نظرات | قباد
ترتیب نمایش
سلام و عرض ادب

  بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم،
  همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم (فریدون مشیری).

  امروز، در مغازه‌ای قدیمی، بطری Yatagan چشمم را گرفت.
  دستم را بالا بردم و تنها یک اسپری زدم…
  و ناگهان در خاطرات گذشته غرق شدم،
  به کوچه‌ای که همیشه با یار خود در آن قدم می‌زدیم؛
  کوچه‌ای تاریک و مهتابی، که هر دیوار و هر برگ درخت
  شاهد خنده‌ها و نجواهای ما بود.

  شدم آن عاشق دیوانه که بودم (فریدون مشیری)،
  و قلبم میان گرمای پچولی و تلخی کاج، دوباره به تپش افتاد.

  آهی از ته دل کشیدم و عطری دیگر را انتخاب کردم؛
  زیرا خاطرات تلخ و تکرار نشدنی است.
4 تشکر شده توسط : Telecaster مجید شهرآبادی
گلواژه زیبای سلام در سبدی از ادب و احترام تقدیم شما عزیزان 🌸

دوستان عزیز،
می‌خواهم پیش از ادامه، از کسانی که عطر Ouhira از Stéphane Humbert را دوست دارند، صمیمانه عذرخواهی کنم.
هدف من تنها ارائه یک نقد شخصی می‌باشد و هیچ قصدی برای کم‌ارزش نشان دادن آن ندارم.
رایحه و لذت از عطر کاملاً موضوعی سلیقه‌ای است و هر فرد ممکن است تجربه‌ای متفاوت و خاص از آن داشته باشد.
امیدوارم همه بتوانند از دنیای عطر بنا بر سبک و سلیقه خود لذت ببرند و این نقد را صرفاً به عنوان یک دیدگاه شخصی در نظر بگیرند.

فرض کنید غذای مورد علاقه شما مرغ می‌باشد و می‌خواهید به یک رستوران لوکس بروید.
منوی غذا شامل موارد زیر می‌باشد:

۱. فیله مرغ زعفرانی با آجیل – فیله مرغ گریل با سس زعفران و عسل – تزئین با پسته و بادام – سرو با برنج زعفرانی
۲. مرغ پارمزان (مرغ با پنیر و قارچ) – فیله مرغ با سس قارچ و پنیر پارمزان – همراه با سبزیجات گریل و پاستا
۳. مرغ مدیترانه‌ای با زیتون و گوجه خشک – مرغ گریل با روغن زیتون و گوجه خشک – سرو با کوسکوس یا برنج ساده
۴. مرغ کاری با سبزیجات – مرغ خردشده با سس کاری سبک – هویج، نخودفرنگی، فلفل دلمه‌ای – سرو با برنج بخارپز
۵. مرغ کبابی با سیب‌زمینی تنوری – مرغ کبابی با ادویه ملایم – همراه با سیب‌زمینی و سبزیجات گریل – سرو با سس ماست و نعناع
۶. مرغ خام با بوی زف

عطر Ouhira از Stéphane Humbert یک عطر خام و مرجع برای معرفی رایحه امبر است.
برای درک بهتر مخاطب، می‌توان شدت و خامی رایحه آن را با گزینه ۶ منوی مرغ («مرغ خام با بوی زف») تشبیه کرد.

من آن مرغی را انتخاب می‌کنم که بهتر سرو شده و بوی بد ندارد و از آن لذت ببرم، نه مرغ شماره ۶.
1 تشکر شده توسط : سورنا مقدم
شیر و باد
باد با لحن و خشونتی مرموز زمزمه کرد: «من طوفانم، خشم شب و شعله‌ی روز، هر سنگ و شاخساری در راه من به لرزه می‌افتد، هر نفس من هراس می‌افکند.» شیر، بر صخره‌ای بلند ایستاده بود؛ یالی زرین که در غروب سرخ می‌درخشید، و نگاهی آرام که از ژرفای هزار سال سکوت می‌آمد. شیر با وقاری جاودانه پاسخ داد: «آری، تو نیرومندی، هراس می‌افکنی، اما میان من و تو فرقی است بزرگ… تو در گذری، اما من می‌مانم.» باد لحظه‌ای خاموش شد، گویی برای نخستین بار، در آینه‌ای از سکوت خود، شیر را دید. سپس نرم‌تر وزید، یال او را نوازش کرد و در افق محو شد. در آن سکوت ابدی، رایحه‌ای تلخ و خاکی، سایه‌ای از پچولی و چوب، گرمای وتیور و گل‌های تیره در هوا پیچید؛ Zino، عطری که همچون شیر، جاودانه می‌ماند و در برابر گذر زمان مقاومت می‌کند.
3 تشکر شده توسط : inas فرهاد
صبحی آرام و مه‌آلود، نور نرم طلوع خورشید از پنجره می‌تابد.
مرد از خواب بیدار می‌شود و قطره‌ای Vétiver Parfum روی مچش اسپری می‌کند.
رایحه‌ی چوبی و خاکی فوراً فضا را پر می‌کند، انگار جنگل‌های مه‌آلود و رودخانه‌های خنک فرانسه در هوا موج می‌زنند.
با همان اسپری، بدنش آرام می‌شود و او وارد سفری خیالی می‌شود؛ جایی که مرز میان واقعیت و خیال محو شده است.
میان بلوط‌های بلند جنگل فوآژ دو بوشه قدم می‌زند، خاک مرطوب و برگ‌های خیس زیر پا، هر نفسش با نسیم مه‌آلود پر از رایحه‌ی وِتیور می‌شود.
خش‌خش برگ‌ها، صدای باد در شاخه‌ها، مه نرم صبحگاهی، همه با هم زمزمه‌ای از سکوت و قدرت طبیعت سر می‌دهند.
رودخانه‌ی سن در نورماندی درخشان است؛ موج‌های آرام و لمس نسیم خنک، زمان را سبک می‌کنند و لحظه‌ها را به جریان درمی‌آورند.
دهکده‌های ژیروند زیر نور غروب طلایی پدیدار می‌شوند؛ خانه‌های سنگی، کوچه‌های باریک و سایه‌های طولانی، رایحه‌ی خاک و چوب حس قدرت و آرامش مطلق را جاری می‌کند.
هر لمس برگ، هر جریان رودخانه، هر تابش نور، بخشی از داستانی جاودان است؛ داستانی که روح و رایحه در سکوت و زیبایی طبیعت هم‌آوا شده‌اند.
ناگهان پلکی می‌زند و چشم‌هایش باز می‌شوند.
او دوباره در اتاق خود ایستاده است، نور صبح روی پالتویش می‌تابد، شیشه‌ی عطر هنوز در دستش.
اما حس سفر، رایحه‌ی خاک و چوب، آرامش جنگل و جریان رودخانه، همچنان در وجودش جاری است.
هر قطره‌ی عطر، هر لمس طبیعت، هر تصویر خیال‌انگیز، یادآور سفری واقعی است؛ سفری که با یک قطره Guerlain Vétiver آغاز شد و به عمق روح و خاطره رسید.

رایحه: چوبی، خاکی و سبز با طراوت طبیعی برگ‌ها و خاک مرطوب جنگل. آغاز با نت‌های سبز و ملایم مرکبات، قلبی چوبی و خاکی و پایه‌ای عمیق از وِتیور خالص و چوب صندل.
حس رایحه: شروع عطر با تلخی ملایم و خاکی و سبزی تازه برگ‌ها حس قدرت و اصالت ایجاد می‌کند. در قلب، رایحه‌ی چوب و خاک، تلخی طبیعی را تقویت می‌کند و حس عمق و مردانگی را منتقل می‌کند. در پایه، وِتیور و چوب صندل گرمی و شیرینی ملایمی ایجاد می‌کنند، جریان رایحه را از تلخی آغازین به شیرینی پایانی می‌رساند.
تغییر رایحه: شروع تلخ و سبز، حرکت به قلب خاکی و چوبی و تثبیت در پایه‌ای گرم و کمی شیرین. جریان رایحه نرم، تدریجی و طبیعی است و حس سفر در طبیعت را منتقل می‌کند.
ماندگاری و پخش: ماندگاری طولانی حدود ۸–۱۰ ساعت با پخش متوسط تا قوی. حضور عطر محسوس اما متعادل است، حس آرامش و قدرت طبیعت را به آرامی در محیط منتشر می‌کند.
کیفیت بازی نت‌ها و آکورد: نت‌ها هماهنگ و دقیق بازی می‌کنند؛ آکورد وِتیور با چوب و خاک، حس واقعی طبیعت و عمق رایحه را ایجاد می‌کند. نت‌ها به‌تدریج ظاهر می‌شوند و با هم جریان هماهنگ و عمیقی از رایحه خلق می‌کنند.
4 تشکر شده توسط : nazanin @lirez@
مردی در اتاقی نیمه‌تاریک ایستاده بود. کت و شلوارش با دوختی دقیق، حکایت سال‌ها تلاش و رنج را در خود داشت. سکوت بر فضا سایه افکنده بود و تنها صدا، ضربان آرام قلب او بود؛ ضربانی پر از خاطرات تلخ و روزهایی که سختی‌ها بر دوش او سنگینی می‌کردند.

هوای اطراف با رایحه‌ای کلاسیک و عمیق پر شده بود؛ چرم و پچولی وقار و قدرت او را نمایان می‌کردند، خزه بلوط و چوب سدر جدیت و استقامتش را بازتاب می‌دادند و عسل سیاه لحظه‌ای کوتاه، گرما و آرامش ظریف به دل خسته‌اش می‌بخشید، یادآور امیدی کوچک در میان سال‌ها تنهایی.

او تنها بود، اما حضورش پرقدرت و ماندگار؛ مردی باوقار، غمگین و عمیق، که هر حرکت و هر نفسش، داستان سال‌ها رنج، تلاش و وقار را روایت می‌کرد؛ درست مانند رایحه‌ای کلاسیک، جدی و فراموش‌نشدنی.

خصوصیات منحصر به فرد Givenchy Gentleman 1974

نوع رایحه: کلاسیک، رسمی و مردانه

نت‌های آغازین: عسل سیاه، دارچین، رز، ترخون، ترنج، لیمو

نت‌های میانی: پچولی، چوب سدر، ریشه زنبق، یاس

نت‌های پایه: چرم، خزه بلوط، چوب سدر، عسل سیاه برای لطافت

ویژگی‌ها: ترکیبی متعادل از تلخی و شیرینی، حس مردانگی، اشرافیت و وقار

پرفورمنس: ماندگاری بالا، پخش متعادل

مناسبت: جلسات رسمی، مجالس شبانه، موقعیت‌های حرفه‌ای و خاص

ویژگی منحصر به فرد: عسل سیاه ظریف در کنار چرم و پچولی، رایحه‌ای عمیق و کلاسیک برای مردان باوقار و جدی
5 تشکر شده توسط : هاشم پور nazanin
امبر عمیق
در یک لحظه، زمان شکست
او ایستاد بر دریای سرد و بی‌رحم. موج‌ها می‌خوردند به قلبش. هیچ ساحلی نبود برای آرام گرفتن. چشم‌هایش به افق دوخته شد. تنها رگه‌ای از نور کهربایی می‌رقصید، خاموش و تلخ. به دست‌های پینه‌بسته‌اش نگاه کرد. هر خط و زخمش حکایت سال‌ها رنج خاموش و تنهایی بود. خاطرات زندگی، چون گل بنفشه، بی‌صدا و شکننده بر قلبش روییده بودند. دلش برای خودش سوخت، چون درخت کاجی که سوخته باشد. هیچ کس نبود که دستش را بگیرد. هیچ صدایی نبود که دلش را آرام کند. هر نفس سنگین بود. هر قدم بر کف کشتی، پژواک تنهایی‌اش را با خود می‌آورد. هر صدا در سکوت شب، فریادی خاموش بود. چشم‌هایش پر از اشک شد، اما هیچ کس نبود که ببیند. تنهایی چون موجی سهمگین بر جانش نشست، بی‌رحم و بی‌پایان. هیچ چراغی روشن نشد. هیچ صدایی او را صدا نکرد. و تنها بر سنگی کنار اسکله، باد نوشت: «باد او را برد… و دریا نگهش داشت.»
3 تشکر شده توسط : nazanin مهریار
او مردی بود با قدم‌هایی سنگین و کتی چرمی که گویی سال‌ها همراهش بود؛ مردی که وقار را در هر نگاهش می‌توانستی حس کنی، اما قلبش پر از اندوهی خاموش بود. غمگین و در سکوت، سایه‌ی سنگین مرگ پدرش را که تنها دوست واقعی‌اش بود، بر دوش می‌کشید.

در آغاز راه، در مقابلش آتش زغال‌های منقل شعله‌ور بود؛ گرمایی که هم آرامش‌بخش بود و هم تلخ، چون یادآور روزهای دوری که پدر کنار او می‌نشست و شعله‌های آتش را با داستان‌های کهنه پر می‌کرد.

با گام‌های لرزان اما مصمم، در جستجوی فرار از آن غم، به یک موتل کوچک رسید؛ جایی که حال و هوای سرد و مرموزش درست مانند هتل کالیفرنیای افسانه‌ای بود، جایی که هر قدمی در آن پر از رمز و راز و وهم بود. آنجا، در لابی تاریک، موسیقی ایگل در گوشش می‌پیچید و صدای نامرئی از گذشته‌های دور، همهمه‌ای از خاطرات و رازها را در فضا پراکنده می‌کرد.

در آن لحظه، چشمانش به دختری زیبا افتاد که با لبخندی مرموز، فنجانی از نوشیدنی‌ای گران‌قیمت و خوش‌رایحه به او تعارف کرد؛ بویی که فضای سرد و غمگین موتل را پر کرد و مرد، با تردید آن را نوشید و آهی افسدوسی کشید؛ آهی که حاکی از یک درد عمیق و تلخ، ولی آرامش‌بخش بود.

او وارد اتاقش شد؛ فضای خاکستری و سایه‌دار، پر از سکوتی سنگین بود که آرام آرام حقیقتی تلخ را فاش می‌کرد. ناگهان دریافت که همه‌چیز خیالی است، و خود او در پرده‌ای از مه و سایه‌ها، میان زندگی و مرگ، همچون روحی سرگردان، در جایی میان دو جهان باقی مانده است.
9 تشکر شده توسط : Bizi 🌞SAMIRA🌞
البته عزیزم، متن را راست‌چین و آماده کردم:



Rose de Petra — قصیده‌ای از رز و ادویه در دل کوهستان

آغاز این سفر رایحه با رز اکسید، انار تازه و شیرینی لطیف لیچی است؛ گویی قطرات صبحگاهی بر گلبرگ‌های سرخ رز نشسته‌اند، همراه با طراوت میوه‌ای که لبخند به لب می‌آورد و شور زندگی را زنده می‌کند. در عمق قلب عطر، رز بلغاری شکوفا می‌شود؛ ملکه گل‌ها با عطری نرم و باشکوه که پرده‌ای از ظرافت و شکوه را در فضا می‌پراکند، گویی شعری کهنه از زیبایی طبیعت بر لبان باد زمزمه می‌شود. و در پایان، زیرین‌ترین لایه‌ها، فلفل تند و تیز، هل معطر و دانه‌های گرم زیره، رایحه را به گرمایی خاکی و پرهیجان تبدیل می‌کنند؛ انگار شعله‌ای آرام در دل شب سرد کوهستان روشن شده باشد.

بازی نت‌ها و تغییرات رایحه

لحظات نخست: شیرینی میوه‌ای انار و لیچی، در کنار شادابی رز اکسید، حس تازگی می‌دهد.

میانه راه: رز بلغاری ظریف و باشکوه، حس حضور در باغ گل را زنده می‌کند.

پایان سفر: ادویه‌های گرم و کمی تند، رایحه را به عمق خاطره‌ای ماندگار می‌برد.


بهترین موقعیت‌ها و فصل‌های استفاده

موقعیت‌ها: مناسب مناسبت‌های خاص، جلسات رسمی، قرارهای عاشقانه، مهمانی‌ها و جشن‌ها.

فصل‌ها: پاییز و زمستان بهترین زمان است؛ بهار برای رایحه پیچیده‌تر مناسب است؛ تابستان در شب‌های خنک.


عملکرد (Performance)

ماندگاری: ۶ تا ۸ ساعت روی پوست، تا یک روز روی لباس.

پخش رایحه: متعادل و شیک، مناسب محیط‌های رسمی و بسته.

تغییر رایحه: از نت‌های میوه‌ای و تازه به قلب گلی و پایه‌های ادویه‌ای و خاکی.

10 تشکر شده توسط : Bizi 🌞SAMIRA🌞
در مورد پرفورمنس بلا می باشد.دو پاف یا یک پاف کاافی می باشد،
با اولین پاف مشام شما پر خواهد شد اما دیگران متوجه رایحه ی شما هستند
در پناه حق
3 تشکر شده توسط : مرتضی ع مروت
سلام و احترام، در ابتدا با یک عسل کاملا طبیعی و با کیفیت طرف هستیم که مقداری عود با کیفیت آن را همراهی می کند. به مرور از قدرت عسل کاسته شده و به سمت سایکودلیک از برند جووی خواهد رفت. البته بخشی از سایکودلیک ، علت وجود نت های مشترک از قبیل رز پچولی وانیل کهربا و مشک می باشد. در کل رایحه بسیار با کیفیت می باشد و البته باید با استایل فردی که استفاده می کند همخوانی داشته باشد. باوقار ، دلنشین ، قدرتمند و تکرارمی کنم بسیار با کیفیت. اگر سیکودلیک نسخه ی هانی داشت ، میشد این کار . بعضی جاها نوشته شده حرمی هست! من که فقط وقار دلنشینی و زیبایی در این کار مشاهده داشتم.عود در این کار کنترل شده هست از نوع اون عودهای افراطی نمی باشد.
9 تشکر شده توسط : علی محسن جمالیان

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2025 Atrafshan