نظرات | خاطرات یک گور کن
ترتیب نمایش
علت اینکه مگاماره حتی در نسخه های فیک هم ماندگاری بالایی داره چون مواد اصلی دریایی مثل دی‌هیدرومایرسنول، آمبروکسان، و مشتقات نمکی ارزان و در دسترسن تولیدکننده‌ها از همین مولکول‌ها استفاده می‌کنن. این مولکول‌ها ذاتا سنگین و دیر تبخیر هستن پس خاصیت ماندگاری بالا حتی در نسخه‌های تقلبی هم دیده میشه
4 تشکر شده توسط : Mehrgan Telecaster
نوشته‌ی شما دقیق، منطقی و قابل تامل بود نکاتی که مطرح کردین واقع‌بینانه و روشن است و نشان میده پشتوانه‌ی فکری محکمی دارد مهر تایید من بر این سخن صرفا از سر همراهی نیست بلکه از آن جهت است که حقیقت و درستی در آن آشکار است

پایدار باشی رفیق
2 تشکر شده توسط : Telecaster Avesta Askari Nasab

خاطره‌ی من با این عطری که اسم پرطمطراقی دارد از همان دوران نوجوانی شروع شد. خدا بیامرز پدرم، صبح که می‌خواست به کارخانه برود، اول کارش این بود که سراغ شیشه سبزرنگی برود که شکل و شمایل دواهای عطاری را داشت. دو سه قطره از آن را می‌ریخت به یقه پیراهن سفیدش و همین کافی بود که هم خانه و هم کوچه و پس‌کوچه بوی صابون و بنفشه بگیرد.

ما بچه‌ها با دماغ‌های تازه‌کارمان نمی‌دانستیم این بو از کجا می‌آید. یکی می‌گفت شبیه بوی کمد کهنه‌ی مادربزرگ است، دیگری می‌گفت عطر گل‌هایی‌ست که باران خورده باشند. من اما ته دلم می‌گفتم این بوی تنهایی است. بوی مردی که صبح‌به‌صبح به دل اجتماع می‌زند، اما همیشه گوشه دلش خالی می‌ماند.

یک روز از سر شیطنت یواشکی رفتم و چند قطره از همان «فلنل خاکستری» را به گردن و دستم زدم. تا چند دقیقه خیال کردم آدم حسابی شده‌ام! مثل این مردهای جدی و اخم‌و‌تخم‌دار که توی فیلم‌ها دیدیم. اما رفیقم که رسید، خنده‌ای زد و گفت: «ای بابا، این چه عطریه؟ انگار تازه از حمام عمومی برگشتی!»

سال‌ها گذشت. پدر هم رفت و دیگر برنگشت. همه چیزش را قسمت کردند، اما این شیشه سبز عجیب نصیب من شد. حالا در قفسه اتاقم خاک می‌خورد و هر وقت دل‌تنگ می‌شوم، شیشه را باز می‌کنم. هنوز همان بوست: صابون‌زده، کمی نمور، کمی غمگین. اما برای من، یاد پدر است.

می‌دانید، بعضی عطرها فقط بو نیستند، خاطره در بطری‌اند. همین گری فلنل مثل تکه‌ای از گذشته است که هر بار سراغش می‌روم، پدر با همان پیراهن سفید و کیف چرمی کهنه از میان مه و دود بیرون می‌آید و به من لبخند می‌زند.
12 تشکر شده توسط : Seyed sadegh kazemzadeh هاشم پور
بوی عطر هنوز در اتاق معلق بود، مثل سایه‌ای که نخواهد از دیوار جدا شود نه از آن جنس که با فریاد به چشم بیاید بلکه آرام، خزنده، مثل گاز سمی که بی‌صدا در رگ‌ها می‌دود.

آن شب، وقتی پالتوی خاکستری‌ام را انداختم روی صندلی، حس کردم تنها چیزی که مرا از فروپاشی جدا می‌کند همین رایحه است. غلیظ، گرم، ادویه‌ای. یادم می‌آمد که اولین بار در مهمانی نیمه‌تاریکی شنیدمش نه صدا را، بلکه همان بو را. از جایی میان ازدحام، کسی رد شد، و عطرش مثل نیشی در مغزم ماند. حتی چهره‌اش یادم نیست. فقط همان هاله، همان دود نامرئی که دور سرم پیچید و گذاشت ریه‌هایم بسوزد.

از آن شب به بعد، هر بار که به شیشه خالی اش نگاه می‌کنم، انگار در آینه‌ی کدر اتاق، تصویر مبهمی از او دوباره زنده می‌شود. نه زنده، نه مرده… چیزی میان این دو. شبیه خواب‌های بی‌صاحب که بوی مرگ می‌دهند.

گاهی فکر می‌کنم این عطر نفرین‌شده است بویی که آدم را می‌بلعید. روی پوست مینشست در رگ‌ها حل میشد و بعد به جای تو، خودش زندگی میکرد.

حالا من مانده‌ام و این شیشه خالی!!
2 تشکر شده توسط : کیومرث Telecaster
Terror & Magnificence
لینک به نظر 20 شهریور 1404 تشکر پاسخ به marjanmohamadi
سلام خانم مرجان محمدی وقت بخیر :


در دنیای عطرسازی، فهرست نُت‌هایی که یک برند معرفی می‌کند، هرگز تصویر کامل و واقعی از ماهیت عطر به دست نمی‌دهد. آنچه در بروشور یا توضیحات رسمی دیده می‌شود، صرفا روایت بازاریابی است نوعی زبان شاعرانه برای ایجاد تصور ذهنی در مصرف‌کننده. در عمل، عطر چیزی فراتر از جمع ساده‌ی نت‌هاست. تناسب غلظت مواد کیفیت مواد اولیه، ساختار هرم بویایی، تکنیک ترکیب و حتی تغییرات تبخیر روی پوست، همه عواملی هستند که ماهیت نهایی رایحه را شکل می‌دهند
به همین دلیل است که دو عطری که روی کاغذ نت‌های مشابه دارند، می‌توانند در عمل تفاوتی بنیادین و حتی متضاد با یکدیگر داشته باشند عطر همانند موسیقی است: دانستن نام سازها، هرگز تجربه شنیدن یک سمفونی را منتقل نمی‌کند. بنابراین، نگاه صرف به لیست نت‌ها خطایی جدی است؛ عطر را باید استشمام کرد تجربه کرد و درک نمود، نه صرفا از روی کلمات ... برقرار باشید
8 تشکر شده توسط : ارژنگ بوترابی marjanmohamadi
Gris Charnel Extrait
لینک به نظر 19 شهریور 1404 تشکر پاسخ به حامد
حامد عزیز، ممنونم از اینکه وقت گذاشتی و نظرتو نوشتی 🙏🏻

اما بذار روشن بگم: وقتی میگم شباهتی به دیور هوم اینتنس حس کردم، دقیقا به خاطر اون فضای پودری ایریسی شیرینشه، نه اینکه کپیِ به‌تمام‌معنا باشه. خیلی وقت‌ها توی دنیای عطر یک حس کلی یا امضا بو باعث میشه ذهن آدم سمت کار دیگه‌ای بره، حتی اگه فرمول دقیقش فرق داشته باشه.

در مورد “یونیک بودن”، خب این هم نسبیه. برای کسی که زیاد با عطرها سروکار داشته باشه، خیلی چیزها تکراری به نظر میاد. من هم به همین دلیل حس کردم چیزی که گریس چارنل ارائه میده قبلاً به شکل‌های مختلف دیده شده.

پس نه نفی ارزش کاره، نه نادیده گرفتن سلیقه شما. صرفاً برداشت شخصی منه، همونطور که برداشت شماست. اختلاف نظر همیشه هست، اما دلیل نمیشه یکی حتماً اشتباه کنه.
2 تشکر شده توسط : حامد Telecaster
بعد از حدود یک ماه بررسی و تست در موقعیت‌های مختلف، راستش با زرجوف تونی آیومی ارتباطی برقرار نکردم. شروع کار با ترکیب میوه‌ای اسپایسی اغراق‌شده و ناپخته جلوه می‌کند نت‌ها انگار کنار هم نمی‌نشینند. در میانه، رزین و چرم سعی دارند جدیت بدهند اما نتیجه شلوغ و پرهیاهوست. در فاز پایانی هم پچولی و وانیل کمی آرامش می‌آورند، ولی همچنان سنگینی و حالت مصنوعی عطر رهایم نکرد.

به نظرم این کار بیشتر بر نام و داستانش تکیه دارد تا بالانس واقعی روایح، و برای من تجربه‌ای پر سر و صدا اما خسته‌کننده بود.
البته این نقد صرفاً برداشت شخصی من است و ممکن است برای دیگران جذاب و دوست‌داشتنی باشد



4 تشکر شده توسط : امیر محمدی Telecaster
سلام

بعد از تست این کار و کلی کلنجار رفتن با آن تصمیم گرفتم چند خطی در موردش بنویسم

اول اینکه من به پیشنهاد دوستان زیادی دکانت این عطرو تهیه کردم


فقط با شروع آن به وجد آمدم و وقتی عطر به نت های میانی رسید دیگر نتوانستم تحملش کنم.. شباهت نسبتا زیادی به دیورهوم اینتنس داشت. رایحه خاصی ندارد و قبل ترها تکرار شده است. خیلی خوشحالم که دکانت ۵ میل بیشتر سفارش ندادم. به نظرم بواسطه نیش بودن آن عطار سعی بر این داشته هر نتی رو چرک آلود و مبهم استفاده کنه و از اون شفافیت نتی برخوردار نیست(کاری که در اکثر کارهای نیش انجام میشه)


این نظر کاملا شخصی است و می تواند خلافش ثابت شود
4 تشکر شده توسط : امیر محمدی سـهیـل متیـن‌راد
2 Man عطریه مثل یک سایه روی دیوار قدیمی. وقتی بو می‌کنی، بوی جوهر تازه و کاغذ کهنه با دود و زعفران قاطی می‌شه انگار دستت سیاه شده از مرکب خوشنویسی و کنارش بخور آرامی می‌سوزه. این عطر، بوی زنده‌گی روزمره نداره!!!! بوی یک راز داره رازی که انگار از دل یک کتابخانه‌ی فراموش‌شده بیرون کشیده شده. هر بار که به پوستت نزدیک می‌شی مثل ورق زدن یک صفحه‌ی نوستالژیکه کمی تلخ، کمی دودی، و در عین حال پر از احترام. این بیشتر از یک عطره، یک نوشته‌ی شخصی روی پوست توئه

بلایند بای به هیچ وجه به هیچ وجه
8 تشکر شده توسط : nazanin marjanmohamadi
شباهتی بالای ۹۰ درصد به عطر بلاماژ ناسوماتو

2 تشکر شده توسط : marjanmohamadi Telecaster

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2025 Atrafshan