چوبی ترین عطر ادوار از نظر بنده

بنده پدرِ پدربزرگم، پدربزرگم و دایی‌هام نجار بودند و اکنون نسل پسردایی‌هام تو حوزه چوب کار می‌کنند-منتهی mdf-!!
حقیقتا هیچ چیز نمیتونه مثل این عطر من رو به گذشته ببره
کودکی‌ای که تو کارگاهاشون میرفتم با میخ و چکش های کوچک بازی میکردم
وقتی الوار های نراد روسی رو می‌آوردن...
الوار هایی که از چوب های نوعی کاج بدست میومد، و وارداتی بودند.
هنگام آره خوردن و داغ شدن دندان‌های اره بخاطر استهکاک دقیقا بوی این عطر متصاعد میشد
دوستان فرمودند که بوی گل و کهربا و... رو متوجه میشن اما من فقط یک رایحه رو متوجه میشم و همون بوی نراد در حال اره شدنه!
و چرا یک شرکت کانادایی تونسته چنین نازنینی خلق کنه؟
شاید خانم بوژه روزی در استان آلبرتا یا قسمت شرقی فرانسوی زبان کانادا درحال قدم زدن در طبیعت بود و به یک کارگاه چوب‌بری برمیخوره....
دود کنده‌ای نیم سوز در وسط کارگاه و چند مرد، با پیراهن پشمی و اره های بزرگ،
هر دونفر مشغول قطع یک درخت هستند، ابتدا یکی اره شش فوتی رو به سمت خودش میکشه، و بعد نفر مقابلش و سپس مشتی خاک‌اره شده در هوا معلق می‌شده و به بینی چوب‌بُر ها فرو میره و روی ریش و پیراهن پشمین شون میچسبه
دقیقا چنین بویی...!
و چقدر در فرهنگ کانادایی این چوب بر ها که بهشون تیمبر من TimberMan میگن معروف هستند.
(احتمالا همون آلبرتا، چون آلبرتا،نگین رشته کوه‌های راکیه!)
جالبه این عطر یک پسر عموی آمریکایی داره از شرکت خوشنام ایمیجنری آترز به نام memoirs of a trespasser
خاطرات متجاوز!!! - اینجا، مراد تجاوز به زمین و پارک های ملی و شکستن قوانین سازمان پارک‌ها و حیات وحشه-
اون عطر هم دقیقا چنین رایحه‌ای داره و حتی نت های بسیار مشترک
احتمالا جاش میِر هم زمانی یواشکی به پارک های ملی رفته و شاخه کاجی رو اره کرده تا آتشی راه بیاندازه و مارشمالو کباب کنه...
و اون رایحه تو ناخودآگاهش مونده
در توصیف و نقد خاطرات متجاوز(!) گفتند ترکیب اون اسانس ها تونسته چنین رایحه خاطره انگیزی رو تولید کنه و بنده حقیقتا باهاشون موافقم
گاهی ترکیب چند اسانس باهم منجر به تشکیل یک رایحه جدید تفکیک ناپذیر میشه که بعضاً خیلی هاشون با عناصر طبیعی همگون هستند

.
اگر به کارگاه های نجاری قدیمی برید، هنوز میتونید این بو رو لمس کنید
اگر اون بو رو لمس کنید، این عطر واضح ترین توصیف از برش چوب های کاجه،و اصلا نمی‌تونید تفکیک کنید
من خودم هرچه زور میزنم که روایح رو آنالیز کنم اصلا نمیتونم و با هربار بوییدن پیراهنم، یک خاطره کودکی و نوجوانی‌ام یادم میاد
شاید هم شامه ضعیف من توانایی تحلیل نداره
اما به هرحال جز حال خوب کن ترین عطر هایی هست که بوییدم.... هرچند پخش بو ماندگاری خوبی نداره

عنبر....!
همین و بس
شروعی که یادآور آب شور و پرترکیب دریای آزاده و کاملا نوید یک محصول دریایی رو داره، بعد از مدتی عنبر کم کم خودش رو نشون میده اما عنبر خالص نیست و مقداری رز که نیش تندی داره اما در خفا و
قرار گرفتن بر بستر مشک و رقیق شدن توسط آب دریا در اون مشخصه
و البته این مشخصه باعث شده مشک و عنبر به شیرینی بیش از حد نرسند و حتی بویایی من اصلا این محصول رو شیرین به حساب نمیاره.
هرچه که میگذره، رز محسوس تر اما کمرنگ‌تر و کم جون‌تر میشه اما هنوز عنبر خودی نشون میده و تنها توازن ترکیب در حال عوض شدنه.
در زمستان و هوای سرد اصلا نپوشید، حتی پاییز هم مناسب نیست از نظر من
بهار قبل از اینکه هوا گرم بشه-حدود بعد تعطیلات عید تا اواخر اردیبهشت - بهترین زمان استفاده شه
شب های خنک تابستان هم عالي، خصوصا اگر به مناطق ساحلی رفتید
اگر عاشق عنبر هستید، حتما تستی کنید چون تو دوران کمبود عنبر های طبیعی، کاملاً محصولات لذت بخشیه
عطری هست که خاص به نظر میرسه چون هم ترکیبات جالبی داره و هم کمتر بینی‌ای قبلا حسش کرده اما خب عالی نیست و اینطور نیست همه ازتون اسم عطرتون رو بپرسند،مثل اکثر محصولات دی پارما
روایحی جالب و نو و البته طبیعی
امروز هم که این نظر رو مینویسم قیمت 100 میل این محصول، 4.9 میلیون تومان هست

نکته ای جالب که ایکاروس عزیز سالیان قبل در مورد دباغی چرم و چرا اینکه محصولات دی پارما همیشه رایحه چرم آغشته به گل رز رو دارند
به صورت اتفاقی چشمم بهش خورد و خوندنش خالی از لطف نیست:
"دباغی چرم با مواد مختلفی انجام میشه. دباغی به این خاطر انجام میشه که پوست یک حیوان قابلیت استفاده به عنوان چرم در پوشاک رو داشته باشه. دباغی در واقع پوشاندن چرم با لایه ای از مواد مختلف هست که امکان نفوذ میکروب ها به چرم و از بین بردن بافتش رو کاهش میده. گرانترین چرم جهان چرمی هست که با رز دباغی شده باشه. تام فورد در کیف های closure خودش از چرم دباغی شده با رز استفاده کرده. برونلو کوچیلینی در برخی از کت هاش از همین چرم بهره میبره .
اکوا دی پارما از گران ترین چرم جهان برای ساختن روایح چرمی عطرهاش الهام میگیره. چرمی که بویی از رز رو درون خودش حمل میکنه."
احساس میکنم به همین دلیله که این محصول یک رایحه چرمی غالب+بوی گل رز در لفافه ارائه میده.

از بین لدر و عود...؟
بیشتر سلیقه است
در درای داون هم تا 80 درصد شباهت دارند
ظاهرا عطار زیاد تنوع به اسانس های محصول قبلی نداده و با کمی تنوع خواسته محصول جدید ارائه بده
عود محصول خوبیه اما اگر کسی ابتدا لدر رو تست کرده باشه مسلما لدر رو بهترین محصول خانواده استرانگر ویت یو انتخاب میکنه چون کاملا محسوسه که کار فاخریه
آقای ابوترابی هم که بالا فرمودند لدر رو انتخاب میکنند
خودم هم شخصا هیچکدوم! از باب سلیقه هیچکدوم برام راضی کننده نبودند هرچند پرفورمنس خوبشون رو نمیشه منکر شد و برام قابل تحسین بودند

من عطر رو برای تو چشم بقیه کردن نمی‌خرم، برای جذب جنس مخالف نمیپوشم و کاملا برای لذت بردن شخص خودم استفاده میکنم
اینکه که برای یک اسانس، تقریبا هم قیمت نسخه اصل پول دادم تنها به این دلیله که من رو یاد خاطرات خوش گذشته می‌اندازه و باعث لذت بردن شخص خودم میشه، اگر هم میتونستم برای یک نسخه قبل 2012 دوبرابر پول میدادم ولی پیدا نکردم

عناصر شیمیایی نا معلوم...؟
همین الان هم من به محصولاتی مثل کرید و تام فورد هم شک دارم که آیا اونطور میگن طبیعی هستند یا نه اونوقت نگران اسانس ها باشم... ؟
برای من اهمیتی نداره چون از آبی که مینوشیم تا غذایی که به زعم شما تو "معده وامونده" میره عامل مرگ خاموش هستند(چه ایرانی، تایلندی چه آمریکایی) پس اسانسی که برای من روز خوش میسازه رو نه تنها خطرناک بلکه شخصاً عامل امید به زندگی میدونم
.
.
کسی قصد فخر فروشی و اصرار به دیده‌شدن نداره، اونم با عطر 28 دلاری ریفرمولهِ لالیک، اگر قصد داشته باشم فخر فروشی کنم اینستا و عطرگرامم رو پر از عکس عطرهام میکنم و مثل عده‌ای متن خارجی هارو تو فرگرنتیکا ترجمه میکنم و به اسم ری‌ویو اینجا منتشر میکنم(بعضی ها هستند که اینجا اینکار رو میکنن و مدیریت بارها متذکر شدن و پاک کردند)
من نه عکسی آپلود میکنم و نه حتی نظر خاصی منتشر میکنم در تقریبا دوسال عضویتم و حدود چهارسال قبلش که صرفا مطالعه کننده بودم و حتی عضو نبودم
نظر من هم ری‌ویو نبوده و صرفا دو بیت شعر که اگر منتشر شده لابد بر خلاف قوانین نبوده که شما به سایت بابتش گله می‌کنید.

من کلا عطر اماراتی نمی‌خرم،
صرفا دوستان معرفی کردند(من هم اسمی آوردم شاید کسی تمایل داشت) من باتل الحمبرا رو هم دیدم اما حتی یک پاف اسپری هم نکردم
نظری هم در موردش ندارم، اما خب همونطور که دوست عصبی‌مون آقای احمدزاده فرمودند، اسانس ها و محصولات کپی،"شبیه" به محصول اصلی هستند و نمیتونند عیناً اون حسن عطر اصلی رو منتقل کنند.

سلام
اول اینکه از عطرافشان نخریدم
برای من 2017 و 2022 جفتشون ‌شبحی از لالیک قدیمی(قبل 2012) هستند،اما خب تجربه ثابت کرده هرچه قدیمی تر، با کیفیت تره
لالیک 2022 هنوز اون عطر قدیمی رو داره اما نهایت با ارفاق 5-6 ساعت اونم در فضای بسته و بالطبع تولیدات قبل‌تر، اندکی ماندگارتر و با پخش بهتر
راستش یکی از همکارانم، یکی از دوستانش واردکننده اسانس هست از چین و وقتی ازش خواستم نمونه‌ای برام بیاره، سمپلی رو آورد که من رو به یاد نمونه های قبل 2012 این محصول انداخت، خصوصا نت ثانویه این عطر که بوی خاطره هاست و رو لباس من یک روز ماندگار بود و بوییدنش تو این روزهای آلوده تهران که انگار حال و هوای دارک و مه آلود داره، لذتش رو برای من دو چندان کرد
نسخه های جدید این عطر رو نخریدم و تنها تست کردم و خب انگار بهش آب بستند!
من صد میل اسانس رو با تقریبا با صدهزار تومان اختلاف ارزان‌تر خریدم ولی خب با پخش و ماندگاری بسیار بهتر!
البته تعریف برند اماراتی الحمبرا رو هم شنیدم که کپی‌ای از این محصول با کیفیت قابل قبول داره که محصول رو دیدم، اما تست نکردم

درود خدمت دوستان
کسی تابحال تجربه استفاده از این عطر رو داشته؟
اخیراً تعریف محصولات ویزاری رو شنیدم و خیلی مشتاق به بررسی هستم، که خب البته تنوعی چندانی ازشون در عطرافشان موجود نیست
نکته دوم که برام سواله اسانس گل آفتابگردان هست که تا بحال تجربه عطری به این اسانس رو نداشتم
با توجه به کیفیت و قیمت و تعاریف احساس میکنم گزینه خوبی برای هدیه دادن باشه، بشرطی این که کسی بنده رو راهنمایی کنه!

آفاق را گردیده‌ام
مهر بتان ورزیده‌ام
بسیار خوبان دیده‌ام
اما "تو" چیز دیگری....
امروز که تست مجددی از این شاهکار کردم و مجدد سفارش دادم، این شعر برام تداعی شد
بعد از گذشت سالیان،بعد از اینهمه زخم ریفرموله، هنوز این جوهر سیاه حرف برای گفتن داره و برای من یکی هرگز عادی نمیشه.

5 میل دست ریز این کار رو تهیه کردم
ابتدا باید بگم اصلا اون چیزی که انتظار میکشیدم از اسپری نبود، البته منظورم متفاوت بودن هست
با توجه به اسانس ها انتظار یک کار گرم و نسبتا شیرین با کمی فضای دودی ناشی از عود بود که وقتی اسپری کردم کاری تیره و سنگین ناشی از جیر(که آقای افتخاریان اشاره کردند) با سنگینی اسطوخودوس به شامه رسید

این عطر اسانس های دیگری هم داره که اعلام نکردند
سایر توصیفات رو دوستان پایین تر گفتند و اما "عود"

ممکنه خیلی از دوستان متوجه عود نشن
حقیقت امر این هست که عود اونطور که آرمانی روش مانور میده در این کار محور اصلی نیست...
انواع عود از جزایر ژاپن تا سواحل مدیترانه با روش و گیاهان خاص ساخته میشن و عود یک اسم بسیار عام برای چوب های خوشیو در حال سوختنه
حتی عودی که مثلا با گیاه x در هند ساخته بشه با عودی که با همان گیاه تو چین و حتی یک اقلیم متفاوت تو خود همون هند، متفاوته
من به ذهنم رسیده که عودش ممکنه عود صندل قرمز و یا حتی خود صندل قرمز یک اسانس مجزا باشه، ممکن هم هست ترکیب اسطوخودوس با رایحه‌ای یا سایر روایح چنین ذهنیتی رو ایجاد کنه

به هر حال انتظار کاری عودی لااقل سر سوزنی شبیه به عود وود داشتم که اصلا اونطور نبود، یک مورد جالب هم این که وقتی درب بطری رو باز کردم بشدت رایحه ابتدایی برام آشنا بود، خیلی خیلی آشنا
هرچه به ذهنم فشار آوردم که سبقه این آشنایی به کجا برمیگرده نتونستم بفهم ولی برای من بسیار آشنا بود و رایحه‌ای نبود که بار اول بود به شامه‌ام میخوره

خرید....؟
کاملا دو دل هستم، با توجه به اسانس ها جذب این عطر شدم و خیال کردم با یک کار عودیِ غالبِ تقریبا ساده که کمی شیرینی داره سروکار دارم که اصلا اینطور نیست و پیچیدگی و سنگینی خاص خودش رو داره که خب این نکته مثبتی هست
نکته دیگه که تو ذوقم خورد رقیق بودن عجیب سمپل من بود، در کنار دست ریز هایی که داشتم تقریبا رقیق ترین عطر هست، بعد ده پاف هم یک و نیم میل از نمونه کم شد که در بین عطر های زمستانی که داشتم برام کمی عجیب بود، البته قبلا هم چنین موضوعی در یکی دوتا از خانواده آکوای آرمانی باهاش برخورد داشتم و زودتر تمام شدن عطر نسبت به سایر برندها
به هرحال با توجه به قیمت 130 دلاری کاملا ارزش خرید داره اگر خوشتون بیاد

اگر کلکسیونر هستید حتما این عطر رو تهیه کنید چون یک نسخه اکسکلسیو ادیشن هست و خیلی از جاهای دنیا به راحتی خاورمیانه یافت نمیشه، تا یک سال دیگه به احتمال بسیار زیاد ریفورموله یا توقف تولید میشه مثل برادر قبلی که سیسیل متون برای آرمانی از خانواده استرانگر ویت یو عطاری کرد یعنی لدر