#میسون فرانسیس کورکجان گرند سویر Grand Soir
سلام کاربر گرامی
چطور می توانیم به شما کمک کنیم؟
متاسفانه این عکس سهوا از عطرگرامم حذف شده بود. پوزش بابت تکراری بودن🙏🏼
خوب کاری کردین 👌👌
خوشنویسیِ "من غلام قمرم..." توی عکس قبلی بود آیا؟؟؟ 🤔
ماشالله به این حافظه👏🏼👏🏼 نه نبود😀 یه چیز دیگه بود
میبینم که خیلی حواستون جمع هست. ماشالله ماشالله😄
چه گویم از ربنای شجریان ! چه گویم از لحظه ی حضور خدا با لبخند بر آن وصف بی نظیر !
و آن تندیس که خود هزار معنی دارد بر آن جمله و ایضا نگاه اش بر این عطر که ملتمس است و این نگاه نیز خود هزار معنی ی دیگر !
تمامی ی عرایض این دو سال حضور من ، سراسر ، درین تصویر نهفته است !! یادتان هست گفتم شما از جنس من اید در عشقبازی ی روایح ! این عکس ادله ی آن است !
معنی نکردم این تصویر را که هرکس از دید خود میبیند و از فکر و تجربه ی خود میخواند !
دو سال صحبت من در این عکس است !
زنده باد سرکار خانم !
و دست خدا که به مهربانی ، زیباترین را ، بر ما ، به واسطه ( ! ) هدیه کرده است ! به " واسطه " زیاد تفکر کنید ! که خوشبویی فطرت ایشان است :)
با ارادت به شما و احترام به هنرتان
،ممنونم از نگاه زیبای شما.
چقدر قشنگ میبینید و میشنوید ناگفته ها را .
بله ، به من هم ثابت شده است که افکار ، رفتار و کردار شما بسیار شبیه من است.
احتمالا در عالَم قبل از تولد ،خداوند با یک ایدئولوژی روح در کالبد ما دمیده است😃
مخصوصا اینکه هردو عاشق اوییم و نشانه ها را میبینیم و مشتاقیم برای پیوستن به او. و دوست میداریم هر آنچه و هر آنکه او دوست میدارد. حضورش را لمس میکنیم چه در میان قهقهه ها- رقص ها و شادیها و چه در میان غم ها و تاریکی ها و معتقدیم به واسطه!و چه چیز زیباتر از این؟!
من غلام قمر ام ! غیر قمر هیچ مگو :))
آفرین :)) همین است !
گفتم این چیست بگو زیر و زبر خواهم شد
گفت می‌باش چنین، زیر و زبر هیچ مگو
ای نشسته تو در این خانه پرنقش و خیال
خیز از این خانه برو، رخت ببر هیچ مگو
گفتم ای دل پدری کن نه که این وصف خداست
گفت این هست ولی جان پدر هیچ مگو😊
واسطه😊
سلام مونا عزیز:
به به بسیار کار خوش پوش و ریچی هست این کار و حسن سلیقه و انتخاب هاتون رو خیلی دوست دارم. سلستیا هم برای خودش کوهی از طراوت و آرامش هست.
😍
سلام جناب سعید عزیز.
ممنونم از لطف بیکران شما🙏🏼
به به ، یه گوهر دیگه از دنیای روایح ، یه گوهرشناس زیبا 🌹🌹🌹
ممنونم:)
یادمه اولین بار ،آقای سخی زیر یکی از عکسهام نوشت:
جواهر پیشه اید شما! پیش خودم گفتم یا خدااا !، آقای سخی ،تا کجا من و شغل و حرفه ام را از روی عطر گرامم تشخیص داد😄
بعد فهمیدم تعارف بوده و چه خوب خورده به هدف.
حالا واژه ی گوهر شناس شما هم در دنیای واقعی خورد به هدف😃
البته منظور شما شناخت گوهر عطرهاست ، ولی برای من در دنیای واقعی، سالها ،خوردن خاک صنف طلا و جواهره:)
واقعا اغواگر لایق این عطر هست .بنده تو کالکشنم گرند سویر رو دارم .عطر بسیار لوکس .خاص . و پر بازخوردی هست.هر موقع استفاده کردم باز خورد بسیار عالی گرفتم از اطرافیان
سپاس از نگاه پُرمهر شما🙏🏼
بله بسیار عطر خاصی است. امیدوارم همیشه این عطر را با دل خوش و شادی فراوان استفاده کنید.
بهترینِ MFK
بله. قطعا يكي از بهترينهاي Maison Francis Kurkdjian است💯
ممنون از نگاه زیباتون🌸
مونای عزیز خواهر زیبایم
خیر ! تعارف نبود !
بلکه حدس . که قریب به یقین شد :)
از روی تصاویر شما حدس زدم که میبایست با جواهرات عجین باشید !
چطور ؟
انتخاب فضای عکس ، انتخاب اشیاء مکمل ، چیدمان آنها ، سلیقه در خرید و نوع نمایش اشیاء زینتی ، نوع خاص نورپردازی به جهت تلاءلو و بازتاب نور در درخشش اشیائی که خود از خانواده ی جواهرات اند !
کافیست به تصویرها دقت کنید !
و چیزهایی ( نشانه هایی ) ببینید که دیگران نمیبینند ! یعنی توجه نمیکنند .
همه مرکز تصویر و آنچه منظور مصور بوده را میبینند ، من ابتدا تمام زوایا و بک گراند تصاویر را میبینم به جزء !
سپس دنبال منظور میگردم و از خود میپرسم : چرا اینها ؟؟
و معنی و مفهوم را استخراج میکنم .
و در انتها مرکز تصویر را ، یعنی همان منظور مصور ( تصویر بردار ) را .
آنوقت میفهمم چرا آن اشیاء ( که تصویر را در معرفی کامل میکنند ) انتخاب شده .
چه به عمد ، چه غیر عمد .
بارها شده به یک نقاش یا عکاس گفته ام : من این مفهوم را از تصویر یا نقش شما برداشت کردم به این دلایل .
و سپس وی با چشمان متعجب دوباره نگاه میکند بر اثر خود و میگوید : راست گفتی ها ! عجب چیزی گفتی ! من خود اصلا چنین منظوری نداشتم و در پی ی القای چنین منظوری نبودم بلکه به منظور فلان ( که برداشت اش ساده است بر همگان )
سپس گویم : هر تصویر دو زبان دارد . زبان منظور و زبان مقصود ( مفهوم )
زبان منظور را تو ( فاعل و واسطه ی اثر ) میگویی لیک بایست ترجمان مفهوم را پیدا کرد که : صاحب اثر ( که کسی ست دیگر ) بصورت رمز در دل اثر نهفته کرده برای اهل اش !
این یادت باشد :
هر تصویر ثابت دو زبان و دو مفهوم و دو معنی دارد !
همیشه بدنبال مفهومی بگرد که همگان از درک آن عاجز اند !
چرا ؟ برای اینکه بگویی من متفاوت ام ؟
حتی نباید عنوان کنی ! حتی نباید به زبان آوری !
مگر اینکه از تو بخواهند یا بپرسند . که در آن صورت موظفی به انتقال ! وظیفه داری به پرداخت ! زیرا کسی دیگر به تو آموخته و من و تو هیچ نیستیم مگر واسطه ی او :)
اگر لازم شود او از زبان دیگران دستور خواهد فرمود که : بگو
در غیر اینصورت حظ ، شعف و هیجان خود ببر که در حد پرواز است و برو !
و اگر در گویش کسی با تو مخالفت کرد ( که خواهند کرد یا بزبان یا به لبخندی از تمسخر ) بگو بله ! شما درست تر گفتید و خارج شو :)
این حظ را آزمایش کن !
گر فرصتی دست داد از حضور در نمایشگاه های مختلف تصاویر و نقوش غفلت نکن !
پیامها را به رمز دریافت کن !
و شعف ترجمان اش را در خود دستریز کن :)
تا معطر شوی به عطر یار !!
ارادت ها به شمای فرشته ی او :)
سلام ها و ارادت:) میدونید وقتی پیامی از شما میخوانم چقدر مسرور و شادمان میشوم؟! احساس میکنم یکی از عزیزان و نزدیکانم برایم حرف میزند و گاهی نصیحت میکند... شاید بخندید ولی نمیدانم چرا ،وقتی شما صحبت میکنید و اسرار مگو را درک میکنید و گاهی مسائلی را عنوان میکنید، یاد شمس تبریزی میفتم. احساس میکنم DNA حالات و روحیات و درک و عرفان وجود ایشان ، در شما هست... حتی ممکنه از لحاظ چهره هم نزدیک باشید. فقط شما باید چندسال ریش و سیبیل و موهای سرتان را بلند کنید:))
ممنونم از حُسن توجه شما و...
این شعر از زبان مولانا به شمس ، تقدیم شما:
نوح تويی، روح تويی، فاتح و مفتوح تويي
سينه ی مشروح تويی، بر در اسرار مرا
نور تويی، سور تويی، دولت منصور تويي
مرغ کُهِ طور تويی، خسته بمنقار مرا
قطره تويی، بحر تويی، لطف تويی، قهر تويي
قند تويی، زهر تويی، بيش ميازار مرا
حجره ی خورشيد تويی، خانه ی ناهيد تويي
روضه ی اميد تويی، راه ده ای يار مرا
گفتمش ای جان جهان،مفلس و بی مايه شدم
گفت منم مايه تو، نيک نگهدار مرا
روز تويی، روزه تويی، حاصل دريوزه تويي
آب تويی، کوزه تويی، آب دِه اين بار مرا
دانه تويی، دام تويی، باده تويی، جام تويي
پخته تويی، خام تويی، خام بمگذار مرا
اين تن اگر کم تندی، راه دلم کم زندي
راه شدی تا نبدی، اين همه گفتار مرا
خواند مرا، خواند مرا، گفت بيا، گفت بيا
ميروم ای وای بمن، گر ندهد بار مرا
شمس شکر ريز تويی، مفخر تبريز تويي
لخّلخّه آميز تويی، خواجه عطار مرا
🧚🏼♀️M🌬O🌬N🌬A🌬🧚🏼♀️
چه گویم در پاسخ به این شعر
جز یک لبخند از عمق جان تقدیم به شمای فرشته ی خدا :)