Orlane - Derrick

دوستانی که این عطرو به تازگی خریدن آیا تونسته اون استخون بندی ورایحه دریک دهه هفتادو رو حدودا حفظ کنه،قیمتش خیلی مناسب اگه اون رایحه نوستاژی رو داشته باشه که خیلی عالی میشه.

اینکاروسفارش دادم،تست کنم اگه استخون بندی دریک قبل حفظ کرده باشه دوتا دیگه سفارش میدم برای کادو دادن،،،مدیرمحترم ایابسته تافرداتحویل پست داده میشه؟؟

این هم از کادوی روز پدر ما ....
واقعا خوشحالم ازینکه اینقد با کیفیت بود . با وجود اینکه خیلی ها معتقدن که دیگه تولید نمیشه و همه ی دریک ها بازار فیک هستن یا اینکه ریفورمه و ضعیف شده و این صحبتا ، این نسخه های جدید هر چی که هستن برای اونایی که قبلا داشتن قابل قبوله ، شاید از اون قدرت سابقشو نداشته باشه ولی اینی که من دیدم خیلی خوب بود و خدا رو شکر پدرم هم پسندید . پس با خیال راحت سفارش بدین و با توجه به قیمتش مطمین باشید که پشیمون نمیشید . نوستالژی خالص

فضای رایحه ش کاملا با رنگ و طرح بطری ش همخوانی داره . بطریش شبیه این پیت های قدیمی نفته ! و خیلی جالبه که یچیز شبیه بوی نفت هم میتونم ازش استشمام کنم !! اولش با بوی تند و تیز رزماری و لوندر و کاج شروع میشه و کم کم یه حالت صابونی به خودش میگیره . در کل اگه طرفدار عطرای کلاسیک باشین ازین خوشتون میاد . بوش به جذابیت وان من شو نیست ولی یه شباهت هایی بهش داره ، همینطور به شیکی پولو سبز هم نیست ولی با پولو سبز هم یه اشتراکاتی داره بنظرم .

ياد سال هاي ٦٧ تا ٧٠ با اين عطر بخير.فكر كنم هنوز هم رايحه اش بايد به جذابيت همون سالها باشد.

یکی از عطرهای روزمره جوانی ام بود که همیشه روی میز حضور داشت. دهه ۷۰ شمسی. یادمه جند تا از دوستهامم دریک میزدن. اون سالها جهت استفاده روزانه عطرهای زیادی در بازار نبود. شومن و بلو فورمن و دریک و چندتای دیگه ای بودن برای دم دستی.. پدرم طرفدار آرامیس بود.چندین مدلشو داشت. همینطور دانهیل. پدربزرگم هم رالف لورنی بود. منم که محصل بودم و بی پول ! این دریک زمانی بهترین عطرم بود. یادش بخیر
شادوخوشبو باشید

به یاد ایام نوجوانی و شیشه های عطر دریک که پدرم میخرید و اتفاقا اولین بار با دیدن شیشه دریک با دنیای عطر آشنا شدم تا اینکه سن و سالی گذشت.نسخه های اصلیش کم گیر میاد ولی همون رایحه قدیم رو حفظ کرده بدون تغییر مونده اینم از عجایبه که تغییر نکرده،اون حال و هوای دوره نوجونی دهه۷۰رو تداعی میکنه و اون زندگی ساده و بدون چشم و هم چشمی مردم اون زندگی بدون سختی و مشکلات

این عطر بوی خیلی جالبی داره پخش بوی بالایی داره و من دیشب استفاده کردم و تا الان بوش رو احساس میکنم
پدربزرگم استفاده اش میکرد و جزو عطرایی هست که دیگه ممکنه مثلش پیدا نشه...

با سلام دوستان می تونید نظری در مورد ادکلن درک بدید ممنون

آه تو ای نوستالژی...
چه غریبانه زیرِ سنگینی آمواج و مارلی ها کمر خم کردی
چه بی رحمانه در ذهنِ شبه مدرن و رکیکِ انسان متروک و مردود گشتی
من اما،، در مخفی ترین جغرافیای قلبم، بی حد تو را دوست دارم.
تو... بوی دورانی را در بین نت های معصومت پنهان کرده ای که درآن دستانِ کوچک و بی پناه من در دست پرحرارتِ پدربزرگ بود نه دستانی که دیگر نمیشناسم برروی تکه سنگی بی‌جان!
تو ای یادبود! بوی دورانی را می‌دهی که هنوز از دیوار نفرت بالا نرفته، قلبی را نشکسته وَ دروغی نگفته بودم
بوی دورانی که گول میخوردم وقتی پدر میگفت پشت آن در خداست! تو بوی باکرگی روان مرا می‌دهی
روانی که امروز معروفه یِ بی دروپیکری است رها زیر جثه یِ انزجار و تعفن!!
روانی که خدا را پشت همان درها جا گذاشت و به خلا و سیاه‌چال پوچ بشر سفر کرد
تو یادگار دورانی هستی که هنوز نمی‌دانستم اگر باصدایِ بلند بگویی آزادی کسی از پشت سر با سنگ بر سرت خواهد زد
بوی دورانی که هنوز کسی به من نگفته بود : جونِت رو بردار و فرار کن! کله پوک نباش پسر...
بوی دوست داشتنیِ خیال خام!
ژنتیک آبیِ کودکی من در بطری مرموز تو نهفته است
آه تو ای باشکوه... از من چیزی در خاطرت مانده؟
نه! این شمایل، آن که می‌شناختی نیست
من خودرا در کالبدِ کودکیِ معصومم رها کردم
این که میبینی لاشه ی مسموم دوپایِ خطاکاری است که از قفسه سینه‌ی آن پسرک خوش خیال بیرون زد...
تو ای اعتراف... ای سبک بالی.
من خودِ خندان و بی گناهم را درصندوقچه ای کوچک مابین ابعادِ مفلوکِ زمان مخفی کردم
باشد برای روز مبادا!
اما افسوس... که اینجا هرروز، روز مباداست
وَ من... صندوقچه ی کوچکم را گم کردم!