Theseus نامِ یک قهرمان در یونانِ باستان و آتن بوده، عطر به او میپردازه. وقتی خصوصیاتِ افسانهای این شخصیت رو مطالعه میکردم ، گوشههای متفاوت از پرسونلیتی و تصویری که از او در افسانههای یونانی یاد شده در نگاهی اساطیری به او پدا کردم. از کشتنِ یک موجود که نیمی انسان بوده و نیمی حیوان و این قبیل پرداخت ها..
lorenzo با احترام به این شخصیت نگاه میکنه و عطر میخواد که "او" باشه، یا به مخاطب حس و قدرتی همچون Theseus منتقل کنه. وقتی به تصاویر و مجسمههای او نگاه میکنیم ایستادن در بلندی و روشنی در آغازِ عطر اولین تصویر از نمایی دور از شخصیتِ پرداخته شدست، دقیقا مثلِ لنزِ دوربین که در اولین شات از نماییی دور قهرمان رو میگیره و آرام به او نزدیک میشه تا تصویر واردِ جزئیاتِ این اسطوره بشه. به نظرِ من اگر فقط از این دریچه به عطر نگاه بشه ، یکی از مخملترین عطرهای تابستانی ، کلاسی و کلاسیکترین هاست ، که روشن آغاز میشه و به چرم میرسه. اگر از نگاهِ مارکت بهش بپردازیم ،شاید نشٔه درست قضاوتش کرد. اما من خیلی دوستش دارم. در این جنس و نام فکر میکنم عطری روشن اما بسیار عمیقه . توی این دایره انتقالِ عمق در یک عطرِ روشن کمتر دیده میشه.
درود بر دوستانِ بزرگوار ،جنابِ کبیری عزیز، فریارِ با مهر و sshِ با معرفت ،
فریارِ عزیز و دوست داشتنی ، با کلی شرمندگی... من دقیقا متوجهِ پرسشِ شما نشدم فریار جان ، میشه خواهش کنم بفرمایید منظورتون از این دو ، در کلمه بود یا L`Arbre رو در موردِ اون عطرِ خاص پرسیدید...همینطور من متوجهِ l`art در منظور نشدم .. ممنونم فریار جان .
جناب کبیری عزیز، با شناختی که از سلیقه ی شما پیدا کردم ، وقتی دو روز پیش فرمودید با کارهای lorenzo ارتباط برقرار کردید ، اصلا تعجب نکردم. این خانه "از اساس و ایده " متمایل" به این رنگ سلیقه و نگاهی کاملا شرقی داره. lorenzo villoresi شخصا به spice و تِمِ شرقی گرایش داره .
من چند سمپل از این خانه قبلا دریافت کرده بودم ، اینجا کمی دسترسی به محصول راحت هست، شما یک مبلغی سالیانه پرداخت میکنید و هر ماه لیستی از محصولات ،جدید و قدیم براتون فرستاده میشه که میتونید سمپل انتخاب کنید ..دیروز توی ارشیوِ سمپل هام دو عطر از مواردی که فرمودید رو پیدا کردم .من هم مثلِ شما یک آرشیوی از برداشتها و خصوصیات عطرهایی که در هر برههای تجربه کردم دارم و اونها رو مینویسم.در طولِ زمان و همنشینی با اساتیدی چون ایکاروسِ عزیز ، شما عزیزان و دوستانِ دیگه در اینجا ، این تجربهها رو در ارشیوم با دانستههای جدید کامل تر میکنم. Sandalo در مفهوم یک کار با معرفه ی چونِ صندل (sandal wood ) هست . یک کارِ به شدت شرقی که کاملا به هند سفر میکنه. اساسا منظورش همین هست. نوتِ sandal wood که توی عطرها زیاد دیدیم در بودیسم و هندوستان قسمتی از معرفههای دینی و باستانی محسوب میشه و شگفت انگیز تقاضا داره. به دلیلِ مراحلِ سخت و زمانِ زیاد برای تهیه ی این نوت و کمیابیِ معروفترین نوع اون در هند ( Mysore ) و نه چوبِ صندلِ استرالیایی ,,,، دقیقا اینجاست که کیفیتِ عطر آغاز میشه ! این خانه مستقیم با همین نام و پرداخت کاملا مسیرش رو مشخص کرده. عطر توی دایره ی سلیقه ی من نیست و تصمیم به خریدش نگرفتم، اما مگه میشه به این عطر احترام نگذاشت ! بالانس، کیفیت و اگر علاقه به اینگونه رنگ باشه ، مطمئنا یکی از بهترین هاست.
محسن جان دو عطری که اشاره کردید کاملا فضایی متفاوت دارند. چه در منظور همینطور جنس. havane یک عطرِ gourmand هست، به سادگی و کم حرفیِ همین کلمه. در این سری Amenها کاراکتری مستقل داره . او رو خلاصه باید دید، چون خلاصه است. با cherry و عطرِ سیگارِ havane و عسل آغاز میشه،،با آرام گرفتنِ گیلاس یا cherry ورودِ وانیل فرانسوی همونطور شیرینی و با خصوصیاتی و رنگِ شناخته شده ی این سری dry down و تمام میشه. من دوستش دارم، در همین مدیوم نه بیشتر.
Chergui فوق العادست ...ساختمان و بالانسِ بسیار متفاوتی داره. او وزشِ باد در صحرایِ مراکش رو با scent نقاشی میکنه. پرداخت به این کانسپت در رویای mugler هم نمیگنجه محسن جان. chergui بر خلافِ آغاز ، قلبی سرد و روشن داره و این روشنی و خشکی رو با نوتهای floral و iris به زیبایی به تصویر میکشه.تنباکو میسوزه و انتها به sandal wood و amber میرسه. شاید یکبارِ دیگه باید او رو مرور کنید. البته محسنِ عزیز اگر در پردازش به عطر آنچنان دقیق نمیشید و به دنبالِ این جنس عطر هستید، اطمینان دارم Havane رو میپسندید. اما صراحتا chergui جای دیگری میایسته.
ممنون از شما جناب کبیری عزیز ، و سپاس برای توصیفِ بی نهایت زیبای شما .
فریارِ عزیزم ،تمنا میکنم.من هم این خانه رو خیلی دوست دارم. فریارِ عزیز منهم با این عطر اولین بار نتونستم ارتباط بر قرار کنم. تصور میکنم چون شامهام به ندرت با بوی انجیر آشنا بود یا ارتباط بر قرار کرده بود L`Arbre de la connaissance بعد از ۲۰ میل تازه با من گفتگوش (هرچند کوتاه) آغاز شد. از این دسته از عطر هاست ! یکی از نابترین انجیرهای تاریخ عطر سازیست، انجیر به نامِ درختِ علم یا دانش نامیده میشه چون گفته میشه بودا زیرِ درختِ انجیر مدیتشین و به دانش رسیده.برای همین در هند به درختی مقدس شناخته میشه. نامِ عطر و بدنهٔ ی اصلی در این رابطه سخن میگه. اما کاملا میفهمم چرا دوستش نداشتید .
نامِ عطر به یک عادت مرسومِ فرانسوی، بازی پای یک میز اشاره میکنه.وقتی بازی آغاز میشه این جمله گفته میشه. انگلیسیها این جمله رو به سادهگیِ یک عادت و اصطلاح در آغازِ بازی تعبیر میکنند.انگلیسیها به راستی چقدر از فرهنگِ آبروی اروپا ,فرانسه و ایتالیا عقب ترند....با توجه به علاقه ی بسیار خیلی جستجو کردم . منظور از این نام ریسک و همه ی واقعیتهای نهفته در این نوع بازیست . نه فقط تصویری از یک شبِ دورِ همی و فرانسوی. واقعیتهای مثال زده شده از ریسک و عاداتِ بازی در تعبیرِ زندگی. از ریسک و بلوف گرفته تا واقعیت.مثالهایی که به نامِ این نوع بازی و ارتباط دادنش با زندگی بارها و بارها شنیده ایم ،
این عطر بی نظیره جناب کبیری .......... بهم پیشنهاد شد تستش کنم . برای خریدِ عطری دیگه به فروشگاه رفته بودم و با توصیفی که از او شده بود میدونستم این عطر در دنیای من فقط برازنده ی یک نفر میتونه باشه. وقتی تستش کردم .. خودش بود ...یک مرد با چهره ی مردانه ، قد بلند ، پیراهنِ سفید و گره ی کراواتِ نیمه باز .. ..پشتِ یک میز که روی اون فقط les jeux sont faits ( بازی حقایق) بود و قهرمانِ زندگیم ، پدرم جلوی چشمم مجسم شّد. اون روز به دلیلِ تاثر زیاد دوستی که با من بود اجازه نداد این عطر رو بخرم . فرداش تنها رفتم و خریدمش. هر بار خیلی دلتنگ میشم این عطر رو بو میکنم... اگر روزی ازدواج کنم این تنها عطری هست که میپوشم، که حس کنم ایشون کنارم ایستادند.
خیلی عطر دارم و داشتم، اما این عطر رو از هر عطری بیشتر دوست دارم.هر عطری.
از یکی از دوستان که شناختِ خوبی از این خانه داره پرس و جو کردم و خودم هم روی اونها مطالعه کردم ..
قبلا عرض کردم که دستخطِ این خانه متفاوت و حالا بهتر متوجه شدم که بیشتر روی کانسپتها و شخصیت پردازی تمرکز داره همینطور خیلی شوخ و متفاوت به کانسپت یا طراحی نگاه میکنه. بیشتر یک کاراکتر و شخصیت رو به تصویر میکشه و موضوعهای متفاوت از دیگر خانهها رو مطرح میکنه. به طورِ خلاصه.. بهترین عطرهای این خانه یا شاید جدیترینِ اون Rien و Incense هستند. در متنِ جی به شخصیت پردازی Rien یعنی Nothing (هیچی) اشاره کردم . شاید اگر موزیکِ Nothing else matters به scent تبدیل بشه . هیچ عطرِ دیگری به جز Rien نخواهد شد .
۱- Tom of finland, به یک هنرمند و شخصیت مرد اما با خصوصیات متفاوت ...به طورِ مثال با پوششی متفاوت از آقایون و و ...در سال ۱۹۵۰ میپردازه. عطری ملایم،، بیشتر جیر تا چرم که در dry down به کاراکتری پودری ، شیرین و زعفرانی میرسه، مسیری از جیر به ابریشم .
۲- electrician
دوباره تصویرِ مردیست با همینگونه مشخصات ، بعد از شکستی عشقی از زنی که دوست داشته ، در ادامه به مرور زیبایی خودش رو از دست میده... به new jeresy سفر میکنه و .. با vetiver دودی آغاز میشه ،بدونِ تغییری آنچنانی در ادامه کمی شیرین با وانیل به dry down میرسه.
۳-la fin du monde ( انتهای دنیا )
شیرین، خاکی، زیره و spice آغاز میشه ،در ادامه شیرین تر میشه و benzoin و vetiver ، sandalwood عطر رو کمی رو به بوی عرقِ بدن تبدیل میکنند. و با بویئ همچون خاکستر و امبرته تمام میشه. اینجور که مشخصه در این میان هیچ pop corn ایی هم وجود نداره .
۴-je suis un homme ( من یک مرد هستم )
سیترس روی یک الوار چوبِ خیس، تلخ و شیرین اما نه gourmand.. در ادامه ، بویئ الکلی، همراه با چرم . انتهای چوبی وانیلی با patchouli. تغییراتی که به سرعت طی میشند.
۵-eloge du traitre ستایش از یک خائن
fougere ، روشن. سیترس ، bay eaves, و spice ( اما روشن) و نه شیرین.dry down با چرمی کم رنگ و patchouli.
۶-charogne (مردار)
کاراکتر boozy ،وانیل و رُز یا ترکیبی از گلهای سفید و قرمز.
۷-antiheros (ضدِّ قهرمانان )
نعناع و lavender ... تعریفی نداره .بیشتر قابلِ استفاده در office.
۸-archives ۶۹
این نام از آدرسِ بوتیکِ این خانه ۶۹ rue des Archives در پاریس گرفته شده و همینطور بر گرفته از داستانی به نامِ Drencula اثرِ boris Vian .
pepper, متالیک اما همراه با چوب و دود آغاز میشه dry down گرم، musk ، تمیز اما نه صابونی و کمی شیرین.
در آخر ، تنها پیشنهادی که در کّلِ عطرهای این خانه میشه کرد مطمئنا Rien و Incense خواهند بود.
متاسفانه خیر ، این خانه رو من با Rien شناختم و به دنبالِ علاقه به او incense رو که فریار جان معرفی کردند دنبال کردم . Putain ( البته زنونست) رو یکی از دوستان استفاده کرده بودند و آنچنان من رو جذب نکرد. اما حتما بیشتر در موردِ این موارد که اشاره کردید جویا میشم.
این خانه دستخطِ خاصی داره ، با Rien که یکی از شاخصهای این خانه است خودتون کاملا با ادبیاتش آشنا میشید. پیشنهاد میکنم او یا incense رو تست کنید. به باورِ من در این نوع سلیقه و رنگ , این خانه بسیار یونیک هست.