نظرات | ahadi
ترتیب نمایش
میفهمن شباهتی با دیگران نداری ،
روزی که خودشون شبیه دیگران بشن ...

ژول ات مد اکوا سکستیوس :
شبیه هیچ عطر خنکی نیست
شبیه هیج عطر اکواتیکی نیست
شبیه هیج عطر سبزی نیست
شبیه هیچ عطر سیتروسی ای نیست

چون مجموعه ای پیچیده ، بی نقص
و تر و تمیز از همه ی اوناس ...

غیر عطربازا به چه بویی میگن خوشبو ؟
این عطر یکی از همون خوشبو هاست .
اگر مردی بپوشه مورد تحسین بانوان قرار می گیره
و عطرش مورد طمع برای تصاحب یا خرید ،
و برعکس !
نت ها به شکلی کنار هم قرار داده شدن که دوست نداری تفکیکشون کنی ، و سپهری وار بهتره فقط در افسون رایحه ی اون شناور باشی ..

پخش بو و ماندگاری متوسط ؛ معتدلی که موج های خنک داره ، ویژه افراد با ذهنیت پیچیده اما رفتار ساده و دلپذیر ...


تا مدتی از حضورتون مرخص میشم . خوشبو و خوش سرانجام باشید ...


10 تشکر شده توسط : nazanin Absurd
تنهایی دو نوعه :
تنهایی بعد از این که آدما نشناختنت .
تنهایی بعد از این که آدما رو شناختی ...


ممو پاریس اوشن لدر :
نهنگی که تنهاست ، بعد از اینکه دیگران رو شناخته ...
من نهنگ از نزدیک ندیدم و رایحه ی تنشو بو نکردم ،
اما لابد همچین بویی میده ...
یه رایحه ی تقریبا خطی
از ترکیب نارنگی ، چرم ، اقیانوس ساکن و بدون موج ، و بویی انیمالیک که زننده و تند و تیز نیست .
یعنی نهنگ ها بوی نارنگی هم میدن ؟ چه خوب !
نارنگی یکی از سه میوه مورد علاقه ی منه ...

اگه این عطر آدم بود :
یه مرد با کمی تا قسمتی شکم ،
لبخند به لب ، متین و عمیق و خاموش ،
سرگرم دنیای خودش ، نه چندان مایل به آمیختن با دیگران ،
نه تهاجمی و طلبکار و نه دفاعی و بدهکار ،
و عمیقا اهل آرامش ...

عطری که من داشتم ماندگاری و پخش بوی متوسطی داشت
و بازخوردی که می گرفتم چیزی نبود جز یه مکث و لبخند !
بویی که مخاطب نمیتونست براش همزاد و هم بویی پیدا کنه
اما چون آرامبخش و قابل اعتماد بود بدون مزاحمت و خوشایند بود براش ...
16 تشکر شده توسط : کوروش nazanin
خودت باش !
درجه ای انحراف از چیزی که هستی
شاید تو رو همرنگ جماعت کنه
و نذاره از قافله جا بمونی
و تو رو توی لیست جامعه نگه داره
اما همون یک درجه
شروع دور شدن تو از " من " خودته
و رفتن و گم شدن و واگذار شدن به هر کسی غیر از خودت ...


لالیک انکر نویر ال اکستریم :
یک درجه انحراف از من خودشه !
از چیزی که قدیما بود ...
انحرافی به سمت صمغی ، کشدار و چسبناک و بغ کرده بودن ...
پخش بو کم ، ماندگاری تقریبا یک روزه ،
البته برای نسخه ای که من دو سه سال پیش تهیه کردم ...

مناسب مردان جا افتاده ، بی ادعا ، و کمی بی حوصله برای در جمع شلوغ بودن ...
مناسب پاییز و زمستان ، در محیط های بسته با دمای نه چندان بالا ، نشستن و نوشیدن چای و قهوه و ...
مدل استفاده از این عطر هم همین طوره :
هر چند دقیقه یک بار ، یک استشمام از محل اسپری ، نوش جان ....

14 تشکر شده توسط : سعید رضایی شوشتری علی
بزرگان
از بین لایه های مختلف وجودی درونشون
دیدنی ترین حقایق رو بیرون می کشند
، و بزرگ نماها ، نمایشی ترین وقایع رو ...

اپیک :
عطری وابسته به شخصیت و رفتار تن پوش کننده ...
اگر جوانی هستید اهل تجربه گری ، سرد و گرم روزگار چشیدن ، جسور و نترس ، محکم و مستقل و جاه طلب و پیشرونده و غیر قابل توقف ، این عطر شما رو در قالب یک فرد حماسه ساز روایت خواهد کرد و در غیر این صورت ، فردی حادثه ساز ...
اگر سن شما بالاتره پوشیدن این عطر نشون میده شما تمام این ویژگی ها رو پشت سر گذاشتید و کارنامه ای در دست دارید ...

نت ابتدایی : میدان نبردی سبزگون ، درست مثل دشتی سرسبز و هموار که قراره در اون حماسه ای شگرف به وجود بیاد ،
گیاهانی که زیر لگد اسب ها و سربازان معطر میشن و در نت میانی بوی صمغ و شیره شون به مشام میرسه ، بویی تند و چسبناک آغشته به مخمل نرم سبز تیره ، برخورد و پیوستگی جسارت با طبیعت ...
نت پایانی ، سکانس پایانی نبرد های تاریخیه ... پیکرهای افتاده بر سبزه زار ، رایحه ی جسم و چرم و نعنا و صندل و ...
از این نت من بوی کاغذ کارتنی می گیرم که کسی روی چمن پهن کرده و نشسته و عمیقا به فکر فرو رفته و همزمان با فکر کردن گل و گیاه های اطرافش رو دونه دونه کنده و به چرم لباسش آغشته کرده ...


سن استفاده بالای 30 ، ویژه ی افراد با روحیه و اعتماد به نفس بالا و حتی کاذب ! خودنما برای جوان تر ها ، خوش نما برای پیرتر ها ، جمع خشونت و ملایمت ، برای تیپ رسمی ، استفاده در روز و شب های خنک و سرد پاییز تا اوایل بهار ...
10 تشکر شده توسط : nazanin Absurd
یه پسر بچه 7 ساله برگشت بهم گفت : بابام دیکتا- توره !
با خنده گفتم بچه جون
تو اصلا میدونی دیکتا-توری یعنی چی ؟
با اخم جواب داد بله که میدونم ! :
یعنی کاری کنن دیگه نگی دلت چیا میخواد ،
به جاش منتظر بشینی ببینی چیا پیش میاد !...


آمواژ ممویر :
درب عطر رو بردار ، افشانه رو فشار بده و
بشین ببین چیا پیش میاد ...

نت آغازی به محض باز شدن ، دریچه ای سبز ، نم خورده و خنک به روت باز میکنه ، تا بدون ذره ای معتلی ، بی هوا قدم بذاری ، اما نه روی زمین زیر پات ، که درون یک تونل تاریک ، مه آلود ،و پیچیده ، جایی که نت میانی این عطره ...

دود و مه ، تلخی و شیرینی ، مه و دود ، شیرینی و تلخی !
من نتونستم مواد به کار رفته اعلام شده در این عطر رو از هم تفکیک کنم ، حتی نتونستم بفهمم شبیه به چه بویی هست ، بوی کدام گیاه ؟ کدام ماده ؟ چرا ؟
چون تونل باز شده تو رو به سمت فضایی که نمی شناسی هدایت میکنه ، هم رایحه ی دیواره ی تونل و هم مقصد این مسیر تو رو به فکر فرو می بره ؟
اینجاست که آگاهی پر از اعتماد به نفس تو در نت ابتدایی به رنجی مرموز و ناشناخته در نت میانی مبدل میشه .
غمی که نمیشه براش نمود خارجی و بیرونی پیدا کرد ، چرا که این رنج وارد شده از بیرون نیست ، درونیه و از اصالت وجودی تو میاد ، انگار که چیزی از اعماقت تو رو با رایحه ای فرا خوانده و به دام انداخته ، و چون نمیدونی قراره چی پیش بیاد غمگین و منفعل به ناچار باید ادامه بدی و عمیق و عمیق تر فکر و کنکاش کنی دربارش ...
نت پایانی عطر :
جاییه که انگار قبلا کسی توش زندگی می کرده یا گرفتار بوده یا ...
جایی که انگار سال ها قبل شعله ای در اون روشن بوده ، و تکه هایی از چرم لباس و چوب و کیک خشک شده و ... باقی مونده .

سن استفاده بالای 35 سال ، تیپ ترجیحا رسمی ، با رنگ بندی مشکی ، مخصوص غروب خورشید به بعد ، تایم استفاده از پاییز تا بهار . برای تنها شدن در خلوت یا شدن در جمع !...

عطریه که برای بازخورد نیست ، مثل لکه های رورشاخ روی تن و لباست میشینه ، بنابراین مخاطب با برداشت شخصی خودش می تونه درباره شما نتیجه گیری کنه ، خوب یا بد ؟ مهم نیست ! اینجا دیگه خوب و بد معنی نمیده ، به عبارتی آنچه هست دیگه اهمیت نداره ، آنچه باید باشد مهمه ،

اما چه باید باشد ؟
باید نشست و تماشا کرد ...
10 تشکر شده توسط : nazanin Absurd
حضور دوستان قدیمی تر باعث میشه آدم ذوق نوشتن پیدا کنه ، جای ایکاروس به شدت خالیه ...

ویکتور فرانکل جایی در توضیح لوگوتراپی نوشته : انسان های رنج کشیده ، از قدرت درک و حس زیبایی شناسی عمیق تر و دقیق تری برخوردار میشن به واسطه ی واپس روی و پناه بردن به زندگی درونی ای که در مرحله ی دوم تحمل رنج تجربه میکنن ...

میشه این متن رو به تعداد زیادی از عطردوستان نسبت داد ، عطر برای این دسته از افراد نه یک نمود بیرونی و خارجی ، که همزمان یا بیشتر ، بخشی از زندگی درونی اونها رو شامل میشه ، جایی که باید و نباید ها ، چراها و چگونگی ها به زیباترین شکل ترتیب داده شده و با رایحه ی عطر و ترکیب با خاطرات و تجریبات مزین و آراسته میشه ... بگذریم .

باربری لندن ، یا به قول بعضیا بربری لندن :
اولین و آخرین شیشه ای که چند سال پیش خرید کردم رو به یکی از آشناها بخشیدم و نمیدونم چرا دیگه اقدام به خریدش نکردم ! چرا ؟؟

عطری تنباکویی ، آلبالویی همراه با رایحه ای ضعیف از بخار و مه نمناک ، نه تلخ و نه شیرین ...
به قول دوستان ترکیب تنباکو و دارچین و فلان باعث میشه بویی شبیه به آلبالو استشمام بشه ...

با تیپ کژوال البته از نوع دهه 80 یا بهتره بگم برای محدوده سنی بالای 30/35 سال ، ترجیحا با لباس های ضخیم از جنس پشم ، شبیه به لباس باتل عطر ...

این عطر در اولین استفاده ها ، برای من یادآور روزای رفته ای بود که رنجشون نرفته ، روی چنتا لباس مونده ، نشسته کنج یه کمد قدیمی ، لباسایی با رنگ بندی پاییزی ، چارخونه و چهل تیکه مانند ...
بازم بگذریم ...
13 تشکر شده توسط : nazanin علی موسوی
میشه بازم به پاکی دوران کودکی برگشت ؟
آره ، اگه باور کنی زندگی هنوزم همون بازی بچگیاست ...
بازی کنی ، اما بازیچه نشی :
بازیچه ی فقر و ثروت ، زشت و زیبا ، غم و شادی و ...

جیمی چو من آیس :
بوی دوران بچگی رو میده ، همونقد ساده ، پاک و بی آلایش ..
ترکیبی شلوغ و پر انرژی از چند نت به هم پیوسته که لای یه هاله قوی از نارنگی پیچیده شدن ، یا شاید بهتره گفت همپوشانی نت ها باعث شده بوینده فقط بتونه رایحه ی نارنگی رو از بینشون تشخیص بده ...

رایحه از دو بخش تشکیل شده : بخش اول نت آغازین و میانی که در یک امتداد خطی و غیر قابل تفکیک هستن و از ابتدای باز شدن عطر تا مدتی بدون تغییر به مشام میرسن . و بخش دوم که نت پایانی عطر هستش و جاییه برای خودنمایی مشک و امبروکسان . یه چیزی تو مایه های همون مشک های صابونی قدیم که بین لباسا میذاشتن تا معطر بشن البته منهای بوی صابونش ...

آیس ؟ نه ! معتدل ؟ بله ...
عطری برای روزمرگی در تمام فصول ، برای تمام رده های سنی و پوشش کژوال ؛ ساده ، صمیمی و معصومانه ...

پخش بوی کم اما ماندگاریش اندکی بهتر از کم هستش ...

خلاصه این که این عطر انقد ساده و بدون پیچیدگیه که من بعد از اولین پاف تصمیم گرفتم دیگه به عنوان لیر و مکمل روی یه عطر دیگه استفادش کنم و البته ترکیبی شده که بازخوردهای خوبی میده ...

نظر کاملا شخصی و مبتدیانه بود و تجربه ای از برداشت عطر روی پوست من ...
12 تشکر شده توسط : nazanin علی موسوی
Vanilla Se.x
لینک به نظر 25 مهر 1404 تشکر پاسخ به سـهیـل متیـن‌راد
من همین حس تنفر رو در مواجهه با تام فورد بلک ارکید دارم متاسفانه . راستی نظر جنابعالی منو یاد یکی از دست نوشته های چند سال پیش خودم انداخت : این روزا انسان آگاه زیاده اما انسان هوشیار ؟ آگاهی یعنی باخبر بودن و خبر دار بودن از اخبار و اطلاعات و ... آگاهی در سطح گسترده و به سهولت این روزا در دسترس مردم از کوچیک و بزرگ قرار داره علی الخصوص به کمک شبکه های اجتماعی . اما هشیاری چطور ؟ انسانی که از جیک و پوک تمام مردم دنیا از بازیگر و هنرمند و ورزشکار بگیر تا سیاستمدار و غیره باخبر و آگاهه و میدونه دیروز و امروز کجا چه اتفاقی افتاده و کی چی گفته ؟ و ... آیا تونسته این آگاهی از دیتاهای مختلف رو پردازش کنه و به خروجی متناسب با ادراک خودش یعنی هشیاری تبدیل کنه ؟ نه ! اکثر مردم این دوره با خبر و آگاه هستن و با همون آگاهی دارن به سمت و سویی هدایت میشن که مخابره کنندگان اخبار و آگاهی انتظار دارن و براش برنامه ریزی کردن ... البته نوع نگارش شما میگه که منظور شما از آگاهی همون هشیاریه . موفق باشید .
4 تشکر شده توسط : اشکیانی Sam
Azzaro Pour Homme
لینک به نظر 25 مهر 1404 تشکر پاسخ به سـهیـل متیـن‌راد
بسیار عالی . استفاده کردم و یاد گرفتم از نظرات شما . موافقم اما وجود تستسترون رو میشه به قول شما در جامعه امروزی کنترل و هدایت کرد . ولی عدم وجودش ... نقل قول از جردن پیترسون : یک جنجگو در باغ بهتر است از یک باغبان در جنگ ! ... بحث طولانی شده و لازمه همین جا تموم بشه . ممنون از نظرات شما و باقی دوستان گرامی . خوشحالم که در جمع شما حضور دارم .
1 تشکر شده توسط : سـهیـل متیـن‌راد
Azzaro Pour Homme
لینک به نظر 15 مهر 1404 تشکر پاسخ به علی
درود بر شما . حرف شما رو تایید می کنم . بحثی که من مطرح کردم نه برای مقایسه و ارزش گذاری بین خوب و بد بود و نه تفکیک جنسیتی و غیره ... بلکه گزارشی بود از سیر تاریخی رایحه عطرها که هماهنگ شده با روحیات زن و مرد در هر دوره ... یعنی توصیفی از آنچه وجود دارد ( و نه آنچه باید وجود داشته باشد ) بنابراین نمیشه منکر واقعیت موجود شد . نگاه بنده هم صرفا نگاه فیزیولوژیکی و زیستی - تکاملی یا جنسیتی نیست . و به این صورته که به هر حال خوب یا بد ، جمعیت غالب مردان جوان امروزی از نظر روحی و روانی با مردان گذشته تفاوت معناداری دارن که بخش مختصری از این تفاوت ها ذکر شد. برای مثال جوان امروزی برخلاف جوانان گذشته از زندگی ذهنی قوی تر و زندگی حسی ضعیف تری داره . یعنی دنیای انتزاعی و مجازی رو به دنیای حسی و واقعی ترجیح میده . منفعل تر و خنثی تره و در بسیاری از امور جامعه از نظر عملکردی بی تفاوت تره نسبت به مردان قدیم ... منتقد تر اما کمتر انتقادپذیره . در روابط بین فردی یکپارچگی و چارچوب مداری کمتری داره و ... بحث طولانی میشه .. ذکر این تفاوت ها نه به معنای نگاه صفر و یکی یا سیاه و سفید یا مطلق گرایی بلکه صرفا گزارشی از وضعیت موجود هستش . چیزیه که وجود داره و به هر حال باید پذیرفت و باهاش هم آهنگ شد . نکات مثبتش رو پذیرفت و نکات منفیش رو اصلاح کرد تا جامعه تعادل همیشگی درونی خودش رو بازیابی کنه ... موفق باشید
2 تشکر شده توسط : Telecaster علی

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2025 Atrafshan