ANTONIO PUIG - Agua Brava

بین این و ناتیکا وویاژ کدوم رایحه بهتری داره؟

سلام دوستان..تنهاچیزی که میتونم بگم ..اگه حتی ته بویی از اون ادکلن قدیم که من میپوشیدم بوی مست کننده کاج ..حس رویای مخملی ..پس ارزشش روداره...

اولین بار که از عطر استفاده کردم سال ۱۳۷۷ بود یک شیشه کوچک ۲۰ یا ۲۵ میلی گرمی که به مبلغ ۲۷۰ تک تومانی خریدم به رایحه بی نظیر که تا امروز که دوباره تونستم از شما این عطر رو تهیه کنم در ذهن من باقی مونده بود یادمه ۱۷ ساله بودم که این عطر رو خریدم و اینقدر بوی اون رو دوست داشتم که پس از اینکه تمام شد تا مدتها شیشه خالی اونو نگه داشته بودم و هر از گاهی بو میکردم تو سالهای گذشته خیلی دنبال این عطر بودم که پیدا نمی‌کردم هیچ ادکلن و عطری رایحه اش برام تداعی کننده aqua brava نبود حتی زمانی که از شما این عطر رو خریدم حقیقتا فکر نمی‌کردم که دوباره اون رایحه قدیمی رو استشمام کنم ولی زمانی که بدستم رسید و شیشه رو باز کردم دوباره به ۲۵ سال قبل برگشتم .
بی نهایت از شما سپاسگزارم بابت حال خوبی که برام ساختید
سپاس فراوان

با سپاس از عطرافشان عزیز ...بطری۲۰۰میل اینکار امروز دستم رسید زمان و نحوه ارسال و بسته بندی همه چی عالی

فکر کنید تو دهه 60 هستید و نزدیک های عیده! خان دایی یا عمو جان بعد از مدتا از سفر برگشته و اومده بهتون سر بزنه.. اولین بوی که حس میکنید آکوا براوا هستش! دقیقا آشنای من با این عطر به همین شکل بود.. من تخصصی تو اینکه بیام نت هارو شرح بدم ندارم فقط یک چیز میتونم بگم یه عطر اولد اسکول به تمام معنا که بوی ایام قدیم رو میده.

500 میل که نوشتین صحیحه؟

Irro عزیز این عطر و میخوام تهیه کنم . میخوام بدونم تجربه از این عطر اگر داشتی در صورت امکان اعلام کن ....ضمنا از لاین دراکار کدام کارش رو اگر داشتی ارزش خرید داره ؟؟؟؟با سپاس

وقت بخیر جناب ارژنگ در مورد این عطر در صورت امکان توضیح بیشتر میدی ؟؟؟؟ با سپاس

فراموش می‌شوی، مانندِ مرگِ یک پرنده
مانند یک کنیسه‌ی متروک، مثل عشقِ یک رهگذر
آدمیزاد باشی یا متن، فراموش می‌شوی
گویی که هرگز نبوده‌ای...!

آگوا براوا تفهیمی است برای رایحه‌ی گیاهی خزه‌ای و تشریحی از چوب‌های خشک که اسطوخودوس را در جانِ مرکبات تزریق می‌کند و بروزی میخک گون را تحویلِ شامه‌ی بی‌خیالِ شما می‌دهد. سبز وُ تیره با حسی شبیه به قدم زدن در جنگل‌های بلوط وُ کاج وَ چسباندنِ صورت به تکه سنگی پیر که خزه‌هایی جوان تنها دوستانش هستند. بوکشیدنِ تنه‌ی یک درختِ کهن‌سال. عطرِ تا آخرین قطره مَرد ماندن. با این که مفاهیم تیره و کلاسیک در سر دارد ولی برای من همیشه شاد بود. اما؛ دیگر؛ نیست! به‌راستی آدمیزاد جاندار شگفت‌انگیزی است. کسی می‌گفت انسان تا زمانی که در یادِ دیگران باقی بماند زنده است. مرگ یعنی فراموش شدن. دروغ می‌گفت. مرگ یعنی نفس نکشیدن! روسِندو ماتِئو در ماگمای آدمخوارِ نیستی ذوب شد. عزیزانم عمرتان طولانی و روانتان آباد. اما؛ روسندو به‌حدی خسته بود که مُرد! و خلائی حزین در سینه‌ی من ایجاد شد توگویی بخش کوچکی از نوجوانی‌هایم را باد با خود بُرد. آرایشگاه چوبیِ عجیبی که با پدربزرگ می‌رفتم و باتل بیگانه‌ی سبزرنگی که برروی میز رها شده بود... امروز پدربزرگ نیست. آرایشگاه نیست. از آن خاطره فقط این عطر باقی مانده بود. این هم دیگر ازنظرمن نیست... چه کوله‌پشتیِ عمیقی است بردوشِ ما. چقدر نیستن در آن جا می‌گیرد! دوره‌ی غریب و نفس‌گیری است. بی‌شمار ازدست می‌دهیم و بسیار کم به‌دست می‌آوریم. باشد بیشتر یکدیگر را تماشا کنیم. باشد... هیچ. فقط این‌که روسندو انقدر نفس نکشید تا مُرد!

ممنون از عطر افشان که ۲۰۰ میل این کار زیبا رو تخفیف ویژه کرد، با اینکه یه ۱۰۰ میل دارم نتونستم مقاومت کنم و با کمال میل سفارش دادم.
به نظرم از خیلی از عطرهای گرون قیمتی که کلی روشون تبلیغ و سر و صدا هست بهتره