در تموم شدن عطرها غم و شادی به همند…
غم تموم شدن عطر، غم تموم شدن دورهای از زندگیه و شادیش، شادی زیستن در این جهان گذرا.
به خصوص این عطر که برای من هم یار شبهای غم بود هم یار روزهای شادی. وقتی حالم خوب بود باید میرفتم و از این عطر میزدم. اینجوری شادی رو جشن میگرفتم. وقتی هم حالم بد بود باید کمی از این عطر میزدم به مچ دستم و بعد در تخت مچاله میشدم. بوی این عطر باعث میشد تا به قعر تاریکی سقوط نکنم.
ریحان جان از متن زیباتون لذت بردم 🌹
منم همین حسی که میگید رو به تمام شدن عطرم دارم
اما تمام شدن عطر میتونه آغاز یک سفر جدید باشه با یک رایحه ی جدید
ممنونم از لطف شما
بله درست میگید. میخواستم این عطر رو دوباره تمدید کنم اما گفتم شاید اجازه بدم دروازه بسته بشه و من به سفر جدیدی پا بذارم.
سلام و درود جسارت منو ببخشید ولی بهتره یه کار دیگه تهیه کنید و تو رایحه ها تنوع خیلی جذابیت داره.
سلامت باشید
بله هر کاری کردم اصلا نتونستم دوباره تمدیدش کنم. با اینکه خیلی دوستش داشتم و مطمئن بودم باز ازش میگیرم. اما رفتم سراغ یک عطر جدید. انگار اون فصل از زندگی برام تموم شد.