"تلفیق کاریزما،جسارت و جاذبه"
تو هر بار استفاده جدا از ترتیبِ قرارگیری نت ها در هرم بویایی،یه آکورد نظرمو جلب کرد.
گاها نت قهوه بُلد و فضای یه کافی شاپ لوکس و گران اما با سبک معماری روستیک رو برام تداعی میکرد که عناصر چوبی،قهوه ای،بژ، برنز با صندلی های چرمی بیشتر مشخصه و کمی مرموز به نظر میرسه.
روایح خطی عطرهای گلی خانم ها با بوی نوشیدنی ها و مشتقات قهوه ترکیب و حس بلک اپیوم رو برام تداعی می‌کنه.
گاها وانیلش برام مشخص تره اما حالت لاکتونیکی و نرم نداره،بالغ،جدی،همراهِ کاریزما و من دائما در کنار آکورد سافت اسپایسی فلفل صورتی حسش میکنم و یه تندی زنانهِ بجا و کاملا سازگار با آکوردای دیگه میده.
گاها و حتی خیلی از اوقات برام گلابی مشخص تره و تو تست اول حتی متوجه حضورش نشده بودم.
تمام آکوردای دارک و سنگین رو کنترل می‌کنه و به هیچ عنوان حال و هوای کم سن و سال،خیلی خوراکی و میوه ای یا جویسی و شاد به عطر نمیده،همچنان جاذبه،تیرگی و فضای شرقی عطر رو حفظ و با محیطش سازگار میشه. یه وایب لایت و نیمه فروتی به رایحه میده که شما با استفاده مکرر متوجه حضورش میشید اما با یکبار تست شاید موفق به تشخیصش هم نشید.
روزهای اول و زمانی که گیرنده های بویاییتون بیشتر شیرینی رو دریافت کنه بدون شک آکورد یاسش براتون مشخص تره و حس میکنید تمام شیرینی عطر از همین آکورده اما رفته رفته خیلی کمرنگ تر میشه و زودتر از بقیه آکوردها شامتون بهش عادت می‌کنه و در نتیجه به نت های دیگه حساس تر و اونارو بهتر حس و کشف می‌کنه.این نقطه دقیقا نقطه آشتی و علاقه من به بلک اپیوم بود.
چون هم تو تست اول هم روزهای اول یاسش برام اذیت کننده بود.
نوع رایحش القاکننده حس صمیمیت و دوست داشتنی نیست اما حس جاذبش کنجکاویتون رو قلقلک میده و صدرصد زیرچشمی به کسی که این رایحه رو پوشیده نگاه میندازید.
شاید وقتی کنارتون نشسته باهاش صحبت نکنید و کلامی رد و بدل نشه اما خیلی زود به رایحش عادت میکنید و هرجایی که میرید دنبالش میگردید.

همون طور که تو ریویو قبلی گفتم بیشتر کامنتایی که گذاشتم جنبه تحلیل نت و فضا کلی و حتی دیتیل داشت که با یه تست آشنا شده بودم.
بلک اپیوم تو تست اول نظر منو زیاد جلب نکرد اما چون جز روایح هایپ هست بدم نیومد یه مرور کلی برای علاقه مندان به این محصول از برند ایوسن لورن داشته باشم.
دومین انتخابِ دکانت برای شناخت بیشتر و وقت گذروندن،بلک اپیوم بود.
تقریبا تو تمام فضاها،دماهای مختلف، لباس و پوست آزمایشش کردم و به قول معروف موفق شدم با این رایحه آشتی و خودمو راضی به خرید فول سازیش کنم.

صمیمی،انعطاف پذیر،نرم و مخملی که در عین داشتن رگه های ملایمِ کمی تلخ و آجیلی درست مثل صمیمی ترین و خالصانه ترین آغوشیه که شما تو اوج سختی بهش نیاز دارین.
گرمی رایحش مثل گرمی نگاهیه که به شما لبخند میزنه و تو همون لحظه اول اونقدر بی تکلف،بی آلایش اما اطمینان بخش و دوست داشتنیه که میتونید خودتون،افکار سرد و منفی ذهنتون رو کنارش بی اراده رها کنید.
گاها آکورد وانیل براتون بسیار مشخصه و گاها اون حس گرم و دلنشین آجیلی که فقط به بادام تمایل نداره و حس این کرم شکلاتای فندقی هم میده.
در قسمت درای داون هم نت گل آفتاب پرست که یکی از اساسی ترین سازنده های نت پودری در کنار زنبق و ریشه اش هست خودنمایی می‌کنه و ذهن شما رو به سمت لوازم آرایش نوستالژی مادرتون می‌بره.
گاها اون حس رمانتیک،نرم و فوق العاده باکیفیت و بجا رزی برام مشخص میشه. برای منی که با نت های گلی میونه خوبی ندارم بی نهایت دلنشینه.
بعد از چندین روز روی لباسم که شیرینیش بطور کامل فروکش می‌کنه یه نت سولاری بسیار گرم مشابه لوسیون برام تداعی می‌کنه و عطر آغوش مادرم رو داره برام.
در هر سری استفاده تا پایان این دکانت یه ماجراجویی شیرین و دوست داشتنی با پویزن گرل داشتم و میتونم بگم هیچ رایحه ای اینقدر منو آروم نکرده.
اولش با شور و شوق زیاد شیرین کامتون می‌کنه اما ردی که بعد از یکی-دو روز روی لباس می‌ذاره اون استقبال پر هیجانش رو به یه پایان آروم، دلنشین و دوست داشتنی ختم می‌کنه.

تو فیلد عطر دو تا سوال مطرحه:
با رایحه عطر آشنا هستی یا رایحه عطر رو میشناسی؟(به فعل دقت کنید)
من خودم شخصا بیشتر ریویو هایی که تو این سایت به اشتراک میذارم بجز روایح برترم صرفا با رایحه آشنا هستم و یه مرور کلی بر فضا و آکورد میکنم اما با وجود این همه جزئیاتی که در نظراتم عنوان میکنم میتونم بگم شناخت کامل ندارم.
شناخت عطرها مثل شناخت آدماست.باید تو شرایط مختلف هوا،فصول مختلف،روی لباس ها با جنس متفاوت،مناسبت های مختلف و مود های مختلفتون تست کنید یا به اصطلاح باهاش نشست و برخاست کنید تا تمام جنبه های یه رایحه براتون شفاف بشه و تو ذهنتون جابیوفته.
تو آشنایی با یه رایحه این اتفاق نمیوفته و شما صرفا توانایی تشخیص نام عطر و در نهایت تحلیل نت های بسیار بلدتر رو دارید و این تحلیل کوتاه مدت در ذهن شما میمونه.

درود دوست عزیز

برای عطرایی که سیلاژ بالا و ماندگاری بالایی دارن لیر کردن مناسب نیست.
لیر ها معمولا غلظت ادوتویلت دارن،بیس نت های لایت تر مثل روایح پودری،سولاری یا آلدهیدیِ سبک دارن.
چه لاست چری چه لیرا بیس نت نسبتا سنگینی دارن خصوصا لاست چری و احتیاجی به لیر ندارن.
از طرفی آکورد هایشون متناسب یا مکمل با هم نیست.
لیرا یه ترکیب شیرین،گورماند و کمی پودری و ملیح در درای داون هست و لاست چری یه ترکیب سنگین،تلخ،شیرین و کمی ترش و به شامه های حساس کمی زمخت هست و بشدت از جهت پرفورمنس قویه.
یعنی شما حتی یه لیر متناسب باهاش مثل ادوتویلیت کندی گلاس هم استفاده کنید کافیه که دو پاف لاست چری بزنید و اونقدر قدرت داره لیر شما رو فِید(محو) می‌کنه.
در مجموع برندهای نیش نیازی به لیر ندارن چون هم به لحاظ پرفورمنس قوی هستن هم به لحاظ خاص بودن رایحه.
برای برند های کامرشیال و دیزاینری میتونید از کالکشن ولنتینو سری ولنتینا،شنل سری چنس،پرادا سری کندی ترجیحا غلظت های ادوتویلت،ویکتوریا سیکرت و ایو روژه کمک بگیرید.

جواهر شبِ" برند لانکوم که قبلا مفصل ریویش کردن بودم‌.
این مدل و لاویست بل منو در تست اول ناامید کردن. یعنی دلیل و مجالی برای خشک شدن بلاتر و تحلیل کامل درای داون رو نذاشتن.
درواقع بعد از درای داون همچنان مشامم از اون شیرینی افراطی اپنینگ پر بود و تنها پنج دقیقه به بلاتر محلت دادم تا هر چیزی که در درای داون و بیس کار وجود داره رو برام رو کنه و من هم کم و بیش گفتم.
اما وقتی هر دو مدل این برند رو بصورت خط بو از فاصله دو-سه متری از شخصی حس کردم اونقدر جذابیت پیدا کردن که حس کنجکاوی منو بسمت تست مجدد روایح سوق دادن.
اخیرا به محض وارد شدنم به یه دورهمی زنانه و دوستانه مشامم از یه رایحه آشنا پر شد و بعد از بیست دقیقه فکرم به سمت la nuit tresor رفت.
درست تشخیص داده بودم اما حس و برداشتِ اولین تست رو نداشتم.
چیزی که اون زمان برای مشامم واضح بود یه رایحه بسیار شیرین که میوه های قرمز تخمیری آکورد اصلی بودن اما توی فضای نیمه سنگین و دودی غلت خورده بود و استایل رایحه رو از حالت گروماند(خوراکی) محض خارج کرده بود.
با تنفس بیشتر و گذر زمان بیس وانیلی رو شد و در نهایت برای من یه کامپلکس شیرین،کمی کلاسیک،شیک و به قول دوستان باوقار بود.
در مقایسه با لاویست بل میتونم بگم لاویست بل کم سن و سال تره،مدرن تره،پر از رنگای شاد و لعابه،برون گراست و اهل صحبت،سرشار از شیطنت و خنده های مفرط.
نایت ترزور با اینکه جز کامپلکس های سوپر سوییت هم در اپنینگ،هم در داون هست،مرموز تر و محتاط بنظر میرسه.منو یاد رنگ های زرشکی،مشکی و بنفش تیره میندازه،لباس های ساتن براق، ابریشمی و گیپور دار با برش و چاک های جسورانه که ظرافت خانم هارو به تصویر می‌کشه.
به محض ورودش تمام نگاه هارو به سمت خودش میچرخونه،سرش بالاست و نگاهش مغروره.در هر شرایطی وقار خودش رو حفظ می‌کنه و دست نیافتنی بنظر میرسه.
حداقل از نظر من خیلی میوه ای و گورماند نیست برعکس چیزی که گفته شده و حال و هواش بشدت منو یاد ولوت ارکید از برند تام فورد انداخت.
ممکنه تو تست اول و تجربه همزمان اپنینگ و درای داون نظرتون رو نگیره و شفافیت نت نداشته باشه.
اما قطعا یه روزی با یه ردِ بو مشتاق تست مجددش خواهید شد.

درود زهره عزیز و ممنون از لطفت❤️

بعضی پرفیوم ها ذاتا شاد هستن و آدم رو یاد رنگای جیغ و روشن میندازن.نمونه بارز که همه تست کرده باشن بگم مثل بامب شل ویکتوریا یا سری کندی پرادا.
بعضا یه فضای معتدل،گلی و نیمه شیرین دارن نمونه بارز:کوکوشنل،جادور دیور،لیبره.
اما بغضا مثل گودگرل،جسمین نویر،بلک اپیوم و دیور هیپناتیک پویزن فضای گلی با یه بک گرند وانیلی،اسپایس های گرم، تم earthy(زمینی) و در کل ارینتال(شرقی)به وجود میان که یه سبک تیره،نیمه رسمی به عطر میدن و یه مقدار رایحه رو سنگین و مرموز میکنن اما اونقدر تلفیق نت ها بالانس هست که می‌تونه موردپسند خیلی ها و درمجموع پربازخورد باشه.
عطرهای زیر میتونن نظر مادرتون رو بگیرن اگر گودگرل و جسمین نویر مورد علاقشون هست:

⚫Alive- Hugo Boss
اپنینگ سنگین همراه با فضای شاداب و ملس میوه ای و درادامه وانیل و دارچین رایحه رو بی نظیر میکنن.به هیچ وجه گلی نیست و در قسمت درای داون نت های چوبی خودشون رو نشون میدن.
⚫Adict-Dior
محوریت وانیل و فضای نیمه سنگین.یاس به خوبی در این رایحه میکس شده و سیلاژ بسیار خوبی داره.
⚫Deep Garden-Zara
نمونه لایت تر گودگرل و شباهت بی نظیر.
شیرین،کمی میوه ای با محوریت گل مریم و دانه تنکا
قیمت مناسب تری نسبت به گودگرل داره.
⚫Dahila Divin-Givenchy
اپنینگ شیرین و میوه ای که در ادامه یاس و پچولی محوریت پیدا میکنن.
⚫Cineme-YSL
کار وانیلی-کهربایی.آکورد گلی بسیار تو این کار لطیفه و یه تم پودری هم در پایان داره.
⚫Libre intense-YSL
شباهت زیاد به نسخه اورجینال با این تفاوت که وانیل بسیار پر رنگ تر شده،نت سیترسی(مرکباتی) بسیار کمتر از نسخه قبل و در کل سنگین تر و شرقی تر شده.
⚫Black Opiume
رایحه وانیلی در کنار قهوه و رگه هایی از یاس که احتمال زیاد تست کردید و به مشام خیلیا آشناست.

موفق باشید❤️

درود دوست عزیز

این دو کار هیچ شباهتی به هم ندارن.
گوچی بلوم یه ترکیب از گل مریم و یاسه که هر دو جز دسته وایت فلورالِ شارپ هستن یعنی نسبت به گل های سفید مثل گاردنیا،موگه(گل برف) یا پیچ امین الدوله تیزی بیشتری دارن.
با توجه به شامه ها یکی از این دو گل بلده.
برای بعضیا مریم و برای بعضیا یاس که برای من مریم خیلی مشخص بود.
استایل رایحه تماما گلی هست و یه رایحه خطی،قوی و بدون تغییر داره.
اغواگر،باجذبه و برون گرا نیست و به قول شما برای سنین بالا مناسب تره.
طبعش هم رو به خنکیه.
و اما گورجس گاردنیا که جنس وایت فلورالش سافت هست و به سبب وجود گادرنیا و شکوفه گلابی نرم تر،ملیح تر و دلنشین تره.
یه آکورد میوه ای هم داره که بی نهایت جذاب و سرحاله و دومین آکورد بلدش شکر قهوه ای یا کارملیزه هست که یه تم گورماند(خوشمزه) به رایحه اضافه می‌کنه.
بنابراین استایل تماما گلی نداره و میشه گفت گلی-میوه ای خوراکی هست.
برونگرا و حواس هارو به خودش جذب می‌کنه و در مقایسه با بلوم برای سنین کمتر مناسبه.
طبعش هم شیرین و کمی رو به گرمیه

گوچی فلورا گُرجِس گاردنیا با غلظت ادوپرفیوم

بی نظیر ترین رایحه ای که از گوچی تست کردم و با سلیقه من کاملا منطبق بود.
همون‌طور که از اسمش مشخصه گاردنیا به جذاب ترین شکل ممکن کنار نت های شیرین و گورماند قرار گرفته و یکنواختی گوچی فلورا رو به هیچ وجه نداره.
اپنینگ شیرین با غلبه حس گلی و در کنارش کمی حس میوه ای که نوعش برای من قابل تشخیص نبود.
با گذر زمان آکورد کاراملی و خوراکی خودش رو نشون میده و تلفیق خیلی بالانس و جذابی با گاردنیا بوجود میاره و به هیچ وجه از طراوت و زیبایی آکورد گاردنیا کم نمیشه.میتونه بهترین و متعادل ترین کامبینیشین از گل های سفید و کارامل باشه.
مشابه لاویا جویسی و حتی گرن بالو کازاموراتی هست اما به لحاظ کیفیت نت و پرفورمنس بسیار متفاوت و یه سر و گردن بالاتره.
برای من شخصا دوست داشتنی بود و قابلیت تبدیل شدن به عطر امضا رو هم داره.
می‌تونه چهار فصل و دلنشین برای تمام شامه ها باشه.
پرفورمنس خوب و سیلاژ مناسبی داره.

پرفیوم سُلِیل لالیک با غلظت ادوپرفیوم

سلیل یا به معنای خورشید و به همون اندازه گرم،دوست داشتی و پر انرژی.
در گروه گلی-میوه ای-گورماند(خوراکی) قرار میگیره،شیرین و طبع بوی کاملا گرمی داره.
از جمله پرفیوم هایی هست که نت گلابی در اپنینگ کار قابل تشخیصه.چون از دید من گلابی یه راحیه تقریبا خنثیایی داره و شخصا تو خیلی از عطرا گم یا تشخیص نمیدم ولی تو شروع این کار و باز شدن آکورد میوه ای،گلابی رو خیلی خوب تشخیص دادم.
در ادامه استایل فروتی شیفت میشه به گورماند،شفافیت کم و تفکیک نت ها برام مشکل میشه اما فوق العاده حس و حال خوراکی ای رایحه به خودش میگیره که یه حس نرم و لاکتنیک همراهشه و یجورایی رایحه رو لطیف و کنترل می‌کنه.
آکورد سیترسی هم در درای داون حالت نوسانی داره اما نت غالب یا شارپی نیست.
اثری از نت های یاس،مشک و قهوه رو حس نکردم.
قسمت درای داونش با وجود اینکه کاملا خوراکیه اما کیفیت پایینی داره و می‌تونست با کیفیت و شفافیت بهتری کار بشه تا اون حالت بلاتکلیفی و کمی صابونیش رو از دست بده.
یه پرانتز باز کنم بعضی از عطرای استایل گورماند مثل ایتالیکا یا مدل های دیگه برند سرجف، نت ها دارای کیفیت،تلفیق بجا،شفافیت و ترتیب کم نظیری هستن و گرانی رایحه ای که پوشیدید با وجود استایل خوراکیش که اون حس رسمیت رو کمرنگ میکنه،کاملا قابل تشخیصه.
در کل به عنوان یه عطر روزمره که یه حس گورماند هم داشته باشه میتونه انتظارات معمولی رو برآورده کنه اما خاص و ماندگار نیست.
سیلاژ متوسط رو به پایینی داره و با وجود طبع گرم و شیرینی نیاز به تمدید هست.
تقریبا مناسب تمام فصول و سنین کمتره‌.