج. و درد از جایی شروع میشود که میفهمی مشکل فقط آن سیبزمینی نیست؛ مشکل این است که همهی روزها شبیه هماند. دانهیل ولنسول لاوندر هم همین کار را میکند. اولین بار، تمیز است. دومین بار، آشناست. سومین بار، قابلتحمل. اما بعد از آن، میفهمی این بو را نهفقط قبلاً زدهای، بلکه سالهاست داری زندگیاش میکنی.
هر اسپری، شبیه یک روز دیگر از همان زندگی بیتغییر است؛ همان لاوندرِ رام، همان خنکی آبی، همان مسیر امن. درست مثل اینکه هر روز صبح یکی از همان شیشهها را برداری—یک روز کول واتر، یک روز لجند اسپیریت، یک روز لونا روسا، یک روز اینویکتوس آکوا—اما در نهایت، همهشان به یک جا ختم میشوند. انتخاب نیست؛ عادت است. عادتی که وقتی تنها باشد آرامشبخش است، اما وقتی اینهمه تکرار روی هم تلنبار میشود، روح را میساید.
این عطرها بد نیستند؛ همانطور که زندگی پدر و دختر در «اسب تورین» بد نیست. کار میکنند، پیش میروند، دوام میآورند. اما اگر بخواهی به آنها تکیه کنی، اگر بخواهی از دلشان معنا بیرون بکشی، کمکم سنگینیِ تکرار روی سرت مینشیند. لاوندر دیگر آرامش نمیدهد؛ خسته میکند. خنکی دیگر تازه نیست؛ فرسوده است. درست مثل همان سیبزمینی که نه تلخ است، نه شیرین؛ فقط هر روز هست.
دانهیل ولنسول لاوندر و تمام عطرهای شبیه به آن، بوی روزهایی هستند که بیحادثه میگذرند. و بدتر از آن، بوی روزهایی که میفهمی فردا هم دقیقاً همینطور خواهد بود. اینجا تکرار، دیگر فقط ویژگیِ یک عطر نیست؛ سرنوشت یک خانوادهی بویایی است. مثل بادِ بیوقفهی اسب تورین: نه میکشد، نه رها میکند؛ فقط میوزد… و میوزد… تا جایی که تکرار، خودش تبدیل به شکنجه میشود.
سید محمد باقرآبادی
۲۹ آذر ۱۴۰۴