Salvatore Ferragamo - Incense Suede

سلام و عرض ادب جناب افشار عزیز
بزرگوار بنده میخوام این عطر تهیه کنم نظروتون خواستم بدونم تو سایتا که نگاه کردم یه شباهتایی با دولچه گابانا ولوت اینسنسو داره در این عطر از نت لامی استفاده شده که یه ترشی به کار میده شخصا از اون قسمت زیاد خوشم نمیاد در این عطر اون قسمت ترش حضور داره؟
با قیمت ۴تومان گزینه خوبیه؟
سال خوبی پیش رو داشته باشین 🙏💐💐

سلام . بنده دیگه تو این سایت هیچ فعالیتی نمیکنم . اینستاگرام و تلگرام و فرگرنتیکا در خدمتم 🙏

دکتر ایکاروس عزیز
میدونم که وقتتون رو میگیره.
در مورد این عطر نظرتون رو میتونم بدونم.
خصوصیت شما بدون تعریف جوریه که وقتی یک عطر رو تعریف میکنید مقدار زیادی از بوی اصلیه عطر رو متوجه میشم.
لطف میکنید....شاید چندین عطر متنوع رو با پیکره ذهنیت شما بلایند بای کردم.

رضا عزیزم سلام. ارادت رفیق

سیرکولیشن و یا جریان و برودت در این عطر خفه ست. بعضی عطرها گنگ , کمی بَم , مات و بسته هستن. این از اون دست کارهاست. جیرِ کم عقل و عیر ملیحی داره. جیر عنصر باهوش و زیباساز یک عطرهست که در تنفس ِ اغوا امیز و در دمای ِ معتدل ِ آغوش گویی شکل گرفته. جیر نوازشگر و پیرایش یافته ست. جیر اینجا کمی زمخت , مضرس و ناشکیباست. جیر رایحه ای داره که انگار از دوردست قامت گرفته و سایه ش به سوی تو میاد اما در اینجا به مانند چرم رایحه در نزدیکی صورت به طرز ناخوشایندی در تیزی آفتاب رخ میده. من همونطور که گفتم از حواشی ِ "خلق عزت نفس با عطر" بیگانه هستم. این تیپ روایح برای پوشاندن نقایص هست. مثل کسی که بی طراوتی صورتش رو زیر کرم پودر و میک آپ برجسته ای مخفی میکنه . عطری با بازخورد مناسب , گران تر از قیمت واقعی , با کیفیت و با ساختار خوبی هست که نتیجه ی تمام هنرش به یک کار بدوی , کمی گنگ و بم ختم شده.

در این دنیای بی مغزی،
در این دنیای بی مهری،

دکتر گرامی.با نوشته هات دل ادم رو شاد میکنی.
از بحث خلق عزت نفس با عطر و انزجار تدوین شخصیتیش گفتید یاد نوشته ای در انترنت افتاذم فکر کنم به قلم خودتونه


كريستين شولتز در مقاله اى كه به تبيين ديدگاه و تفكر هايدگر بر خاطره شناسى جمعى و جهان شناسى ميپردازه، از قول هايدگر ميگه: زبان با ناميدن پديده ها براى اول بار از نو آنها را به ساحت واژه آورد و ظاهر كرد. بوردون (عطار فرنچ لاور) انسان بسيار متفكريه و تماماً تم كارهاش از نوع پديدار شنايى مرسوم در آثار هايدگر هست. او هم همانند هايدگر تنها چيزى رو تفكر ميدونه كه هستى رو بازتاب بده تا در خدمت پاسدارى از حقيقت اون چيز هدايتش كنه. شما وقتى اسم يك عطر رو ميگذاريد "عاشق فرانسوى" در واقع با اين نام گذارى منظورتون اين نخواهد بود كه يك عاشق فرانسوى اين بو رو ميده، در واقع داريد غيبت عاشق فرانسوى تا به امروز رو گوشزد ميكنيد. آنچه كه هايدگر در رساله ى "اومانيسم" انجام داد بوردون در فرنچ لاور انجام ميده، ارايه ى نگرشى متفاوت در رابطه با انسان و اين بار انسانى از نوع عاشق فرانسوى! مساحت يك انسان جسم او نيست بلكه انديشه هاى او هستن. هر چه قدر انديشه هاى يك انسان قطر بيشترى داشته باشد محيط اطراف او وسيع تر ميشه. بوردون در اين اثر به قطر، مساحت و محيط يك عاشق فرانسوى اشاره ميكنه و سعى ميكنه قطر بيكرانى رو براى او ايجاد كنه تا محيط وسيع ترى رو در بر بگيره. بوردون براى مرد فرانسوى خاطراتش رو يادآورى ميكنه خاطراتى از بخور در فلات قاره، كندر در خاورميانه و آنجليكا در آمريكاى جنوبى. بوردون عشق رو عصاره اى از جهان ميدونه و به او هديه اش ميكنه.