باسلام
اگر بخواهم برای این عطر یک شخصیت متصور بشم،
این عطر برای من بسیار یادآور شخصیت آنتاگونیست شوالیه تاریکی برمیخیزد،Bane با بازی تام هاردی
در صحنهای که بِین و بتمن درگیر میشوند در پستوهای آبراههای زیرزمینی؛
شروعی در پلی فلزی و زنگ زده...
بین ابتدا بسیار از بتمن کتک میخوره اما شخصیت قوی و بنیه برخواسته از سختی های زندان پنادورو باعث میشوند تا تنها بتمن خسته بشه و اینجاست که تاختن بِین شروع میشه، شروعی که با شکستن کمر بتمن و فرستادنش به همان زندان عمیق به اتمام میرسه
تنی عضلانی و عرق کرده، جلیقه کهنه، ماسکی چرمی و قدیمی
فضای نمور آبراه و بسیار دارک
صدای خشن و تنفسی عجیب که برای خیلی ها از جمله خودم بعد از دارث ویدر دوست داشتنی ترین صوت برای "آدم بدها"ست...
You think darkness is your Ally, but you merely adopted the dark, I was born in it...
با سلام
بین اکوا دی پارما(خصوصا نسخه ادوپرفیوم) و توسکان لدر میشه وجه شباهت هایی پیدا کرد
رگه هایی از شیرینی تمشک،رز فرانسوی در بین این دو عطر ممکنه برای شما از اون یکی عطر آشنا باشند اما چرمشان متفاوت است;هر دو سنگین و رسمی پوش هستند در فضایی دارک
نسخه ادوکلن کنسانتره آکوا دی پارما شیرینی کمتری و کمی رز بیشتر با کمی زمینه چوبی دارد
در فبیولس هم ابتدا سالویا با تم صابونی خودنمایی میکند و سپس رگه های خنک ارگانو و همراهی هردو تا رسیدن به چرم شیرین شده با بادام و تونکا در بستر امبری
میشه با ارفاق کمی شباهت با توسکان لدر پیدا کرد اون هم بخاطر یکی بودن بعضی از مواد اولیه آکوردها(البته بسیار کم و خیلی شاید متوجه نشوند)
*
در مبحث بازخورد و پخش
در پخش بو تقریبا در یک لول هستند،اختلافشون اونقدر چشمگیر نیست
در بازخورد نسخه ادوکلن کنسانتره از آکوا دی پارما سیف ترین هست
البته برای مردم عادی
*
باز تا تست نکنید اون هم در چند بازه متوجه نمیشوید
هر چهار نسخه که خدمتتون عرض کردم شباهت ها و تفاوت هایی باهم دارند که انتخابشون سلیقه فرد مقابل رو میخواد و مطلقا با پیشنهاد حقیر و سایر بزرگواران قابل خریداری نیست
اگر امکان تست داشتید،نسخه پرفیوم و ادو پرفیوم امبر لدر و از برند ممو پاریس،محصولات چرمی اش گزینه خوبی هستند
همچنین تربل تدی از پنهالیگانز
گزینه های دیگه هم به ذهن دارم اما بدلیل اینکه بازخورد براتون مهمه ادامه نمیدم
موفق باشید.
با سلام
همین امروز فاکینگ فبیولس رو به یکی از همکارانم جهت تست دادم،
بعد از اسپری، حدود یک ربع بعد،زمانی که اروگانو یا پونه شروع به محو شدن میکنه و چرم کم کم نمایان میشه گفت که یک ذرهای از بوی تریاک مرغوب رو متوجه میشه و بعد با قطعیت گفت بوی تریاک در سایه این عطر هست
من چون آشنایی نداشتم متوجه نشدم
با سلام
حق با شماست اما این عطر ارزشش رو داره که حداقل دستریزی تهیه کنید و شامه نوازی کنید
قول میدم پشیمون نمیشوید
محصولات سری پرتره پنهالیگونز روح رو جلا میدن
بله متاسفانه
این عطر چون از سری پرایو آرمانی هست،یک نسخه محدود و با توزیع قطره چکانی بود
سری پرایو کریستین دیور هم چنین وضعیتی دارند
خیلی جاها تو خارج هم کمیاب متاسفانه
با سلام خدمت شما
میشه بیشتر در مورد تفاوت هاش با نسخه ادو پرفیوم توضیح بدید؟
اینکه میگید عملکرد بهتر داره منظورتون چیه؟
یا پیچیدگی که اشاره کردید در کدوم قسمت وجود داره؟
آیا همون رایحه کولفی+نرولی و سپس فلورال خصوصا یاسی هم اینجا حضور دارند یا کلا عطر جدیدی هست؟
با عرض پوزش اگر زیاد پرسیدم و به زحمت انداختم
هرچند چندتا سوالم رو فاکتور گرفتم!
حقیقتا نویر اکستریم از عطرهای مورد علاقه بنده هستم اما از یاسی که انتهای اثر خودشو نشون میده راضی نیستم
در عصری پاییزی...
زمانی که تهران اینقدر به آلوده شدن عادت نکرده بود و گاهی مه سطح خیابان ها را میپوشاند
در یک اتاق در حال گرم شدن،
شاعر داستان ما خواست از دل پُرش و عشق یک طرفهاش شعری بسراید تا عقدهی دل خالی کند
دست دراز کرد تا فنجان چایاش از گوشه میز بردارد
دستش اتفاقا به لامپ مطالعه برخورد و براساس شاید مقدرات، بطری ادکلنی که بالای میز سالها بود به میز خورد و شکست
از گوشه ترک خورده بطری عطر، چند قطره از عطر بر کاغذها سرازیر شد...
با عجله بطری عطر را جمع کرد و زیر لب غر و اندی زد از بخت تیرهاش...
وقتی اوضاع کمی درست شد، برگشت روی میزش
خواست شعری بسراید اما حادثه رشته افکارش را برید
البته نیازی نبود، قطرات عطر خودشان زحمت سرودن را کشیدند و وجودشان را بر بستر کاغذ فریاد زدند، گویی منتظر فرصتی بودند تا صدایشان شنیده شود
هرچند عطرها کلا اهل فریاد نیستند، بعضا همهمه میکنند، جیغ میکشند اما شنیدنی نیستند
*
شاعر مرتضی ساعت چی بود و آن عطر NR for him Edt
آخر هم حجت اشرف زاده خواندش و شد آهنگ"باران ببارد میروی..."
اگر قرار بود یک عطر تبدیل به آهنگ شود قطعا همین بود
*
بعد از تو این باران تو را؛ هر بار به یادم خواهد آورد
چیزی نماند از این عاشق؛ که در عشقت بد آورد