با سلام.
این عطر خیلی برام حس رازآلود و معماری و استایل gothic رو القا میکنه.
جالبه برام که عطر زرژف رجیو هم همین حس رو بهم میده و جفت شیشه های این عطر به رنگ مشکی هستن.
با بوی گل ایلانگ ایلانگ آشنایی ندارم اما چون در هردوی این عطر ها حضور داره حدس میزنم یکی از دلایل علاقه من به این دو عطر باشه.
با بو کردن اپرا اولین کلماتی به ذهنم میرسه goth و cemetery هست.
خیلی عطر زیبایی هست.

درود
بله احتمال زیاد بویی که بهش اشاره کردین کپی عطر باکارات هست.
با اینکه متاسفانه قیمت ها از جمله قیمت عطر ها سر به فلک کشیده اما واقعا خرید عطر های به اصطلاح مترویی واقعا معامله خوبی نیست چون اون رایحه نه بویی شبیه ادکلن اصلی رو داره نه حتی بوی خوشایندی داره بلکه دارای بوی زننده و بی کیفیت و مضر برای پوست و دستگاه تنفسه.
همه دوست دارن عطر مورد علاقه شونو بزنن اما وقتی جیب پاسخگوی این قیمت ها نیست خیلی بهتره که یک عطر اورجینال از برند های ارزان تر تهیه کرد تا کپی به شدت بی کیفیت یک عطر چند ده میلیونی که مجانیش هم گرونه.
اخیرا میخواستم یک کامنت در بخش نظرات عطر باکارات اکستریت ثبت کنم که تصمیم گرفتم توی همین کامنت عرض کنم.
اخیرا عطر afnan 9pm rebel با شیشه ای قرمز رنگ رو تست داشتم و رایحه این عطر برای من یادآور باکارات اکستریت بود.
اما بعد که نت های این عطر رو در سایت فرگرنتیکا نگاه کردم چندان وجه مشترکی با باکارات نداشت اما کاربران هم اشاره داشتن به شباهت محدود این عطر با نسخه اکستریت باکارات.
اون زعفران و حس چوبی مشکی باکارات قرمز رو نداره و به جاش میوه ای هست با نت های ماندرین و سیب سبز و آناناس.
عطر زیبایی بود؛ به دوستداران عطر باکارات پیشنهاد میکنم امتحانش کنید.
با تشکر

تمام اندک سالهایی که شیشه ی این عطرِ هدیه که الان نیمه پر هست رو گوشه ی کمد دارم، نظر مثبتی برای استفاده ازش نداشتم.
همیشه میگفتم بوش خیلی قدیمیه، حوصله سر بره، برای من و هم نسلی های من نیست.
همیشه عطر های کلاسیک رو از خودم دور نگه میداشتم و چشم بسته به عطر های امروزی و مدرن، بله میگفتم.
اما امروز بدون هیچ تعصب، بدون هیچ پس زمینه ی ذهنی یک پاف از این عطر به پشت دستم زدم، از اتاق اومدم بیرون که اپنینگ عطر رو از روی هوا حس نکنم و دستم رو از بینیم دور نگه داشتم، رفتم لب پنجره که هوا آزاد و خنکه؛ بعد چند ثانیه دستم رو بو کردم و اینبار هیچ شباهتی به دفعه های قبلی نداشت. گفتم بیا و فرض کن این عطر همین یک ماه پیش معرفی شده؛ هیچ دلیلی نبود که شامه ام با این حرف مخالفت کنه.
آره، اگه الان ۵۰ سالم بود و امروز بعد از ۳۰ سال دوباره این عطر رو بو میکردم، شاید میگفتم واو بوی دهه ی شصت میده، بوی سلمونی های قدیمی رو میده؛ اما من که الان ۲۱ سالمه و متولد ۸۳ ام؛ پس چرا من هم وقتی این عطرو بو میکردم یاد خاطرات جوانی ام در دهه ی شصت و هفتاد میفتادم؟ یکبار بیا و فقط با بینیت این عطر رو بو کن نه با مغزت (شاید این حرفم از نظر علم پزشکی بی معنی باشه ولی خب عامیانه گفتم دیگه)
بله بو کردم و فک کنم مجبور شم تا سال دیگه یک شیشه ی جدید از این عطر تهیه کنم؛ البته اگه دوباره مغزم شروع به تراوش خاطرات دهه ی شصت نکنه.
نمیدونم، شاید واقعا این عطر با ما بچه مچه ها حال نمیکنه.
ممنون که وقت گذاشتین و نظر من رو خوندین.

با سلام.
قبل از اینکه اینیشیو ساید افکت رو امتحان کنم، توقع داشتم که رایحه ای حس کنم که یادآور (نه مشابه) عطر هایی مثل هرود مارلی باشه و اتفاقا همینطور هم بود تا حدودی برای من.
اما جالب بود برام که وقتی مچ دستم که عطر رو روش اسپری کردم رو به بینیم نزدیک کردم یه حس چرم برام تداعی شد که نه از روی نت ها و نه از روی نظراتی که خونده بودم انتظارشو نداشتم.
تا حدودی عطر تام فورد امبره لدر اومد تو ذهنم اما فکر کردم یک توهم زودگذر هست و بخاطر اینه که رایحه جدیدی رو برای اولین بار استشمام کردم. اما بعد از امتحان های مکرر دیدم که وقتی از نزدیک و از روی پوست، این کار رو بو میکنم، واقعا برای من حس چرمی دودیِ تام فورد های امبره لدر و توسکان لدر رو میده.
من بعضی مواقع در زمان های آزاد برای سرگرمی میرم یوتیوب و ویدیو هایی راجع به عطر میبینم و یک خانم هم که داشتن کار های اینیشیو رو ریویو میکردن، به این اشاره کردن که سایدافکت، علاوه بر دارچین و تنباکو رام و سایر نت های ذکر شده، حس چرمی هم براشوم تداعی میکنه که برام جالب بود؛ چون فکر میکردم فقط من این نظر رو راجع به این عطر دارم.
البته بگم که به هیچ عنوان این عطرو شبیه عطر های چرمی از جمله چرمی های تام فورد نمیدونم و کاملا موافق نظرات دوستان درباره سبک رایحه این عطر هستم و فقط یک حس شخصی و جزئی که از این عطر گرفتم رو با شما در میان گذاشتم.
امیدوارم همیشه سلامت باشید.

سلام و احترام.
به نظرم نت رز خیلی به زیبایی این عطر اضافه کرده و خیلی طبیعی و واقعگرا درآورده شده به طوری که برای من پس از درای داون که رایحه بادام تلخ فروکش میکنه، انگار یک دستتون نوشیدنی آلبالو/گیلاس و دست دیگر یک دسته گل رز هلندی هستش.
عطری ساده و غیرپیچیده هستش ولی انگار که خیلی حرف های ناگفته، راز های فاش نشده و احساسات توی این سادگی هست که هیچوقتِ هیچوقت ابراز نمیشن؛ بلکه توی همون شیشه حبس میشن.
به نظرم اگه این عطر، به شخصیت و روحیات فرد بشینه، میتونه خیلی جذاب و برازنده باشه.

با سلام
بابل بث عطریه که بعید میدونم کسی از رایحه اش خوشش نیاد؛ اما ممکنه نظر برخی رو به عنوان یک عطر جلب نکنه و صرفا یک بوی صابونی(دقیق تر بخوام بگم ، کفِ صابون) حال خوب کن باشه که حس تمیزی میده.
ابتدا که این عطر رو اسپری میکنم، به شامه من همونطور که از تاپ نت میشه مشاهده کرد بوی فرش و صابونی و مقدار کمی مرکباتی احساس میشه اما نه مثل عطر های صابونی قدیم. شامه ی نه چندان حرفه ای من میتونه بگه یک صابونیِ مدرن.
بعد از گذشت مدتی ، در کنار بوی صابون ، نارگیل یک شیرینی به اندازه و دقیق به رایحه ی این عطر میبخشه و رایحه رو غنی تر میکنه.
توی نت میانی عطر، رز وجود داره اما من شخصا متوجه بوی رز نمیشم و گمان میکنم رز، بیشتر نقش استقامت دهنده رو برای این عطر داره (با توجه به سبک بودن این عطر) و باعث میشه سایر نت ها با گذشت زمان همچنان باقی بمونن.
اگه بخوام بوی این عطر رو توصیف کنم، بوی پوست نوزاد یا اصلا فردی رو میده که تازه از وان حمومِ اومده بیرون و یه روغن بدن نارگیلی گرون و خیلی کم بو هم به پوستش زده.
از لحاظ ماندگاری، متوسط و از نظر پخش بو میتونم بگم پایین تر از میانگینه؛ اما من به شخصه از این عطر ملایم انتظار پخش بوی بالا ندارم و ترجیح میدم همچین رایحه ای توی فواصل نزدیک یا به قولی به صورت skin scent حس بشه، به نظرم زیباترش میکنه.
اگه دنبال عطری هستین که به معنای واقعی، بوی اسمِ همین عطرو بده ، میتونم بگم بهترین انتخابه.

سلام خدمت دوستان.
باکارات عطری هست که من توی بخش نظرات همین سایت و سایت های خارجی، به شدت موج تنفر نسبت به این عطر زیبا رو مشاهده میکنم و میشه گفت بیش از نصف نظرات، عنوانِ مزخرف ترین عطر جهان رو به این عطر نسبت دادن؛ که این اختلاف سلیقه بین عزیزان، قابل احترام هست و باعث تنوع و بی روح نشدن دنیای بیرون میشه.
اما باکارات رژ، عطری هست که با اختلاف، بیشترین بازخورد رو برای من داشته و البته که خودم هم عاشق این عطر هستم.
دوستان درست میگن؛ باکارات رو باید نگه داشت برای ماه های سرد سال؛ چون که در روز های گرم، علاوه بر اینکه رایحه این عطر خودشو به بهترین نحو خودش نشون نمیده، بلکه ممکنه این رایحه برای اطرافیان و حتی خود شخص غیر قابل تحمل باشه.
درباره ی جنسیت این عطر هم، به نظر من یونیسک.س هست اما مقدار کمی میره به سمتی که شاید بیشتر مورد اقبال بانو ها واقع بشه.
با اینکه بیشترین عطری هست که دوستش دارم و زمستون های سال های پیش، بیشتر وقت همین عطر رو به خودم میزدم و هنوز هم دلم میخواد همینطور باشه؛ اما انگار اونی که هر صبح جلوی آینه میبینمش، بهم میگه که یه عطر مردونه تر بزن.
نمیدونم قبلا خلّاق تر یا به اصطلاح اوپن مایند تر بودم؛ یا که واقعا این عطر بیشتر حس و حال زنانگی داره.
با تشکر.