نه جناب bane مشکل کیفیتی که نداره هیچ از هیچ دیزاینر ۲_۳ تومنی هم کم ندارن.
من مدلای
absolute by elite gentleman
Premier lux oud
Tta celebrate
Segno sucsess
Black suede dark
و black suede intense
رو خریدم و واقعا یکی از یکی بهتر و باکیفیت تر بودن.

والا من قبلا از سایت al..land میخریدم که مستقیما از ترکیه خرید میکرد و قیمتاش خیلی خوب بود ولی فعلا جمع کرده. البته این دوسایت هم مطمئن هستن. البته سایت av...ir موجودی انبار داره و قیمتش هم بهتره به نظرم هرچند تنوعش فعلا کمه ولی شاید با پیشنهاد خریدارها به مرور تنوعش بیشتر شه.

ممنون سرکار خانم paris1

حتما تست میکنم. من قبل از این از اوریفلیم کارای sensual jasmin و petal quartz و miss giordan essenza gold رو هم گرفته بودم که انصافا هر سه کار عالی بودن

سلام خانم شقایق

من از زنونه های اوون این کارا رو بهتر از بقیه دیدم:

Avon incandessence lotus( فضایی مشابه شنل تاندر)

Avon far away glamour ( فضایی مشابه بلک اوپیوم)

Avon far away royale( فضایی شبیه جیونچی له اینتردیت)
Avon surreal utopia( فضایی شبیه گودگرل)

Avon rare flowers narcissus( فضایی شبیه مارلی ملیورا)
Avon tta celebrate ( فضایی مشابه امواج رفلکشن زنانه

چن تا کار خوب دیگه شم به نظر من avon tta love و avon luck for her و avon incandessence enjoy هستن که البته من ندیدمشون ولی حدودای ۳۰۰ قابل تهیه ان.
اوریفلیم رو از سایت che..azin خریدم که جاهای دیگه هم البته موجوده.

سلام جناب محسن

والا تو خریدایی که من از این فروشگاه داشتم یه سری محصولات رو میگفتن خودمون داریم که تو بین اونایی که برا من فرستادن مشکلی نبود.
اما یه سری رو میگفتن خودمون نداریم و از یه کلکسیونر تهیه میکنیم که تو اونا من چن مورد مشکل دار دیدم. البته خودشون ادم جاافتاده ای هستن و حس میکنم بعضی از این عطرایی که میگفتن از کلکسیونر تهیه میکنم رو ظاهرا دقیق نمیشناختن.

سلام و عرض ادب خانم میرزایی

بله و متاسفانه داستان اونجا تاسف بارتر میشه که بعضی وقتا تو انتخابای خیلی مهم زندگی ما خشم و احساس گرایی صرف مانع از اگاهی و تعقل میشه.
یه جا یه برنامه میدیدم از دکتر مکری که توضیح میداد در مورد تاثیر خشم و احساسات بر نحوه قضاوت هیات منصفه تحقیق روانشناسی خیلی جالبی شده بود.
خلاصه نتیجه به این شکل بود که در اکثر مواقع چنین نیست که هیات منصفه تحقیق مفصلی بکنه و اگاهانه مجرمی رو محکوم کنه یاتبرئه کنه. بلکه یافته ها نشون میداد که اگه هیات منصفه نسبت به مجرمی احساس خشم داشته باشه در بسیاری مواقع دیگه چندان دنبال چند و چون قضیه نمیره و رای به محکومیت میده و بالعکس اگه همچین احساسی نداشته باشه تمام تلاشش رو میکنه تا با تحقیقات و..مجرم رو تبرئه کنه.
من فک میکنم داستان تاثیر خشم و احساس تو خیلی از تصمیمات اساسی زندگی ما هم همینه و در واقع خشم و تعصب خیلی جاها مانع میشه که اصلا ما به سایر گزینه های موجود هم فکر کنیم.
تاسف بارتر اینکه در اکثر موارد این احساسات رو دیگران و رسانه ها و..در ما ایجاد میکنن و مخصوصا این جهت دادن به احساسات و خشم و.. ما رو فک میکنم هدف اصلی خیلی از رسانه های امروزه و درواقع بی انکه متوجه باشیم سرنوشت ما رو تو خیلی از موارد رسانه تعیین میکنه.

سلام مهندس جان.
والا مدتیه دیگه دل و دماغ عطر خریدن برا خودمو ندارم.
ولی این هفته دوسه تا عطر زنونه خیلی خوش قیمت و باکیفیت خریدم که شاید برای دوستان هم جالب باشه.

از برند اوریفلیم مدل amber elixir mystery و قیمت ۳۵۰ که واقعا شگفت زده م کرد
از بورلی هیلز م polo club sport8 pour femme به قیمت حدود ۳۰۰ که بوی بهشت میده
و از اوون مدل incandessence lotus که شباهت به چنل اوتندر داره.

باربری، من و محمود

سالهای اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد اونقدر برای من پر ماجرا بود که واقعا اگه امکانش بود میشد ازش یه سریال در حد درچشم باد ساخت و روزی نیست که باربری رو بزنم و به اون سالا نرم.
محور اکثر این ماجراجویی ها محمود بود. محمود نزدیک ترین و عجیب ترین دوست من بود.
از طرف مادری از خونواده ی سادات و نسبتا مذهبی بود و شجره ای داشت برای خودش و کتابای خطی از اجدادش داشت.و طایفه پدریش اما یه ویژگی تاریخی داشتن و اون اینکه نسل اندر نسل با حکومت های زمان خودشون به نوعی ضدیت و درگیری داشتن.
محمود تو شعر خیلی مهارت داشت. از حافظ و خیام و شاهنامه گرفته تا شهریار و سهراب و مشیری و حتی کارو! کمتر شعری بود که نخونده باشه. والبته این تنها هنرش نبود و واقعا استعدادای عجیبی داشت. از کمربند سیاه کنگ فو و کیک بوکسینگ تا خطاطی و ..
سالای کنکور بود و هردومون اینقدی به استعدادمون مطمئن بودیم که دغدغه قبولی دانشگاه نداشتیم. محمود هرشب موضوعی برای بحث داشت و الحق به نسبت سن و موقعیتش عجیب اطلاعاتی داشت.
تا اینکه یه شب یه اتفاق همه چی رو زیر و رو کرد.ظاهرا یه شب که پلیسای لباس شخصی اومده بودن دنبال سارقای مسلح داداش بزرگ محمود که ادم داش مشتی و بامرامی هم بود رو اشتباهی گرفته بودن و بعد از چن تا ایست و.. به سمتش تیراندازی کرده بودن و..همون شب فرهاد به همین راحتی کشته شده بود!
برای من باور کردنی نبود که ادمی که تا دیشب باهاش از شعر و عشق صحبت میکردیم امروز به خاک سیاه نشسته.
چند وقتی گذشت و هفته و چهلم و..اما محمود ذره ای اروم نشده بود و مثل ما زخم خورده فقط میخواست انتقام بگیره.
هرشب که میرفتم ببینمش چن تا ادم عجیب و غریب که یه جای سالم رو صورت و بدنشون نبود دورشو گرفته بودن و معلوم بود که از برنامه انتقام صحبت میکنن. بیچاره مادرش هم این وسط تنها امیدش به من بود که شاید بتونم ارومش کنم و از این فکر منصرفش کنم.

ولی فایده نداشت.تا حرف به اینجا میرسید که افسر پلیس عمدی شلیک نکرده و اشتباهی گرفته محمود اتیش میگرفت و میگفت اگه برا این حرفا اومدی برگرد. تفنگای عجیب و غریبی خریده بود. کلت به شکل خودنویس! قناسه! و..
یه روز طبق معمول رفتم در خونه شون که دیدم موتورش رو سوار شده و گفت بشین بریم. سوال نکردم که کجا و رفت و ازشهر بیرون رفت. و زد به خاکی و رفت تا پای یه کوه و یه جایی که دیگه ادم رو نبود موتور رو زد کنار.
یه کم بالاتر چشمم به یه غار افتاد . محمود اومده بود سراغ حسن دشته ای! که تا اون روز ۷ نفر رو کشته بود. میخواست ۵ ملیون بده تا حسن دشته ای انتقام داداششو بگیره!
حسن دشته ای قول موافق داده بود و البته پول هم نخواسته بود! ولی قبل از این که به قولش عمل کنه بابت هشتمین قتلش تویه درگیری با پلیس کشته شد.

محمود اما اروم و قرار نداشت و بالاخره خودش دست به کار شد و هرجوری بود ادرس اون پلیسی که تا حالا هفت تاشهر عوض کرده بود رو تو کرمان پیدا کرده بود و یه شبی رفته بود تو خونه ش و اسلحه رو گذاشته بود رو شقیقه ش! اما وقتی التماس زن و بچه ش رو دیده بود بخشیده بود و اومده بود بیرون و تمام!
چند سالی گذشت و حالا دیگه محمود اون ادم قبلی نبود.درویش شده بود و تسلیم بود. و البته درگیر اعتیاد..
هرچند تعالیم دراویش و تسلیم و رضا ظاهرا محمود رو اروم کرده بود اما حالا دیگه محمود رسما یه شمن شده بود.
اساطیر شاهنامه و تاریخ کیانی رو به اسامی پیامبران و ادیان مختلف گره میزد.ادم و کیومرث، سلیمان و جمشید، ابراهیم و سیاوش،یعقوب و فریدون و...
محمود کتب مذهبی ایران باستان رو زیر ورو کرده بود. از زرتشت و مانی گرفته تا جاماسپ و.. از ستاره شناسی تا تعبیر خواب.
اما اونچه از محمود یه شمن واقعی ساخته بود ارتباطی بود که محمود با اساطیر این ادیان باستانی برقرار کرده بود.
حالا دیگه موضوعی نیست که محمود بر اساس این اساطیر تفسیرش نکنه. خدای من تمثیل امشاسپندان (ایزدان زرتشتی ) توی کوه و صور فلکی و ارتباطش با اساطیر هند و یونان و... تاثیر اینا تو هر روز و هر هفته ادمی و..
حالا دیگه محمود یه شمن تمام عیاره که شبگرد کوه و بیابونه.به قول یونگ مرزی بین ناخوداگاه فردیش و ناخوداگاه جمعی و اساطیری نمیبنه و هرکسی که ذره ای با ایین خودش زاویه داشته باشه رو گمراه و نااگاه میدونه... کی باورش میشه که این همون محمود بود که روزگاری شمع شب افروز هر محفلی بود..ای داد و بیداد..

در مورد این کار اضافه کنم که پخش و موندگاریش تو فصل سرد مناسبه و شباهت خیلی خوبی به عود وود داره.

سلام جناب یعقوبی.

روژا داو فتیش و پیور دیستنس ام هردو کار یک عطار هستن و در واقع هردو دوروی یک سکه ان و این کار هم مشابه تام روژا داو فتیش هست.
البته یه عطر خیلی خوش قیمت هم تو فضای داو فتیش هست از برند پولو بورلی هیلز به نام tour که حدودای ۱.۶۰۰ قیمتشه و پخش و موندگاری خیلی خوبی هم داره و به نسبت قیمت به نظرم بهترین جایگزین روژا داو هست.