تصویر ها | علی افتخاریان

باز امشب دل ِ من غرق ِ گله شد ،
بی تاب و بی رمق بی حوصله شد ,

نداری خبر زحال ِ من نداری .

 

[ بعضی وقتا میگن این عطر اون عطر بنا به قیمتش خوبه ، ولی این یکی خوب نیست ، عالیِ ، مگه میشه اینقدر شفاف و درستُ حسابی؟ ، یادِ دورانِ حلال خوری برندها ، یاد باد ]

من که باور ندارم اون همه خاطره مُرد ،
عاشق آسمونا پشت یک پنجره مرُد .

+ غصمون گرفت تو هوای تلخ پاییز با غروبای غم انگیز آسمون از گریه لبریز

راهیم نبود باز دوباره باد و بارون چی دیگه مونده برامون ما چه کردیم با دلامون
با خاطراتت میشه هم مرد و هم زندگی کرد حتی با یادت دیوونگی کرد اما با اشک با درد با درد
خیلی روزا گذشت خاطره های تو کم نشد هیچی اونی که خواستم نشد اونی که خواستم نشد
خیلی روزا گذشت ولی غم از دل ما نرفت بی تو پاییز از اینجا نرفت پاییز از اینجا نرفت .//

+ تمام حیثیت شب ، تمام حرمتش بسته به اندوه دل شکسته هاست . آن ها که نمیخوابند و می نشینند لحظه ها را گره می زنند به خاطره ها . همپای شب پیر و تیره می شوند و تا دم صبح هزار بار تا مرزهای جنون می روند . حرمت شب ماییم ، دردمندها ، ما که دلمان پر می کشد برای دیدن و داشتن و بوسیدن و اقرار .
آری رفیق جان . تمام حرمت شب از ماست ، و تمام حرمت ما از کسانی که نداریم . پس سلام ما و خداوند بر شب ، بر سفرکرده ها ، بر نیست ها ، بر نخواهد بود ها . سلام خداوند بر فرودگاه ها ، بیمارستان ها ، قبرستان ها ، چهارراه ها . سلام خداوند بر آخرین خدانگهدار ها ، آخرین شب بخیر ها ، آخرین دوستت دارم ها ، اخرین مراقب خودت باش ها ...
و سلام خداوند بر ما . ماهیان غرق شده در اقیانوس سکوت...​

کسی غیر از تو نمونده اگه حتی دیگه نیستی

همه جا بوی تو جاری خودت امّا دیگه نیستی ,

نیستی اما مونده اسمت توی غربت شبونه

میون رنگین کمون خاطرات عاشقونه ,


آخرین ستاره بودی تو شب دلواپسی هام..

پارفوم . 6 مرداد 1402

پنداشت که با چراندن خفاشان
خورشید کمان و آسمان را کشته
خونی که روان شده‌ست بر لاله‌ی گوش
می‌جوشد هنوز و غرقشان خواهد کرد .

تا بداند که شب ما به چه سان می‌گذرد ،

غم عشقش دِه و عشقش ده و بسیارش ده .

دیروز بود که توی هال خونه با مامانم نشسته بودیم و یهو یک بوی آشنا و گل یاس خونه رو پر کرد ، داد زدم و از خواهرم که توی اتاقش بود پرسیدم تو عطر زدی ؟ گفت نه ، یهو صدای خنده مامان بزرگمو از اتاق خودم شنیدم ، داشت توی چمدون ها و وسایل میگشت و اینو دیده بود و فقط 1 اسپری زده بود . عطر 30 میل هست و مامانم چند میل آخرشو هیچوقت نزد ، چون اولین عطری بود که پدرم خودش با انتخاب خودش و قایمکی واسه مامانم خریده بود ، توی عید ، و از اونجایی که خانواده ما همه فروردینی هستن ، نزدیک به تاریخ تولد 2 سالگی من ،  یعنی بهار 1993 میلای یا همون بهار 1372 .

30 سال گذشت ، شاید اولین بویی که به عنوان یک کودک زیر 4 سال در ناخوداگاه من مونده همین عطر و بوی یاسِ زیبا و برجسته ی این عطره .

بعد از 30 سال انقدر قدرتمند و خوب بود که خونه رو پر کرد . وقتی بینی رو به افشانه نزدیک کنی یاد شب عید و بوی یاس جلوی گلفروشی ها می افتی ، همونقدر شفاف ، همونقدر تازه .

اینهمه سال از اولین اسپری شدن میگذره و هوای توی شیشه و اینها هنوز حریف این قدیمیِ آدم حسابی نشده ، چه افشانه ای ، چه برچسبی که تکون نخورده یک ذره از لبه ی اون ،

کاش دنیا  جلو نمیرفت ، کاش توی همون دنیا می موندیم که همه چیزاش آدم حسابی تر بودن ، آدم هاش ، وسایل الکترونیکیش ، عطراش ، دوستی ها و عشق و خاطراتش .

پدرم بین چند عطر اینو انتخاب کرده بود بین باری که یکی از دوستانش اورده بود که کاپیتان کشتی بود .

عطرِ هستش ولی خریدار نیستش ، احتمالا کاپیتان و کِشتی هم دیگه نیستن .

هنوز موهای سرم کامل پر نشده و بود و شکلش کامل نشده بود که اولین بار اسپری شده این عطر ، الان که دارم اینو مینویسم کلی دور موهام سفید و جو گندمی شده . اگر دنیا بدون عطر خلق میشد چقدر یک حس ماورایی رو کم داشت ، خوشحالم که در خانواده ای عطر دوست به دنیا اومدم .

عطر نمیزنم که صرفا خوشبو باشم ، عطر میزنم که با خاطرات سفر کنم ، که بخشی از اون لحظه رو در رایحه یک نُت ، برای همیشه در حافظه ی خودم فریز کنم .

من با عطرها بدون نیاز به دوربین از خاطرات عکاسی میکنم ، عکسی که فقط تصویر نیست ، حس شادی و غم ، احساسات درون و حتی تپش قلب ها هم درش به یادگار می مونه .

So close no matter how far

couldn't be much more from the heart

 

 

‌[ پست شامل 3 تصویر هست ، ورق بزنید ]

بچکد 21371

#دلتنگی #یادآوری #فراموش_نمیشود

این نامه را برایت از خاک کوچه‌های سرد
با خون سرخ خود نوشتم تا روید خنده‌ها ز درد


چون روز دیگر آید روحم جان سبزه هاست
خورشید جاودان آزادی نور آسمان ماست


سوگند به خون همرهانم
سوگند به اشک مادران
هرگز به تیغشان نمیرد فریاد جاودان ما .

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2024 Atrafshan.ir