درود عزیزان امروز جعبه ای تو انباری پیدا کردم که عطرهای قدیم توش بود که از هر کدوم مقداری نگه داشته بودم برای یادآوری رایحه ولی یادم رفته بود و امروز مروری شد بر خاطرات که چندتاشو هر روز با شما دوستانم به اشتراک میزارم.
عطری که مثل جوهری که روی کاغذ سفید مینشیند و هویت میسازد این رایحه نه دنباله‌ رو مد است و نه دنبال جلب توجه آسان. شخصیت خودش را دارد شخصیتی عمیق، چوبی، خشک و مرموز.اولین برخورد، وتیور خاکی و تلخش همان‌ قدر محکم ظاهر میشود که یک امضای سیاه روی کاغذ روشن سپس چوب‌ها و رطوبت جنگل‌های تاریک، فضایی خنک اما پرقدرت میسازند فضایی که انگار قدم‌ زدن در حاشیه‌ی جنگلی مه‌گرفته است جایی که هر قدم طنین خودش را دارد.عطری با ابهت مینیمال، در بطری‌ای که طراحی‌اش همان‌قدر ساده و خوش‌فکر است که رایحه‌ اش.عطری که سال‌هاست در دنیای عطرها جایگاه‌اش را از دست نداده و هنوز هم با همان قدرت، طرفداران تازه پیدا میکند.
«قضاوت من تمام شد،بقیه‌اش با بینی شما»

این عطر یک برداشت کلاسیک و در عین حال مدرن از عود است تفسیری که رایحه را از سطح یک ماده خام شرقی به تجربه‌ای عمیق و چندلایه تبدیل میکند.عود ملکی با انفجاری ماهرانه از ادویه‌ها شروع میشود. فلفل سیاه و دارچین، با حرارتی کنترل‌شده،فضای عطر را گرم میکنند و آن حس باشکوه اما آرام را پدید میاورند. این شروع مخاطب را ناگهان در دل یک بازار ادویه شرقی قرار میدهد همان جا که هوا گرم است و عطردانه‌ها روی هوا شناورند.در لایه میانی، چرم و تنباکو وارد میشوند. این دو عنصر ستون فقرات عطر را تشکیل میدهند.چرم رایحه را مردانه، تاریک و عمیق میکند و تنباکو آن حالت دودی و شیرین،تلخ خاصی را اضافه میکند که به عطر هویتی کاملاً جذاب و کارکترمحور میدهد.در این بخش عود هنوز کامل نمایان نشده، اما سایه‌اش حس میشود.در نت پایانی عود همراه با کهربا، عطر را به نهایت میرسانند.عود در اینجا خشن و تیز نیست پالوده، گرم، کاملاً اشرافی و با پرداختی نرم است. ترکیب کهربا با عود سبب می‌شود رایحه‌ پایانی، هم عمیق و سنگین باشد و هم لطافت قابل‌ لمسی داشته باشد به عبارت دیگر، عود ملکی از آن دسته رایحه‌هایی‌ است که هم ابهت دارد و هم مهربانی.جمع بندی کلی میشه یک شاهکار شرقی،چوبی است عطری که با ادویه‌ها آغاز میشود با چرم و تنباکو شخصیت میگیرد و با عود و کهربا به اوج میرسد. رایحه‌ای برای مردان کاریزماتیک که دوست دارند رد امضای شخصی شان را پشت سرشان باقی بگذارند.
این عطر همان نقطه تلاقی کیفیت اروپایی و روح شرقی است تجربه‌ای لوکس، ماندگار و جذاب.
«قضاوت من تمام شد،بقیه‌اش با بینی شما»

نت آغازین با ترکیبی از فلفل صورتی و ترنج باز میشود،شروعی تیز، روشن و کمی ادویه‌ای که حس قدم زدن در هوای خنک شب را زنده میکند. لحظاتی بعد قلب عطر با جوز هندی و زنبق نمایان میشود،بخشی که شخصیت اصلی عطر را میسازد. زنبق، ظرافتی پودری و اشرافی میبخشد و جوز هندی عمق و گرمای مردانه را افزایش میدهد،نتیجه هاله‌ای است تاریک اما بسیار تمیز و مجلسی.در نت پایانی، چوب سرو، دانه تونکا و کهربا، عطری گرم و آرام‌بخش را میسازند که به‌تدریج روی پوست ته‌ نشین میشود و امضایی لطیف اما قدرتمند به جا میگذارد. این پایان‌ بندی جذاب باعث میشود برای شب‌های رسمی، قرارهای مهم و موقعیت‌هایی که نیاز به یک حضور شیک و کنترل‌شده دارید، انتخابی دقیق و قابل اتکا باشد.
«قضاوت من تمام شد،بقیه‌اش با بینی شما»

درود دوست خوبم،منم خوشحالم بعد از مدتی،میتونم تو جمع شما عزیزان باشم.

درود و عرض ادب خدمت تمامی دوستان عزیز،خدا رو سپاس که باز عمری بود تا دوباره خدمت شما باشم،خیلی خوشحال شدم که استاد سخی دوباره در این محفل بازگشتن و حیف که عزیزان زیادی کم کار شدن و دلتنگشان هستیم از جمله مهربد،شوشتری،دکتر اسعدی،نازنین و... امیدوارم در این ایام دلسرد و خشک روزگار،دوباره محفل اینجا گرم و عطرآگین بشه به لطف ایزد منان.
خب بپردازیم به این عطر در شروع حضور چرمی‌،گلی اوسمانتوس و یلانگ مثل خاک‌ آلوده‌ای‌ اند که به چرم میچسبند بوی چرم واکس‌خورده،جیر و کمی حیوانی، نه شیرینی نه تازگی.
در میانه چرم صاف‌تر میشود و تنباکو وارد میشود،دود ملایم، خشک و خاکی اینجا قلب عطر است شخصیت اصلی نشان داده میشود یک چرمی باوقار و کمی خشن.
در آخر چرم آرام میگیرد، چوب صندل و سدر می‌آیند جلو و یک پس‌زمینه‌ی چوبی گرم و صمیمی میسازند،تنباکو کمرنگ میشود اما اثر دود و کهنگی‌ِ بشکه‌ای میماند.
عطری با شخصیت جدی، بالغ، گرم و کمی تاریک است. چرم در این کار نه به‌صورت حیوانی آشکار ارائه میشود و نه به شکل صنعتی و خشک بلکه فرمی صیقل‌ خورده، کهنه و عمیق دارد. تنباکو و چوب‌ها نقش مهمی در خلق این هویت دارند و به عطر حس کلاسیک و ماندگار میدهند.
«قضاوت من تمام شد،بقیه‌اش با بینی شما»

درود کوروش جان عزیز من باید روزی دوتا عطر تست کنم تا صبحم شب بشه. همین جا از همه دوستان که منو تو این مدت تحمل کردن سپاسگزارم،بنده دیروز دوتا عطر تونستم تست کنم که امروز میزارم نتیجه را.بنده به علت بیماری مدتی نمیتونم در حضور دوستان باشم و از عشقم یعنی عطرها دور باشم بعلت درمان.از خداوند بزرگ برای همه عزیزان که منو یاری و تحمل کردند اول سلامتی بعد سعادت خواستارم.ممنون از همراهی همه شما عزیزان.به امید دیدار مجدد و اگر قابل بودم برای بنده دعا بفرمایید.دوستتون دارم تا همیشه🌹♥️

در اپنینگ ترکیب آلو، هل و مرکبات تلخ فوراً به مشامت میرسه.آلو حس میوه‌ای تیره‌ای میده، مثل میوه‌ای خشک‌ شده در سایه نه شیرین بلکه مخملی.
همزمان فلفل و هل با یک تندی خاص مثل جرقه‌ای روی بخور میدرخشن.فضا شرقی داره اما با نظم و تم انگلیسی.در این مرحله، بو گرم، اسپایسی و میوه‌ای تلخ، اما تهش یه سایه از چرم خیس در مه دیده میشه.وقتی نت‌های تند و میوه‌ای فروکش میکنن، رز، دارچین و زیره خودشون رو نشون میدن.
اما این رز، اون رز لطیف فرانسوی نیست،رز تیره‌ی خشک که خاکی، خشن و اغواگر.دارچین و جوز فضا رو به سمت گرما و عمق میبرن، و همزمان چرم از پشت صحنه وارد میشه.اینجاست که ماهیت اصلی عطر شکل میگیره،رز و چرم، مثل تضاد زن و مرد یکی نرم، یکی خشن ولی باهم تکامل پیدا میکنند.
بوی بخور و عود در پس‌ زمینه شروع به بالا اومدن میکنن، مثل مه ای از معبدی در دوردست.در پایان همه چیز به سمت چرم، بخور، عود و پچولی میره.
چرم اینجا خام نیست صیقل‌خورده و اشرافی.
عود زیاد نیست اما عمق و تاریکی به عطر میده.
بخور هنوز نفس میکشه و بوی سدر و پچولی زمینیش میکنن.پایه عطر دودی،چرمی،خاکی و آمبری.
پخش بو قوی با ماندگاری بالا پرفورمنس این عطر.

یک عطر احساسی، مرموز و سلطنتی است.
درونش تضادی ظریف وجود دارد،گرما و سردی، نرمی و سختی، عشق و قدرت.در لحظه‌ی اول که اسپری میشه انگار در بازار قدیمی قدم میزنیم.هوای گرم پر از زعفران، برگ سرو و هل است.ترشی ملایم گریپ‌ فروت هم همراهی میکند که پشتش سایه‌ای سبز و خشک از درمنه کمین کرده.اینجا عطر سنگین، تیره و ادویه‌ای شروع میکند،اما در همان دم نوعی نجابت و وقار بریتانیایی هم در پشتش حس میشود،نه آن انفجار تند عربی.در میانه، وقتی عطر روی پوست جا می‌افتد،رز و یاس از زیر پرده‌ی ادویه‌ها سر بیرون می‌آورند.رز اینجا مردانه و تاریک است نه شیرین و گلخانه‌ای.بوی رز با جوز هندی و کمی تلخی سبز ترکیب میشود،حسی از گل‌های خشک در کتابی قدیمی،مثل خاطرات عاشقانه‌ای که سال‌ها پیش بین صفحات کتاب مانده.در این لحظه عطر حالتی عمیق و فلسفی میگیرد،مثل کسی که درون خودش فرو میرود تا معنا را کشف کند.وقتی زمان میگذرد و گرمای پوستت بالا میرود،چوب صندل و سدر با کهربا و چرم در هم می‌آمیزند.عود خودش را نشان میدهد، اما نه پر سر و صدا
درست مثل سایه‌ای که در تاریکی راه میرود.وانیل و تونکا در پایان عطر را نرم میکنند،ولی هنوز تهش بوی بشکه‌های چوبی پر از شراب مانده،آن بوی تلخ و دودی کهنه.
در فرجام هالفتی مثل موسیقی تاریکی‌ است که بین چوب، چرم، گل و ادویه میرقصد نه برای همه،بلکه برای کسی که از عمق میترسد اما به درون میرود.
پخش بو قوی و ماندگاری بالا.

درشروع مرکبات و تمشک میدرخشن.بوی میوه‌ای،مرکباتی،شیرین و شاداب، اما نه کودکانه، حس «ورود به سالن باشکوه با نور کم و موسیقی جاز» را میدهد.این نت‌ها به تدریج فضا را گرم میکنند و زمینه‌ای برای ظهور چوب و ویسکی آماده میکنند.در میانه راه ویسکی، بلوط و سدر وارد میشوند.فضا عمیق‌تر، مردانه‌تر، کمی دودآلود و گرم میشود.حس میکنیم فردی آرام در اتاق نشسته، اطرافش نور شمع و بوی ویسکی پیچیده.
ترکیب ویسکی و چوب، شخصیت بازیگوش و باوقار را همزمان منتقل میکند،مثل شخصیت‌های کلاسیک بریتانیایی که هم جذاب و هم رازآلود هستند.
پچولی،کلیروود و آمبروکسان حضور دارند.
پایه عطر کمی خاکی، کمی دودی و گرم است.
رد بوی عمیق و پایدار، حس لوکس و اشرافی دارد، اما بدون آن که سنگین یا خفه‌کننده باشد.
پخش بو خوب و ماندگاری متوسطی داره.

در شروع فلفل صورتی و بخور توی هوا میرقصن.
یه گرمای تند، خشک و کمی صابونی که به جای شیرینی، حس فلز داغ و بخار بخور معبدی میده.انگار وارد اتاقی شدی که درش نیمه‌بازه، نور کم، و بوی چرم کهنه و بخور در فضا پیچیده.
یه حس مردانه، جدی و خونسرد اما درونش هیجان پنهانی داره.وقتی فلفل و بخور آرام میگیرن، چرم ظاهر میشه.چرمی مخملی، تمیز و نیمه‌ دودی.
یه وتیور خشک و خاکی هم کنارش میاد و اون فضای اشرافی انگلیسی رو کامل میکنه.
تو این مرحله تدی به اوج مردونگی و پختگی خودش میرسه.در پایان، آمبروکسان و پچولی میمونن.این‌جا عطر گرم، کمی معدنی و تمیز میشه.رد بوی چرم و بخور هنوز هست اما در قالبی مینیمال و مدرن. در پایه‌اش چرم و دود روی پوست میمونه آروم، ولی جذاب.
پخش بو متوسط و ماندگاری نسبتاً خوبی دارد.