عطر از شامه آماتور.
سلام به عزیزان.
اولین مواجه من با این بزرگوار ، پاییز پارسال بود که بویی عسلی،رزینی,کهربایی به همراه داشت
دومین تجربه من از همان مرجع ، که بویی خاکی و خس‌خس و حتی فندقی حس کردم.
تاثیر محیط بارونی تهران هم نمیشه انکار کرد و صدالبته تجربه بویایی من در این یکسال نیز.
فروشنده قیمت ۲۸ میداد،سپس من رو(علیرغم میلم) هدایت کردند سمت مشابه با قیمت ارزانتر.
خدای من، اثرکشی بود. عطری با یک‌ بوی‌تند و الکلی که اصلا هیچ شباهتی با الکساندریا نداشت به قیمت یک بیستم!

سلام به شما
من به عنوان کسی که ابتدا با عطرهای کپی و های‌کپی وارد دنیای عطر شد میگم، هیچ چیز به پای اصلش نمیرسه.
بعضی برندها هستند که پول گزافی صرفا بابت برندشون میگیرن و شرکت های کپی‌کار میتونن با فاکتور گرفتن اون هزینه، مصرف‌کننده رو اقناع کنند.
اما بسیاری از عطرها،همتایی نمیتوانند داشته باشند و شما نمیتونید با خریدن هر مشابه دیگری ،ادعا کنید که تجربه ی فلان عطر رو داشتید.
بلکه تجربه‌ی عطری رو دارید که صرفا جهت تشابه و ارزانتر بودن گرفتید.

سلام به دوستان و ایکاروس عزیز.
سپاسگزارم که این عطر رو از شامه حرفه‌ای خودتون بازگو کردید.
مقایسه تجربه شما با تجربه من، نوعی ترجمه خوانی برای من به همراه داشت.
یعنی، با خوانش نظر شما،پی بردم که کجا و چرا بوی شیرین و شهدی حس کردم.
امیدوار هستم دوستان فرصت تجربه این بوهای {مع‌الاسف}گران را داشته باشند.
سپاسگزارم از عطرافشان که سمپل این عطر رو فراهم کرد.

عطر از شامه آماتور.
سمپل رو از عطرافشان عزیز گرفتم، پس از چند بار اسپری، تصمیم گرفتم نظرم رو بگم.
محض اسپری،بوی نارنگی فاسد شده حس کردم.سپس کمی کهربا(که اصلا هم سنگین نیست)قاطی شد.

ضمیمه: کار های امواج آرام آرام در رگهایت جاری میشوند.

عطر از شامه آماتور؛
این عطر،آرامشی بود که به قیمت انزوا حاصل میشد.
دیوانگی با مناسبات زمانی تناسب دارد؟بله.
چون زمان بیانگرٍ ترتیب است و ترتیب بیانگر کیفیت فعل.
اما هر عدم تناسبی، دیوانگی هست؟ خیر، بایدمثالی بررسی کرد.
مثلا، اسپری این عطر در گرمای تابستان دیوانگیست؟ قضاوت با شما.
مرتبه اول، در ظهر یک پاف از سمپل به پوست زدم، گفتم خدای من چه کاری بود،فورا شستم.
همچنان بو حس میکردم. بعد روزها ارام آرام در سمپل رو باز میکردم و با احتیاط بو میکردم.
امشب که خنک شده،اسپری کردم.
اجازه دادم انفجار بخوابد ، تحمل سخت و شومی بود؛تنهامیل قوی‌تر سبب این تحمل شد. میل به کشف ادامه‌ش.
به طور شگفت‌انگیزی بوی ملایم و شیرین و خامه‌ای،مثل شهد، احساس کردم.
کمی بوی پلاستیک اسباب‌بازی یا پاک‌کن هم درونش حس کردم.
چوب مرطوب،اندکی دود.
این عطر،آرامشی بود که به قیمت انزوا حاصل میشد.

عطر از شامّه آماتور؛
شیشه شفاف هست، رایحه هم همینطور؟قرابتی بین صبح و پرفورمنس وجود دارد؟
ذهن الگوساز، وجود فی‌نفسه را نفی میکند یا اثبات؟
پورانوم ل‌متا،به شدت ارزنده و باکیفیت نسبت به قیمت.
زنجبیل برخلاف تصورم،هارش و کوبنده نیست. اصلا زنجبیل به نظر نمیرسه،فقط‌گرمای اون به عاریت گرفته شده.
بوی صابونی و اسطوخدوس بسیار حال خوب کن. خیلی کم سبز و چوبی میشه.
عطری هست که قراره لحظه‌ی اسپری رو برای شما صبح(matin) کنه،ولو در واپسین ساعات نیمه شب زده بشه.
کمی لیمو و نعنا هم در پس زمینه مشاهده میشه.

ابتدا بوی پوست حیوان و کمی چربی حس میکنم. انگار پلنگ مذکور لای علفزار شما رو نظاره می‌کنه.
ترکیب گرم و خوش‌بو.
کمی هل هم وسط‌ کار اضافه میشه و در انتها با بوی دلنشین زعفرون مواجه میشیم.

عطر از شامّه مبتدی;
تراژدی آو لرد ژرج.
سبز،مشروبی،کهربایی؛ باید زمان داد. از عطرهاییست که به مرور زمان درونش مستحیل میشی.
اکورد سبزش کمی برام شباهت داشت با مجدا بکالی موجدا ابسکیو

عطر از شامّه آماتور؛
بوی غالب سیب و تم آب رو دریافت میکنم. کمی کدر هست.
انگار سیب زردی به دو نیم تقسیم میشه و کنار کمی ماسه‌ی گل شده قرار داده میشه تا کمی اکسید بشه.
با کیفیت هست اما فعلا مورد علاقه من نیست.