نظرات | ssh
ترتیب نمایش
کاملا با حسن خان کبیری موافقم
چنین عطری وجود نداره.
گاهی از کنار شخصی عبور میکنید و محو عطر او میشوید. این فقط سلیقه شماست و ممکن است خیلیها آن عطر را نپسندند.
ولی گاهی همه از عطر شخصی تعریف و تمجید میکنند. این شخص خودش به عطر شخصیت و جلوه میدهد.
مثلا یک دکتر شیک پوش در بیمارستان همه پرستارها و بیماران از عطر او تعریف میکنند. ولی اگر نزد رییس بیمارستان برود شاید رییس اصلا متوجه نشود او عطر زده است.
بنده تعدادی از ارزانترین عطرهایم را در دفتر کارم گذاشته ام و مرتب استفاده میکنم. کسانی هم که وارد دفترم میشوند همیشه تعریف و تمجید میکنند. روشویی در دفترم هست که یکبار بطری حاوی ضدعفونی کننده زیر روشویی سوراخ شده بود و مقداری از محتوای آن ریخته بود و بویش اتاق را پر کرده بود. اولین نفری که وارد دفتر شد گفت فلانی خوشم میاد همیشه دفترت بوی ادکلن میده.
به هر حال جناب عالی راد چنانچه ایکاروس عطری پیشنهاد ندادند، آکوا دی پارما لدر را امتحان کنید.
1 تشکر شده توسط : TH_MEN
در تکمیل عرایضم و جهت اطلاع آندسته از دوستان هم سلیقه ام که علاقه دارند بدانند رایحه این عطر مورد پسندم بوده یا خیر باید عرض کنم من دوست دارم وتیور حالت خشک و دودی مثل لالیک مشکی یا ترکیب با پچولی مثل لالیک وویاجر داشته باشد و به این حالت وتیور علاقه ای ندارم.
در اودین08 جوز هندی حالت شیرین و چرب به وتیور میدهد و خزه کمی حالت مرطوب و سبز.
در مجموع به همه دوستداران وتیور توصیه میکنم تست دیور وتیور را از دست ندهند.
1 تشکر شده توسط : TH_MEN
Odin 08
شروع عطر با روایح مرکباتیست که حضور کوتاه آنها به سرعت جای خود را به سه نت جوز هندی. وتیور و خزه بلوط میدهد. تا آخر عمر عطر تغییر آنچنانی در آن ندیدم. ضمن اینکه بنده متوجه حضور صمغ یا روایح دودی نشدم.
اگر وتیور را اینطور دوست دارید توصیه میکنم گرلن وتیور و وتیور فتال از آتلیه کولون را امتحان کنید.
پخش متوسط و ماندگاری قابل قبول دارد. کار چارفصل و بهترین زمان استفاده پاییز و مناسب محیطهای کاری مسقف مثل فروشگاهها ، کارگاهها، دانشگاه و بیمارستان.
1 تشکر شده توسط : TH_MEN
Deadhead عزیز سلام
شما به بنده لطف دارید.
من کوچک شما هستم.
نه فقط شما بلکه هر شخص متواضع و بامرام و پایبند به اصول اخلاقی.
از حضور اشخاصی چون شما در این سایت خوشحالم.
حسن خان کبیری سلام
برادر هرقدر بتوانم در مورد سمپلها گفته و خواهم گفت. بازهم چشم.
Deadhead عزیز
بستر این عطر میخک، شمعدانی، مریم گلی و لاوندر هست که در ابتدا مرکبات آنها را همراهی میکند و سپس به آرامی مرکبات جای خود را به پچولی و خزه بلوط میدهند. در ادامه خزه بلوط قدرتمند ادامه داده ولی پچولی جای خودرا به روایح چوبی، تنباکو و مقدار کمی وتیور و مشک میدهد.
در کل بویی شبیه چوب و ادویه و چرم و گل میدهد.
پیدا کردن عطرهایی شبیه این سخت است ولی اگر ال پاسو (نسخه های قدیمی نه این جدیدها که بوی آب مقطر میدهند) را بوییده باشید تا حدی شبیه است.
از نظر فضا شبیه آرامیس قهوه‌ای (که احتمالا بوی آنرا میدانید) و چپس رالف لورن (که احتمالا بوی آنرا نمیدانید) است.
هر سه اینها فضای وسترن را تداعی میکند.
دوتا از هنرپیشه های وسترن را در نظر بگیرید. جان وین و کلینت ایستوود. اینها هر دو ورای هنرپیشه بودنشان، تبدیل به کاراکتری در این فیلمها شده اند.
جان وین قوی هیکل، قد بلند، شوخ طبع، مورد علاقه خانمها و ترسناک از نظر دشمنان. عطر او از نظر من آرامیس است.
کلینت ایستوود لاغر استخوانی، قد بلند، جدی، مورد علاقه دوستانش و نفوذپیر و قابل شکست از نظر دشمنانش(البته آنها اشتباه میکنند ولی شخصیتش طوری است که دشمنانش را جسور میکند). عطر او چپس است.
اما یک کاراکتر دیگر هم هست که کمتر اسمش را شنیده اید. آلن لد در فیلم شین. آلن لد یک هنرپیشه درجه دو هالیوود بود که تنها در یک فیلم درخشید و ستاره شد و دیگر هیچگاه به آن شکوه باز نگشت. احتمالا فیلم شین را دیده اید. در درگیری بین مزرعه دارها و گاوچرانها، مزرعه داران یک هفت تیرکش خشن و قدبلند (جک پالانس) را برای ترساندن و تنبیه گاوچرانها اجیر میکنند و دسته مقابل دست بدامن هفت تیرکش مهربان و کوتاه قدی بنام شین(آلن لد) میشوند.
آلن لد لاغر، قد کوتاه، مهربان، مورد علاقه کودکان، غیر قابل اتکا از نظر دوستان و غیر قابل اعتنا توسط دشمنان. او از هردو کاراکتر قبلی درستکارتر است. عطر او جانفرانکو فره فورمن است.
فره فورمن مثل آلن لد مهجور است و جدی گرفته نشده. همانطور که مردم شین(آلن لد) را از روی ظاهر قضاوت میکردند.
4 تشکر شده توسط : هاشم پور ‌آرش
یک کار شیپق اصیل. شدیدا به دوستان کلاسیک پسند توصیه میکنم. تلخ و گرم با ماندگاری و پخش قابل قبول. کمی تنباکویی. بیشتر فضای غرب وحشی را تداعی میکند.
1 تشکر شده توسط : سوراکی
یک عطر چوبی فوق‌العاده تلخ و خوشبو. عطر با روایح مر و عود و برگ بو شروع میشه. رایحه عود ضعیف تر از مر است وبا اینکه بازار هدف این عطر کشورهای خاورمیانه است ولی عود در اینکار زننده نیست. پس از حدود یک ساعت به مرور برگ بو ضعیف شده و جای خود را به هل و زعفران به مقدار خیلی جزیی میدهد طوری که تشخیص زعفران واقعا سخت است. از تلخی کار در این مرحله مقداری کاسته میشه. عطر با همین حالت ادامه داره و فقط سدر و چرم هم به مرور اضافه میشوند. در مجموع عطر حالتی تقریبا خطی داره و ورود و خروج نتها بسختی قابل تشخیصه. اگر روی یک مچتان اسپری کنید و مثلا دوساعت بعد روی مچ دیگرتان اسپری کرده و هردورا مقایسه کنید میبینید که فرق زیادی باهم ندارند فقط مقداری تلخی کار گرفته میشه. کاری گرم و رسمی با ماندگاری وپخش خوب. کمیاب و گران قیمت بطوری که ارزش خریدش زیر سوال میره بخصوص که 75میله. کاش ارزانتر بود.
1 تشکر شده توسط : رضا قهرمانی
خدا پدربزرگ دکتر و همه رفتگانو رحمت کنه.
خدا مرحوم داود رشیدی هم بیامرزه.
برای اینکه از این فضا در بیایید.
روز9بهمن سال65 بود. مدرسه رهنمایی (فکر کنم) شهید رجایی ماهشهر.
اون موقع من همراه دوتا از پسرعموهام کلاس سوم راهنمایی و همکلاس بودیم. فکر میکنم بین زنگ دوم و سوم بود. مسابقات گل کوچیک دهه فجر هم زمان زنگ تفریح انجام میشد. اکثر بچه ها ریخته بودند توی حیاط و تماشا میکردند. اونموقع سر هر کلاس چهل پنجاه نفر مینشستند و مدرسه ما حدود300 دانش آموز در 6کلاس داشت. بابای مدرسه که فامیلش چاروسایی بود نخود آبپز میفروخت کاسه ای 5تومن که البته هرکسی از عهده خریدش برنمیومد.
حدود 100متر پشت مدرسه ما مخازن بزرگ آب بود. بین مخازن و مدرسه بترتیب جاده آسفالت، فضای خاکی، لوله های آب و مجددا جاده آسفالت بود.
اون موقع بدلیل کثرت شنیده شدن آژیر خطر و صدای بمباران، واقعا مردم از شنیدن صدای آژیر و انفجار ترس آنچنانی نداشتند و عادی شده بود. میگفتیم حتما دوباره میخواد پتروشیمی بمباران کنه.
خلاصه عده کمی از بچه ها مثل ما قید تماشای فوتبال زده بودند و در کلاس استراحت میکردند.
صدای آژیر قرمز بلند شد که البته ما بیخیال موندیم. کمی بعد صدای انفجاری از فاصله دور آمد که بازهم اهمیتی ندادیم و حتی باهم شوخی هم میکردیم. اما چند ثانیه بعدش صدای مهیبی گوشمونو کر کرد. مدرسه لرزید و تمام شیشه ها خورد شد. ماهم درحال جیغ زدن از کلاس فرار کردیم بیرون. کی دیگه اونموقع یادش بود که برای همچنین مواقعی چی یادمون دادن. از کلاس که زدیم بیرون و به راهرو رسیدیم دیدیم یکی از بچه‌ها در اون موقعیت نشسته پای دیگ نخودها و داره تند تند نخود میخوره. حالا ما نمیدونستیم به فرارمون ادامه بدیم یا همونجا شکممون بگیریم و از خنده روی زمین ولو بشیم.
خداراشکر بمب دقیقا در فضای خاکی خورده بود و تلفاتی نداشت. حالا دیگه نمیدونم خلبان نامرد حیاط مدرسه هدف گرفته بود یا مخازن آب. بهرحال جمع چندصد نفری دانش آموزان مطمئناً از بالا قابل رویت بود.
مدرسه بمدت 2هفته تا 23بهمن تعطیل شد.
خواستم یه چیز تعریف کنم که شاد بشید ولی یاد دوستان و همکلاسیهایی افتادم که در سن کم به جبهه رفتند و شهید شدند.
خدا همه را بیامرزه.
1 تشکر شده توسط : رابین هود
Deadhead عزیز
ام7 مبارکت باشه.
عطری که خریدی اصله و تاریخ تولیدش و بچ کدش فکرکنم دقیقا مثل 100میل من باشه. 00ba

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2024 Atrafshan.ir