یه افسانه ای هست که میگه اونایی که عاشق عطر و روایح هستن تو زندگی قبلیشون گمشده ای داشتن ، و در این زندگیشون با عطر ها بدنبال خاطرات اون گمشدن .......
شیخ 70 برای من همون گمشدس ، رایحه ای که هیچ چیز برام شبیهش نیست ، به قدری تو ذهنم خاطره ساخته و بوش برام مثابه بهشته که روزی بخام این زندگی رو ترک کنم قطعا جزو خاطرات خوش مرورش میکنم .
هزینه و وقت زیادی صرف کردم که شاید عطر خودمو پیدا کنم ، بعد از تست صدها عطر و گذشت حداقل 15 سال فهمیدم گمشدمو انگار همون اول پیدا کرده بودم ، به قول سعدی یار در خانه و ما گرد جهان میگردیم ......

چقدر لذت بردم از متن زیباتون ، چه توصیف زیبا و درستی احسنت به شما.
دقیقا همین حس رو با پرایوت لیبل داشتم ، وقتی از بین ده ها عطر پیداش کردم انگار گمشدمو پیدا کردم ، مستقیم پلی زد با عمیق ترین بخش های وجودم ، مثل خودم انگار از دل رنج ها مصایب زیادی بیرون اومده اما محکم ایستاده.
بر خلاف تصورم بازخورد زیادی بهم نمیده ، انگار خیلی ها این رایحه رو درک نمیکنن ، اما برای خودم به قامت بزرگی کیهان پیچش و مفهوم و زیبایی داره ، انگار تمام اونایی که این عطر رو میپسندن از مسیر و پیخ و خم های مشابه زندگی رو طی کردن تا تونستن به درک این رایحه و نقطه برسن ، عطری که بازتاب مفهوم هاس نه روایح .

دوستان کسی این کار رو تست داشته؟؟
خیلی سرو صدا کرده و پرفروش ترین کار این برند امسال بوده

سلام و عرض ادب
بصورت کلی قاعده اینجوریه که الحمبرا فقط کپی و مشابه سازی میکنه بدون هیچ تغییری ، اما لطافه علاوه فقط کپی نمیکنه و تغییرات کوچیکی هم تو ساختار رایحه میده که بعضا عالی و بعضا ضعیفه.
راجب اینکار اما yeah مشابهت بالای 95% با عطر اورجینال داره اما یکمی تو اینمار دیگه زیادی سنتتیک یا به قول خودمون شیمیایی و مصنوعیه ، اما فخر الطافه کیفیتش بالاتره اما پیشنهاد میکنم تست کنید ، چون تغییرات کوچیکی داده داخلش اما جزو کارهای تاپش حساب میشه

یکی از کارهای ماندگار صنعت عطر
ده سال پیش اوایل نوجوونی گیم نت یکی از رفقام تو زیرزمین پاساژ پاتوق همیشگیم بود ، اونموقع هنوز مثل این روزا شیدای دنیای عطر نبودم ، یادمه یکی از بچه ها اومد و اپیک زده بود ، بخاطر کوچیک بودن فضا بوش کل فضارو پر کرده بود و شبیه یه تیکه از بهشت شده بود ، دقیقا از همون شب بود که مفهوم عطر برام تغییر کرد و خیلی عمیق تر شد ، و چی بهتر از آمواج اپیک که دروازه ورود آدم به این دنیا بشه .
هنوزم که هنوزه این حجم از ترکیبات مختلفشو که میخونم و میبینم چجوری به این رایحه منتهی شدن حیرت میکنم !!!
دقیقا مثل قطعه های شوپن و بتهوون میمونه ، در عین هرج و مرج و شلوغی زیباس ، گام تو سخت ترین مسیر در خلق رایحه گذاشته و کاملا هم موفق شده.
اگه دنیای عطرم عجایب هفتگانه داشته باشه قطعا یکیش همین اپیک هست.

یجورایی میشه گفت نسخه لایت بلک افغان هست
در حین تست ده ها عطر وقتی به این کار برخورد کردم بدون درنگ 20 میل دکانت ازش گرفتم ، یه کار حساب شده با محوریت عود و چوب اما نه به هارشی بلک افغان ، بلکه با روایت ملایم تر و پخته تر .
اینطور رایحش رو تشبیه میکنم که بلک افغان مثه یه جوان سرزنده و پرهیاهوعه که همه جارو میخاد به تسخیر خودش دربیاره ، اما این کار مثل یه پیرمردی میمونه دور از هیاهو و با ملایمت اما عمیق و دوس داشتنی ، برای من فوق العاده کار جذاب و دوس داشتنیه .
همون شکلی از عود که انتظار داشتم ، ساده و عمیق بدون لبه های آزار دهنده ، رگه های چرمی هم به وضوح توش حس میشه ، اما مشخصا استخوان بندی کار بر حسب چوب و عود شکل گرفته ، کندر هم توش ذکر شده که زیاد حس نکردم .
پرفورمنسش بیشتر از بلک افغان نباشه قطعا کمتر نیست ، سه روز ماندگاری روی لباس و پرفورمنس +4 ساعت ، نظرات دوستانی که میگن پرفورمنسش ضعیفه رو با احترام کاملا مخالفم.
محبوب ترین عودی مارکت اروپا و آمریکا در حال حاضر
اگر طرفدار روایح عودی هستید پیشنهاد بلایند بای و اگر نیستید حتما تست بفرمایید.

سلام و عرض ادب
به تجربه به من ثابت شده اگر یک رایحه رو ابتدا با رایحه فیک و ناقصی ازش تجربه کنید دیگه حتی با وجود تست رایحه اصلی دیده درستی به اون عطر پیدا نمیکنید ، علتشم حافظه بویاییمون هست که اولین بار نسبت به یک ترکیب چجوری شکل بگیره ، اگر یک رایحه با نتهای بی کیفیت تست بشه ، بعد تست همون رایحه با متریال با کیفیت باز ذهن بصورت ناخودآگاه همون تفسیر رو میکنه یا دست کم تاثیر زیادی روی تفسیرمون ازش میزاره.
این اتفاق برای من واسه شاهکاری مثه الکساندریا افتاد ، حتی ابتدا عطر اصلی رو تست کردم و عاشقش شدم اما چند وقت پیش از یه شرکتی که ادعا میکرد رایحش رو کامل کپی کرده تستش کردم، علاوه بر اینکه شدیدا الرژی شدم بصورت خیلی تاثیرگذاری هم جذابیت رایحش برام کم شد و الان بعد گذر مدتی کم کم دارم با رایحش آشتی میکنم.
پیشنهاد میکنم دکانتشو یمدت زیادی بو نکنید تا حافظه بویایتون نسبت به این کار ریست شه مجدد بو کنید.
قطعا تفسیرتون متفاوت میشه ....
ببخشید طولانی شد اما حس کردم شاید موثر باشه براتون

سلام و ارادت
برند اف ای پاریس که لاین همون برند فراگرنس ورلد هست مشابه این کار رو در دسته ابراج هاش به اسم Abraaj Enclosure تولید کرده که خیلیم ازش تعریف میشه بخصوص رویور های خارجی نمره بالایی رو بهش دادن.

هیچی مثل کارهای آمواج منو به وجد نمیاره
بر خلاف تمام برند ها که یک فلسفه ساخت و چهارچوب ها و بودجه هایی رو برای عطارانشون تعیین میکنن ، آمواج بودجه و آزادی کامل به عطاراش میده و بهشون اجازه رویا بافی در خلق و ترکیب روایحشون میده .
فلسفه پشت خلق آثار این برند بنظرم خیلی متفاوت و هنرمندانس ، آمواج در واقع بر خلاف باقی برند ها که بر اساس یک کانسپت به یک رایحه میرسن سعی میکنه به توازن در تضاد روایح برسه ، به عبارت دیگه برای مثال برای خلق همین میتس من ، بجای اینکه بیاد در کنار زنبق و گل داوودی و رز روایح همسان ترکیب کنه تا کانسپت گلیش رو تکمیل کنه ، میاد ناگهان یه ترکیب متضاد دودی خاکستری و چرم نقطه مقابلش در نظر میگیره و سعی میکنه این دو دسته رایحه رو بهم نزدیک کنه ، در واقع میاد دو طرف پاز رو اول میچینه بعد سعی میکنه این پازل رو تکمیل و به هم نزدیک کنه ، این فلسفه تو خیلی از کاراش دیده میشه و این به معنای کلمه هنر نابه و آمواج استاد بزرگ این هنر ، همین باعث شده تمام روایحش عمیق و پیچیده و در عین حال دوس داشتنی باشن.
میتس من قطعا یکی از خلاقانه ترین و خاص ترین کارهاشه ، یه رایحه ای که تقریبا شبیه هیچ بویی نیست و هیچ جا احتمالا استشمامش نکردید ، من اولین بار بوش کردم یاد رنگ بنفش و دنیای فانتزی و افسانه ای افتادم !!!!
در صورتی که سمپل ازش گرفته بودم و نمیدونستم شیشش بنفش رنگه !!! ، انگار همونجور که دنیل ویسنتین گفته واقعا خلق شده برای همچین فضا و الهاماتی.....
از دست نباید داد این کار ارزشمند رو .

با دل پر مینویسم اینو ولی متاسفانه یه دسته صرفا کاسب و بلاگر که شرط میبندم ده تا عطر بیشتر نمیشناسن صنعت عطر تو ایران رو خلاصه کردن تو همین چند کار و اصطلاحا فضا رو کمونیستی کردن !!!!!
تمام سلایق رو منتهی به یه تعداد انگشت شمار گزینه کردن.
خیانت به این دنیای رنگارنگ و زیبا رو همین یه عده افراد سودجو دارن انجام میدن و هیچ احترامی برای مخاطبشون نمیزارن ، این موضوع دردناکه چرا ؟ چون فرهنگ و مردم ما همیشه به خوشبویی و زیباییشون اهمیت میدادن ، دور نیست زمانی که هرکی یه بو و رایحه خاص خودشو پیدا میکرد و با وجود تنوع کمتر عطر ها اما گستردگی سلایق بیشتر بود تا اینکه با گسترش سوشال مدیا یه عده سودجو فقط بخاطر کسب سود و فروش بیشتر و از ترس اینکه عطر های پر ریسک تر نیارن پا گذاشتن رو احترام به مخاطب و همه سلایق رو هدایت میکنن به چهار پنج مدل عطر ،میدونم هرکی که این متن رو بخونه مثل من شاکی از این وضعیت باشه ، چه کنیم که حریف این مافیا و بی احترامی به ذائقه و سلیقه هم وطن هامون نمیتونیم بشیم. در فضایی که بواسطه شرایط اقتصادی تو خیلی چیزا یا بهتر بگم تو همه چیز حق انتخابی نداریم و گزینه محدود مثل خودرو و .... کاش دیگه تو چیزی مثل عطر که صرفا فقط برای خوشبویی نیست و برای خیلی ها مثل من جنبه روحی و معنوی داره تا به این حد فضارو به بیراهه نمیبردیم...
چه میشه کرد جز خوردن افسوس.