عطرافشان اولین و بزرگترین مرجع تخصصی عطر و ادکلن در ایران

این موضوع که عطر و سایر چیزهای لوکس کارکرد اجتماعیشون چی هست، در مبحثی تحت عنوان منزلت اجتماعی Social Status بررسی شده. برای مثال کتاب "اضطراب منزلت" (Status Anxiety) از آلن دوباتن به خوبی به این موضوع پرداخته.
برای مثال، ساعتهای لوکس رو در نظر بگیرید: ساعتهای سوئیسی بعضا دستساز، با کلی عقربه کرونومتر و تاریخ نگار و عمق سنج و بعضی با تکه های جواهر و ... در حالی که اکثرشون هیچ کارکردی فراتر از یک ساعت ارزون قیمت اما دقیق ژاپنی ، مثلا کاسیو، ندارن. بخصوص امروزه که با وجود گوشیهای موبایل کمتر کسی برای فهمیدن ساعت به ساعت مچی اش نگاه میکنه.
اما دلیل اینکه مردم اینقدر هزینه میکنن تا یه ساعت لوکس دستشون کنن چیه؟ سیگنالینگ. اغلب افراد این ساعت رو دستشون میکنن تا یک سیگنال باشه برای نشون دادن جایگاه اجتماعیشون (که امروزه توسط اکثریت افراد بر حسب میزان ثروت مادیشون سنجیده میشه) و میخوان به دیگران بطور غیرمستقیم بگن: ببین من چقدر پول دارم که میتونم برای یک چیز غیرضروری مثل ساعت اینقدر خرج کنم دیگه شما حساب بقیه چیزها رو از روی همین ساعت من بکن!" .
عطر لاکچری هم در همین مقوله میگنجه. اغلب برای افراد مهمه که عطرشون رایحه ای داشته باشه که گرون قیمت به نظر برسه و برای این منظور، نباید بویی باشه که اکثریت جامعه اون بو رو بدن، چون در اونصورت دیگه بوی عطرشون اونها رو از اکثریت جامعه متمایز نمیکنه. بدیهی هست که چنین افرادی اگه مثلا بدونن که یک شرکت چینی ساعتی رو با قیمت یک دهم ساعت اصلی تولید کرده که فقط با بررسی خیلی دقیق از نزدیک میشه فرقش رو با ساعت اصلی تشخیص داد، و اکثریت افراد جامعه دارن اون کپیه رو میخرن و میپوشن، حس بدی پیدا میکنن.
البته منظور من این نیست که بخوام بگم عطرای کپی همشون مثل نسخه های اصلی هستن. اما برای اکثریت جامعه که آشنایی چندانی با دنیای عطر ندارن، ممکنه کپی باکارات رژ فراگرانس ورلد همون رایحه باکارت رژ اصلی رو داشته باشه. همونطور که مثلا یک نوآموز پیانو، ممکنه فکر کنه که مهارت معلم پیانوش و کیفیت سازش در نواختن قطعه Nocturne in C-Sharp Minor از شوپن، همونی هست که مثلا Wladyslaw Szpilman اجرا کرده.

شاهين جان تو رو خدا پیرترمون نکن🤣. آقا من سه سال دیگه باس پر کنم چهل سالم بشه، ولی خب پراسپکت خوبی داره چهل سالگی چون بچه های ممد علی خان تو چل سالگی عقل رِس میشن. گفتی کاست و داغ دلم رو تازه کردی. من حتی دلم برای اون وقتایی که با خودکار ور می رفتیم با کاست که اون تِیپ در اومده توسط ضبط صوت رو فیکس کنیم هم تنگ میشه گاهی. امان از چیزای نوستالژیک‌. اما خب در دنیایی که خود انسان هم در شرف بی ربط شدن هست احساسات نوستالژیک کم کم جاشون رو به ترسهای اگزیستانسیالیستی میدن. البته جای نگرانی نیست. اینا همه ش واسه کشورای پیشرفته ست. اینجا کمی اجاره خوری کنیم و کمی بیشتر دلالی و کمی هم پروژه های فیک انسان دوستانه راه بندازیم خیلی هم بی ربط (irrelevant) نميشيم. بلکه بیشتر و بیشتر میریم به سمت قله، بیشتر و بیشتر به چشم میایم و به اِلیت شدن میل می کنیم و ممکنه مماس هم بشیم بهش.

سلام پرنیان جان
برخلاف میل باطنیم که نمیخاستم جواب به کسی بدم
از اونجا که میدونم اهل تفکر هستی
چند خطی رو برات مینویسم دوست عزیزم.

کاش فقط قصه عطر شبیه هوای سمی بود !

عطرهای فیک رو وقتی دوستان میزنن به پوست گردن صورت دست و پا واکنش انافیلاکسی در دسته ایی از افراد میتونه بده از خفیف تا شدید ( که حتی منجر به مرگ هم میتونه بشه.

بحث هویت اما و بحث جامعه شناسی که مطرح کردی ؛ من حس نمیکنم راجب عطر صدق کنه .
یه فرد باکلاس با زدن عطر دیویدف هم با کلاسه
اتفاقا بوی عطر دیویدف وقتی از اون به مشام برسه تبدیل به یه بوی لاکچری در ذهن مخاطبینش میشه …
چون این عطر نیست که به ادما هویت میده!
این ادمه که تصویری که از خودش در ذهن مخاطبینش داره با عطر تشدید میشه.
🥰🤗

کسی از فیک فروشی دفاع نکرد
بحث عطرهای مشابه قانونی و بهداشتیه
همین عطرهایی که تو خوده سایت عطرافشان بفروش میرسه
چرا به عطرافشان ایراد نمیگیرید؟
اما به معرفی این عطرها توسط بعضی دوستان ایراد میگیرید!!!

ارژنگ جان عزیزم که نمی دونم چرا بسیار دوستت می دارم اصلا بحث شخصی نبود واقعا. دوست عزیزمون عیسی بحث قشنگی رو مطرح کرد و این بحث هر چند در ظاهر کمی رادیکال به نظر میرسه واقعا عمق داره. ببینید ما توی پستانداران hierarchy داريم،حتی در پرندگان، اصطلاح pecking order از همون سلسه مراتب اومده. خب کاملا طبیعی هست که در انسان که گونه ای پستاندار هست هم این سلسله مراتب ها وحود داره. ما برای اینکه مطمئن شیم، به جایگاهی که در طبقه خاص اجتماعی مون داریم، یه سری gesture بايد داشته باشيم، یه سری استایل یه چیزی که این سلسله مراتب رو به یاد خودمون و سایرین بیاره. ایشون به زعم من حرفش این بود و نه چیزی فرای اون. حامعه classless كه رویای یه سری چپگرا بود و شاید باشه از لحاظ بیولوژیکی غیرممکنه. می دونم کمی ممکنه برخورنده و ناراحت کننده باشه، اما ما خوشمون نمیاد جایگاه مون رو دو دستی بدیم به یکی که پایین pecking order هست. اون آدم بايد فيتنس ما رو داشته باشه و اگه ميونبرى زده باشه واسه رسیدن و یا فیک کردن فيتنسى كه ژنهاى ما و محيط ما به ما دادن در طول سالیان، یه ذره سخته پذیرشش. در تکامل سیگنالهای واقعی خرح دارن، یک شیر برای غرش واقعی که تولید می کنه نیاز با body cavity بزرگ داره كه اون صدا رو تولید کنه، یک موش نمی تونه به صورت طبیعی اون غرش رو تولید کنه. اما همون موش با تکنولوژی موفق میشه سیگنالی فیک و در همون حد و حدود رو تولید کنه. طبیعی نیست که عده ای بخوان برن سراغ سیگنال فیک؟ و بدون خرج؟ (دوستان بحث موش و شیر رو سمبلیک نبینید، کاملا بیولوژیکی ببینید). در پایان اینکه من به هیچ وجه فکر نمی کنم کسی حتی ذره ای منظور بدی داشته ارژنگ عزیز، من جمله شخص خودم.

روی دستم تستش کردم و بعد از یک ساعت اومدم پای کامپیوتر و شروع کردم به بررسی نت هاش.خیلی جا خوردم چون هیچ اثری از ادویه جات توی نت ها نبود؛درحالی که به نظرم شروع،ادامه و پایان اسپایسی ای داره چون میشه گفت تقریبا رایحه ی خطی ای داره.یک حس ادویه ای با میخک،هل،دارچین و زنجبیل که کاملا برای من تداعی کننده ی چای ماسالا بود.درکنارش اون حس صابونی طور که از آلدهید ها نشات میگیره و البته گل یاس که نقش جذابی توی رایحه داره.در کل باب سلیقه ی من بود و دوستش داشتم اما همونطور که گفتم رایحه خطی هست و خیلی انتظار تغییر نداشته باشید.ماندگاری تقریبا 8 ساعته روی پوستم داشت به علاوه ی پخش مناسب.اما نکته ای که جذابش میکنه تشابه اش به شنل شماره 5 هست با قیمتی بسیااار مناسب.تستش خالی از لطف نیست.

پ ن :این تعابیر که مثلا رایحه شبیه چای ماسالا هست؛صرفا یک برداشت شخصی از عطره و معیاری برای این که شما پیش خودتون بگید من از این بو خوشم میاد یا برعکسش نیست.مجموعا خواستم تشبیهی نزدیک داشته باشم.

مخلص

باید بگم خدمتتون که اصلا توی عطر شما نمیتونید بگید این عطر رو فقط برای خانم ها هستش مخصوصا برای عطر های یونیسکس اکثر افرادی که مشخصا عطر باز هستند و ازش سر در میارند قبول دارن که هر مردی میتونه عطر زنانه و هر زنی میتونه عطر مردانه بزنه و هیچ اشکالی درش نیست مگر اینکه عطری مثل کوکومادمازل از برند شنل باشه و اینکه باید اضافه کنم که شما بعد ۱ ساعت دیگر بوی عطر خودتون رو تحساس نمیکنید و به همین دلیل برای شخص مشکلی ندارد که بخواد با بوش درگیر بگه و باید بگم اون بوی میوه‌ای قوی که احساس میکنید کاملا از رایحه وانیل و نت اولیه عطر هست و نت میانی در نت های پایه و اولیه پخش شده و در باره مکان عطر زدن هم باید بگم قاعده درست عطر زدن بر روی لباس هست نه بر روی پوست به دلیل اینکه ماندگاری کمتری میگیرد (مگر در شرایط خواصی مثل زدن کمی وازلین به پوست ) و باعث آسیب به پوست میشه و باید بگم این عطر اصلا برای تابستان پیشنهاد نمیشه و مشخصا مشکل از رایحه شیرینش نمیتونه باشه و به خاطر گرم بودنش در تابستان پیشنهاد نمیشه و برای تابستان عطر هایی مثل تامفورد پورتوفینو بهتر هستش و این عطر برای فصولی هست که هوای کمی سرد داشته باشد....

با احترام و عرض ادب
بانوی فرهیخته و ارجمند سرکار خانم پرنیان بزرگوار از مهر و عنایت شما و رهنمودهای موثر و تامل برانگیز شما سپاسگزارم. ابتدا عرض کنم که شما از نیکان روزگار هستین و من به حسن نیت و سجایای اخلاقی بایسته و شایسته شما ایمان دارم و نیازی به توضیح از طرف سرکار عالی مبنی بر عدم بکار بردن واژه ی دکتر نسبت به من نبود و همچنین به تمام عزیزان این محفل هم ایمان دارم در رفتار شایسته ی آنها.....
بله واقعا با مدرنیزه شدن زندگی و شیفت کردن آن به حالت ماشینی، دیگه رفته رفته حداقل برای افرادی مثل ما که نزدیک به چهل سالمون هست، دلتنگی برای استفاده ی ابزارهای قدیمی بیشتر و بیشتر خواهد بود چراکه من خودم بعضی وقتا از موسیقی ها یا ترانه هایی که در نوار کاست ضبط شده اند رو گوشنوازی میکنم در یک ضبط صوت قدیمی سونی با همان صدای بیس دلنشین که واقعا برام بسیار لذت بخش تر از سیستم‌های صوتی قدرتمند امروزی هست.... یا حس لذت بخش تماشای فیلم های قدیمی در نوار ویدیویی با همان کابل سه فیش در تلویزیون های قدیمی لامپ تصویری.... در مورد عطرها هم از نظر من همین مورد صادق هست که عطرهای قدیمی تر صرف نظر از ماندگاری و پراکنش، حس لذت بخش تری نسبت به عطرهای امروزی و مدرن تداعی می‌کنند. که البته این امر بسیار تحت تأثیر فاکتورهای محیطی بخصوص خاطرات روزهای گذشته چه تلخ و چه شیرین می‌باشد. خاطراتی که در آن روزگار، هیچ چیز نداشتیم و همه چیز داشتیم.... خاطراتی از نگاه روزانه از پشت ویترین لوازم تحریر فروشی نزدیک به مدرسه به یه روان نویس یا خودنویس یا مداد تراش گوی مانند که داخلش مایع بود و وقتی تکون می‌دادیم برف داخلش پخش می‌شد..... اما امروز شاید بتوانیم روان نویس یا خودنویس های میلیون قیمتی بخریم ولی هرگز آن روان نویس یا خودنویس پشت ویترین لوازم تحریر فروشی زمان مدرسه نخواهد بود که شاید قیمتی هم نداشت اما برای پول توو جیبی ما بسیار گران بود که هرگز نشد آن را خرید کنیم و اون روان نویس سالهای سال پشت ویترین تحریر فروشی خاک خورد و کسی آن را نخرید و من با نگاه روزانه بهش با هر خاک بیشتر روی آن، بزرگتر و بزرگتر شدم و اون روان نویس پیرتر و پیرتر شد.....
حیف که روزهای خوبو بی صدا سوزوندیم..... کاش در همان بازی های کودکانه جا میموندیم.....
سپاس از همراهی و همدلی شما بانوی محترم......

با سلام مجدد خدمت دوستان جهت اتمام این بحث.
بنده فقط نظر خودم رو گفتم و هیچگاه جسارت نکردم و نگفتم فلان عطر را بزنید یا نزنید.و صرفا ارزیابی خودم از دو نوع عطر اوریجینال و کپی را بیان کردم.و در پی آن مجددا جهت رفع هرگونه ابهامی تمامی گفته های خود را پس گرفته و پوزش خواستم.دیگر اینکه جهت تنویر افکار عمومی اینجانب فارغ التحصیل دانشکده دولتی شهید بهشتی هستم و بخاطر نداشتن پول جهت پرداخت هزینه دانشگاه آزاد که قبول شده بودم مجبور شدم بروم سربازی و پس از بازگشت دوباره خواندم و در دانشگاه دولتی پذیرفته شدم.آخرین پولی که تحت عنوان پول تو جیبی از پدرم گرفتم هنگام رفتن به سربازی بود و از آن زمان تاکنون از احدی پول نگرفتم و روی پای خود ایستادم.واقعا برای من جای تعجب بود که فقط صرف اظهار نظر در مورد یک مقوله عطری پای شرایط مالی افراد وسط کشیده بشه که به ناچار مجبور به توضیح دادن شدم که واقعا دوست نداشتم ولی ناچار بودم.به هر حال ....از دوستان عزیز تقاضا دارم در همینجا این بحث را با گفته ها و نگفته ها رها کنیم و به سایر مطالب بپردازیم.
روزگارتان بی غم فردایمان بهتر

مشکل این هستش که اصلا به عنوان عطر مستقل فروخته نمیشوند و با تبلیغ شباهت رایحه با عطر اورجینال مصرف کننده رو گمراه میکنند.
مشکل این هست که به اسم کپی دارند تبلیغ میشوند،
همونطور که این عطرهای بی کیفیت عربی به اسم کپی عطر اورجینال تبلیغ میشوند و باعث گمراهی مصرق کننده ها در این فضا میشوند ، من هم وظیفه خودم میدونم اطلاع رسانی کنم و این کار من یک جنبه انسان دوستانه داره نه یک دیدگاه مارکی دوسادی!!

متنی که من از کتاب آوردم
چه ربطی به بیوگرافی نویسنده کتاب داشت ؟!!
وای خدا🤦

عطرهای نارسیسو رودریگز معمولا بخاطر رایحه ی مشکی که بیشتر غالبه توجهم رو جلب میکنه .اما مشکی که در رایحه ی این عطر بود از نظر من اصلا به زیبایی for her EDT و Amber musc برندش نبود .اون رایحه ی خانومانه و شیک و سنگین این عطرها رو نداشت .بیشتر دخترونه و کم سن و تقریبا عطری شاد و همه جا پوش بود که مورد پسندم نبود .مناسب سن بیست تا سی سال .پخش و موندگاری متوسط

درست تو لحظه ای که داری مدیتیشن میکنی و به کائنات وصل شدی، باید فضای اطرافت هم حالت ماورایی داشته باشه. باید حس کنی از این دنیایی که سعی کرده با زرق و برق همه ی بی عدالتی ها و زشتی ها رو بپوشونه، جدا شدی و به صورت معلق بین کهکشان ها قرار گرفتی.
تیری موگلر وومنیتی همون عطریه که فضا رو برای مدیتیشن آماده میکنه. البته کلا عطرهای برند تیری موگلر یه حس و حال فرازمینی دارن که سردسته شون وومنیتیه.
همچنین به نظرم این عطر چند شخصیتیه و هیچکس نمیتونه به شخصیت واقعیش پی ببره. هم گرمه هم خنکه. یا وقتی فک میکنی شیرین و ملایمه با رفتاری بی رحمانه شور بودنشو به رخ میکشه. البته چهره روی شیشه قاطعانه میفهمونه که حواست باشه با کی طرفی!
متاسفانه انگار تو نسخه های جدیدش چهرشو مهربون تر ساختن و جدی بودنش از بین رفته! محتوای عطر هم معلوم نیست چه تغییراتی داشته و دلم نمیخواد برم سراغ نسخه جدیدش. میدونم که نمیتونه جای ملکه سابق رو تو قلبم بگیره...

شاهین جان (این رو تو پرانتز بگم که اصلا حمل بر بی احترامی نشه که من با تایتلِ دکتر خطاب نمی کنمت، کلا از این فرهنگ تایتل بازِ خارج از کانتکست خوشم نمیاد. می دونی که عزیزی برای من و قابل احترام)
این قسمت کلامت بسیار تفکر برانگیزه که با پیشرفت تکنولوژی ما داریم حتی هنری رو تولید می کنیم، در زمان خیلی کمتر و با هزینه و عوامل کمتر، که مو نمی زنه با هنرِ ساخته انسان و همون قدر برانگیزاننده ست. جناب David Cope هم به دلیل ساختن EMI (Experiments in musical intelligence) نزدیک بود چَک و لگدی بشه چون دوستان خیلی متخصص موسیقی نتونسته بودن تشخیص بدن قطعه باخی که بهش گوش داده بودند رو یه ماشین نواخته براشون نه یک انسان. حالا این ماشین دیتا بیس داشت و داشت کپی می کرد، اما جالبترش اینه که AI داره خلاقیت رو در ماشین ها توسعه میده و داده. کپی یک عطر، کپی یک قطعه موسیقی، کپی خیلی چیزها به زودی جای همون چیزهایی رو می گیرن که ما بهشون ارزش دادیم. این ترند غالب خواهد بود چه بخواهیم بر اصالتها پافشاری کنیم چه نخواهیم.

به نظرم اگه کسی حسادت کنه به اینکه چیزی رو که اون داره دیگران هم داشته باشن بسیااااار کوته فکره

کمی درباره مارکی دوساد :

مارکی دوساد در خانواده‌ای اشرافی به دنیا آمد. در ۱۴ سالگی وارد مدرسه ارتشی شد که فرزندان خانواده‌های اشراف در آن ثبت‌نام می‌کردند. در ۱۷ سالگی در جنگ علیه پروس شرکت کرد. در سال ۱۷۶۳ درجه سروان گرفت. او با بازیگران تئاتر رابطه داشت و پدرش برای پایان دادن به این قضیه او را وادار به ازدواج کرد. ساد فرازونشیب‌های زیادی را گذراند. چندین بار به اتهام لواط به زندان رفت و دو بار از اعدام با گیوتین نجات یافت. او در حالی که ۳۰ سال از زندگی‌اش را در زندان گذرانده بود در ۲ دسامبر سال ۱۸۱۴ در سن ۷۴ سالگی درگذشت.

ساد کتاب‌های زیادی نوشت که رمان ژوستین از آثار معروف اوست. کلمه سادیسم از نام این نویسنده گرفته شده‌است. در حقیقت فلسفه ساد داشتن روابط آزاد جنسی و میل به آزار جنسی است. این دیدگاه در زمان او در فرانسه بسیار مورد انتقاد واقع شد. رمان‌های ساد پیرامون مطالبی مانند سکس و خشونت و تجاوز و مرده‌گرایی نوشته شده‌است ( ویکی پدیا)

اگه بهشتی وجود داشته باشه و بویی برای بهشت به نظرم این عطر رایحه ی بهشتی داره.چند روز پیش تستش کردم و اتاقی رو که بلاتر رو گذاشته بودم عطر افشان کرده تا الان فقط با دو پاف .گویا این چند روز نفس می‌کشه و با هر بازدمش گویا توو باغی پر از گل قدم میزنی .رایحه تند و گلی وگرم و شیک و مجلسی.مناسب فصلهای سرد .چون عاشق روایح گرم و تند و گلی و مشکی و سنگین هستم شاید این آخرین عطری باشه که به محض خرید دیگه هیچ عطری رو تست نکنم .بهشت گمشده رو پیدا کردم.پوئمه لنکومی که دارم و از رایحه ش لذت می‌بردم در برابر این عطر تعظیم می‌کنه .دلار نا عزیز لطفاً از موجودی من که برای هزینه کردن برای عطر کنار میذارم سبقت نگیر تا بتونم چند ماه دیگه تهیه ش کنم .رایحه و پخش و ماندگاری ده 😍💖