«یه لیوان آب هندوانه ی خنک»
لیو لوکس، یه عطر بسیار بسیار پر انرژی و شاد و میوه ایه، انقدر که میشه قبل از ورزش و فعالیت به عنوان بوستر انرژی ازش استفاده کرد:)))
خنک، میوه ای و جویسی و کم سن و سال.
برای من هلو و فریزیا و گلابی واضح تر از بقیه نت ها بودن، راستش همیشه حضور فریزیا باعث میشه من حس کنم عطر رنگ و بوی اسانس های دئودرانتی به خودش گرفته :))) دشمنی خاصی با فریزیا دارم کلا :)))
خربزه هم خیلی ریز تو اولین اسپری حضور داره ولی در ترکیب با بقیه میوه ها یه رایحه هندوانه ای حاصل میشه و بصورت تک نوت اونقدر بولد نیست مثل عطرای زنونه ی ایسی میاکه مثلا. کیفیت رایحه بنسبت قیمت قابل قبوله.
شیشه ی عطر هم بسیار رنگارنگ و فانتزی و مموشه :)) جدا از این، شیشه متناسب با محتوی داخلشه بنظرم.
کلا هدیه ی خیلی خوبی برای کم سن تر هاست…و هر کسی که در هر سنی، دلش جوونه ؛)

جالب انگیزه که چقدر برداشت های متفاوتی ازین عطر خوندم و چقدر مال من اکوارد بنظر میرسه :)) چون ظاهرا برای هیچکی این عطر و ادویه های نمورش حس کهنگی ایجاد نکرده که هیچ فرش هم بوده برا خیلیا :)) فک کنم منو با ژیان برده سفر:)))
تفاوت ادوتویلت و ادوپارفوم این کار چیه؟ نت هاشون روی کاغذ خیلی منطبق بودن…

“یک فنجان چای هل در روز بارونی”
همیشه فرست ایمپرشن یا برداشت اول از عطر برام ارزشمنده، چون بنظرم مثل زدنِ طرح اولیه و بیس یه اثر نقاشی میمونه، اثری که از یه عطر تو ذهنت خلق میشه.
وویاژ یا سفر، این زیبای خیال انگیز، در اولین برداشت، برای من بوی خاک بارون خورده رو تداعی کرد راستش… یعنی قبل ازینکه خوب بشینه و سعی کنم دقیق تر حسش کنم، با خودم گفتم انگار که هوا بارونی بوده و الان بند اومده.
گرفته ،مثل حال و هوای بعد از قطع شدن بارون.
نمور و کهنه، مثل باز کردن یه دفتر خاطرات-کتاب خیلی خیلی قدیمی.
ولی بلاخره نباید از دیتیل غافل شد:)) ادویه جات و هِل، دومین چیزی ان که برجسته حس میشن… راستش درمورد لیمو مطمئن نیستم:)) چون اگر تجربه شکوندن دونه های هل توی هاون رو داشته باشین، ترشیِ باطنی دانه های هل، میتونه خودش هم توجیه کننده این بُعد تو وویاژ باشه مخصوصا که تا اخرِ خط هم هست که از لیمو و مرکبات بعیده…
ترکیب چای و هل و بک گراندی که توصیف کردم، وویاژ رو تو ذهن من فراتر از یه عطر خوشبو تعریف کرده، چون فضاسازی و حس امیزی که با بوییدن این عطر تجربه میکنم، برام خیلی ارزشمند تر از نمره اش در تطابق با سلیقه روتین عطریمه.
شاید از اولش هم قرار بود مسافرش باشم، نه پوشنده اش.

درود مجدد به شما و تشکر فراوان بابت لطف و بزرگواریتون نسبت به من… استاد یا حرفه ای برای من خیلی صفت زیاد و بزرگیه جناب سخی مهربان… عاشق دنیای عطر هستم و هرماه هزینه ای رو برای علاقه ام اختصاص میدم، نظراتم هم صرفا اشتراک حس و تجربه ی شخصی با زبان و روحیات خودم هست … ولی ابدا خودم رو حرفه ای یا حتی عطرباز به اون لفظی که رایج هست، نمیبینم(و نیستم) و راهی طولانی پیش رومه… صدالبته که در تلاشم دانش ام رو قوی تر کنم با کمک دوستان حرفه ای ، و مثل هر جوانِ دیگه ای سعی میکنم در مسیر علایقم، حرکت کنم :)

جناب سخی ، خیلی ممنون از این متن خوبتون. واقعا نیاز به انتقال همچین پیامی در سایت حس میشد… احترام به اختلاف نظرات و مهم تر ازون “توقعات” کاربران عام و خارج از دنیای عطر و حتی علاقه مندان غیر حرفه ای، باعث میشه کدورت های گذشته بازافرینی نشه…
اینجا حرفه ای ها گوهر هستند، همه ما بالاتفاق موافقیم و شخصا ارزش بالایی برای تک تکشون قائلم؛ اما بیس های تعامل و انتقاد پذیری نباید ندید گرفته بشه و عملا زیر بعضی پست های گذشته شخصا خوندم که عزیزی پیامی با این مضمون گذاشتند:[ با این انتقادات باعث ازردگی و دوری از شخص حرفه ای چون ایشان میشید! ] جای بازبینی داره این رویکرد…
اینجا افراد گزینش میکنند که مخاطب چه نقد هایی باشند، و مراتب تشکر خودشون رو هم میتونن با فشار یک انگشت ابراز کنند. شاید کسی که تا الان، بدنبال یه عطر کپی اماراتی بوده، با خواندن نظرات و نقد های عالی و حرفه ای دوستانی که همه میشناسیم بر روی عطر های فاخر و هنرمندانه، سلایق و خواسته هاشون عوض شه، اما برعکسش واقعا به دور از انتظاره. با نظر منفی غیر حرفه ای مثل :”بوی حشره کش یا الکل صنعتی میده” هم کمپانی عطر رو رفرموله نمیکنه…
با احترام و تشکر برای همه ی دوستانی که تجربه و دانش شون رو با من و بقیه اینجا اشتراک میگذارند:)

“کیوی در بیسِ صابونی،صیقلی و feminine “
سمپل این کارو از سال پیش دارم، هر از چند گاهی موقع درس خوندن یا بیکاری تو خونه روی مچم اسپری اش میکنم و بهش فرصت میدم که بلاخره باهاش یه ارتباطی برقرار کنم، ولی انگاری این عطر واقن برای من نیس .
برای شرح حس اپنینگش، متصور بشین که دستاتون رو با یه صابون جامد خوشبو شستین(برای این کیس،داوِ سفید)، یه کیوی بدون پوست نصف شده رو میگیرید و میارید با دست در چن میلیمتری بینی تون، و بو میکنید:)))) حالا اگه یه بچه ای یه تافی اب شده هم میذاشت رو کیویه واقن نور علی نور بود. همون قدر گس، قلقلک دهنده ی گیرنده های بویایی، ترش و شیرین و میوه ای. اصلا من از اولشم یاد کیوی افتادم با اینکه ردی ازش نیس تو لیست:)) واقعا برام سواله ترکیب کدوم نتا همچین طعم گس و میوه ای رو خلق کرده:)) ارتباط برقرار کردن سخته باهاش:)))
راستش شاید مخاطب عطر یه دختر جوان باشه، ولی انچنان تینیجری نیست. کرکتر این عطر برام تداعی گر یه دختر جوون تو دهه بیست با استایل راک اند رول و تتوعه که روحیات عجیب و نامتعارفی داره.

بلو نویرِ اصلی، که صاف و پوست کنده برای بینی من یه نسخه با شفافیت کمتر ولی با پرفورمنس بهتر از کارتیر دکلریشن بود، اما توی نسخه ی اکستریم ،کماکان که رد پای دکلریشن حس میشه و در عین وجود اشتراکات، بنسبت راهشون از هم جداست. برای من نارسیسو بلو نویر اکستریم یه پیشنهاد خوب برای کسیه که عاشق کلیاتِ رایحه ی وتیوری و نمورِ دکلریشنه، ولی دوست داره سن عطر و تم ادویه ایش کمتر باشه و انقدر سر به زیر نباشه. به عبارتی:
“کارتیر دکلریشنِ جوان تر ،مدرن تر و ماجراجو تر ”
در عین حال که با تست کردن بلو نویر اکستریم، به یه کمپلکس قابل قبول از فاکتور هاش میرسه، پرفورمنس نسبتا بهتری هم تحویل میگیره که یکی از نقطه ضعف های دکلریشن بوده متاسفانه. (من کماکان هم خودِ دکلریشن رو بیشتر میپسندم، برای من هنرمندانه تره…)
خلاصه، بنظرم عطریه که خوش بازخورده و ریسک زیادی نداره، مناسب روزانه است و جز روزای خیلی داغ، احتمالا بشه اکثر سال پوشیدش. اسپرت ، ژنریک(همه پسند)، سربلند.

•شروع: (تمشک+ اندکی فلفل+ نت های سیتروسی)= بوی تمشکیِ نسبتا تر و تازه که یکم تند و تیز و فلفلی شده، برای من یکم الکلیه و بدترین قسمت عطر برای من شروعشه.
•میانه: (تمشک+وتیور+فلفل)= حالت الکلیک و شادابش کم میشه و صدقه سر وتیور اسموکی و تلخ میشه، از اینجاهاش خیلی جذاب میشه.ترکیب فلفل و وتیور باعث میشن میدل نت ادویه ای ترین قسمت عطر باشه.
•درای داون:(تمشک+وتیور+صندل)= رژ لب رژ لب و رژ لب. بوی شیک تمشکی-کمی شیرین-اسموکی و پودری که بسیار تداعی گر بوی رژ لبه.
ماریِ عزیز نقد بسیار عالی برای این عطر گذاشتن و باهاشون موافقم که فضای این کار نزدیک به میدنایت رزه و منم هات کوتور رو ترجیح میدم چون بنظرم خاص تره و رایحش برای من بالانس تر و رام تره…فقط هات کوتور به مراتب شیرینیش کمتره و اون وایب رژ لب که اینجا خیلی واضح گرفتم، تو میدنایت تجربه نکردم.
ماندگاریش روی پوست من متوسط بوده و قاعدتا روی لباس بهتره ولی سیلاژ خیلی خوبی نداره متاسفانه البته باید بیشتر اسپری اش کنم، در کل متوسطه.
بطور خلاصه بنظرم عطر “شیک” ایه و کیفیت و کرکتر کافی برای توجیه خریدار برای پرداخت هزینه اش رو داره. تو لیست انتخابای عطر سرد امسال خودمم رفته وحقیقتا و کار رو سخت کرده :))

جوان، شیک ، خوش رایحه و روزانه.
بنظرم گل سر سبد لاین انکر همین عزیزه. (البته همین اول بگم که برای من این کار مردانه است و روی یک اقا میتونم تصورش کنم.)
رایحه چوبی و مرطوب و بی ازاری برای من داره (یکی از حاضرین بهم گفت بوی خیلی خوبی میاد، و بعدش گفت یه چیزی تو مایه های چوب-خانم بودن ایشون). تلخیِ مرطوبش برای من خیلی جذابه. انگار از روی یه بارونیِ خیس داری بوی عطر رو استشمام میکنی.DNA مشترک “خیلی واضحی” با انکر های دیگه نداره مخصوصا مدل اکستریم، ولی در ایفای نقش پررنگ نت سرو و وتیور مشترکن و باعث میشه به هم بی ربط نباشن. رایحه تکراری و خسته کننده ای هم نداره که ارزش خریدش رو بیشتر میکنه .
پرفورمنسش نسبتا ضعیفه، مخصوصا در مقایسه با برادراش،ولی بنسبت قیمت، رایحه خوبش، و سبک رایحه اش قابل چشم پوشیه.

هم این کار هم مدل زنانه اش بنظر من قابلیت پوشیده شدن توسط جنس مخالف رو دارند، ولی اگه بخوایم بگیم کدوم بیشتر میطلبید که یونیسکس باشه، مدل مردانشه(البته اگه بخوام یکم رادیکال تر بگم، کلا میشد زنانه باشه این کار.). با عطر عجیب و غریبی روبرو نیستیم،یه معجونِ خطی از رز، پچولی و ادویه ها(تند یا غریب نیست البته) در یه بستر شیرین. ترکیب رز و دارچین برای من وایب میوه ای ایجاد میکنه که باعث شده این عطر منو بشدت یاد یه اسپری زرد رنگ از برند اکات که قبلنا خیلی تو خونه ها و کیفا میدیدم بندازه…
راستش، عطر بدبویی نیست ابدا، اتفاقا خوش رایحه هم هست(البته همه پسند نیست)، اما ملال اور و مقلّد ه. انگاری که فقط تولید شده که عطر باشه، و یه بوی قابل قبولی از پوشنده اش ساطع شه. هیچ حس و حال و کرکتر جالبی نداره برای من… و البته خطی تا اخر خط.
پرفورمنسش خیلی خوبه مخصوصا ماندگاریش.