نظرات | پرنیان
ترتیب نمایش
Encre Noire
لینک به نظر 12 فروردین 1402 تشکر پاسخ به THE LAST OF US
شاهين جان تو رو خدا پیرترمون نکن🤣. آقا من سه سال دیگه باس پر کنم چهل سالم بشه، ولی خب پراسپکت خوبی داره چهل سالگی چون بچه های ممد علی خان تو چل سالگی عقل رِس میشن. گفتی کاست و داغ دلم رو تازه کردی. من حتی دلم برای اون وقتایی که با خودکار ور می رفتیم با کاست که اون تِیپ در اومده توسط ضبط صوت رو فیکس کنیم هم تنگ میشه گاهی. امان از چیزای نوستالژیک‌. اما خب در دنیایی که خود انسان هم در شرف بی ربط شدن هست احساسات نوستالژیک کم کم جاشون رو به ترسهای اگزیستانسیالیستی میدن. البته جای نگرانی نیست. اینا همه ش واسه کشورای پیشرفته ست. اینجا کمی اجاره خوری کنیم و کمی بیشتر دلالی و کمی هم پروژه های فیک انسان دوستانه راه بندازیم خیلی هم بی ربط (irrelevant) نميشيم. بلکه بیشتر و بیشتر میریم به سمت قله، بیشتر و بیشتر به چشم میایم و به اِلیت شدن میل می کنیم و ممکنه مماس هم بشیم بهش.
28 تشکر شده توسط : Rezvani آماتور 2
Encre Noire
لینک به نظر 12 فروردین 1402 تشکر پاسخ به ارژنگ بوترابی
ارژنگ جان عزیزم که نمی دونم چرا بسیار دوستت می دارم اصلا بحث شخصی نبود واقعا. دوست عزیزمون عیسی بحث قشنگی رو مطرح کرد و این بحث هر چند در ظاهر کمی رادیکال به نظر میرسه واقعا عمق داره. ببینید ما توی پستانداران hierarchy داريم،حتی در پرندگان، اصطلاح pecking order از همون سلسه مراتب اومده. خب کاملا طبیعی هست که در انسان که گونه ای پستاندار هست هم این سلسله مراتب ها وحود داره. ما برای اینکه مطمئن شیم، به جایگاهی که در طبقه خاص اجتماعی مون داریم، یه سری gesture بايد داشته باشيم، یه سری استایل یه چیزی که این سلسله مراتب رو به یاد خودمون و سایرین بیاره. ایشون به زعم من حرفش این بود و نه چیزی فرای اون. حامعه classless كه رویای یه سری چپگرا بود و شاید باشه از لحاظ بیولوژیکی غیرممکنه. می دونم کمی ممکنه برخورنده و ناراحت کننده باشه، اما ما خوشمون نمیاد جایگاه مون رو دو دستی بدیم به یکی که پایین pecking order هست. اون آدم بايد فيتنس ما رو داشته باشه و اگه ميونبرى زده باشه واسه رسیدن و یا فیک کردن فيتنسى كه ژنهاى ما و محيط ما به ما دادن در طول سالیان، یه ذره سخته پذیرشش. در تکامل سیگنالهای واقعی خرح دارن، یک شیر برای غرش واقعی که تولید می کنه نیاز با body cavity بزرگ داره كه اون صدا رو تولید کنه، یک موش نمی تونه به صورت طبیعی اون غرش رو تولید کنه. اما همون موش با تکنولوژی موفق میشه سیگنالی فیک و در همون حد و حدود رو تولید کنه. طبیعی نیست که عده ای بخوان برن سراغ سیگنال فیک؟ و بدون خرج؟ (دوستان بحث موش و شیر رو سمبلیک نبینید، کاملا بیولوژیکی ببینید). در پایان اینکه من به هیچ وجه فکر نمی کنم کسی حتی ذره ای منظور بدی داشته ارژنگ عزیز، من جمله شخص خودم.
24 تشکر شده توسط : Amelie Rezvani
Encre Noire
لینک به نظر 12 فروردین 1402 تشکر پاسخ به THE LAST OF US
شاهین جان (این رو تو پرانتز بگم که اصلا حمل بر بی احترامی نشه که من با تایتلِ دکتر خطاب نمی کنمت، کلا از این فرهنگ تایتل بازِ خارج از کانتکست خوشم نمیاد. می دونی که عزیزی برای من و قابل احترام)
این قسمت کلامت بسیار تفکر برانگیزه که با پیشرفت تکنولوژی ما داریم حتی هنری رو تولید می کنیم، در زمان خیلی کمتر و با هزینه و عوامل کمتر، که مو نمی زنه با هنرِ ساخته انسان و همون قدر برانگیزاننده ست. جناب David Cope هم به دلیل ساختن EMI (Experiments in musical intelligence) نزدیک بود چَک و لگدی بشه چون دوستان خیلی متخصص موسیقی نتونسته بودن تشخیص بدن قطعه باخی که بهش گوش داده بودند رو یه ماشین نواخته براشون نه یک انسان. حالا این ماشین دیتا بیس داشت و داشت کپی می کرد، اما جالبترش اینه که AI داره خلاقیت رو در ماشین ها توسعه میده و داده. کپی یک عطر، کپی یک قطعه موسیقی، کپی خیلی چیزها به زودی جای همون چیزهایی رو می گیرن که ما بهشون ارزش دادیم. این ترند غالب خواهد بود چه بخواهیم بر اصالتها پافشاری کنیم چه نخواهیم.
18 تشکر شده توسط : آماتور 2 رابین هود
Encre Noire
لینک به نظر 12 فروردین 1402 تشکر پاسخ به issa
من کاملا این موضوعی که دارید میگید رو درک می کنم و تا حدود خیلی زیادی هم باهاش موافقم. بحث هویت، در این جا مطرحه. هویت ما، هنر ما و هر آنچه که داریم در دنیای مدرن به متریال مرتبط میشه. روزهای خوبی که انسانها هویت شون رو با هنرشون، با ده سال کار کردن روی فلسفه شون وبا جنگیدن با ژنرال فرانکو :))) تعریف می کردن تموم شده. الان ماشین، خونه، مارک لباس و عطر و غیره قرار هست بازتابی باشه از عمق وجود( بخوانید ویترین حذاب). و آدم ها از هر طبقه ای تحت تاثیر این داشته های مادی قرار می گیرن. اینها برای فردِ دارا هویت ایجاد میکنه، به هویتی که درست کرده عمق میده‌. تایید دیگری بزرگ همیشه مهم بوده و خب الان هی داره مهم تر هم میشه. وحشتناکه.دیدن اینکه سایرین نیز می تونن ویترینی با کیفیت خیلی نزدیک با ویترین شون ارائه بدن که خیلی از افراد جامعه قادر به تفاوت قائل شدن بین شون نیستن خیلی می تونه آزار دهنده باشه.
بحث سلامتی و بهداشت بحث کاملا مهمی هست که دغدغه خیلی از دوستان هست. دوستان ما در کل زمستان در تهران بزرگ مازود رفت تو حلقمون، کلا مازودم نره تو سیستم تنفسیمون، سموم دیگه هستن. باشد که زباله دان هسته ای نشیم. یه نمور اسانس سمی یک نفر با ماها کاری نمی کنه. ما گرگ بالان دیده ایم.
سوم اینکه کتابی هست به نام nudge. کتابی است خیلی ساده در راستای اینکه sicial engineering درستی باید وحود داشته باشد تا افراد به سمت گزینه های بهتر برن. افراد با امر کردن، تحکم کردن، لابه و التماس کردن کاری که شما دوست دارید رو نمی کنن، افراد رو باید یه هُل ریز دادن به سمت آپشن بهتر در محیطی که آپشنهای بهتر با چیدمانی درست فراهم شده براشون. کانه مان رو سرچ کنید و بخوانید انواع و اقسام تعصبات و عدم منطق گرایی خودمون رو که به خاطر همینا نوبل اقتصاد گرفت. بحثی که اینجا داره اتفاق میافته که گاهی وقتها تند و برخورنده میشه بسیار غیر پرکتیکال (اگه قراره هدفی داشته باشه) هست.
در ضمن بنده به صورت هیلی دگماتیکی طرفدار اصل هستم و فیک هم هیچ وقت استفاده نکردم. اما با این رویکرد مصرف کنندگان فیک توجیه نخواهند شد. با این رویکرد هیچ اتفاقی نخواهد افتاد، همون طور که نیافتاده. دوستدار همه شما و کوچک همه شما
17 تشکر شده توسط : Rezvani آماتور 2
قدرتی که الهام بخش می تونه باشه در این کار قدرت سرو cypress هست که از اپنینگ عطر تا خود درای داون مقاوم و پابرجا حضور داره چه اون جایی که اتمسفر حاکم شیرینه و حتی کمی فلورال به شامه بنده، چه بعدش که شورینی هم به شیرینی وانیلی اضافه میشه و چوبی لطیف و ادویه ای لطیف و کمی هم حس کره بادام، کره بادام رژیمی. عطر خطی هست اما این از زیباییش کم نمی کنه. درای داون هم سرو عزیز تنگ درآغوش تونکایی که حسی تنباکویی، وانیلی، ادویه ای با رگه های بادامی می دهد، با توجه به هرم الفکتوری مجبورم همه این رول ها رو بدم تونکا بازی کنه.تونکا هم الحق بازیگر خوب و آچار فرانسه ای هست. این عطر قابل استفاده هست برای لیدیز و جنتلمِن. هیچ ربطی هم به المپیا دختر قشنگ Paco Rabanne نداره. ماندگاری، سیاژ، پروجکشن رو اگر فرصتی بود اضافه می کنم.
21 تشکر شده توسط : Maxxine Rezvani
و سکوت، به زعم ویتگنشتاین، غیبت تکلم نیست، سکوت متعالی شدن تکلم هست جایی که تکلم محدود می شود به زبان. و زیبا میگه ویتگنشتاین
There are things which cannot be put into words, they are what is mystical and what we cannot speak about, we must pass over in silence.
آمواژ رمزآلوده و خیلی وقت ها سکوت تنها راه تعالی و رستن از محدودیتهای زبانی و سفسطه هست. خیلی چسبید این کامنت. مرسی واقعا.
20 تشکر شده توسط : آماتور 2 امیر محبی
Malibu - Party in the Bay
لینک به نظر 7 فروردین 1402 تشکر پاسخ به Someone Out There Saba
صبای عزیزم بله بله دقیقا رفته تو لیستم و مرسی از تو زیباروی
3 تشکر شده توسط : Rezvani nazanin
بریت ریتم رو خیلیا گفته بودن لوندریه و من هم بر این اساس با خودم گفته بودم بگیرمش. خب اپنینگش سافت اسپایسی و کمی سیترسی هست، ریتم خاصی هم نداره، در بهترین حالت ریتمش مثل اون مصاحبه بریتنی اسپیرز هست که در حال آدامس جویدنه و در بلاهت کامل حمایتش رو از بوش اعلام میکنه. لوندر میاد و کلی هم وعده وعید میده که بازی نمی کنه با احساسات شما و می مونه ولی دست در دست روایح آروماتیک، احضار روح می کنن، روح فوژر (fogère) و فقط روحش. و در نهایت می رسیم به درای داون، که زنبقه ولی نه اون زنبق vivid در ليوينگ لاليک، یه جور زنبق مسخ شده با همه ریشه هاش در خاک با کلی پودر و گریم و اینا، روی یه استیج موسکی چوبی. خوشبوه ولی حرفی برای گفتن نداره واقعا. بی رمقه و قطعا نه نیازهای زنبقی شما رو برآورده می کنه نه نیازهای لوندری تون رو. ولی تمیزه.
24 تشکر شده توسط : Rezvani آماتور 2
شاهین جان من کاملا موافقم باهات در مورد این داستان استریوتایپ کردن علایق و فانتزی های خانوم ها. راستش بهم بر هم میخوره گاها ولی بنابر اون چیزی که دوستانم در ابتدای حضورم در این سایت گفتند سکوت میکنم و سپاسگزارم که این موضوع رو بولد کردی.
فانتزی زن براى درصد بالایی از زنان ناشناخته است چون کار سالیدی روش انجام نشده. آمار وحشتناکی وجود داره که درصد بالایی از زنان ارگاسم رو تجربه نمی کنن و یا فیک می کنن. در چنین وضعیتی بحث استریوتایپ سازی که زن چرم دوست نداره، زن چوب دوست نداره، زن با عطرای سیترسی مثلا ترن آن میشه و غیره تنها این سردرگمی و عدم درک درستی از خود داشتن رو بدتر میکنه برای زنان. در واقع تحمیل یک کلیشه ست بر ذهنی که به دلایل مختلف حس میکنه باید submissive باشه تا به self-realization برسه. ما زنها فانتزی مرد رو می شناسیم و گاها اون رو با فانتزی خودمون اشتباه می گیریم. خیلی هامون هم به اشتباه سعی می کنیم تبدیل به اون فانتزی بشیم اما همون جور که هیچکاک بزرگ در فیلم vertigo بهمون نشون داد، حتی با صد درصد تطابق با فانتزی، یک زن مرده می تونه فانتزی یک مرد باشه. نمی خوام فمنیستی صحبت کنم چون فمنیستها خیلی جاها آنتی ساینس و آنتی بیولوژی هستند ولی بحثم اینه که مردها آزاد بودن فانتزی داشته باشن، ور برن با فانتزی و از جامعه هم دابل تایید گرفتن و حالا همون فانتزى ها رو دارن میدن به خورد زنها بدون اين که فرصتى رو به خانمها بدن براى كشف خودشون و فانتزى هاى خودشون. پیشنهادم چیه به خانم ها. Bird's eye view. زمین بازی ما رو مردها طراحی کردن، زمین بازی رو ترک نکنید، نمیشه ترک کرد، زیرساخت نداریم اما پرواز کنید بر فرازش و از اون بالا ببینید چی به چیه. و ببینید با چرم ترن آن میشید یا مثلا با جونیپر. هر دو انتخاب make sense.
25 تشکر شده توسط : Rezvani ایمان اجاقلو
Malibu - Party in the Bay
لینک به نظر 6 فروردین 1402 تشکر پاسخ به کاوه
کاوه جان مرسی از توضیحاتت
و اینکه استاد شما با این تفاسیر زیبا شامه ت حرفه ای نباشه، من به شخصه شامه م تو در و دیواره. چایی لیپتونم بد گرفت من رو. خرج و مخارج سمپلام داره میره بالا
15 تشکر شده توسط : Rezvani رابین هود

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2024 Atrafshan.ir